کاربرها تایپ میکنن “چطوری برم بازار” یا “بهار کی شروع میشه”، انگار که دارن با یه آدم حرف میزنن. ولی یادمون باشه: گوگل از الگوریتمها ساخته شده.
و یکی از همین الگوریتمها یعنی همین گوگل برت (Google BERT) به موتور جستجو کمک میکنه بفهمه مردم دنبال چی میگردن و جوابهایی که میخوان رو بهشون بده.
درسته: رباتها آدم نیستن، ولی تکنولوژی اونقدر پیشرفت کرده که میتونن زبان انسان رو بفهمن، از جمله اصطلاحات عامیانه، اشتباهات، مترادفها و عبارات زبانی که تو حرف زدنمون هست، و ما حتی متوجه این موضوع هم نمیشیم.
این الگوریتم جدید جستجو رو گوگل ساخته تا بهتر بتونه منظور کاربرها از جستجوهاشون و محتوای صفحات وب رو بفهمه.
ولی چطوری کار میکنه؟ و چه تاثیری رو استراتژیهای سئوی شما داره؟
گوگل برت چیه؟
گوگل برت یه الگوریتمه که درک موتور جستجو از زبان انسان رو بالا میبره.
این تو دنیای جستجو خیلی مهمه، چون مردم تو عبارات جستجو و محتوای صفحات خودجوش خودشون رو بیان میکنن و گوگل تلاش میکنه تطبیق درستی بین این دو تا ایجاد کنه.
BERT مخفف Bidirectional Encoder Representations from Transformers به معنای “نمایشهای رمزگذار دوطرفه از ترانسفورمرها” هست. گیج کنندهست؟ بذار بهتر توضیح بدم!
برای فهمیدن برت، باید یه کم با اصطلاحات فنی آشنا بشیم، اوکی؟
اول از همه، برت یه شبکه عصبی هست.
میدونی شبکه عصبی چیه؟
شبکههای عصبی مدلهای کامپیوتری هستن که از سیستم عصبی مرکزی حیوانات الهام گرفتن و میتونن یاد بگیرن و الگوها رو تشخیص بدن. اینا بخشی از یادگیری ماشینی هستن.
در مورد برت، شبکه عصبی میتونه شکلهای بیان زبان انسان رو یاد بگیره. این بر اساس یه مدل پردازش زبان طبیعی به اسم ترانسفورمر هست که روابط بین کلمات تو یه جمله رو میفهمه، به جای اینکه یکی یکی به ترتیب بهشون نگاه کنه.
برت یه مدل پیشآموزش پردازش زبان طبیعیه. یعنی مجموعه دادههای مدل روی یه مجموعه متنی (مثل ویکیپدیا) آموزش دیده و میتونه برای توسعه سیستمهای مختلف استفاده بشه.
میشه الگوریتمهایی ساخت که روی تحلیل سوال و جواب یا تحلیل احساسات تمرکز دارن.
همه اینا تو حوزه هوش مصنوعی هستن. یعنی رباتها همه کار رو انجام میدن!
وقتی برنامهریزی شد، الگوریتم به طور مداوم با پردازش میلیونها دادهای که دریافت میکنه، درباره زبان انسان رو یاد میگیره.
ولی فراتر از دنیای هوش مصنوعی که بیشتر شبیه علمی تخیلیه، مهمه بدونیم که برت کل زمینه یه کلمه رو میفهمه (یعنی کلماتی که قبل و بعدش میان و روابط بینشون در اینجا نقش داره) که برای فهمیدن محتوای سایتها و منظور کاربرها موقع جستجو تو گوگل خیلی مفیده.
برت کی منتشر شد؟
در نوامبر ۲۰۱۸، گوگل برت رو به صورت متنباز تو پلتفرم گیتهاب منتشر کرد.
از اون موقع، هر کسی میتونه از کدها و الگوهای از پیش آموزش دیده برت استفاده کنه تا سریع سیستم خودش رو بسازه.
خود گوگل هم از برت تو سیستم جستجوش استفاده کرد. اکتبر ۲۰۱۹، گوگل بزرگترین بهروزرسانی اخیرش رو اعلام کرد: استفاده از برت تو الگوریتم جستجو.
گوگل قبلاً هم از مدلهایی برای فهمیدن زبان انسان استفاده میکرد، ولی این بهروزرسانی یکی از مهمترین پیشرفتها تو تاریخ موتور جستجو اعلام شد.
اول برت فقط تو آمریکا و به زبان انگلیسی راهاندازی شد. ولی تا دسامبر ۲۰۱۹، این مدل به بیش از ۷۰ زبان گسترش پیدا کرده بود. اینطوری، نتایج جستجو تو کل دنیا کیفیت خیلی بهتری پیدا کردن.
پردازش زبان طبیعی (NLP) چیه؟
برای توضیح برت گفتیم که این الگوریتم یه مدل پردازش زبان طبیعیه. بذار توضیح بدم.
پردازش زبان طبیعی (NLP) یه حوزه هوش مصنوعیه که با زبانشناسی ترکیب شده و تعامل بین زبانهای انسانی و کامپیوتری رو مطالعه میکنه. هدف اینه که شکاف بین این دو زبان رو پر کنه و باعث بشه با هم ارتباط برقرار کنن.
این نوع سیستم خیلی وقته که وجود داره، از زمان کارهای آلن تورینگ تو دهه ۱۹۵۰.
ولی تو دهه ۱۹۸۰ بود که مدلهای پردازش زبان طبیعی از روی کاغذ بلند شدن و وارد هوش مصنوعی شدن. از اون موقع، کامپیوترها دارن حجم زیادی از دادهها رو پردازش میکنن که رابطه بین انسان و ماشین رو متحول کرده.
شاید تو زندگی روزمره متوجه نشیم، ولی بیان کلامی ما فوقالعاده پیچیده و متنوعه.
اونقدر زبان، قواعد نحوی، روابط معنایی، اصطلاحات عامیانه، ضربالمثلها، مخففها و اشتباهات روزمره داریم که گاهی حتی آدمها هم نمیتونن همدیگه رو بفهمن!
این برای کامپیوترها حتی سختتر میشه، چون ما از زبانی استفاده میکنیم که برای اونا ساختار نداره و نیاز به سیستمهایی دارن تا بتونن اون رو بفهمن.
برای این کار، پردازش زبان طبیعی از یه سری تکنیک استفاده میکنه، مثل حذف چیزهای بیربط تو متن، اصلاح غلطهای املایی و کاهش کلمات به ریشه یا شکل مصدریشون.
از اونجا، میشه محتوا رو ساختاربندی، تقسیمبندی و دستهبندی کرد تا بفهمیم چطور اجزا با هم معنی پیدا میکنن. بعد، سیستم یه جواب به زبان طبیعی میسازه تا با کاربر تعامل کنه.
این نوع سیستم اجازه میده مثلاً بگی “الکسا، دستور کیک شکلاتی رو بهم بگو”، و دستیار مجازی آمازون با مواد لازم و روش تهیه جواب بده.
این راهکار امروزه تو خیلی منابع استفاده میشه، مثل تعامل با چتباتها، ترجمه خودکار متنها، تحلیل احساسات تو نظارت بر شبکههای اجتماعی و البته سیستم جستجوی گوگل.
آیا برت جایگزین رنکبرین شد؟
گوگل همیشه در حال مطالعه راههایی برای بهبود تجربه کاربر و ارائه بهترین نتایجه. این با برت شروع نمیشه و تموم هم نمیشه.
سال ۲۰۱۵، موتور جستجو یه بهروزرسانی رو اعلام کرد که دنیای جستجو رو متحول کرد: رنکبرین.
این اولین باری بود که الگوریتم از هوش مصنوعی برای فهمیدن محتوا و جستجو استفاده میکرد.
مثل برت، رنکبرین هم از یادگیری ماشینی استفاده میکنه ولی پردازش زبان طبیعی انجام نمیده. این روش روی تحلیل پرسوجو و گروهبندی کلمات و عبارات مشابه از نظر معنایی تمرکز داره، ولی نمیتونه خودش زبان انسان رو بفهمه.
پس وقتی یه جستجوی جدید تو گوگل انجام میشه، رنکبرین جستجوهای قبلی رو تحلیل میکنه و تشخیص میده کدوم کلمات و عبارات بهترین تطابق رو با اون جستجو دارن، حتی اگه دقیقاً مطابقت نداشته باشن یا قبلاً جستجو نشده باشن.
وقتی سیگنالهای تعامل کاربر رو دریافت میکنن، رباتها بیشتر درباره روابط بین کلمات یاد میگیرن و رتبهبندی رو بهبود میدن.
پس این اولین قدم گوگل برای فهمیدن زبان انسان بود. حتی امروز هم یکی از روشهایی که الگوریتم برای فهمیدن هدف جستجو و محتوای صفحات استفاده میکنه تا نتایج بهتری به کاربرها ارائه بده همینه.
پس برت جایگزین رنکبرین نشد و فقط یه روش دیگه برای فهمیدن زبان انسان آورد. بسته به جستجو، الگوریتم گوگل میتونه از هر کدوم از این روشها (یا حتی ترکیبشون) استفاده کنه تا بهترین جواب رو به کاربر بده.
یادت باشه که الگوریتم گوگل از پیچیدگی زیادی از قوانین و عملیات تشکیل شده. رنکبرین و برت نقش
رنکبرین و برت نقش مهمی دارن، ولی فقط بخشهایی از این سیستم جستجوی قوی هستن.
گوگل برت چطور کار میکنه؟
یکی از تفاوتهای گوگل با سیستمهای دیگه پردازش زبان، ویژگی دوطرفه بودنشه. ولی این یعنی چی؟
سیستمهای دیگه فقط یکطرفه هستن. یعنی فقط با استفاده از کلماتی که سمت چپ یا راست یه کلمه تو متن هستن، اون رو متنبندی میکنن.
برت تو هر دو جهت کار میکنه: زمینه سمت چپ و راست کلمه رو تحلیل میکنه. این درک خیلی عمیقتری از روابط بین کلمات و بین جملهها میده.
یه تفاوت دیگه اینه که برت با یه مجموعه متنی کوچیک، یه مدل زبانی میسازه.
در حالی که مدلهای دیگه از حجم زیادی از دادهها برای آموزش یادگیری ماشینی استفاده میکنن، رویکرد دوطرفه برت اجازه میده سیستم رو دقیقتر و با دادههای خیلی کمتری آموزش بدی.
پس بعد از اینکه مدل روی یه مجموعه متنی (مثل ویکیپدیا) آموزش دید، از یه “تنظیم دقیق (fine-tuning)” رد میشه.
تو این مرحله، برت با وظایف خاصی روبرو میشه، با ورودیها و خروجیهایی متناسب با کاری که میخوای انجام بده. اینجاست که شروع میکنه به سازگار شدن با نیازهای مختلف، مثل سوال و جواب یا تحلیل احساسات.
توجه کن که برت یه الگوریتمه که میتونه تو کاربردهای زیادی استفاده بشه. پس وقتی درباره گوگل برت حرف میزنیم، منظورمون کاربردش تو سیستم موتور جستجوئه.
تو گوگل، از برت برای فهمیدن هدف جستجوی کاربرها و محتوای صفحاتی که موتور جستجو ایندکس کرده استفاده میشه.
برخلاف رنکبرین، نیازی نداره جستجوهای قبلی رو تحلیل کنه تا بفهمه منظور کاربرها چیه. برت کلمات، عبارات و کل محتوا رو درست مثل ما میفهمه.
ولی بازم متوجه باش که این مدل پردازش زبان طبیعی فقط یه بخش از الگوریتمه. برت گوگل میفهمه کلمات چه معنیای دارن و چطور با هم ارتباط برقرار میکنن.
ولی گوگل هنوزم به کار بقیه الگوریتم نیاز داره تا جستجو رو با صفحات ایندکس شده مرتبط کنه، بهترین نتایج رو انتخاب کنه و اونا رو به ترتیب اهمیت برای کاربر رتبهبندی کنه.
چرا گوگل برت برای تجربه جستجو مهمه؟
حالا، بیا اصطلاحات فنی رو یه کم کنار بذاریم و درباره اینکه برت چه معنیای برای جستجوهای گوگل داره حرف بزنیم.
الگوریتم به گوگل کمک میکنه زبان انسان رو رمزگشایی کنه، ولی چه فرقی تو جستجوی کاربر ایجاد میکنه؟
مهمه یادمون باشه که ماموریت گوگل اینه که همه محتوای وب رو سازماندهی کنه تا بهترین جوابها رو به کاربرها بده.
برای این کار، موتور جستجو باید بفهمه مردم دنبال چی میگردن و صفحات وب درباره چی حرف میزنن. اینطوری، میتونه تطبیق درستی بین کلمات کلیدی و محتوای وب ایجاد کنه.
مثلاً وقتی جستجو میکنی “بانک غذا”، جستجوگر میفهمه که “بانک” تو جستجوی تو به معنی نیمکت، موسسه مالی یا ساحل دریا نیست.
اگه جستجو کنی “بانک غدا” (با غلط املایی) یا “غذا بانک” (با ترتیب برعکس)، بازم منظورت رو میفهمه.
با برت، معنی اون کلمه رو تو عبارات جستجوی تو و تو محتوای صفحات ایندکس شده میفهمه.
موقع ایندکس کردن یه صفحه با کلمه “بانک”، الگوریتم صفحات مربوط به بانک غذا، مبلمان و بانکداری رو تو جعبههای مختلف قرار میده.
ولی موتور جستجو فراتر از این میره: هدف پشت این جستجو رو هم میفهمه.
با انجام این جستجو، گوگل میفهمه که دنبال بانکهای غذا نزدیک محل خودت میگردی. پس صفحه نتایج، احتمالاً موسساتی رو نشون میده که این نوع خدمات رو تو منطقه تو ارائه میدن، مخصوصاً اگه استراتژی سئوی محلی خوبی داشته باشن.
اینطوری، گوگل هوشمندتر میشه تا نتایجی رو ارائه بده که واقعاً چیزی رو که کاربرها میخوان پیدا کنن بهشون میده. این همون تجربه جستجوییه که گوگل میخواد ارائه بده.
با این حال، تو روزهای اول گوگل، همه جستجوها اون چیزی رو که کاربر دنبالش بود نمیدادن. جستجوگر محدود به تطبیق دقیق کلمه کلیدی بود.
یعنی وقتی کسی تایپ میکرد “نگهداری از بروملیاد”، فقط میتونست نتایجی رو برای صفحاتی که دقیقاً از همین عبارت استفاده کرده بودن ارائه بده.
از وقتی رنکبرین اومد، گوگل شروع کرد به فهمیدن اینکه “نگهداری” خیلی نزدیکه به “چطور نگهداری کنیم”. پس موتور جستجو صفحاتی با عبارت “چطور از بروملیاد نگهداری کنیم” رو هم نشون میداد.
برت باعث میشه گوگل بفهمه که شخص میخواد بدونه چطور از بروملیاد نگهداری کنه، بدون اینکه به کلمات کلیدی بچسبه.
مشکل اینه که مدل اولیه گوگل برای تطبیق دقیق کلمات کلیدی، عادتهای بدی تو اینترنت ایجاد کرده. برای اینکه تو موتور جستجو دیده بشن، خیلی از سایتها شروع کردن به استفاده از کلمات کلیدی تو متن دقیقاً همونطور که کاربر جستجو میکرد. ولی این تجربه خوندن رو خیلی ضعیف میکنه.
با ما فکر کن: ترجیح میدی محتوایی رو بخونی که طبیعی درباره نگهداری از بروملیاد حرف میزنه یا متنی که چندین بار “نگهداری بروملیاد” رو تکرار میکنه، بدون اینکه معنی بده؟
پس، تغییر گوگل به سمت فهمیدن هدف جستجو، تجربه خوندن کاربر رو هم بهتر میکنه.
سایتها راهنمایی میشن که محتوایی با زبان طبیعی تولید کنن و از کلماتی استفاده کنن که برای خواننده معنی داره.
با این کار، گوگل با تکرار بیش از حد کلمات کلیدی هم مبارزه میکنه، که یه عمل کلاه سیاه هست و سیاستهای موتور جستجو رو نقض میکنه. بنابراین، کاربر فقط سود میبره!
تاثیرات برت روی صفحات نتایج موتور جستجو چیه؟
وقتی گوگل برت رو راهاندازی کرد، گفت که این بهروزرسانی حدود ۱۰٪ از جستجوها تو آمریکا رو تحت تاثیر قرار میده.
مثل هر بهروزرسانی الگوریتم، این اعلام یه هیجاناتی تو بازار سئو ایجاد کرد، چون خیلی از سایتها میترسیدن رتبههاشون رو از دست بدن.
ولی برخلاف بهروزرسانیهایی که هدفشون مقابله با روشهای بده، برت هیچ سایتی رو جریمه نکرد. کاری که میکنه اینه که هماهنگی بین جستجوهای کاربر و محتوای صفحه رو بهتر میکنه.
پس اگه کسی رتبهش رو برای یه کلمه کلیدی خاص از دست داد، یعنی جواب خوبی برای اون جستجو نمیداد.
از طرف دیگه، اگه صفحه برای گوگل مناسب باشه، احتمالاً با یه جستجوی دیگه بهتر هماهنگ شده و تونسته کیفیت ترافیکش رو بهبود بده، که باعث میشه بازدیدکنندهها بیشتر از محتوا لذت ببرن.
گوگل یه مثال نشون داد تا تغییراتی که برت تو صفحات نتایج ایجاد میکنه رو توضیح بده. تو تصویر زیر میتونی ببینی که جستجو قبل و بعد از برت چطور به نظر میرسید.
کلمه کلیدی “مسافر برزیلی به آمریکا در سال ۲۰۱۹ نیاز به ویزا داره” هست. برت میفهمه که منظور کاربر اینه که بدونه آیا مسافران برزیلی برای ورود به آمریکا نیاز به ویزا دارن یا نه.
قبل از این بهروزرسانی، گوگل فکر میکرد که جستجو برای اطلاعات ویزای توریستی آمریکا برای برزیل هست.
فرق بزرگ تو یه جزئیه: کلمه “به”، که جهت سفر رو نشون میده (از برزیل به آمریکا).
قبل از برت، این کلمه توسط رباتها نادیده گرفته میشد و نتایج اشتباهی به جستجوگر میداد. حالا، همه کلمات تو زمینهشون تحلیل میشن. تو این مورد، حرف اضافه کل معنی جمله رو تغییر میده.
تو اعلام برت، گوگل همچنین گفت که این بهروزرسانی روی فیچر اسنیپتها (featured snippets) هم تأثیر میذاره، که بخشهای برجستهای هستن که تو “موقعیت صفر (zero position)” صفحه نتایج ظاهر میشن.
گوگل شروع کرد به انتخاب اسنیپتهای مرتبطتر برای جستجوها. پس، بازم، اونایی که فیچر اسنیپتها رو از دست دادن جریمه نشدن – فقط بهترین جواب فوری رو به چیزی که کاربر جستجو کرده بود نمیدادن. زیر میتونی یه مثال دیگه ببینی.
تو جستجوی “پارک کردن روی تپه بدون جدول”، جستجوگر تأکید خیلی بیشتری روی کلمات “پارک کردن”، “تپه” و “جدول” میذاشت و کلمه “بدون” رو نادیده میگرفت.
اینطوری، نتایجی میآورد که توضیح میدادن چطور روی جدول پارک کنیم. برت میفهمه که کاربر میخواد بدونه چطور روی یه شیب بدون جدول پارک کنه.
محتوا و سئو: چطور برای برت بهینهسازی کنیم؟
پس، با توجه به بهروزرسانی که گوگل اعلام کرد و تغییرات تو صفحات نتایج، چیکار میتونی بکنی تا نتایج سئوت رو بهبود بدی؟
خب، حقیقت اینه که کار زیادی برای بهینهسازی برای برت نمیشه کرد.
اگه تو این مقاله دنبال ترفندهای بهینهسازی میگشتی، شاید این جمله ناامیدکننده باشه. ولی باید بفهمی که گوگل دقیقاً این بهروزرسانی رو انجام داد تا جلوی بهینهسازی صفحات و محتوا برای رباتها رو بگیره.
موتور جستجو میخواد محتوای ارزشمند به کاربرها ارائه بده و میخواد روی سایت تو حساب کنه.
پس سایتت رو برای برت بهینه نکن – برای کاربرها بهینه کن. به همین دلیله که ما نکات بهینهسازی نیاوردیم، ولی میخوایم بعضی از تمرینهای خوب تولید محتوا رو تقویت کنیم تا بهترین تجربه رو به بازدیدکنندهت بدی.
درست بنویس
هم رنکبرین و هم برت این رو میگن: محتوا باید برای آدمها ساخته بشه، نه رباتها! پس تطبیق دقیق کلمات کلیدی رو فراموش کن.
برای اینکه دقیقاً با جستجوهای کاربرها مطابقت داشته باشن، خیلیها هنوز کلمات کمکی رو حذف میکنن (که بهشون کلمات توقف میگن، مثل “به”، “یک”، “از”، “که” و غیره)، و سعی میکنن به عباراتی که کاربرها استفاده میکنن نزدیکتر بشن.
این باعث میشه متنهایی تولید بشه که خیلی برای “دوچرخه چطور انتخاب” بهینه شدن، که حداقلش اینه که یه تجربه خوندن عجیب ایجاد میکنه.
یه اشتباه دیگه اینه که متنها رو با در نظر گرفتن اشتباهات املایی که کاربرها میکنن بهینه کنن. پس به جای اینکه “وکیل” رو درست بنویسن، تو متن از “وکبل” استفاده میکنن، چون ممکنه خیلیها اینطوری بنویسن.
علاوه بر اینکه اصلاً به سئو کمک نمیکنه، سایت اعتبارش رو هم از دست میده!
پس طبیعی و با فارسی خوب درباره “چطور انتخاب کردن دوچرخه” و “چطور استخدام کردن وکیل” بنویس. نگران کلمات توقف یا اشتباهات املایی نباش.
یادت باشه که گوگل زبان طبیعی رو میفهمه، پس نباید (و نباید!) خودت رو مجبور کنی که دقیقاً با عبارات جستجوی کاربرها مطابقت داشته باشی.
برای هدفهای جستجو بهینهسازی کن
اوکی، فهمیدیم که کلمات کلیدی دیگه تمرکز سئو نیستن. پس برای اینکه تو جستجوهای کاربرها ظاهر بشی، محتوا چطور باید بهینه بشه؟
به جای تمرکز روی کلمات کلیدی، تمرکز رو بذار روی هدفهای جستجو.
اگه قبلاً روی بهینهسازی چیزی که کاربر جستجو میکنه تمرکز میکردی، حالا باید روی بهینهسازی چیزی که کاربر میخواد پیدا کنه تمرکز کنی. تفاوت رو میبینی؟
راز اینه که هدفهای پرسونای خریدارت رو بفهمی، یعنی چه سوالهایی میخوان حل کنن که سایت تو میتونه جواب بده.
این رو میتونی با انجام جستجوهای کلمه کلیدی و الگوبرداری، شناسایی روندهای جستجو تو حوزهت و فرصتهای رتبهبندی ببینی. از درک نیازهای مخاطب، وظیفه تیم تولیده که محتوای با کیفیت بالا بسازه که به اونا جواب بده.
روابط معنایی بین کلمات رو جستجو کن
شاید یه سوال دیگه پیش اومده باشه: اگه تطبیق دقیق دیگه برای سئو مناسب نیست، آیا جستجوی کلمه کلیدی هنوز معنی داره؟
البته که داره! جستجوی کلمه کلیدی هنوزم یه ابزار قوی برای برنامهریزیه.
با اون میتونی بفهمی کدوم جستجوها کاربرها رو به سایتت میآرن، از چه عباراتی استفاده میکنن و چه موضوعاتی تو حوزهت در حال رشدن. اینطوری میتونی موضوعات رو برای رسیدگی به این جستجوها برنامهریزی کنی.
فرقش اینه که دیگه مقالات وبلاگ رو با این عبارات دقیق بیش از حد بهینه نمیکنی. کاری که الان میتونی بکنی اینه که عبارات اصلی جستجو رو شناسایی کنی و دنبال کلماتی بگردی که روابط معنایی باهاشون برقرار میکنن.
مترادفها، متضادها، اصطلاحات عامیانه و همرخدادیها بخشی از حوزه معنایی یه کلمه هستن. پس به جای تکرار یه کلمه کلیدی، میتونی این تنوعها رو همراه با عبارات اصلی تو متنت استفاده کنی.
این کار تجربه خوندن رو غنیتر میکنه و به گوگل کمک میکنه معنی مطالبت رو بفهمه.
محتوای با کیفیت تولید کن
این راهنمایی به نظر واضح میاد، ولی همیشه خوبه که تقویتش کنیم. اساساً، گوگل میخواد محتوای با کیفیت برای مردم تولید کنی. گوگل برت یکی از اصلیترین بهروزرسانیها در این زمینهست.
پس دیگه وقتت رو برای فکر کردن به بهینهسازی برای این یا اون عبارت هدر نده.
علاوه بر برآورده کردن هدفهای جستجو، خودت رو وقف ایجاد محتوای اصیل، بهروز، قابل اعتماد و مفید برای کاربرها کن. محتوایی بساز که ارزش خوندن و اشتراکگذاری داشته باشه.
گوگل توصیه میکنه که محتوای با کیفیت بالا باید سطح بالایی از EEAT داشته باشه، یعنی تخصص، تجربه، اقتدار و اعتماد.
پس این کلمات باید راهنمای استراتژی بازاریابی محتوای تو باشن. گوگل میدونه چطور کارت رو تشخیص بده.
بهترین تجربه خوندن رو ارائه بده
در نهایت، همیشه به تجربه خوندن فکر کن. اون کتابی که نمیتونی زمین بذاری رو میشناسی؟ یا اون مقالهای که با اطلاعات خوب خیلی بهت چیز یاد میده؟
از اونا الهام بگیر!
یاد بگیر این محتواها چطور ساخته شدن، چطور داستان تعریف میکنن و خواننده رو درگیر میکنن. البته، باید قالب و زبان رو مثلاً با ویژگیهای اسکنپذیری و استفاده از لینکها و تصاویر، برای اینترنت تطبیق بدی.
این کاریه که باید تو متنهات انجام بدی تا مخاطب رو جذب کنی و باعث بشی خوانندهها برگردن. تو سئو، این درگیری سیگنالهای مثبتی به گوگل میفرسته و میگه که تو تجربه خوبی ارائه میدی و لایق امتیاز رتبهبندی هستی.
در نهایت، حالا همه جزئیات گوگل برت و تأثیراتی که این بهروزرسانی به دنیای سئو آورده رو میدونی.
میبینی که گوگل شوخی نداره، درسته؟
پیشرفتهترین تکنولوژیهای هوش مصنوعی در حال استفاده هستن تا تجربه موتور جستجو رو بهبود بدن، هم از طرف وبسایت و هم از طرف کاربر. و البته، سرمایهگذاریها به برت ختم نمیشه. ما اینجا خواهیم بود تا این تکامل رو با تو دنبال کنیم.