تو این دنیای پر از اطلاعات، ایجاد محتوایی که واقعاً ارزشمند باشه و توجه مخاطب رو جلب کنه، یه هنره. چه صاحب یه کسب و کار کوچیک باشین، چه یه بازاریاب حرفهای، یا یه تولیدکننده محتوا، این مقاله برای شماست.
اینجا قراره با هم بررسی کنیم که محتوای با کیفیت دقیقاً چیه و چرا اینقدر مهمه. بعدش، ده تا نکته عملی و کاربردی بهتون میدیم که میتونه محتوای شما رو از خوب به عالی تبدیل کنه.
از اهمیت تحقیق گرفته تا نشون دادن تخصصتون، از پاسخ دادن به سوالات متداول تا استفاده هوشمندانه از تصاویر – همه چیز رو پوشش میدیم.
پس آماده باشین که یاد بگیرین چطور محتوایی بسازین که هم گوگل دوستش داره، هم مخاطبهاتون عاشقش میشن. بزن بریم!
محتوای با کیفیت چیه؟
محتوای با کیفیت معمولاً به محتوایی میگن که مفید، دقیق، قابل اعتماد و مرتبط با مخاطب هدفش باشه. این نوع محتوا با تحقیق خوب و فکر شده تولید میشه تا ارزش واقعی رو ارائه بده – یعنی دقیقاً همون اطلاعات یا راهحلهایی که خوانندهها دنبالشن.
اما چطور کیفیت محتوا رو اندازهگیری کنیم؟
هیچ فرآیند جهانی برای اندازهگیری امتیاز کیفیت محتوا وجود نداره. هر وبسایت، ناشر یا پلتفرم تعریف و استانداردهای خودش رو برای محتوای با کیفیت داره.
از دیدگاه یه برند، محتوا باید:
- با صدا و اهداف برندت هماهنگ باشه
- هویت و ارزشهای برندت رو منعکس کنه
- نیازها و ترجیحات خاص مخاطب هدفت رو برآورده کنه
- با پیامهای جذاب و متقاعدکننده، تعامل و تبدیل ایجاد کنه
- اعتبار و قدرت برندت رو تو صنعت افزایش بده
حالا بیا ببینیم محتوای با کیفیت بالا چه معنایی داره.
از نظر گوگل، محتوای با کیفیت مفید، قابل اعتماد و متمرکز بر مردمه:
سیستمهای رتبهبندی خودکار گوگل طوری طراحی شدن که اطلاعات مفید و قابل اعتمادی رو که اصولاً برای منفعت کاربران ایجاد شدن، نه برای کسب رتبه موتور جستجو، در نتایج برتر جستجو نشون بدن.
پس محتوای با کیفیت باید:
- قصد کاربر رو برآورده کنه – یعنی اطلاعات یا راهحلی رو که کاربر دنبالشه ارائه بده
- اطلاعات، تحقیقات یا تحلیلهای اصلی ارائه بده
- تخصص و تجربه دست اول سازنده در موضوع رو نشون بده
- مرتبط و جامع باشه تا بتونه به سوالات کاربرها به طور موثر پاسخ بده
- در مقایسه با صفحات دیگه ارزش قابل توجهی ارائه بده
- تجربه صفحه خوبی داشته باشه (مثل سرعت بارگذاری صفحه، خوانایی، تجربه موبایل)
خلاصه اینکه:
تمرکز گوگل اینه که ارزش واقعی به جستجوکنندهها ارائه بده.
برای اینکه گوگل به محتوات اولویت بده، باید به کاربرها کمک کنی به اهدافشون برسن. البته در عین حال باید یه تجربه آنلاین مثبت و امن هم ارائه بدی.
با یه نگاه کلی، محتوات باید سه دسته هدف رو برآورده کنه. اهداف برندت، اهداف گوگل و اهداف کاربرها.
چرا محتوای با کیفیت مهمه؟
محتوای با کیفیت به کسب و کارت از چند جهت کمک میکنه. میتونه:
- رتبه سئوت رو بهبود بده: گوگل به محتوای مفید و اصلی که به قصد جستجوی خواننده پاسخ میده اولویت میده. به همین دلیله که ایجاد محتوای با کیفیت بالا از نظر سئو خیلی مهمه.
- برندت رو قویتر کنه: محتوای خوب اعتبار برندت رو بهبود میده، به گفتگوها اضافه میکنه و کمک میکنه به عنوان یه متخصص صنعت دیده بشی.
- لیدهای با کیفیت بالا تولید کنه: با محتوا میتونی مخاطبت رو آموزش بدی و لیدهای با کیفیت بالایی تولید کنی که به مشتری شدن نزدیکترن.
- نرخ تبدیل رو افزایش بده: محتوا راه عالیای برای معرفی محصول یا خدماتت به کاربرهاست. و میتونه اونا رو تا زمانی که مشتری بشن راهنمایی کنه.
- ریزش رو کاهش بده: محتوای با کیفیت بالا تجربه مشتری رو بهبود میده. ورود به سیستم رو تسهیل میکنه و به مشتریات کمک میکنه بیشترین استفاده رو از محصولاتت ببرن.
- کاربرها رو درگیر کنه: محتوای خوب باعث میشه مردم دوباره برگردن. برای کسب و کارهایی که میخوان بازدیدکنندههای برگشتی بیشتری تولید کنن، مثل سایتهای رسانهای، خیلی مهمه.
البته یادت باشه:
یه رویکرد واحد برای ایجاد محتوای خوب وجود نداره.
هر کسب و کار و صنعتی نیازهای خاص خودش رو داره. پس باید استراتژیت رو سفارشی کنی.
با این حال، محتواهای با کیفیت بالا یه سری ویژگیهای مشترک دارن. بیا این ویژگیها رو بررسی کنیم و یاد بگیریم چطور محتوای با کیفیت بالا بسازیم.
۱۰ نکته برای ایجاد محتوای با کیفیت بالا
۱. با تحقیق گسترده شروع کن
برای ایجاد محتوای با کیفیت بالا، باید درک عمیقی از موضوع داشته باشی.
برای این کار، باید موضوع رو کامل تحقیق کنی. اینجوری محتوات میتونه عمق و گستردگی دانش رو نشون بده و از مقالههای سطحی آنلاین متمایز بشه.
تحقیق عمیق بهت کمک میکنه:
- اطمینان حاصل کنی که محتوات دقیقه. یه مطلب با تحقیق ضعیف و پر از اشتباه خیلی سریع اعتماد مخاطبت رو از دست میده.
- شکافهای موجود در محتوای فعلی رو شناسایی کنی و با پر کردن اون شکافها برای خوانندههات ارزش ایجاد کنی.
- دادهها و حقایق رو پیدا کنی تا به محتوات اعتبار و قدرت بدی.
- مثالهای منحصر به فرد یا زاویههای جدیدی برای موضوعات موجود ایجاد کنی.
از این منابع برای تحقیق موضوعت استفاده کن:
- موتورهای جستجو (گوگل، بینگ و غیره): با عبارتهای جستجوی گسترده مرتبط با موضوعت شروع کن تا یه دید کلی بگیری (مثلاً “مدیتیشن”). بعد به سمت جستجوهای خاصتر برو تا تمرکزت رو محدودتر کنی (مثلاً “چطور مدیتیشن متعالی انجام بدیم”).
- گزارشهای صنعتی: وبسایتها و نشریات معتبر مرتبط با حوزهت رو شناسایی کن. دنبال مقالات سفید، گزارشهای تحقیقاتی، مطالعات موردی و مقالات عمیق بگرد. منابعی مثل Statista، McKinsey و Deloitte دادههای تحقیقاتی اصلی و آخرین روندهای صنعت رو ارائه میدن.
- مجلات علمی: اینا برای مطالعات عمیق و آخرین تحقیقات عالی هستن. پلتفرمهایی مثل Google Scholar یا JSTOR دسترسی به مقالات بررسی شده توسط همتایان رو فراهم میکنن.
- کتابها: کتاب (یا کتابهای الکترونیکی) بخون. این بهت یه دیدگاه همهجانبه درباره موضوعت میده.
- متخصصان: با کارشناسان صنعت خودت مصاحبه کن تا نکات عملی و دیدگاههای منحصر به فردی از تجربهشون بگیری.
- یوتیوب: ویدیوهای تخصصی درباره موضوعت رو تماشا کن.
- انجمنهای آنلاین: سوالات مربوط به موضوعت رو بپرس و در بحثهای انجمنهایی مثل Quora و Reddit شرکت کن.
۲. به نیازهای مشتریات رسیدگی کن
محتوای با کیفیت بالا به نیازها رسیدگی میکنه و مشکلات مشتریها رو حل میکنه.
برای اینکه محتوات این کار رو انجام بده، باید مخاطبت، مشکلاتشون و سوالاتی که میپرسن رو بفهمی.
این سه جنبه مشتری خیلی مهمه:
- انگیزههاشون: اهداف نهاییشون. چیزی که میخوان بهش برسن.
- نقاط دردشون: مشکلاتی که تجربه میکنن.
- کانالها و پلتفرمهای مورد علاقهشون: جایی که دوست دارن اطلاعات مصرف کنن و وقت بگذرونن. مثل لینکدین، پستهای وبلاگ، خبرنامهها و غیره.
با این اطلاعات میتونی پرسونای خریدارت رو تعریف کنی – یعنی پروفایلهای عمیق مشتری.
این برای انتخاب موضوعاتی که محتوات پوشش میده خیلی مهمه. و اینکه کجا پست میذاری.
(نگران نباش: تو بخش بعدی بیشتر درباره انجام تحقیقات روی مخاطب توضیح میدیم.)
درک قصد جستجو
نمیتونیم درباره رسیدگی به نیازهای مشتریها صحبت کنیم بدون اینکه اول قصد جستجو رو توضیح بدیم.
قصد جستجو هدف اصلی پشت یه عبارت جستجوئه.
میتونه به چهار نوع تقسیم بشه: اطلاعاتی، ناوبری، تجاری و تراکنشی.
یه کلیدواژه مثل “بهترین ابزارهای بازاریابی ایمیلی” رو در نظر بگیر.
فرض کن یه نفر اینو تو گوگل تایپ میکنه. این کاربر احتمالاً انتظار داره یه لیست از ابزارهای بازاریابی ایمیلی رو پیدا کنه، با ویژگیها، قیمتها و سایر اطلاعات مرتبط.
برآورده کردن قصد جستجو یعنی فهمیدن اینکه کاربر واقعاً چی میخواد. و ایجاد محتوایی که دقیقاً همون رو ارائه میده.
بدون بخشهای غیرضروری، بدون حاشیه رفتن.
فهمیدن قصد جستجو برای ایجاد پستهای وبلاگی که تو گوگل رتبه خوبی میگیرن خیلی مهمه.
همچنین اگه داری ویدیوهای یوتیوب، پادکست یا هر نوع محتوایی که با نوار جستجو قابل پیدا کردنه میسازی هم مهمه. چون پلتفرمهایی مثل یوتیوب و اسپاتیفای همیشه به محتوای با کیفیت بالایی که به کاربرها چیزی که دنبالشن رو میده اولویت میدن.
انجام تحقیقات مخاطب
برای انجام تحقیقات روی مخاطبین، اطلاعات رو از شرکت خودت و منابع خارجی جمعآوری کن.
این یه فرآیند مداومه.
بیا مرحله به مرحله ببینیم چطور تحقیقات روی مخاطبین انجام بدیم.
مرحله ۱: از تخصص تیمت استفاده کن
بیشتر کسب و کارها کارشناسان داخلی دارن که میتونن دانشی رو به اشتراک بذارن که بهت کمک میکنه محتوای مشتریمحور ایجاد کنی.
با افرادی که تو خدمات مشتری، فروش و غیره کار میکنن ارتباط برقرار کن. هر کسی که به طور منظم با مشتریها صحبت میکنه. اونا میتونن سوالات، نگرانیها و ناراحتیهای رایج مشتریها رو با تو در میون بذارن.
مثلاً فرض کن صاحب یه مدرسه زبان انگلیسی تو تهران هستی. میتونی با معلمها، یه همکار تو پذیرش – در کل، هر کسی که ارتباط مستقیم با مشتریهای مدرسه داره صحبت کنی.
اینجوری ایدههایی برای محتوات پیدا میکنی.
مثلاً ممکنه بفهمی دانشآموزای احتمالی مدرسه اغلب میپرسن:
- چقدر طول میکشه به سطح متوسط انگلیسی برسیم؟
- چند تا روش رسمی و غیررسمی برای گفتن “متشکرم” به انگلیسی وجود داره؟
- مدرسه زبان شما چه فرقی با یه مدرسه زبان آنلاین داره؟
هر کدوم از این موضوعات میتونه یه پست وبلاگ عالی، یه پست اینستاگرام یا حتی موضوع یه خبرنامه باشه.
مرحله ۲: از مشتریهات بپرس
مفیدترین راه برای فهمیدن اینکه مشتریهات چه محتوایی رو با ارزش میدونن چیه؟ ازشون بپرس.
البته، یه گفتگوی رو در رو بهترین راه برای گرفتن جوابهای دقیقه. اما این گفتگوها وقت و منابع زیادی میخوان.
برای مصاحبه با تعداد بیشتری از افراد با تلاش کمتر، یه نظرسنجی بفرست. از ابزارهای رایگان نظرسنجی مثل Google Forms یا Typeform استفاده کن.
یادت باشه:
کار رو برای مشتریهات آسون کن. تا جایی که میتونی سوالهای کمتری بپرس. و سوالها رو ساده طرح کن.
بیا به مثال مدرسه زبان برگردیم. میتونی بپرسی:
- بزرگترین مشکلاتی که موقع یادگیری انگلیسی باهاشون روبرو میشی چیا هستن؟
- و بزرگترین مشکلاتت به عنوان یه دانشجوی زبان که تو لندن زندگی میکنه چیا هستن؟
- ترجیح میدی محتوا رو چطوری مصرف کنی؟ (پستهای وبلاگ، ویدیو، پستهای شبکههای اجتماعی، پادکست و غیره)
سوالهایی مثل اینا بهت کمک میکنن موضوعات و بهترین فرمتها رو برای استراتژی محتوات پیدا کنی.
نکته: سوالهای باز (سوالهایی که جواب بله یا نه ندارن) اضافه کن تا بیشترین جزئیات رو از مشتریهات بگیری.
مرحله ۳: رو بازار و رقبات تحقیق کن
دنبال موضوعات مرتبط تو صنعتت بگرد و رقبات رو تحلیل کن.
ابزار Topic Research سمراش (Semrush) جای خوبی برای شروعه.
میتونی بری تو ابزار، یه موضوع کلی اضافه کنی و روی “Get content ideas” کلیک کنی.
ابزار یه لیست از موضوعات مرتبط تولید میکنه:
نکته: کارتهایی که زیرموضوعات پرطرفدار دارن، علامتهای قرمز “trending” تو گوشه بالا سمت راستشون دارن. کارتها رو بر اساس زیرموضوعات پرطرفدار مرتب کن تا ایدههای محتوایی محبوب بگیری.*
روی یه کارت کلیک کن تا این اطلاعات رو ببینی:
- چند بار در ماه کاربرها اون کلیدواژه رو تو گوگل جستجو میکنن (“Subtopic Volume”)
- تیترهای مقالات مرتبط
- سوالات مرتبط
سمراش این نتایج رو با تحلیل صفحاتی که تو گوگل رتبه دارن جمعآوری میکنه. یعنی میتونی ببینی کاربران فعالانه دنبال چه موضوعاتی میگردن.
از این ایدهها به عنوان نقطه شروع برای ایجاد محتوا در قالبهای مختلف مثل پستهای اجتماعی، خبرنامهها یا پادکستها استفاده کن.
اگه دنبال راههای بیشتری برای تحقیق بازار و رقبا میگردی، این ابزارهای سمراش رو امتحان کن:
- Organic Research: ببین رقبات برای چه کلیدواژههایی تو گوگل رتبه دارن
- Keyword Gap: کلیدواژههایی که رقبات از دست دادن رو پیدا کن
- Social Tracker: فعالیت شبکههای اجتماعی رقبات رو دنبال کن
۳. روی ‘افزایش اطلاعات’ تمرکز کن
مفهوم “امتیاز افزایش اطلاعات (information gain score)” هدفش اندازهگیری میزان اطلاعات جدید و منحصر به فردیه که یه محتوا به کاربر ارائه میده. چقدر فراتر از چیزیه که قبلاً تو دیگر نتایج جستجوی درباره همون موضوع دیدن.
گوگل این مفهوم رو بر اساس یه درخواست ثبت اختراع که سال ۲۰۲۰ منتشر شد معرفی کرد.
اینجا یه بخش کوچیک از اینکه چطور یه الگوریتم یادگیری ماشین میتونه امتیاز افزایش اطلاعات رو تعیین کنه، بر اساس اون ثبت اختراع:
این یعنی:
گوگل حالا یه روش و معیار برای کمی کردن منحصر به فرد بودن محتوا برای یه عبارت جستجوی خاص داره. و نتایج رو بر اساس اون رتبهبندی میکنه.
(البته در زمان انتشار این مقاله، کاربرد واقعی این روش تو موتور جستجو مشخص نبود.)
چطور میتونی محتوات رو منحصر به فرد کنی؟
- یه زاویه منحصر به فرد ارائه بده. از یه زاویه کمتر دیده شده برای بحث درباره یه موضوع رایج استفاده کن.
- بینشهای کارشناسی به اشتراک بذار. با متخصصان صحبت کن و بینشهاشون رو تو محتوات نشون بده.
- دادههای اصلی به اشتراک بذار. نتایج تحقیقات اولیه، نظرسنجیها یا مطالعات موردی خودت رو منتشر کن.
تحقیق اولیه – که به عنوان تحقیق اصلی هم شناخته میشه – به زمان و منابع نیاز داره. اما یه راه مطمئن برای ایجاد محتوای اصلی، منحصر به فرد و ارزشمحوره.
یه مثال:
وب سایت Semrush فعالیت تبلیغات دیجیتال ۹۵۶ دامنه از ۱۳ صنعت مختلف رو برای مطالعه “روندهای تبلیغاتی” بررسی کرده.
علاوه بر رتبههای بالاتر، این نوع محتوا احتمالاً بکلینکها و اشتراکگذاریهای اجتماعی بیشتری هم دریافت میکنه.
۴. تخصصت رو نشون بده
تو خیلی از موارد، محتوا با کیفیت بالاست چون توسط متخصصان اون موضوع ایجاد شده.
داشتن کسی با تجربه واقعی در موضوع مورد نظر، عمق و قابلیت اعتماد به محتوات اضافه میکنه.
معمولاً محتواهایی (با کیفیت پایینتر) پیدا میکنیم که توسط افرادی بدون تجربه واقعی در موضوع ایجاد شدن. اونا مقالههایی خوندن یا ویدیوهایی درباره موضوع دیدن. بعد چیزی ایجاد کردن که فقط ترکیبی از چیزهای موجوده.
بدون ارزش افزوده، بدون اصالت.
با درگیر کردن متخصصان تو حوزه فرآیند تولید محتوات، خودت رو از حجم زیاد محتوایی که هر روز منتشر میشه متمایز میکنی.
برای این کار دو گزینه داری:
- پیدا کردن متخصصان موضوعی که بتونن دانششون رو به محتوای خوب “تبدیل” کنن
- مصاحبه با متخصصان و ایجاد محتوای خوب با بینشهاشون
پیدا کردن افرادی که هم تو یه زمینه خاص متخصص باشن و هم ارتباطگیرهای خوبی باشن میتونه سخت باشه. به همین دلیله که معمولاً گزینه دوم راحتتره.
(البته، تو خیلی موارد، خودت یا یکی تو شرکتت متخصص خواهید بود!)
پیدا کردن متخصصان اون زمینه مخصوصاً اگه داری محتوا برای سئو (مثل پستهای وبلاگ) ایجاد میکنی مهمه.
چرا؟
به خاطر E-E-A-T (که قبلاً به عنوان E-A-T شناخته میشد).
E-E-A-T اصطلاحیه که گوگل استفاده میکنه و مخفف تجربه، تخصص، اعتبار و اعتماده.
[تصویر توضیح مخفف E-E-A-T]
این چهار عنصر بخشی از دستورالعملهای کیفیت ارزیاب جستجوی گوگل هستن.
E-E-A-T یه فاکتور رسمی رتبهبندی نیست، اما از نظر سئو مهمه.
برای شناسایی محتوایی که از دستورالعملهای E-E-A-T پیروی میکنه، گوگل میخواد جنبههایی مثل اینا رو در نظر بگیره:
- کیفیت محتوا
- نویسنده
- اعتبار منبع
- کیفیت بکلینکها
E-E-A-T مخصوصاً اگه داری محتوا درباره موضوعات YMYL (your money or your life) ایجاد میکنی مهمه.
اینا موضوعاتی هستن که اگه اشتباه توضیح داده بشن، میتونن تأثیر منفی روی زندگی یه نفر بذارن. سلامت و امور مالی دو مثال خوبن.
آیا E-E-A-T فقط روی محتوای سئو تأثیر میذاره؟ هم آره و هم نه.
بذار توضیح بدم:
E-E-A-T یه اصل گوگله. اما میتونی از دستورالعملهای کلی گوگل برای ایجاد محتوای با کیفیت بالا در پلتفرمهای دیگه هم استفاده کنی.
فرض کن صاحب یه گلفروشی هستی. میخوای یه ریل اینستاگرام بسازی که نکاتی برای تازه نگه داشتن یه دسته گل به اشتراک میذاره.
اینستاگرام دستورالعملهای E-E-A-T نداره.
اما ایده اصلی هنوز کاربرد داره: کاربرها محتوای اصلی که توسط متخصصان موضوع ایجاد شده رو میخوان.
میتونی یه لیست از نکات پایه و غیرالهامبخش که از گوگل گرفتی رو کنار هم بذاری. یا میتونی از تخصص خودت استفاده کنی تا محتوای بینشدار، ارزشمند و منحصر به فرد ایجاد کنی. زمان بیشتری میگیره، اما محتوات رو از بقیه متمایز میکنه.
۵. به سوالات متداول جواب بده
سوالات متداول (FAQ) بهت اجازه میدن تجربه خوندن بهتری ارائه بدی. با پیشبینی سوالات مرتبط با موضوع که کاربرها ممکنه داشته باشن. و جواب دادن فوری به اونا تو محتوا.
اینجوری خوانندهها مجبور نیستن جوابها رو جای دیگهای پیدا کنن.
علاوه بر مفید بودن برای کاربرها، FAQها به افزایش قابلیت دیده شدن محتوات تو جستجو هم کمک میکنن.
برای جستجوهای سوالمحور، گوگل اغلب جوابها رو از FAQها به عنوان یه “featured snippet” نشون میده. که اینجوری به نظر میاد:
گوگل همچنین جوابها رو تو باکس People Also Ask (PAA) نشون میده.
مثل این:
اینکه جوابهات تو اسنیپتها یا باکسهای PAA نمایش داده بشن، دسترسی به محتوات رو افزایش میده. و میتونه ترافیک اضافی به سایتت هدایت کنه.
پس، چطور FAQهای مناسب برای محتوات رو شناسایی کنی؟
سوالات مرتبط با موضوع رو تو باکس PAA چک کن. همونطور که تو مثال بالا دیدی.
از تیمهای خدمات مشتری و فروش درباره سوالاتی که بیشتر میشنون بپرس.
از یه ابزار کلیدواژه برای پیدا کردن فرصتهای کلیدواژه سوالمحور استفاده کن.
برای پیدا کردن کلیدواژههای سوالمحور با استفاده از Keyword Magic Tool سمراش، یه کلیدواژه رو تو فیلد متنی وارد کن، یه کشور رو از منوی کشویی انتخاب کن و روی دکمه “Search” کلیک کن.
یه لیست از کلیدواژههای مرتبط با کلیدواژه هدفت رو میبینی.
مثل این:
بعد، روی تب “Questions” تو گوشه بالا سمت چپ کلیک کن. این کار کلیدواژههای سوالی رو فیلتر میکنه.
حالا یه لیست از سوالات همراه با حجم جستجو (تعداد تخمینی جستجوهای ماهانه برای یه عبارت) و سختی کلیدواژه (KD) – سطح رقابت برای رتبهبندی یه عبارت خاص – خواهی داشت.
چهار تا پنج تا از مرتبطترین سوالاتی که تو محتوای موجودت پوشش ندادی رو انتخاب کن. به اونا به طور کامل تو یه بخش FAQ جواب بده.
۶. مثالهای زیادی اضافه کن
استفاده از مثالهای زیاد تو سراسر محتوات اون رو مفید، کاربردی و قابل درک میکنه.
اینجا چند دلیل مهم برای توضیح مفاهیم با مثالها آوردم. این کار:
- درک رو بهبود میده: مثالها یه موضوع پیچیده یا انتزاعی رو برای مخاطبت راحتتر قابل فهم میکنن. پس میتونن مفهوم رو بفهمن و اقدام کنن.
- قابلیت ارتباط رو افزایش میده: وقتی کاربردهای دنیای واقعی یا سناریوها رو به اشتراک میذاری، مخاطبت میتونه اونا رو با زندگیشون مرتبط کنه. این یه ارزش افزوده عالیه. خوانندهها دوست دارن به محتوایی که میتونن باهاش ارتباط برقرار کنن برگردن.
- تعامل رو تقویت میکنه: مثالها میتونن محتوا (مخصوصاً محتوای کسب و کار) رو جذابتر و کمتر یکنواخت کنن. میتونی خوانندهها رو درگیر کنی و باعث بشی مدت بیشتری تو سایتت بمونن.
این شیوهها رو دنبال کن تا مثالهات موثر باشن:
- از مثالهای متنوع استفاده کن. مثالهای مختلفی که به بخشهای مختلف مخاطبت مربوط میشن رو بیار. این کمک میکنه محتوات با مخاطب گستردهتری ارتباط برقرار کنه.
- دقیق و با جزئیات باش. مثالهای دقیق موثرتر از مثالهای کلی هستن. به استدلالهات عمق میدن و محتوات رو معتبرتر میکنن.
- تعادل ایجاد کن. ترکیبی از مثالهای دنیای واقعی و فرضی استفاده کن. این رویکرد هم وضوح و هم کاربرد عملی ارائه میده.
۷. خوندنش رو آسون کن
اگه داری محتوای متنی ایجاد میکنی (مثل پستهای وبلاگ، کتابهای الکترونیکی یا پستهای شبکههای اجتماعی)، خوانایی محتوا برای درگیر کردن کاربرها خیلی مهمه.
اینجا چند ایده برای بهبود خوانایی محتوا آوردم:
- جملههای کوتاه بنویس. هر وقت ممکنه، جملههای طولانی رو به دو یا سه جمله کوتاهتر تقسیم کن.
- تو هر پاراگراف یه ایده بیار. از پاراگرافهای کوتاه و ساده استفاده کن.
- عکس اضافه کن. از عکسها برای شکستن بخشهای طولانی استفاده کن تا خوانندهها راحتتر درگیر بمونن.
- از لیست استفاده کن. هر وقت ممکنه، از لیستهای نقطهای یا شمارهدار استفاده کن.
- اول اطلاعات مرتبط رو به اشتراک بذار. کاربرها رو مجبور نکن کل مطلبت رو بخونن تا چیزی که دنبالشن رو پیدا کنن.
بعضی از این نکات رو تو این پست لینکدین در عمل ببین:
چهار تا پاراگراف ساده داره، تو هر کدوم یه ایده. بدون بلوکهای متنی طولانی، بدون حاشیه رفتن.
دنبال یه نمونه از یه مقاله وبلاگ که این نکات رو به کار برده میگردی؟ داری همین الان میخونیش!
ما سخت تلاش میکنیم مقالههامون رو تا جای ممکن برای خوندن راحت کنیم. واسه همین از یه زمانی به بعد لحن مقالات رو تغییر دادیم و به زبان فارسی رایج نزدیکش کردیم.
۸. از تصاویر استفاده کن
تصاویر – مثل عکسها، ویدیوها و اینفوگرافیکها – سریع توجه خوانندهها رو جلب میکنن. همچنین به کاربرها کمک میکنن اطلاعات رو موثرتر از محتوای فقط متنی به خاطر بسپارن.
علاوه بر این، بلوکهای بزرگ متن میتونن خوانندههات رو خسته کنن.
از وقفههای بصری استفاده کن تا محتوات خواندنیتر و جذابتر بشه.
همچنین میتونی از تصاویر برای ساده کردن ایدههای پیچیده استفاده کنی. مثل نمودارها، تصاویر یا دیاگرامها.
این نکات سریع رو دنبال کن تا از تصاویر تو محتوات به طور موثر استفاده کنی:
- مطمئن شو تصاویر مستقیماً به متن اطراف (و اون بخش) مربوط هستن
- فقط برای زیبایی از تصاویر استفاده نکن. هر تصویر باید یه هدف داشته باشه – یه نکته رو توضیح بده، یه مثال نشون بده یا متن رو بشکنه
- از تصاویر عمومی یا استوک استفاده نکن
- از اسکرینشات برای نشون دادن آموزشهای گام به گام یا گردش کارها استفاده کن
- تصاویر رو با فکر وارد کن. اونا رو جایی که مناسب نیستن فرو نکن.
- متن جایگزین اضافه کن تا تصاویر رو با جزئیات توصیف کنی. این برای خوانندههای صفحه نمایش و موتورهای جستجو مفیده.
۹. غلطهای املایی و دستوری رو چک کن
داشتن غلطهای املایی و دستوری تو محتوات تأثیر منفی روی اعتبارش میذاره. که روی تصویر برندت هم تأثیر میذاره.
همچنین جریان خوندن خوانندهها رو قطع میکنه و تمرکزشون رو از پیام اصلی به سمت اشتباهات منحرف میکنه.
پس محتوات رو بازبینی کن و اشتباهات رو تصحیح کن.
از چککننده املا و دستور زبان داخلی تو ویرایشگرهای سند مثل Google Docs و Microsoft Word استفاده کن.
اگر محتوات به زبانی مثل انگلیسیه، یا از ابزارهایی مثل Grammarly یا Hemingway Editor استفاده کن. اینا اشتباهات رو تو محتوات علامتگذاری میکنن و پیشنهاد میکنن چطور تصحیحشون کنی.
علاوه بر این، از یه نفر دیگه بخواه کارت رو بررسی کنه.
میتونی از همکارات بخوای بررسیش کنن. یا یه ویراستار حرفهای استخدام کنی. به هر حال، یه نگاه دوم میتونه کمک کنه اشتباهاتی که شاید از چشمت دور مونده رو پیدا کنی.
۱۰. محتوات رو بهروز نگه دار
محتوای قدیمی برای کاربرها و موتورهای جستجو کمتر مرتبطه. و در نتیجه احتمال کمتری داره که فروش، لید یا نتایج تجاری دیگه ایجاد کنه.
به همین دلیله که بهروزرسانی منظم محتوا و اطمینان از کیفیتش مهمه.
(این برای پلتفرمهای اجتماعی مثل اینستاگرام یا لینکدین صدق نمیکنه. پستها تو این پلتفرمها معمولاً تو فید گم میشن و احتمال کمتری داره کاربرها بهشون برگردن.)
بعضی موضوعات عمر طولانیتری نسبت به بقیه دارن. اما زوال تقریباً روی همه انواع محتوا تأثیر میذاره. پیگیری زوال محتوا مهمه. مخصوصاً اگه وبلاگ ایجاد میکنی.
دو دلیل:
- تازگی محتوا برای گوگل مهمه. برای جستجوهای حساس به زمان یه فاکتور رتبهبندیه.
- میتونی به راحتی یه پست وبلاگ رو بدون حذف کردنش بهبود بدی. این برای انواع دیگه محتوا مثل ویدیوهای یوتیوب، پستهای اجتماعی، پادکستها و غیره صدق نمیکنه.
چرخه عمر یه پست وبلاگ استاندارد معمولاً اینطوریه:
یه مثال: فرض کن صاحب یه وبلاگ در زمینه سفر هستی.
یه مقاله منتشر میکنی که بهترین گزینههای بیمه برای مسافرانی که از ژاپن بازدید میکنن رو لیست میکنه. لینکهای همکاری در فروش هم میذاری تا هر بار یه کاربر از طریق لینکت بیمه بخره کمیسیون بگیری.
چند هفته بعد از انتشار مقالهت، گوگل اون رو تو جایگاه ۳۰ رتبهبندی میکنه.
بعد از دو ماه، جایگاه ۱۵.
بعد از هشت ماه، به اوج میرسه: گوگل اون رو تو جایگاه سه رتبهبندی میکنه. مقاله هزاران بازدید ارگانیک در ماه تولید میکنه. ماهی ۴۰۰ دلار از کمیسیونهای همکاری در فروش درآمد داری.
اما بعد از یه سال، مقالهت شروع به قدیمی شدن میکنه. قیمتها رو بهروز نکردی یا گزینههای بیمه جدید اضافه نکردی. گوگل به مقالههای دیگه با اطلاعات بهروزتر اولویت میده.
وقتی زوال محتوا شروع میشه، رتبههات رو از دست میدی و ترافیک کمتری تولید میکنی. و در ادامه درآمد مرتبطت کاهش پیدا میکنه.
پس، به طور دورهای ممیزی محتوا انجام بده. تا محتواهای قدیمی (و منسوخ) رو شناسایی و بهروزرسانی کنی.
طبق گزارش وضعیت بازاریابی محتوایی ما، ۷۸٪ از کسب و کارها حداقل سالی یک بار داراییهای محتواییشون رو ممیزی میکنن.
راهنمای جامع ما درباره ممیزی محتوا رو بخون تا بیشتر یاد بگیری.
شروع کن به ایجاد محتوای با کیفیت بالا
ایجاد محتوای با کیفیت بالا نیاز به برنامهریزی دقیق، تحقیق عمیق، توجه به جزئیات و قصد واقعی برای ارائه ارزش به خوانندههات داره.
از نکات بالا به عنوان یه چکلیست موقع ایجاد محتوای جدید (یا ممیزی محتوای موجود) استفاده کن. تا ارزش و قابلیت استفادهش رو افزایش بدی.
با ابزارهای تحقیقاتی، کیفیت محتوات رو به سطح بعدی ببر:
- محتوای پرطرفدار رقبات رو تحلیل کن. و از بینشهاش برای بهبود استراتژی محتوات استفاده کن.
- موضوعات و سوالات مرتبط رو پیدا کن تا محتوای سفارشی بسازی که با مخاطبت ارتباط برقرار میکنه.