۱۲ گام اساسی برای چیدن یه استراتژی سئوی برنده و محشر!
با یک استراتژی سئوی مؤثر، همیشه تو فضای دیجیتال یک قدم جلوتر از بقیه باشین. حواستون به جدیدترین روشهای استاندارد باشه و خودتون رو با تغییرات الگوریتمها وفق بدین تا بیشترین دیده شدن رو داشته باشین.
سئو فقط به معنی بهینهسازی برای رتبهبندی در موتورهای جستجو نیست. سئو یعنی درک نیازهای مخاطب و ارائه راهحل به اونها از طریق وبسایت یا لندینگ پیج.
فقط خود گوگل، ماهانه بیشتر از ۱۰۰ میلیارد جستجو رو پردازش میکنه. پس اگه استراتژی درستی داشته باشین، پتانسیل جذب مشتریان جدید از طریق جستجو، فوقالعاده زیاده.
اما یه نکتهای این وسط هست: الگوریتمهای جستجو همیشه در حال تغییرن. معرفی اخیر هوش مصنوعی مولد به طور مستقیم در نتایج جستجو، نحوه تعامل کاربران با موتورهای جستجو رو کاملاً به هم ریخته.
این تغییرات برای سئو به این معنیه که دیگه نمیتونین یک بار کار رو انجام بدین و بذارینش کنار؛ استراتژی سئوی شما باید با این تغییرات سازگار بشه تا بتونین رقابتی باقی بمونین.
شما باید به طور مرتب همه چیز رو تحلیل کنین و مسیرتون رو اصلاح کنین تا مطمئن بشین که از جدیدترین و بهترین روشها و استراتژیها استفاده میکنین.
تو این راهنما، ما قدم به قدم به شما نشون میدیم که چطور یک استراتژی سئوی مؤثر بسازین که هم با الگوریتمهای موتورهای جستجو هماهنگ باشه و هم با انتظارات کاربران.
۱۲ قدم اساسی برای ساختن یک استراتژی سئوی مؤثر
۱. هماهنگ کردن سئو با اهداف کسبوکار و تعریف KPIها
اینکه استراتژی سئوی خودتون رو با اهداف کلی کسبوکارتون هماهنگ کنین و شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) رو برای اندازهگیری موفقیت تعریف کنین، خیلی حیاتیه.
وقتی بدونین به کجا میخواین برسین و چطور پیشرفت رو اندازهگیری میکنین، مطمئن میشین که تلاشهای سئوی شما متمرکز و مؤثره.
اهداف سئوی شما باید از اهداف کسبوکارتون پشتیبانی کنه؛ چه این هدف افزایش آگاهی از برند باشه، چه جذب ترافیک بیشتر، تولید سرنخ (لید)، یا افزایش فروش.
در این مرحله از برنامهریزی، باید KPIهای خودتون رو تعریف کنین.
اینطوری میتونین موفقیت کارهایی که انجام دادین رو بسنجین و بفهمین چی براتون خوب جواب داده و کجاها نیاز به اصلاح و تغییر دارین.
بعضی از KPIهای سئو که باید حتماً دنبال کنین اینها هستن:
- دیده شدن در نتایج جستجو (به تفکیک ویژگیهای نتایج جستجو مثل AI Overviews، فیچر اسنیپتها، Local Pack و غیره).
- ترافیک از جستجو (ترافیک ارگانیک).
- رتبه کلمات کلیدی.
- جستجوهای برند.
- بکلینکهای باکیفیت.
- کاربران جدید و بازگشتی.
- سرنخها و نرخ تبدیل.
- نرخ بازگشت سرمایه (ROI) از کانال ارگانیک.
- تعداد صفحات بازدید شده در هر سشن (Pages per session).
- میانگین زمان تعامل در صفحه و نرخ پرش (Bounce rate). (نرخ پرش یک معیار جهانی برای همه نیست و ۱۰۰٪ به رویدادهایی که شما تعریف میکنین بستگی داره).
- هستههای حیاتی وب (Core Web Vitals).
- خطاهای خزش (Crawl errors).
یادتون باشه که اینها KPIهای داخلی سئو هستن که میتونین تو ابزارهای آنالیتیکس دنبالشون کنین.
مدیران ردهبالاتر ممکنه بیشتر به تأثیر کلی روی کسبوکار علاقه داشته باشن، مثل اینکه سئو چقدر در فروش نقش داشته و چطور به سفر مشتری کمک میکنه.
همچنین مهمه که این موضوع رو بهشون منتقل کنین که سئو یک استراتژی بلندمدته و ممکنه زمان ببره تا نتایج قابل توجهی از خودش نشون بده.
۲. تعیین انتظارات واقعبینانه
یکی از رایجترین اشتباهاتی که افراد ناآشنا با سئو مرتکب میشن، انتظار نتایج یکشبه است.
سئو یک سبک بازاریابی با پاسخ مستقیم نیست و همه استراتژیهای سئو هم نتیجه فوری ندارن.
به خاطر متغیرهایی مثل رقابت، لینکهای ورودی و خود محتوا، تقریباً غیرممکنه که بشه یک بازه زمانی مشخص برای نتیجه گرفتن تعیین کرد.
باید با این درک وارد این فرآیند بشین که سئو زمانبره و هرچقدر کلمات کلیدی که دنبالشون هستین رقابتیتر باشن، زمان بیشتری طول میکشه تا به صدر نتایج برسین.
این موضوع باید از همون اول به مدیران و ذینفعان گفته بشه تا انتظارات واقعبینانه باشه و با ارائه دادههای دقیق و مستمر، اعتماد اونها جلب بشه.
سئو میتونه بخشی از کل سفر مشتری باشه.
ممکنه کسی سایت شما رو از طریق جستجوی ارگانیک پیدا کنه، بعداً یک تبلیغ پولی شما رو ببینه و در نهایت خرید کنه. یا شاید اول تبلیغ رو ببینه، بعد اسم برندتون رو جستجو کنه و به صورت ارگانیک شما رو پیدا کنه.
اینجاست که ردیابی چند لمسی (multi-touch attribution) وارد بازی میشه. استفاده از ابزارهای ردیابی مثل Triple Whale به شما کمک میکنه تا بفهمین کانالهای مختلف چطور در نرخ تبدیل نقش دارن.
۳. انجام سئو آدیت (ممیزی سئو)
حالا که استراتژی سئوی خودتون رو با اهداف کسبوکارتون هماهنگ کردین و انتظارات درستی رو تعیین کردین، وقتشه که بفهمین الان دقیقاً در چه جایگاهی قرار دارین.
بهتره کار رو با انجام یک سئو آدیت شروع کنین.
سئو آدیت مثل یک نقشه راه عمل میکنه که در تمام فرآیند بهینهسازی شما رو راهنمایی میکنه و بهتون اجازه میده وضعیت فعلی سایتتون رو به عنوان یک معیار اولیه ثبت کنین.
باید جنبههای مختلفی رو بررسی کنین، از جمله:
- نام دامنه، عمر، تاریخچه و غیره.
- عوامل سئو داخلی (On-page) مثل عنوانها، هدفگذاری کلمات کلیدی و موضوعی، و تعامل کاربر.
- سازماندهی محتوا، کیفیت محتوا و کیفیت تصاویر شما (هیچکس به عکسهای استوک اعتماد نمیکنه).
- محتوای تکراری.
- کیفیت پروفایل بکلینکها.
- معماری وبسایت.
- عوامل سئو تکنیکال مثل سایتمپ، بهینهسازی تصاویر و فایل robots.txt.
- پیادهسازی تگهای hreflang برای سایتهای چندزبانه.
وقتی درک روشنی از وضعیت فعلی سئوی خودتون پیدا کردین، وقتشه که بازه زمانی رو برنامهریزی کنین و بودجه و منابع رو تخصیص بدین.
اینجا هم مثل خیلی جاهای دیگه زندگی، هرچقدر پول بدی، همونقدر آش میخوری. اگه دنبال کار سریع و ارزون هستین، به نتایجی که با سرمایهگذاری زمان و پول بیشتر به دست میاد، نخواهید رسید.
بدیهیه که بودجه و زمان شما به شرایط خاص شرکتتون بستگی داره، اما اگه نتایج خوب میخواین، آماده باشین که متناسب با اون سرمایهگذاری کنین.
برای اینکه ایدهای از میزان هزینهها داشته باشین، این مقاله رو مطالعه کنین.
۴. انجام تحقیق کلمات کلیدی
رتبهبندی موتورهای جستجو توسط یک الگوریتم تعیین میشه که عوامل مختلفی رو ارزیابی میکنه تا تصمیم بگیره یک وبسایت چقدر خوب به یک جستجوی خاص پاسخ میده. و بخش بزرگی از این ارزیابی، استفاده از کلمات کلیدیه.
از کلمات تککلمهای گرفته تا عبارات پیچیده، کلمات کلیدی به موتورهای جستجو میگن که محتوای شما در مورد چیه. اما اضافه کردن کلمات کلیدی به سادگیِ وارد کردن نام محصول یا خدماتی که میخواین بفروشین نیست.
باید تحقیق کنین تا از بهینهسازی درست کلمات کلیدی مطمئن بشین و از همنوعخواری (cannibalization) جلوگیری کنین، و این یعنی باید موارد زیر رو در نظر بگیرین:
قصد کاربر از جستجو (Search Intent)
کلمات اغلب معانی متعددی دارن، به همین دلیل در نظر گرفتن قصد کاربر از جستجو خیلی مهمه تا مخاطبی رو جذب نکنین که دنبال چیز دیگهای میگشته.
برای مثال، اگه شما «شیر» خوراکی میفروشین، گرفتن رتبه برای کلمه «شیر» ممکنه کاربرانی رو به سایت شما بیاره که دنبال «شیر آب» یا حتی حیوون «شیر» میگردن، نه کسی که دنبال خرید شیر خوراکی باشه.
کلمات کلیدی مرتبط
وقتی قصد کاربر از جستجو رو برای مخاطب هدف خودتون مشخص کردین، میتونین تعیین کنین که کدوم کلمات کلیدی براشون مرتبطه.
با هماهنگ کردن کلمات کلیدی با قصد کاربر، میتونین محتوای مرتبط تولید کنین و شانس خودتون رو برای کسب رتبههای بالاتر در نتایج جستجو افزایش بدین. علاوه بر رتبه بالا، این کار رضایت کاربر و نرخ تبدیل رو هم بهبود میده.
ابزارهای تحقیق کلمات کلیدی
طوفان فکری یک نقطه شروع عالی برای تحقیق کلمات کلیدیه، اما برای اینکه مطمئن بشین مخاطب درستی رو جذب میکنین و ارزش خودتون رو به موتورهای جستجو ثابت میکنین، باید از یک ابزار تحقیق کلمات کلیدی استفاده کنین.
این ابزارها میتونن دادههای ارزشمندی مثل حجم جستجو و سطح رقابت رو در اختیار شما بذارن و کلمات کلیدی مرتبطی رو پیشنهاد بدن که شاید به فکرتون هم نرسیده باشه.
حجم جستجو
وقتی از ابزارهای تحقیق کلمات کلیدی استفاده میکنین، یکی از مهمترین معیارها، حجم جستجو است.
در حالت ایدهآل، باید کلمات کلیدی مرتبط با بیشترین حجم جستجو رو هدف قرار بدین. با این حال، مهمه که سطح رقابت برای اون کلمه رو هم ارزیابی کنین.
اگه قراره با برندهای بزرگ و معتبر رقابت کنین و تازه اول راه هستین، شاید بهتر باشه کلمات کلیدی طولانی (long-tail) با حجم جستجوی کمتر اما رقابت پایینتر رو انتخاب کنین.
کلمات کلیدی طولانی
اینها عبارات جستجوی مشخصی هستن که از بیش از یک کلمه تشکیل شدن.
این کلمات معمولاً طولانیترن و احتمالاً توسط افرادی استفاده میشن که در مراحل خاصی از قیف تبدیل قرار دارن، که به شما کمک میکنه به کاربرانی برسین که آماده خرید هستن.
یک مثال از این نوع کلمات میتونه «رستورانهای گیاهی در تهران» باشه، که به احتمال زیاد توسط کسی جستجو میشه که هوس یک وعده غذای گیاهی کرده.
در آخر، یادتون باشه که ابزارها دادههای تجمعی از عبارات جستجوی مشابه با حجم جستجوی قابل اندازهگیری رو ارائه میدن که از منابع داده مختلفی به دست میارن.
اغلب، جستجوهای طولانی وجود دارن که کاربران انجام میدن، که مفهوم یکسانی دارن اما به شکلهای متفاوتی فرمولبندی شدن و ابزارها ممکنه به دلیل حجم جستجوی ناچیز، اونها رو با حجم جستجوی صفر گزارش بدن.
این پدیده احتمالاً با ادغام دستیارهای هوش مصنوعی فوق هوشمند در تلفنهای همراه افزایش پیدا میکنه، چون کاربران بیشتر احتمال داره جستجوهای صوتی منحصربهفردی در مورد یک موضوع انجام بدن.
اگه یک مشکل خاص به صنعت شما مرتبطه و شما ازش اطلاع دارین، اما ابزارها حجم جستجوی صفر رو گزارش میدن، ارزشش رو داره که اون موضوع رو پوشش بدین و براش راهحل ارائه کنین.
ممکنه ببینین که ترافیک مناسب و بسیار هدفمندی به دست میارین که نرخ تبدیل بالایی هم داره.
۵. مشخص کردن ارزشمندترین صفحات سایت
هر تیمی به یک بازیکن ستاره نیاز داره، و در مورد وبسایت شما، اون ستارهها همون ارزشمندترین صفحات شما هستن.
این صفحات، صفحاتی هستن که بخش عمدهای از کار سنگین رو برای شما انجام میدن.
برای سایتهای غیرفروشگاهی، اینها معمولاً صفحاتی مثل صفحه اصلی، صفحات خدمات، یا هر صفحهای با دمو یا پیشنهادات دیگه هستن.
این صفحات احتمالاً برای سایتهای فروشگاهی هم ارزشمند هستن، اما صفحات دستهبندی و/یا محصولات هم بهشون اضافه میشن.
برای پیدا کردن مهمترین صفحات سایتتون، باید ببینین سازمان شما به چی معروفه.
در چه حوزههایی رقابت میکنین؟ چه مشکلاتی رو حل میکنین؟ اینها رو تعریف کنین یا بر اساس کلمات کلیدی سطح بالایی که در مرحله قبل پیدا کردین، موارد بیشتری رو اضافه کنین.
وقتی صفحات دستهبندی و محصولاتی که بیشترین بازدیدکننده رو میارن شناسایی کردین، میتونین استراتژی خودتون رو روی بهبود اونها و افزایش ترافیک ارگانیک متمرکز کنین.
۶. بهروز نگه داشتن محتوا
صفحات ارزشمند شما به مرور زمان کهنه میشن، در حالی که موتورهای جستجو همیشه سعی میکنن مرتبطترین و بهروزترین محتوا رو به کاربران نشون بدن.
پوسیدگی محتوا یک فرآیند طبیعیه؛ شما باید یک فرآیند مشخص برای بهروز نگه داشتن مداوم محتوا داشته باشین.
در اینجا مثالی از یکی از وبسایتهایی که روی آن کار میکنم آورده شده است که نشان میدهد این پدیده چگونه به نظر میرسد و اهمیت بهروزرسانی محتوای قدیمی را برجسته میکند.
نمونهای از پوسیدگی محتوا: بهروزرسانی محتوا به بازیابی ترافیک ارگانیک کمک کرد.
لطفاً توجه داشته باشین که باید از بهروزرسانیهای خودکار با چتباتهای هوش مصنوعی خودداری کنین، چون این یکی از خطرناکترین و اسپمیترین تاکتیکهای سئوئه که میتونه منجر به از دست رفتن کامل ترافیک ارگانیک بشه.
۷. بهینهسازی برای تجربه کاربری
اهمیت ساختار سایتتون رو، هم از نظر فنی و هم از نظر نحوه تعامل کاربران با اون، دستکم نگیرین.
بهترین محتوا و استراتژی کلمات کلیدی در دنیا هم حتی یک فروش براتون نمیاره اگه سایتتون دائماً خراب باشه یا کار کردن باهاش اونقدر آزاردهنده باشه که مردم با ناامیدی صفحهتون رو ببندن.
باید با دقت معماری سایت و تجربیات کاربری رو در نظر بگیرین تا مطمئن بشین مردم دارن اقدامات مورد نظر شما رو انجام میدن.
با توجه به اینکه ترافیک موبایل ۶۲.۱۵٪ از کل ترافیک وب (و ۷۷٪ از ترافیک وبسایتهای خردهفروشی) رو تشکیل میده، بهینهسازی برای موبایل حتی از قبل هم حیاتیتر شده.
۸. انجام تحلیل رقبا
اگه هیچ رقیبی نداشتین، نیازی هم به سئو نبود. اما تا وقتی شرکتهای دیگه هم دارن یخچال میسازن، شما باید راهی پیدا کنین که خودتون رو از بقیه متمایز کنین.
باید ایدهای از کاری که دیگران تو صنعت شما انجام میدن داشته باشین تا بتونین خودتون رو برای بهترین نتایج آماده کنین.
باید بفهمین کجاها از رقبا عقب هستین و راههایی برای برگردوندن ورق پیدا کنین.
باید بدونین کدوم کلمات کلیدی رقابتیتر هستن و با انجام تحلیل شکاف محتوا، فرصتهای خودتون رو پیدا کنین.
باید ساختار بکلینک و سایت رقیبتون رو درک کنین تا بتونین سایت خودتون رو برای بهترین رتبه ممکن در جستجو بهینه کنین.
و یادتون باشه، چتباتهای هوش مصنوعی هم رقیب شما هستن، چون کاربران میتونن جوابهاشون رو مستقیماً از اونها بگیرن بدون اینکه به وبسایتی سر بزنن.
این یعنی بخشی از ترافیکی که قبلاً ممکن بود دریافت کنین، حالا ممکنه در چتبات باقی بمونه.
برای رقابت، باید چیزی رو ارائه بدین که هوش مصنوعی نمیتونه: دیدگاههای منحصربهفرد، تجربیات شخصی، و محتوای معتبری که برجسته باشه.
ببینین هوش مصنوعی چطور اطلاعات رو ارائه میده و راههایی برای متمایز کردن محتوای خودتون پیدا کنین. روی ساختن اعتبار برندتون تمرکز کنین و ارزشی رو ارائه بدین که چتباتهای هوش مصنوعی نمیتونن جایگزینش بشن.
۹. ایجاد اعتبار برای برند و لینکسازی
تمام نکاتی که تا اینجا گفتیم برای موفقیت در سئو ضروری هستن، اما کافی نیستن.
شما نمیتونین فقط با بهبود وبسایتتون به موفقیت برسین، و اگه هدفتون این باشه که برندتون فقط در جستجوی گوگل وجود داشته باشه، احتمالاً نمیتونین رتبه بگیرین و موفق بشین.
به همین دلیله که باید بیوقفه روی بازاریابی برندتون کار کنین تا اعتبار برندتون رو بسازین، که در نهایت به شما کمک میکنه به عنوان یک منبع شناختهشده و قابل اعتماد، بکلینکهای طبیعی به دست بیارین.
انجام درست این کار آسون نیست و دقیقاً همینجاست که بیشتر شرکتها به مشکل میخورن و به همین دلیله که سئو کار سختیه.
برای ساختن اعتبار برند، به مراحل زیر نیاز دارین:
- یک لیست خبرنامه ایمیلی بسازین.
- تحقیقات و دیدگاههای ارزشمندی رو به اشتراک بذارین که دیگران بخوان بهش لینک بدن.
- در کنفرانسهای مرتبط با حوزهتون شرکت کنین و اگه منابع کافی دارین، اسپانسرشون بشین.
- دنبال فرصتهایی برای مصاحبه یا سخنرانی در کنفرانسها باشین.
- وبینار یا جلسات زنده برگزار کنین تا دانش خودتون رو به اشتراک بذارین و با مخاطبانتون به صورت زنده تعامل کنین.
- در بحثهای آنلاین با جامعه صنعتی خودتون در پلتفرمهای مختلف مثل لینکدین، توییتر، ردیت یا پلتفرمهای تخصصی صنعت خودتون شرکت کنین.
- با متخصصان صنعت خودتون برای مشارکت در تولید محتواتون همکاری کنین.
- از اینفلوئنسرها دعوت کنین تا محصولات یا خدمات شما رو امتحان کنن و تجربیاتشون رو به اشتراک بذارن.
- پشتیبانی مؤثری به مشتریانتون ارائه بدین.
حتی اگه نام برندتون بدون لینک ذکر بشه، این هم یک قدم رو به جلو در ساختن آگاهی از برنده.
یک لحظه فکر کنین که اگه کسی نام برند شما رو بدون لینک در یک وبسایت معتبر (یا در یک برنامه تلویزیونی) ببینه و برای پیدا کردن برند شما در گوگل جستجو کنه، چه اتفاقی میافته.
این میتونه به عنوان یک جستجوی برند در نظر گرفته بشه که یک فاکتور رتبهبندیه. مهمه که توجه داشته باشین ذکر شدن نام برند بدون لینک، خودش یک فاکتور رتبهبندی نیست، چون اطلاعات غلط زیادی در این مورد وجود داره، اما وقتی کسی یک جستجوی برند در گوگل انجام میده، این یک سیگنال مثبت قویه.
البته، شما میتونین تلاش کنین و یک منشن بدون لینک رو به یک لینک تبدیل کنین، و این همیشه یکی از راههای طبیعی برای ساختن لینکه.
با این حال، در عصر هوش مصنوعی، یک مزیت دیگه منشنهای بدون لینک اینه که چتباتها – که بر اساس محتوای سراسر وب آموزش دیدن – ممکنه نام برند شما رو به کاربرانی که در حال انجام وظایف یا تحقیق هستن، نشون بدن.
۱۰. ادغام سئو در جریانهای کاری
سئو در خلأ وجود نداره – سئو روی بخشهای زیادی از سازمان شما، از جمله بازاریابی، فروش و IT تأثیر میذاره.
اگه دنبال بودجه برای انجام سئو هستین، ممکنه متوجه بشین که بعضی از کارمندان شما همین الان هم صلاحیت کافی برای کمک کردن رو دارن.
برای مثال، تیم فروش شما احتمالاً میدونه که مردم به کدوم محصولات بیشتر علاقه دارن.
وارد کردن اونها در فرآیند توسعه استراتژی سئوی شما به تولید سرنخ و پیدا کردن مشتریان بالقوه جدیدی که از قبل صلاحیتسنجی شدن، کمک میکنه.
به همین ترتیب، سئو میتونه به تیم بازاریابی شما بگه که چه نوع محتوایی بهتر جواب میده تا بتونن کمپینهاشون رو دقیقتر تنظیم کنن. و کپیرایترها و طراحان گرافیک شما میتونن نوعی از محتوا رو تولید کنن که به شما کمک میکنه در رتبهبندیها صعود کنین.
تیم IT شما احتمالاً همین الان هم کنترل وبسایتتون رو در دست داره.
استراتژی سئوی شما باید حول تخصص اونها طراحی بشه تا اطمینان حاصل بشه که طراحی و ساختار وبسایت، چرخههای توسعه، ساختار دادهها و اصول اصلی همه با هم هماهنگ هستن.
نرمافزار، تکنولوژی و پرسنل موجود خودتون رو ارزیابی کنین، چون احتمال زیادی وجود داره که بعضی از قطعات پازل رو از قبل داشته باشین.
اگه نیاز به افزایش تولید دارین، ممکنه ببینین که بودجه لازم از قبل در دپارتمانهای موجود وجود داره.
اینها فقط چند راه برای ادغام سئو در جریانهای کاری موجود شما هستن.
اگه شما یک آژانس سئوی خارجی یا مشاور هستین، برقراری کانالهای ارتباطی قوی با پرسنل شرکتی که مسئول پیادهسازی توصیههای سئو و تصمیمگیری هستن، بسیار مهمه.
۱۱. هماهنگ کردن استراتژی سئو با قیف مشتری
آخر روز، اسم بازی فروشه. بدون مشتری، درآمدی در کار نیست و این یعنی کسبوکاری هم وجود نداره.
برای کمک به فرآیند فروش، استراتژی سئوی شما باید با قیف مشتری هماهنگ باشه.
قیف فروش شما که گاهی بهش سفر مشتری هم گفته میشه، خلاصهای از نقاط تماسیه که مشتریان با شرکت شما دارن، از مرحله آگاهی تا پس از خرید.
سئو به خوبی با هر مرحله از این چرخه جور درمیاد:
- آگاهی: در دنیای مدرن، بسیاری از مشتریان برای اولین بار از طریق یک جستجوی گوگل با کسبوکار شما آشنا میشن. پستهای وبلاگ خوب نوشته شده یک راه عالی برای افزایش آگاهی و شناخت برند شما هستن.
- علاقه: اینجاست که مشتریان شروع به تحقیق میکنن. و چه جایی بهتر از وبسایت شما برای تحقیق؟ راهنماهای عمیق و کتابهای الکترونیکی برای برآورده کردن علاقه کاربران عالی هستن.
- تصمیمگیری: مشتری میخواد خرید کنه و بین شما و رقبا در حال تصمیمگیریه. مطالعات موردی یا نظرات مشتریان میتونه چیزی باشه که اونها رو به سمت شما سوق بده.
- خرید: داشتن یک نقطه فروش بهینهشده برای موتورهای جستجو، خرید رو برای مردم آسون میکنه و صفحات محصول بهینهشده چیزیه که میتونه تفاوت رو رقم بزنه.
- پس از خرید: وقتی مشتریان رو به دست آوردین، به راههایی برای حفظ اونها فکر کنین، مثلاً با انتشار مقالات پشتیبانی یا ارائه برنامههای وفاداری.
۱۲. گزارشگیری و اندازهگیری
در نهایت، باید تعریف کنین که موفقیت برای هر معیار KPI چه شکلیه و پیشرفتی که دارین رو گزارش بدین.
انواع ابزارهای پولی و رایگان وجود داره که میتونین برای اندازهگیری و ردیابی نرخ تبدیل و مقایسه اونها به صورت هفتگی، ماهانه یا در هر بازه زمانی دیگهای که انتخاب میکنین، استفاده کنین.
کافیه ابزاری رو پیدا کنین که با بودجه و نیازهای شما همخوانی داشته باشه.
برای راهنمایی در مورد چگونگی ایجاد گزارشهای تأثیرگذار که بینشهای باکیفیتی تولید میکنن، راهنمای ما رو اینجا بخونین.
جمعبندی
هیچکس نگفته سئو کار راحتیه، حداقل نه کسی که واقعاً انجامش داده باشه. اما سئو بخش حیاتی از برنامه کسبوکار هر سازمان مدرنیه.
با این حال، با یک استراتژی محکم، تمایل به یادگیری، و کمی تلاش به سبک قدیم، حتی یک تازهکار کامل هم میتونه وبسایتش رو به صدر نتایج جستجو بفرسته.
تو این مطلب، ما ۱۲ قدم رو به شما نشون دادیم تا استراتژی سئوی خودتون رو راه بندازین. اما البته، این فقط شروعه.
شما به یک برنامه منحصربهفرد نیاز دارین که برای صنعت و نیازهای شما کار کنه.
خوشبختانه، ما میتونیم در این زمینه هم به شما کمک کنیم. کافیه با ما تماس بگیرید.
پاسخی بگذارید