
جستجوی بدون کلیک: انقلابی در بازاریابی دیجیتال
خیلی از جستجوها دیگه به کلیک ختم نمیشن. بیاین با هم یاد بگیریم که جستجوهای بدون کلیک (Zero-click searches) چی هستن، چرا دارن روز به روز بیشتر میشن و چطور باید محتوامون رو بهینهسازی کنیم تا تو این دنیای بدون کلیک، همچنان دیده بشیم.
جستجوهای بدون کلیک یا همون Zero-click search، به جستجوهایی گفته میشه که کاربرها جواب سوالشون رو مستقیماً تو همون صفحه نتایج جستجو پیدا میکنن و دیگه نیازی به کلیک کردن و وارد شدن به هیچ وبسایتی ندارن. همین جستجوهای بدون کلیک هستن که باعث شدن کلیکهای وبسایتها کم بشه.
تقریباً ۶۰ درصد از جستجوهای گوگل تو موبایل، حالا بدون هیچ کلیکی تموم میشن و متخصصهای سئو با چالشهایی مثل افت شدید ترافیک ارگانیک و گزارشهای نزولی که اعتماد مدیران و ذینفعان رو کم میکنه، دستوپنجه نرم میکنن. معیارهای سنتی مثل نرخ کلیک (CTR) دیگه کل داستان رو تعریف نمیکنن؛ ممکنه شما تو جایگاه اول رتبهبندی باشید، اما ترافیک خیلی کمی بگیرید.
تو این مقاله، بهتون نشون میدیم که جستجوی بدون کلیک چیه، کجاها اتفاق میافته، چطور داره دنیای سئو رو تغییر میده و مهمتر از همه، استراتژیهای اثباتشدهای که متخصصهای سئو دارن ازشون استفاده میکنن تا این چالش جستجوی ارگانیک رو به یه فرصت تبدیل کنن و همچنان به نتایج واقعی برای کسبوکارشون برسن.

کالبدشکافی ویژگیهای جستجوی بدون کلیک
به خاطر کاهش چشمگیر کلیکها، «جستجوی بدون کلیک» این روزها حسابی سر زبونها افتاده.
اما این یه پدیده جدید نیست.
گوگل از قدیم با استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، اطلاعات رو از منابع مختلف جمعآوری میکرد و از طریق ویژگیهای صفحه نتایج جستجو (SERP features)، جوابهای فوری میساخت. ویژگیهایی مثل:
- فیچر اسنیپتها (Featured snippets)
- پنلهای دانش (Knowledge panels)
- بخش «دیگران نیز میپرسند» (People Also Ask)
- لوکال پکها (Local packs)
- کاروسلهای تصویر (Image carousels)
و حالا هم که AI Overviews یا خلاصههای هوش مصنوعی از راه رسیده.
پس همه چیز از کجا شروع شد؟ از فیچر اسنیپتها.

فیچر اسنیپتها و جنگ برای جایگاه صفر
فیچر اسنیپتها تاجوتخت پادشاهی رو بالاتر از همه نتایج ارگانیک به دست آوردن.
اون جایگاه صفر فقط بحث غرور و خودنمایی نبود، بلکه به معنی تسلط بر فضای قابل مشاهده صفحه قبل از اینکه کاربر حتی به فکر اسکرول کردن بیفته، بود.
اما چی باعث شده فیچر اسنیپتها امروز هم مهم باشن؟
اونها یک نسل کامل از کاربرها رو عادت دادن که انتظار جوابهای فوری داشته باشن. چه یه باکس تعریف باشه، چه یه لیست شمارهگذاری شده برای کوئریهای «چگونه…»، یا یه جدول مقایسهای، این اسنیپتها شدن روش پیشفرض مردم برای مصرف اطلاعات سریع آنلاین.
برخلاف AI Overviews، فیچر اسنیپتها مستقیماً برای وبسایتی که رتبه گرفته بود، کلیک جذب میکردن. این برای سئو عالی بود.
اما فیچر اسنیپتها همچنین شروعی بودن برای استفاده از محتوای برندها بدون ذکر منبع.
نکته جالبش کجاست؟
فیچر اسنیپتها منبع اصلی برای جستجوی صوتی هستن. پس وقتی یه نفر از اسپیکر هوشمندش یه سوال میپرسه، احتمال خیلی زیادی وجود داره که فیچر اسنیپت شما تبدیل به جواب قطعی بشه.
نه اسمی از شما برده میشه، نه اعتباری به برندتون داده میشه، فقط محتوای شماست که از زبون الکسا شنیده میشه.
صرف نظر از تأثیرش روی کلیکها، برنده شدن فیچر اسنیپتها برای سئو ضروری به حساب میومد. این کار به یه رویکرد محتوایی متفاوت از سئوی سنتی نیاز داشت و متخصصها خودشون رو باهاش وفق دادن.
اون زمان، متخصصهای سئوی آیندهنگر که فیچر اسنیپتها رو پذیرفتن، فقط برای پوشش جامع محتوا بهینهسازی نمیکردن؛ اونها جوابهای دقیق و متمرکزی میساختن که الگوریتمهای گوگل بتونن به راحتی استخراج کنن و تو بهترین جایگاه نمایش بدن.
مثلاً:
- تعریفهای واضح و مختصر: توضیحات کوتاه و مستقلی که مستقیماً به سوال «X چیست؟» جواب میدن، بدون اینکه به زمینه بیشتری نیاز داشته باشن. (مثلاً: «سئو فرآیند بهبود دیدهشدن یک وبسایت در موتورهای جستجو است.»)
- دستورالعملهای قدم به قدم: لیستهای مرتبی که یک فرآیند رو به مراحل کوچیک و قابل فهم تقسیم میکنن. گوگل عاشق مراحل «چگونه…» با ساختار تمیزه که بتونه مستقیماً برداره و نمایش بده.
- جدولهای مقایسهای ساده: دادههای کنار هم که تفاوتها رو در یک نگاه قابل اسکن میکنن. هرچقدر سطرها و ستونهای شما ساختارمندتر و منسجمتر باشن، جدول شما برای اسنیپت شدن مناسبتره.
این تکامل اینجا متوقف نمیشه. چیزی که به عنوان تلاش گوگل برای نمایش سریع حقایق شروع شد، حالا به چیزی خیلی پیچیدهتر تبدیل شده: هوش مصنوعیای که نه تنها جوابها رو استخراج میکنه، بلکه اونها رو میسازه.
خلاصههای هوش مصنوعی (AI Overviews) و تغییر شکل نتایج جستجو
AI Overviews جهش تکاملی بعدی از استخراج ساده (مثل فیچر اسنیپت) – که موتورهای جستجو متن دقیق رو از صفحات وب میکشن بیرون – به سمت ترکیب هوشمند (که در AI Overviews دیده میشه) هست، جایی که هوش مصنوعی اطلاعات رو از چندین منبع ترکیب و بازتفسیر میکنه.
AI Overviews گوگل حالا تقریباً در ۳۰٪ از کوئریهای اطلاعاتی ظاهر میشن. نمونههایی از کوئریهای اطلاعاتی شامل «چگونه سرعت بارگذاری صفحه را برای سئو بهبود دهیم» و «آخرین آپدیتهای الگوریتم گوگل چیست» هستن. این جستجوها، خلاصههای هوش مصنوعی رو برمیگردونن.
چرا؟
گوگل متوجه شده که کاربرها به جای اینکه مجبور باشن اطلاعات رو از مقالههای جداگانه کنار هم بذارن، اطلاعات ترکیبی از چندین منبع معتبر رو میخوان.
اما برای ماهایی که سالها محتوا رو برای جذب کلیک بهینهسازی کردیم، این تغییر مثل اینه که زمین زیر پامون خالی شده.
و این یه تغییر کوچیک نیست.
این بزرگترین تغییر بنیادین در رفتار جستجوی کاربرها از زمانیه که موبایل از دسکتاپ جلو زد.
برخلاف فیچر اسنیپتها که محتوای کلمهبهکلمه رو از یک وبسایت نشون میدن، این جوابهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی، دیدگاههای مختلف از سراسر وب رو با هم ترکیب میکنن و جوابهای منسجم و محاورهای میسازن که اغلب نیاز به کلیک کردن روی هر چیزی رو از بین میبره.
چالش ذکر منبع اینجا خیلی عمیقه.
تحلیل Search Engine Land نشون میده که در حالی که AI Overviews ممکنه به چندین منبع در فرآیند ترکیبشون اشاره کنن، مکانیزمهای ذکر منبع اغلب نمیتونن ترافیک یا دیدهشدن معناداری برای تولیدکنندههای اصلی محتوا فراهم کنن. ممکنه ببینید سایت شما به عنوان یه منبع لیست شده، اما اون لینک ارجاع کوچیک، کسری از ترافیکی که یه فیچر اسنیپت میتونست بیاره رو تولید میکنه.
ما داریم تنش بین دیدهشدن و ترافیک رو به صورت زنده تماشا میکنیم. البته، اینکه محتوای شما در یک AI Overview ترکیب بشه یعنی میلیونها نفر ممکنه دیدگاههای شما رو بخونن. اما اگه هرگز به سایت شما سر نزنن، هرگز کال تو اکشنهای شما رو نبینن، هرگز وارد قیف تبدیل شما نشن، ارزش واقعی این کار چیه؟ واقعیت تلخ اینه: در بهترین حالت، آگاهی از برنده، اما تأثیر مستقیم صفر روی کسبوکار.
فرصت در درک اینه که چه چیزی باعث نمایش AI Overviews در مقابل سایر ویژگیهای SERP میشه. کوئریهای اطلاعاتی پیچیده که از توضیحات دقیق سود میبرن، جوابهای هوش مصنوعی تولید میکنن. سوالات واقعی و ساده ممکنه هنوز فیچر اسنیپتها یا پنلهای دانش رو فعال کنن. کوئریهای تجاری اغلب از هر دو رد میشن و نتایج خرید رو نشون میدن.
تولیدکنندههای محتوای باهوش با لایهبندی استراتژی محتواشون دارن خودشون رو وفق میدن؛ اونها اطلاعات واضح و معتبری که سیستمهای هوش مصنوعی عاشقشن رو فراهم میکنن، در حالی که دادهها، ابزارها یا منابع منحصربهفردی رو جاسازی میکنن که کاربرها رو مجبور به کلیک برای تجربه کامل میکنه. اما نکته اینجاست: این کار، وظیفه تیمهای سئویی که به تنهایی کار میکنن نیست. موفقترین رویکرد به یه بازاریابی یکپارچه نیاز داره که در اون سئو با تیمهای تبلیغات پولی، ایمیل و شبکههای اجتماعی همکاری کنه.
بهش فکر کنید: میتونید از تبلیغات هدفمند برای هدایت ترافیک به بهترین لندینگ پیجهاتون استفاده کنید، باارزشترین راهنماهای خودتون رو با مشترکین ایمیل به اشتراک بذارید، یا دیدگاههای محتواتون رو در کانالهای اجتماعی تقویت کنید. بحث جنگیدن با هوش مصنوعی نیست؛ بحث اینه که براش ضروری بشید و در عین حال هر قطعه از محتوا رو در تمام کانالهای بازاریابی خودتون به حداکثر برسونید.
انواع مختلف کوئری، تجربههای بدون کلیک کاملاً متفاوتی رو ایجاد میکنن و پیامدهاش بسته به مدل کسبوکار شما متفاوته. سایتهای فروشگاهی ممکنه از کاروسلهای محصول که موجودیشون رو مستقیماً در نتایج جستجو نشون میده خوشحال بشن. ناشرها؟ اونها دارن ترافیکشون رو دود شدن و به هوا رفتن میبینن چون خلاصههای مقالاتشون توسط هوش مصنوعی بدون ذکر منبع نمایش داده میشه.
جستجوهای محلی هم قوانین خاص خودشون رو دارن.
لوکال پکها و اطلاعات فوری کسبوکارها
لوکال پکها برای جستجوهای مکانی، رضایت فوری ایجاد میکنن و مواردی مثل اینها رو ارائه میدن:
- نقشهها
- ساعات کاری
- نقد و بررسیها
- اطلاعات تماس
و همه اینها بدون نیاز به حتی یک کلیک برای ورود به وبسایتهای کسبوکارها.
Dream Local نشون میده که چطور این ویژگیها دسترسی فوری به اطلاعات ضروری کسبوکار رو فراهم میکنن و اساساً طرز فکر کسبوکارهای محلی در مورد دیدهشدن آنلاین رو تغییر میدن.
«پک سهتایی محلی» – ویژگی SERP گوگل که سه کسبوکار محلی برتر رو با پینهای نقشه، نقد و بررسیها و جزئیات کلیدی نشون میده – به باارزشترین ملک در سئوی محلی تبدیل شده. کاربرها میتونن رتبهبندیها رو ببینن، برای تماس کلیک کنن، مسیرها رو دریافت کنن یا نقدها رو بخونن بدون اینکه نیازی به بازدید از وبسایت شما داشته باشن.

برای بسیاری از کسبوکارهای محلی، به خصوص ارائهدهندگان خدمات، این دیدهشدن بدون کلیک جایگزین ترافیک سنتی وبسایت به عنوان کانال اصلی جذب مشتری دیجیتال شده.
لوکال پکها رفتار مصرفکننده رو تربیت کردن.
مردم دیگه اسم کسبوکار شما رو جستجو نمیکنن؛ به جاش، خدمات مورد نظر به علاوه «نزدیک من» رو جستجو میکنن و انتظار دارن گوگل گزینههای معتبری رو بهشون نشون بده. کسبوکارهایی که از طریق پروفایلهای کسبوکار گوگل بهینهسازی شده، استنادات (citations) منسجم و سیگنالهای قوی نقد و بررسی، این جایگاهها رو به دست میارن، اساساً ترافیک دیجیتال محلی بازار خودشون رو در اختیار میگیرن.
حالا سوال این میشه: وقتی معیارهای قدیمی دیگه کاربرد ندارن، چطور موفقیت رو اندازهگیری کنیم؟
پیامدهای استراتژیک برای متخصصان سئوی امروزی
تغییر به سمت جستجوهای بدون کلیک، اساساً نحوه اندازهگیری موفقیت و توجیه کار متخصصان سئو برای مدیران و ذینفعان رو تغییر میده.
خب نکته اینجاست: وقتی فقط ۳۶٪ از جستجوها واقعاً به وبسایتها کلیک میفرستن، ما فقط با یه روند جزئی سر و کار نداریم. ما با یه بازسازی کامل در نحوه عملکرد ترافیک جستجو روبرو هستیم.
این یه افتوخیز موقتی نیست که فصل بعد خودش درست بشه.
به این فکر کنید که این برای گزارشهای ماهانه شما چه معنایی داره. شما دارید محتوا رو بهینهسازی میکنید، اعتبار میسازید، سلامت فنی رو بهبود میبخشید و با این حال معیارهای کلیک سنتی ممکنه نشون بدن که دارید درجا میزنید، یا بدتر، در حال افت هستید. در همین حال، برند شما ممکنه بیش از هر زمان دیگهای در AI Overviews، فیچر اسنیپتها و پنلهای دانش ظاهر بشه.
این شکاف بین دیدهشدن و ترافیک قابل اندازهگیری هرگز اینقدر عمیق نبوده.
آیا خبر خوبی هم هست؟
بله!
این فقط یه تکامله که از ما میخواد در مورد دیدهشدن، ارزش و نحوه اندازهگیری موفقیت، متفاوت فکر کنیم.
سفر از سردرگمی به شفافیت با درک دقیق اینکه با چه چیزی سر و کار داریم شروع میشه، و بعد استراتژیهامون رو برای رشد در این چشمانداز جدید که در اون دیدهشدن به اندازه کلیک شدن مهمه، تطبیق میدیم.
در ادامه چند تاکتیک رو معرفی میکنیم که میتونید برای نشون دادن موفقیت سئو در عصر جدید جستجو به کار بگیرید.

بازنگری در معیارهای موفقیت: فراتر از نرخ کلیک
کتاب بازی قدیمی دیگه به درد نمیخوره.
عصر جدید جستجو، KPIهای کاملاً جدیدی رو میطلبه.
مثلاً:
- نرخ حضور در پاسخها (Answer inclusion rate): درصدی از پاسخهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی که وقتی کاربرها سوالات مرتبطی میپرسن، به برند شما اشاره یا ارجاع میدن. این معیار، دیدهشدن برند شما رو در پلتفرمهای هوش مصنوعی ردیابی میکنه.
- ویژگیهای SERP: مثل فیچر اسنیپتهای به دست اومده، به اندازه جایگاه رتبهبندی مهم میشن و پوشش برند شما رو در SERP نشون میدن.
- قدرت ارتباط انتیتی (Entity association strength): اندازهگیری میکنه که موتورهای جستجو چقدر برند شما رو با موضوعات یا کلمات کلیدی خاص مرتبط میدونن. این معیار نشون میده که آیا گوگل و سایر موتورهای جستجو سایت شما رو به عنوان یه منبع معتبر در موضوعات هدف شما میشناسن یا نه، که مستقیماً بر دیدهشدن شما برای جستجوهای مرتبط تأثیر میذاره.
- دیدهشدن به خاطر بهروز بودن (Freshness visibility): معیاری که رتبهبندی محتوای تازه منتشر یا بهروز شده رو در ویژگیهای پویای SERP مثل باکسهای خبری، فیچر اسنیپتها و کاروسلهای «داستانهای برتر» ردیابی میکنه. این به شما نشون میده که آیا محتوای تازهتون واقعاً داره اون فرصتهای جستجوی حساس به زمان که اطلاعات جدیدتر رو ترجیح میدن، به دست میاره یا نه.
ما داریم چارچوبهای اندازهگیری رو از صفر میسازیم در حالی که سعی میکنیم ارزش کارمون رو به صورت زنده اثبات کنیم.
ما نمیتونیم همچنان با گزارشهای CTR و نمودارهای ترافیک ارگانیک به جلسات بررسی فصلی بریم، وقتی که این معیارها فقط بخشی از داستان رو میگن. کابوس انتساب که Search Engine Land در تحقیق AI Overviews خودش بهش اشاره کرد، روز به روز بدتر میشه؛ محتوای شما به پاسخهای هوش مصنوعی قدرت میده، اما شما نمیتونید ثابت کنید که حتی یک تبدیل هم ایجاد کرده.
این بحران اندازهگیری چیزیه که خواب رو از چشم متخصصان سئو گرفته.
شما میدونید که بازدیدکنندههای وب دارن محتوای شما رو مصرف میکنن. میبینید که در AI Overviews ترکیب شده. دادههای ساختاریافته شما پنلهای دانش رو تغذیه میکنن. پاراگرافهای بهینهسازی شده شما به فیچر اسنیپت تبدیل میشن. اما وقتی مدیر ارشد مالی (CFO) در مورد بازگشت سرمایه (ROI) میپرسه، چی بهش نشون میدید؟ یه اسکرینشات از اشاره به برندتون در یه پاسخ تولیدشده توسط هوش مصنوعی؟
این معیارهای دیدهشدن در کنار معیارهایی قرار میگیرن که برای کسبوکار بیشترین اهمیت رو دارن، و اونها تبدیل و درآمد هستن. و ردیابی این موارد در سئو هرگز ساده نبوده، اما ممکنه.
باید وارد دادهها بشید و ببینید چه اتفاقی داره میافته.
عمیقتر بشید و داستان تعریف کنید
نمودارهای کلی کلیک و ایمپرشن دیگه کافی نیستن. متخصصان سئو باید عمیقتر بشن و گزارشهاشون رو فیلتر کنن تا چیزی که واقعاً مهمه رو نشون بدن.
اگه کلیکهای وبلاگ شما داره سقوط میکنه چون محتوای اطلاعاتی هستن، اون نویز رو فیلتر کنید.
این یه بهبود در نحوه اندازهگیری کلی سئو هست.
به این فکر کنید: محتوای اطلاعاتی معمولاً در همون جلسه درآمدی ایجاد نمیکنه. اگه کسی روی یه پست وبلاگ کلیک کنه و از وبسایت شما بازدید کنه، بعیده که در اون لحظه خرید یا استعلامی انجام بده. کلیکها همیشه یه معیار پوچ و بیارزش بودن و هستن.
حالا، تیمهای سئو در موقعیتی قرار گرفتن که مجبورن گزارشهاشون رو روی چیزهایی که مهمه متمرکز کنن: صفحاتی که کلیک، لید و درآمد ایجاد میکنن.
کانالهای بازاریابی دیگه، مثل پرداخت به ازای کلیک (PPC) و ایمیل، همیشه تحت فشار بودن تا ROI رو نشون بدن. اما سئو تونسته برای مدت طولانی پشت معیارهای پوچ پنهان بشه.
اما لازم نیست اینطوری باشه. شما میتونید درآمد رو به سئو وصل کنید.
صفحاتی که درآمد ایجاد میکنن احتمالاً صفحات خدمات، صفحات محصول و لندینگ پیجهای شما هستن. به طور خاص به معیارهای تعامل و درآمد حاصل از این صفحات تأثیرگذار نگاه کنید، در مقابل اونهایی که تأثیری بر نتیجه نهایی ندارن.
وقتی نمیتونید مستقیماً در مورد درآمد گزارش بدید، در مورد تبدیلها گزارش بدید، مثل فرمهای تماس پر شده، یا دانلود راهنماها و وایتپیپرها. با تیمهای فروش پیگیری کنید تا از وضعیت لیدهای بالقوه مطلع بشید، تا بتونید به مدیران اطلاع بدید که در ابتدا چطور اون لید رو به دست آوردید.
این رویکرد فیلتر شده، داستانهای واقعی پنهان در دادههای شما رو آشکار میکنه.
گذشته از ایجاد دید بهتر از عملکرد سئو، این استخراج دادههای داستانمحور برای مدیرانی که متخصص سئو نیستن، ملموستره.
شنیدن این جمله خیلی هیجانانگیزتره: «این هفته ده تا فرم تماس دریافت کردیم. تیم فروش یکی رو به عنوان یه فرصت ۱۰,۰۰۰ دلاری تأیید کرد و لید بهمون گفت که ما رو از طریق ChatGPT پیدا کرده.»
در مقایسه با: «کلیکها این هفته ۵۷٪ افزایش داشته.»
با این حال، دیدهشدن هنوز مهمه، و دیدهشدن در SERP مثل یه بیلبورد مدرنه.
مقایسه دیدهشدن برند با ترافیک وبسایت: بدهبستانها
این حسابوکتاب بیرحمانهایه که هر متخصص سئو باهاش روبروئه: باید ترافیک کمتر رو در ازای دیدهشدن بیشتر بپذیرید.
یا، تماشا کنید که رقبا بر AI Overviews و ویژگیهای SERP مسلط میشن در حالی که شما به معیارهای سنتی چسبیدید.
دادهها این رو کاملاً روشن میکنن. ۴۰.۷٪ از پاسخهای جستجوی صوتی مستقیماً از فیچر اسنیپتها گرفته میشن. وقتی کسی از الکسا در مورد صنعت شما میپرسه، یا داره محتوای شما رو میشنوه یا محتوای رقبای شما رو.
این یه گفتگوی غیرممکن با مدیران ایجاد میکنه.
شما در AI Overviews برای هر کوئری باارزشی یه ارجاع میگیرید، و ترافیک اون صفحه ۲۰٪ افت میکنه چون کاربرها جوابشون رو بدون کلیک کردن میگیرن. شما برنده شدید یا بازنده؟
با معیارهای سنتی، شما شکست خوردید.
در واقعیت مدرن، شما به تازگی به جواب پیشفرض برای هزاران جستجوی صوتی و پاسخهای تولیدشده توسط هوش مصنوعی تبدیل شدید.
این بدهبستان وقتی پیچیدهتر میشه که قصد کاربر رو هم در نظر بگیرید.
افرادی که از جستجوی هوش مصنوعی کلیک میکنن، اغلب کلیکهای باکیفیتتری هستن—اونها خلاصه رو دیدن و بیشتر میخوان.
حجم ترافیک شما کم میشه، اما نرخ تبدیل میتونه بهبود پیدا کنه چون دارید کاربرانی رو جذب میکنید که به طور خاص انتخاب کردن بعد از دیدن پیشنمایش محتوای شما، عمیقتر بشن.
بعضی از برندها دارن این واقعیت جدید رو کاملاً میپذیرن.
اونها به جای نرخ کلیک، برای حداکثر کردن فضای SERP بهینهسازی میکنن. محتوا رو به طور خاص برای گرفتن اسنیپت قالببندی میکنن. اعتبار برند رو از طریق حضور مداوم در پاسخهای هوش مصنوعی میسازن.
مهارت واقعی در به حداکثر رسوندن هم دیدهشدن و هم ترافیک استراتژیک، بر عصر بعدی جستجو مسلط خواهد شد.
استراتژیهای بهینهسازی برای دوران بدون کلیک
استراتژیهای بهینهسازی بدون کلیک، روشهای تاکتیکی هستن که متخصصان سئو برای به دست آوردن دیدهشدن و حضور برند در نتایج جستجویی که کاربرها هرگز به وبسایتهای خارجی کلیک نمیکنن، استفاده میکنن.
خب قضیه اینه: ما دیگه با تکامل گوگل به سمت یه موتور پاسخگو نمیجنگیم. باهوشترین متخصصان سئو از قبل دنده رو عوض کردن و ویژگیهای بدون کلیک رو به عنوان فرصت میبینن نه مانع.
با توجه به اینکه بخش «دیگران نیز میپرسند» در ۷۸٪ از نتایج جستجو ظاهر میشه، فضای زیادی برای بهینهسازی وجود داره.
آره، معیارهای ترافیک سنتی ممکنه متفاوت به نظر برسن، اما دیدهشدن در این ویژگیها لحظات شناخت برندی رو ایجاد میکنه که در طول زمان روی هم جمع میشن. بهش مثل تبلیغات بیلبوردی فکر کنید، با این تفاوت که بیلبورد شما دقیقاً زمانی ظاهر میشه که کسی به تخصص شما نیاز داره.
نکته حرفهای: در حالی که بهینهسازی برای دیدهشدن یه جزء حیاتی از سئوی امروزیه، باید با دقت مدیریتش کنید و مطمئن بشید که صفحات استراتژیک برای جستجوهایی که کلیک و تبدیل ایجاد میکنن هم رتبه میگیرن.
در ادامه، استراتژیهای بهینهسازی عملی برای رشد در دوران بدون کلیک و تبدیل این لحظات دیدهشدن به تأثیر پایدار برند رو بررسی میکنیم.
قالببندی محتوا برای گرفتن اسنیپت
اسنیپتها فقط به فیچر اسنیپتها محدود نمیشن. وقتی AI Overviews جوابها رو در SERP نشون میدن، اغلب پاراگرافهای کوتاهی از متن رو ارائه میدن که از چندین منبع معتبر برداشته شده و با استفاده از زبان طبیعی ترکیب شده. به دست آوردن دیدهشدن برند از طریق AI Overviews و سایر ویژگیهای SERP نیازمند اینه که محتوای خودتون رو دقیقاً همونطوری که گوگل دوست داره مصرف کنه، ساختاربندی کنید. با این کار، شانس بیشتری ایجاد میکنید که گوگل محتوای شما رو در ویژگیهای SERP خودش، از جمله AI Overviews، ذکر کنه و موتورهای جستجوی هوش مصنوعی از محتوا و وبسایت شما در ارجاعاتشون استفاده کنن. جادو در انتخابهای قالببندی شما اتفاق میافته:
- با اسنیپتهای پاراگرافی مختصر شروع کنید: بلوکهای ۴۰-۶۰ کلمهای بنویسید که در جمله اول به کوئری جواب میدن. جواب رو تمیز و فوری تحویل بدید. بعد، در صورت نیاز میتونید بیشتر توضیح بدید.
- از جدولهای مقایسهای برای کوئریهای رقابتی استفاده کنید: وقتی کسی «مقایسه پلتفرمهای اتوماسیون بازاریابی» رو جستجو میکنه، یه جدول ساختاریافته با سه تا پنج تمایز کلیدی، بیشتر از متن ساده انتخاب میشه.
- هدینگها رو ساده نگه دارید: هدینگهای واضح و قابل اسکن ایجاد کنید که هم به خوانندهها و هم به موتورهای جستجو کمک میکنه ساختار محتوای شما رو به سرعت بفهمن. H2ها و H3های خودتون رو با عبارتپردازیهای رایج کوئریها مطابقت بدید؛ اگه سرچ کنسول گوگل (GSC) نشون میده مردم دارن «چگونه افت محتوا را شناسایی کنیم» رو جستجو میکنن، دقیقاً همین عبارت باید یه هدینگ باشه.
- از ساختار تعریفی استفاده کنید: با «X عبارت است از…» قبل از تعریف چیزی شروع کنید. مثلاً، اگه یه هدینگ دو میگه «افت محتوا چیست؟»، شما باید چیزی شبیه این بنویسید: «افت محتوا عبارت است از کاهش تدریجی دیدهشدن در جستجو و ترافیک که وقتی محتوا قدیمی یا کماهمیت میشه، اتفاق میافته.» این فرمت واضح و قابل استخراج، محتوای شما رو برای اسنیپت شدن مناسب میکنه و برای LLMها راحتتره که اون رو نمایش بدن.
- از سبک نوشتاری تعریفی استفاده کنید: نوشتار به سبک تعریفی یه رویکرد ساختاریافته است که هم به الگوریتمهای جستجوی سنتی و هم به ابزارهای جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی کمک میکنه تا سلسلهمراتب محتوای شما رو به سرعت تجزیه و درک کنن. مثلاً، یه راهنمای قدم به قدم شمارهگذاری شده به وضوح نشون میده که چه کاری باید اول، دوم یا سوم انجام بشه.
- از اسکیما مارکاپ استفاده کنید: اسکیما مارکاپ ساختار محتوای شما رو تقویت میکنه؛ اسکیمای سوالات متداول (FAQ) و اسکیمای چگونه (HowTo) نقاط شروع خوبی هستن اگه با اسکیما آشنا نیستید.
- رویکرد هرم وارونه رو امتحان کنید: هرم وارونه تکنیک نوشتاریه که ما در Search Engine Land ازش استفاده میکنیم. ما مهمترین اطلاعات رو اول ارائه میدیم، بعد جزئیات تکمیلی رو اضافه میکنیم و با زمینه و پیشینه تموم میکنیم.
ساختن اعتبار موضوعی (Topical Authority) در موتورهای پاسخگو
اعتبار موضوعی در دوران بدون کلیک یعنی تبدیل شدن به منبعی که سیستمهای هوش مصنوعی به طور مکرر در کوئریهای مرتبط بهش ارجاع میدن.
و چطور این کار رو میکنید؟
با نشون دادن تجربه، تخصص، اعتبار و اعتماد (E-E-A-T).
سیستمهای هوش مصنوعی هنگام انتخاب منابع برای ترکیب اطلاعات، سیگنالهای E-E-A-T رو وزندهی میکنن. شما میتونید E-E-A-T رو به روشهای زیادی نشون بدید، اما بعضی از سیگنالهای در دسترس و قوی شامل این موارد هستن:
- دادههای دست اول و تحقیقات اصلی: شامل دادههایی میشه که شما از منابعی مثل نظرسنجیهای مستقل، رأیگیریها، دادههای داخل CRM خودتون، یا نظرسنجیهای ارسال شده به مشتریانتون به دست آوردید یا مطالعه و تحقیق کردید. موتورهای جستجو به دیدگاههای تازهای که جای دیگهای پیدا نمیشن پاداش میدن، در حالی که کاربرها اون رو به عنوان یه عامل افزایش اعتبار میبینن. این یافتههای مبتنی بر داده، برند شما رو به عنوان یه مرجع معرفی میکنه، نه فقط یه صدای دیگه که حرفهای بقیه رو تکرار میکنه.
- گنجوندن نقلقولهای متخصصان: از متخصصان موضوعی (رهبران داخلی، شرکای خارجی، یا رهبران فکری صنعت). نقلقولها تخصص موضوعی و تجربه دنیای واقعی پشت محتوای شما رو نشون میدن.
- از اسکیمای نویسنده استفاده کنید: اسکیمای نویسنده مشخص میکنه که چه کسی محتوا رو نوشته، مدارک تحصیلی و حرفهای اون چیه، و به پروفایلهای حرفهای لینک میده. این به هم خوانندهها و هم به موتورهای جستجو، سیگنال شفافیت و تخصص میده.
- تجربه و تخصص خودتون رو به نمایش بذارید: با چیزهایی مثل مطالعات موردی و مثالهای واقعی، و سایر نشانههای اعتماد مثل توصیهنامهها و گواهینامهها.
ساختن این اعتبار به یه رویکرد پیچیده برای سئو نیاز داره. این کار مربوط به سئوی سنتی که روی کلمات کلیدی منفرد و نوشتن صفحاتی که به تنهایی وجود دارن تمرکز میکنه، نیست.
در عوض، محتوای به هم پیوستهای ایجاد کنید که به هر سوال مرتبطی در یک خوشه موضوعی (topic cluster) جواب بده.
تازگی هم نقش بزرگتری از اون چیزی که اکثر افراد فکر میکنن، ایفا میکنه. محتوایی که شما به طور مداوم با مثالهای جدید، مثل آمار بهروز شده و دیدگاههای تکاملیافته، بهروز میکنید، به طور ترجیحی برای AI Overviews انتخاب میشه. برای محتوای اصلی خودتون بازبینیهای فصلی تنظیم کنید؛ حتی بهروزرسانیهای جزئی هم سیگنال مرتبط بودن میدن.
نحوه سازماندهی و قالببندی محتوا در سایت شما یه چیزه، اما در مورد محتوایی که جای دیگهای وجود داره چطور؟ برند شما انتیتیهای دیجیتال دیگهای هم داره، از جمله پروفایلهای شبکههای اجتماعی مثل لینکدین یا یوتیوب، لیستهای Google My Business، سایتهای نقد و بررسی شخص ثالث، دایرکتوریهای صنعتی و پستهای مهمان در وبسایتهای دیگه.
مدیریت این انتیتیها میتونه به ساختن اعتبار در سراسر وب کمک کنه.
بهینهسازی انتیتی (موجودیت)
در سئو، انتیتیها افراد، مکانها، چیزها و مفاهیمی هستن که موتورهای جستجو اونها رو میشناسن و درک میکنن. به نتفلیکس، شهر نیویورک یا بازاریابی محتوا فکر کنید. اینها فقط کلمات کلیدی نیستن، بلکه انتیتیهای متمایزی با ویژگیها و روابط تعریفشده هستن.
اما چرا این موضوع مهمه:
گراف دانش گوگل (Knowledge Graph) ارتباطات بین این انتیتیها رو ترسیم میکنه. وقتی شما به «ایمیل مارکتینگ» اشاره میکنید، گوگل رابطه اون رو با مفاهیم گستردهتری مثل بازاریابی دیجیتال، حفظ مشتری و اتوماسیون بازاریابی درک میکنه.
محتوای شما باید این روابط رو صریح و روشن کنه.
خب، چطور میتونید انتیتیها رو به طور مؤثر به هم متصل کنید؟ با لینکسازی داخلی بین اونها. شما میتونید انتیتیها رو از طریق لینکهای درون متنی به هم وصل کنید، یا میتونید این کار رو با اسکیما انجام بدید.
مثلاً:
- اگه ویدیوهای یوتیوب مرتبطی دارید که محتوای نوشتاری رو تکمیل میکنن، میتونید اونها رو در محتوای خودتون برای افزایش شانس رتبهبندی جاسازی کنید. توضیحات ویدیوی یوتیوب شما هم میتونه به محتوای مرتبط در وبسایت شما لینک بده.
- پادکستها باید به پستهای وبلاگ مرتبط ارجاع بدن و برعکس.
- از اینفوگرافیکهایی استفاده کنید که چارچوبهای شما رو در محتوای نوشتاری به تصویر میکشن.
- در محتوای نوشتاری، اگه به یه مفهومی اشاره میکنید، مستقیماً اون رو به منبع قطعی خودتون در مورد اون موضوع لینک بدید. یا، اگه به یه روششناسی اشاره میکنید، اون رو به راهنمای اجرای قدم به قدم خودتون وصل کنید.
- وقتی در مورد رهبران صنعت یا ابزارها صحبت میکنید، روابط واضحی با انتیتیهای حرفهای اونها، مثل پروفایل لینکدینشون، برقرار کنید.
نکته حرفهای: به اسکیمای “SameAs” نگاهی بندازید، که به شما اجازه میده انتیتیهای مرتبط با افراد، مکانها یا سازمانها رو به هم متصل کنید.
همه موارد بالا به گوگل کمک میکنه نه تنها بفهمه شما در مورد چی صحبت میکنید، بلکه بفهمه محتوای شما چطور در اکوسیستم دانش گستردهتر جا میگیره.
ادغام جستجوی صوتی و کوئریهای محاورهای
جستجوی صوتی دوباره نحوه تعامل مردم با موتورهای جستجو رو تغییر میده.
وقتی کسی یه کوئری رو تایپ میکنه، داره به کلمات کلیدی و میانبرها فکر میکنه.
اما وقتی صحبت میکنه؟
داره یه مکالمه انجام میده.
مردم تایپ نمیکنن «بهترین راه برای ردیابی انتساب بازاریابی در چندین نقطه تماس چیست؟» و انتظار یه جستجوی سنتی داشته باشن.
اونها احتمالاً فقط «ابزارهای انتساب بازاریابی» رو جستجو میکنن و کار رو تموم میکنن.
اما با دستیارهای صوتی، یا جستجوی هوش مصنوعی، اون سوال کامل طبیعی به نظر میرسه.
این تغییر به این معنیه که استراتژی محتوای شما باید تکامل پیدا کنه. شما دیگه نمیتونید فقط برای اون کوئریهای کوتاه و پر از کلمات کلیدی بهینهسازی کنید. شما باید روشی رو که مردم واقعاً موقع پرسیدن سوال با صدای بلند صحبت میکنن، به دست بیارید.
پس برای جلوتر موندن از جستجوی صوتی چه کاری میتونید انجام بدید؟
روی قصد محلی و بهینهسازی صوتی تمرکز کنید:
ادغام بین جستجوی صوتی و سئوی محلی فرصتهای منحصربهفردی ایجاد میکنه.
مثلاً، دستورات صوتی «با [نام کسبوکار] تماس بگیر» مستقیماً از دادههای پروفایل کسبوکار گوگل گرفته میشن.
ثابت نگه داشتن نام، آدرس و شماره تلفن (NAP) کسبوکارتون در تمام لیستها، دایرکتوریها و استنادات آنلاین برای جلوگیری از سردرگمی حیاتیه.
وقتی موتورهای جستجو اطلاعات NAP یکسانی رو همه جا پیدا میکنن، اعتمادشون به اینکه کسبوکار شما قانونیه و به درستی در فضای آنلاین نمایش داده شده، بیشتر میشه.
نمونههای دیگه از بهینهسازی قصد محلی برای کوئریهای صوتی شامل جستجوهای گفتاری مثل اینهاست:
- کی ارائه میده…
- کجا میتونم پیدا کنم…
- بهترین… چیه؟
برای گرفتن اسنیپت یا ارجاع در بهینهسازی صوتی، از سبک نوشتاری تعریفی استفاده کنید. شروعکنندههای محاورهای که در بالا لیست شدن باید به طور طبیعی در محتوای شما ظاهر بشن.
مثلاً، بالای آدرس خودتون، اضافه کنید «کجا ما رو پیدا کنید:» و اگه کسی بپرسه «کجا میتونم پیدا کنم…»، ممکنه به شما ارجاع داده بشه.
از ساختارهای جملهای ساده استفاده کنید:
دستیارهای صوتی جملات کوتاه و واضح رو بهتر میفهمن. در هر جمله یک ایده اصلی رو نگه دارید. از جملات طولانی با چندین بخش که با کلماتی مثل «و»، «اما»، یا «چون» به هم متصل شدن، خودداری کنید.
بهش فکر کنید: وقتی به طور طبیعی صحبت میکنید، بین افکارتون مکث میکنید.
همونطوری بنویسید، و سطح خوانایی کلاس هشتم رو هدف بگیرید تا پاسخهای صوتی طبیعی و واضح به نظر برسن.
نکته حرفهای: از ویرایشگر همینگوی برای ارزیابی سطح خوانایی محتوای خودتون استفاده کنید.
سوالات پیگیری یا زمینهسازی رو پیشبینی کنید:
جستجوهای صوتی اغلب به صورت دنبالهای انجام میشن. محتوای خودتون رو طوری ساختاربندی کنید که به طور طبیعی از یه موضوع به موضوع بعدی جریان پیدا کنه – مثل توضیح اتوماسیون ایمیل مارکتینگ، و بعد پوشش دادن راهاندازی، پلتفرمها و ردیابی نتایج.
پاسخها رو با صدای بلند تست کنید:
تست پاسخ شامل خوندن محتوای شما با صدای بلنده تا ارزیابی کنید که آیا طبیعی و محاورهای به نظر میرسه یا نه. این تکنیک ساده به شما کمک میکنه عبارتهای نامناسب، جملات بیش از حد پیچیده، یا بخشهایی که هنگام گفتن خشک و بیروح به نظر میرسن رو پیدا کنید.
اگه خوندنش با صدای بلند رباتیک یا ناجور به نظر میرسه، وقتی الکسا یا دستیار دیگهای اون رو ارائه بده هم همونطوری به نظر خواهد رسید.
پذیرش آینده موتورهای پاسخگو
جستجوهای بدون کلیک نشاندهنده تغییر بنیادین از گوگل به عنوان یک موتور جستجو به گوگل به عنوان یک موتور پاسخگو هستن—و جنگیدن با این تحول مثل تلاش برای متوقف کردن جزر و مد دریاست.
این چیزیه که ما میدونیم: بازدیدکنندههای جستجوی هوش مصنوعی قرار است تا سال ۲۰۲۸ جایگزین جستجوی سنتی بشن. هرچقدر مدلهای هوش مصنوعی پیچیدهتر میشن و تجربههای جستجو تکامل پیدا میکنن، انتظار میره درصد جستجوهایی که بدون کلیک به پایان میرسن، افزایش پیدا کنه.
بله، ترسناکه، اما وقتی دیدگاهتون رو تغییر بدید، یه تکامل هیجانانگیز در جستجو هم هست.
پس از کجا شروع کنید؟
راهنمای جامع ما در مورد ویژگیهای SERP هر نوع فرصت بدون کلیک رو تجزیه و تحلیل میکنه و دقیقاً نحوه به دست آوردن هر کدوم رو توضیح میده. چون راستش رو بخواید، آینده موتورهای پاسخگو در راه نیست. از قبل اینجاست، و هرچقدر زودتر اون رو بپذیرید، وقتی موج بعدی تکامل جستجو از راه برسه، در موقعیت بهتری خواهید بود.
پاسخی بگذارید