سه ستون اصلی سئو: اعتبار، مرتبط بودن، و تجربه
با سه ستون اصلی موفقیت در سئو آشنا بشید: اعتبار (Authority)، ارتباط (Relevance) و تجربه کاربری (User Experience). در ادامه میبینیم که چطور بهینهسازی این سه فاکتور میتونه رتبه سایت شما رو تو نتایج جستجو حسابی بالا ببره.
اگه یه چیزی باشه که ما سئوکارها توش استاد باشیم، اون پیچیده کردن مسائله.
البته این لزوماً یه انتقاد نیست.
الگوریتمهای موتورهای جستجو، کدنویسی و ساختار ناوبری سایت، انتخاب و ارزیابی KPIها، تدوین استراتژی محتوا و خیلی چیزای دیگه، کارهای فوقالعاده پیچیدهای هستن که به دانش تخصصی زیادی نیاز دارن.
اما با وجود اهمیت همه این موارد، تهش میرسیم به یه سری چیزهای محدود که بیشترین تأثیر رو تو موفقیت سئوی شما دارن.
راستش رو بخواید، تو دنیای سئو فقط سه تا چیز، یا بهتره بگیم سه تا ستون، وجود داره که اساس و پایه رسیدن به اهداف سئوی شماست:
- اعتبار (Authority)
- ارتباط (Relevance)
- تجربه (کاربران و رباتهایی که از سایت شما بازدید میکنن)
متخصصان تغذیه به ما میگن که بدنمون برای سالم موندن به نسبت درستی از پروتئین، کربوهیدرات و چربی نیاز داره. اگه به هر کدوم از این سه تا بیتوجهی کنیم، بدن ما خیلی زود دچار مشکل میشه.
به همین شکل، یک برنامه سئوی سالم هم شامل ترکیبی متعادل از اعتبار، ارتباط و تجربه است.
اعتبار (Authority): آیا شما اصلاً مهم هستید؟
تو سئو، اعتبار (Authority) به معنی اهمیت یا وزنیه که به یه صفحه در مقایسه با صفحات دیگهای که میتونن نتیجه یه جستجوی خاص باشن، داده میشه.
موتورهای جستجوی مدرن مثل گوگل از فاکتورها (یا سیگنالهای) زیادی برای ارزیابی اعتبار یک صفحه وب استفاده میکنن.
چرا برای گوگل مهمه که اعتبار یک صفحه رو بسنجه؟
برای بیشتر جستجوها، هزاران و حتی میلیونها صفحه وجود داره که میتونن رتبهبندی بشن.
گوگل میخواد اونهایی رو در اولویت قرار بده که به احتمال زیاد با اطلاعات دقیق و قابل اعتماد، کاربر رو راضی میکنن و به طور کامل به هدف جستجوی اون پاسخ میدن.
گوگل به این دلیله که دوست داره معتبرترین صفحات رو برای جستجوها به کاربرا نشون بده که کاربری که از نتایج گوگل راضیه، به احتمال زیاد دوباره از گوگل استفاده میکنه و در نتیجه، بیشتر در معرض تبلیغات گوگل که منبع اصلی درآمدشه قرار میگیره.
اعتبار، اولین دغدغه بود
سنجش اعتبار صفحات وب، اولین مشکل اساسی بود که موتورهای جستجو باید حل میکردن.
بعضی از اولین موتورهای جستجو به ارزیابهای انسانی تکیه میکردن، اما با انفجار وب جهانی، این روش دیگه مقیاسپذیر نبود.
گوگل از همه رقباش جلو زد چون بنیانگذارانش، لری پیج و سرگی برین، ایده پیج رنک (PageRank) رو توسعه دادن. اونها از لینکهای صفحات دیگه در وب به عنوان استنادهای وزندار برای سنجش اعتبار یک صفحه استفاده کردن.
پیج و برین فهمیدن که لینکها یه سیستم نظرسنجی از قبل موجود و در حال تحول هستن که تو اون، سایتهای معتبر دیگه به صفحاتی که از نظرشون برای کاربرانشون قابل اعتماد و مرتبط هستن، «رأی» میدن.
موتورهای جستجو از لینکها تقریباً مثل استنادات علمی استفاده میکنن؛ هرچقدر مقالات علمی بیشتری به یک منبع مرتبط استناد کنن، بهتره.
اعتبار و قابل اعتماد بودن نسبی هر کدوم از منابع استنادکننده هم در نظر گرفته میشه.
بنابراین، از بین سه دسته بنیادی ما، اعتبار اولین موردی بود که حل شد، چون با توجه به فراگیر بودن هایپرلینکها در وب، سادهترین راه حل بود.
دو مورد دیگه، یعنی ارتباط و تجربه کاربری، بعداً با توسعه الگوریتمهای مبتنی بر یادگیری ماشین/هوش مصنوعی، مورد توجه قرار گرفتن.
لینکها هنوز هم برای اعتبار حرف اول رو میزنن
نوآوری بزرگی که گوگل رو در مدت کوتاهی به موتور جستجوی غالب تبدیل کرد، این بود که از تحلیل لینکهای موجود در وب به عنوان یک فاکتور رتبهبندی استفاده کرد.
این ایده با مقالهای از لری پیج و سرگی برین به نام آناتومی یک موتور جستجوی وب هایپرتکستال در مقیاس بزرگ شروع شد.
بینش اصلی پشت این مقاله این بود که وب بر اساس اسنادی ساخته شده که از طریق لینکها به هم متصل هستن.
از اونجایی که قرار دادن یک لینک به سایت شخص ثالث در سایت شما ممکنه باعث بشه کاربر از سایت شما خارج بشه، انگیزه کمی برای یک ناشر وجود داشت که به سایت دیگهای لینک بده، مگه اینکه اون سایت واقعاً خوب و برای کاربرانش باارزش باشه.
به عبارت دیگه، لینک دادن به یک سایت دیگه، یه جورایی مثل «رأی» دادن به اون سایته و هر رأی میتونه به عنوان یک تأیید در نظر گرفته بشه؛ تأییدی بر اینکه صفحهای که لینک بهش اشاره میکنه، یکی از بهترین منابع در وب برای یک موضوع خاصه.
بنابراین، در اصل، هرچی رأی بیشتری بگیرید، بهتره و موتور جستجو شما رو معتبرتر میدونه و در نتیجه، باید رتبه بالاتری کسب کنید.
انتقال پیج رنک (PageRank)
بخش قابل توجهی از الگوریتم اولیه گوگل بر اساس مفهوم پیج رنک (PageRank) بود؛ سیستمی برای ارزیابی اینکه کدوم صفحات بر اساس امتیازدهی به لینکهایی که دریافت میکنن، مهمتر هستن.
بنابراین، صفحهای که تعداد زیادی لینک باارزش بهش اشاره میکنه، پیج رنک بالاتری خواهد داشت و در اصل، احتمالاً در نتایج جستجو رتبه بالاتری نسبت به صفحات دیگه که امتیاز پیج رنک پایینتری دارن، کسب میکنه.
وقتی یک صفحه به صفحه دیگهای لینک میده، بخشی از پیج رنک خودش رو به صفحهای که بهش لینک داده، منتقل میکنه.
به این ترتیب، صفحات بر اساس تعداد و کیفیت لینکهایی که دریافت میکنن، پیج رنک بیشتری جمع میکنن.
همه لینکها ارزش یکسانی ندارن
خب، پس هرچی رأی بیشتر، بهتر، درسته؟
راستش، در تئوری درسته، اما قضیه خیلی پیچیدهتر از این حرفهاست.
امتیازات پیج رنک از یک مقدار پایه یک شروع میشه و به مقادیری میرسه که احتمالاً از تریلیونها هم فراتر میره.
صفحات با پیج رنک بالاتر، میتونن پیج رنک خیلی بیشتری رو نسبت به صفحات با پیج رنک پایینتر منتقل کنن. در واقع، یک لینک از یک صفحه میتونه به راحتی بیش از یک میلیون برابر یک لینک از صفحه دیگه ارزش داشته باشه.
اما پیج رنک صفحه مبدأ یک لینک، تنها فاکتور مؤثر نیست.
گوگل به موضوع صفحه لینکدهنده و انکر تکست (anchor text) لینک هم نگاه میکنه، اما اینها به مبحث ارتباط (relevance) مربوط میشن و در بخش بعدی بهشون میپردازیم.
مهمه که بدونید الگوریتمهای گوگل از زمان نظریه اولیه پیج رنک، راه درازی رو طی کرده و تکامل پیدا کردن.
روشی که لینکها ارزیابی میشن، به شکل قابل توجهی تغییر کرده – بعضی از این تغییرات رو میدونیم و از بعضیهاشون بیخبریم.
پس اعتماد (Trust) چی میشه؟
شاید از خیلیها در مورد نقش اعتماد (Trust) در رتبهبندی جستجو و ارزیابی کیفیت لینک شنیده باشید.
جهت اطلاع، گوگل میگه مفهومی به نام «اعتماد» نداره که برای لینکها (یا رتبهبندی) به کار ببره، پس بهتره این بحثها رو با احتیاط دنبال کنید.
این بحثها به خاطر پتنت یاهو در مورد مفهومی به نام تراست رنک (TrustRank) شروع شد.
ایده این بود که اگه با مجموعهای از سایتهای دستچین شده و بسیار معتبر شروع کنید و بعد تعداد کلیکهایی که لازمه تا از اون سایتها به سایت شما برسیم رو بشمارید، هرچه تعداد کلیکها کمتر باشه، سایت شما معتبرتره.
گوگل مدتهاست که میگه از این نوع معیار استفاده نمیکنه.
با این حال، در سال ۲۰۱۳، گوگل پتنتی مربوط به ارزیابی قابل اعتماد بودن لینکها ثبت کرد. البته باید توجه داشت که وجود یک پتنت ثبت شده به این معنی نیست که در عمل از اون استفاده میشه.
اما برای اهداف خودتون، اگه میخواید قابل اعتماد بودن یک سایت به عنوان منبع لینک رو بسنجید، استفاده از مفهوم لینکهای معتبر ایده بدی نیست.
اگه سایتی یکی از کارهای زیر رو انجام بده، احتمالاً منبع خوبی برای لینک نیست:
- به دیگران لینک بفروشه.
- محتوای ضعیف یا بیکیفیتی داشته باشه.
- به هر شکل دیگهای، معتبر به نظر نرسه.
شاید گوگل اعتماد رو به روشی که شما در تحلیلتون حساب میکنید، محاسبه نکنه، اما به احتمال زیاد، جنبه دیگهای از سیستمش به هر حال ارزش اون لینک رو کم میکنه.
اصول اولیه برای به دست آوردن و جذب لینک
حالا که میدونید گرفتن لینک برای سایتتون برای موفقیت در سئو حیاتیه، وقتشه که یه برنامه برای گرفتن لینک بچینید.
کلید موفقیت اینه که بفهمید گوگل میخواد کل این فرآیند یکپارچه و طبیعی باشه.
گوگل به طور جدی با روشهای مصنوعی برای گرفتن لینک مخالفه و در بعضی موارد اونها رو جریمه میکنه. این یعنی بعضی کارها بد تلقی میشن، مثل:
- خرید لینک برای اهداف سئو.
- رفتن به انجمنها و وبلاگها و اضافه کردن کامنتهایی با لینک به سایت خودتون.
- هک کردن سایتهای دیگران و تزریق لینک به محتوای اونها.
- توزیع اینفوگرافیکها یا ویجتهای بیکیفیت که لینکهایی به صفحات شما دارن.
- ارائه کدهای تخفیف یا برنامههای همکاری در فروش به عنوان راهی برای گرفتن لینک.
- و بسیاری از روشهای دیگهای که لینکهای حاصل از اونها ماهیت مصنوعی دارن.
چیزی که گوگل واقعاً میخواد اینه که شما یک وبسایت فوقالعاده بسازید و اون رو به طور مؤثر تبلیغ کنید، که در نتیجه اون لینک به دست بیارید یا جذب کنید.
خب، چطور این کار رو انجام بدیم؟
چه کسانی لینک میدن؟
اولین نکته کلیدی اینه که بفهمید چه کسانی ممکنه به محتوایی که شما تولید میکنید لینک بدن.
اینجا نموداری هست که گروههای اصلی افراد در هر بازار مشخصی رو نشون میده (بر اساس تحقیقات دانشگاه اوکلاهما):
به نظرتون کدوم گروه از افراد ممکنه لینک بسازن؟
مطمئناً گروه عقبماندهها (laggards) نیستن و همچنین اکثریت اولیه یا ثانویه هم نیستن.
اینها نوآوران (innovators) و پذیرندگان اولیه (early adopters) هستن. اینها افرادی هستن که در سایتهای رسانهای مینویسن یا وبلاگ دارن و ممکنه به سایت شما لینک بدن.
منابع دیگهای برای لینک هم وجود داره، مثل سایتهای محلی، مثل اتاق بازرگانی محلی یا روزنامههای محلی.
شما همچنین ممکنه فرصتهایی در کالجها و دانشگاهها پیدا کنید اگه صفحاتی مرتبط با کارهایی که شما در بازارتون انجام میدید داشته باشن.
ارتباط (Relevance): آیا کاربران روی صفحه شما «لایک» میزنند؟
شما باید به یک موضوع خاص مرتبط باشید.
هر بازدید از یک صفحه رو مثل یک برخورد در یک اپلیکیشن دوستیابی در نظر بگیرید. آیا کاربران «لایک» میکنن (و با خودشون فکر میکنن، «این به نظر گزینه خوبیه!»)؟
اگه شما صفحهای در مورد ظروف پلاستیکی داشته باشید، مهم نیست چقدر لینک بگیرید – شما هرگز برای جستجوهای مربوط به ماشینهای دست دوم رتبه نمیگیرید.
این موضوع، محدودیتی برای قدرت لینکها به عنوان یک فاکتور رتبهبندی تعریف میکنه و نشون میده که ارتباط چطور بر ارزش یک لینک تأثیر میذاره.
صفحهای رو در سایتی تصور کنید که یک فورد موستانگ دست دوم میفروشه. حالا فرض کنید که این صفحه از مجله «Car and Driver» یک لینک میگیره. این لینک بسیار مرتبطه.
به این موضوع به صورت شهودی هم فکر کنید. آیا احتمال داره که مجله «Car and Driver» تخصصی در مورد فورد موستانگ داشته باشه؟ البته که داره.
در مقابل، لینکی رو به همون صفحه فورد موستانگ از سایتی تصور کنید که معمولاً در مورد ورزش مینویسه. آیا این لینک هنوز مفیده؟
احتمالاً، اما نه به اندازه لینک قبلی، چون شواهد کمتری برای گوگل وجود داره که سایت ورزشی اطلاعات زیادی در مورد فورد موستانگ دست دوم داره.
به طور خلاصه، ارتباط صفحه لینکدهنده و سایت لینکدهنده بر ارزش یک لینک تأثیر میذاره.
گوگل از چه روشهایی برای ارزیابی ارتباط استفاده میکنه؟
نقش انکر تکست (Anchor Text)
انکر تکست جنبه دیگهای از لینکهاست که برای گوگل اهمیت داره.
انکر تکست به گوگل کمک میکنه تا تأیید کنه که محتوای صفحهای که لینک رو دریافت میکنه در مورد چیه.
برای مثال، اگه انکر تکست عبارت «وانهای حمام آهنی» باشه و صفحه هم محتوایی در این زمینه داشته باشه، انکر تکست به همراه لینک، به عنوان تأیید بیشتری عمل میکنه که صفحه در مورد اون موضوعه.
بنابراین، لینکها هم ارتباط و هم اعتبار صفحه رو ارزیابی میکنن.
اما مراقب باشید، شما نباید به طور تهاجمی برای صفحهتون لینکهایی بگیرید که همگی از کلمه کلیدی اصلی شما به عنوان انکر تکست استفاده میکنن.
گوگل به دنبال نشانههایی از دستکاری دستی لینکها برای اهداف سئو هم هست.
یکی از سادهترین شاخصها اینه که انکر تکست شما به نظر دستکاری شده بیاد.
لینکسازی داخلی (Internal Linking)
شواهد رو به رشدی وجود داره که نشون میده گوگل از لینکسازی داخلی برای ارزیابی میزان ارتباط یک سایت با یک موضوع استفاده میکنه.
لینکهای داخلی که به درستی ساختار یافته و محتوای مرتبط رو به هم وصل میکنن، راهی برای نشون دادن به گوگل هستن که شما اون موضوع رو با صفحاتی در مورد جنبههای مختلفش، به خوبی پوشش دادید.
ضمناً، انکر تکست در ایجاد لینکهای داخلی به اندازه لینکهای خارجی ورودی مهمه.
ساختار کلی سایت شما به لینکسازی داخلی مرتبطه.
به طور استراتژیک در مورد اینکه صفحات شما در کجای سلسله مراتب سایتتون قرار میگیرن، فکر کنید. اگه برای کاربران منطقی باشه، احتمالاً برای موتورهای جستجو هم مفید خواهد بود.
خودِ محتوا
البته، مهمترین شاخص ارتباط یک صفحه، باید محتوای خود اون صفحه باشه.
بیشتر متخصصان سئو میدونن که ارزیابی ارتباط محتوا با یک جستجو، بسیار پیچیدهتر از صرفاً داشتن کلمات کلیدیای شده که کاربر جستجو میکنه.
به لطف پیشرفتها در پردازش زبان طبیعی و یادگیری ماشین، موتورهای جستجو مثل گوگل توانایی خودشون رو در ارزیابی محتوای یک صفحه به شدت افزایش دادن.
گوگل احتمالاً به چه چیزهایی برای تعیین اینکه یک صفحه باید برای چه جستجوهایی مرتبط باشه، نگاه میکنه؟
- کلمات کلیدی: با اینکه روزهای بمباران کلمات کلیدی به عنوان یک تاکتیک مؤثر سئو (خوشبختانه) خیلی وقته گذشته، داشتن کلمات خاصی در یک صفحه هنوز هم مهمه. شرکت من موارد متعددی داره که نشون میده صرفاً اضافه کردن کلمات کلیدیای که بین صفحات برتر یک موضوع رایج هستن، اغلب برای افزایش ترافیک ارگانیک یک صفحه کافیه.
- عمق: صفحات برتر برای یک موضوع، معمولاً موضوع رو با عمق مناسبی پوشش میدن. یعنی، محتوای کافی برای راضی کردن جستجوگران دارن و/یا به صفحاتی لینک شدن که به تکمیل موضوع کمک میکنن.
- ساختار: عناصر ساختاری مثل H1، H2، H3، عناوین بولد شده و دادههای ساختاریافته اسکیمارکاپ (schema)، ممکنه به گوگل کمک کنه تا ارتباط و پوشش یک صفحه رو بهتر درک کنه.
E-E-A-T چیست؟
E-E-A-T مخفف کلمات تجربه (Experience)، تخصص (Expertise)، اعتبار (Authoritativeness) و قابل اعتماد بودن (Trustworthiness) در گوگل است.
این چارچوب راهنمای ارزیابان کیفیت جستجوی گوگل (Search Quality Rater’s Guidelines) است؛ سندی که برای آموزش ارزیابان کیفیت جستجوی گوگل استفاده میشه.
ارزیابان کیفیت جستجو، صفحاتی رو که برای یک موضوع خاص در نتایج جستجو رتبه گرفتن، با استفاده از معیارهای تعریف شده E-E-A-T ارزیابی میکنن تا قضاوت کنن هر صفحه چقدر نیازهای کاربری که به عنوان پاسخ به جستجوی خودش به اون صفحه مراجعه میکنه رو برآورده میکنه.
این رتبهبندیها به صورت کلی جمعآوری میشن و برای کمک به بهینهسازی الگوریتمهای جستجو استفاده میشن. (این رتبهبندیها برای تأثیرگذاری بر رتبه هیچ سایت یا صفحه خاصی استفاده *نمیشن*.)
البته، گوگل همه صاحبان سایتها رو تشویق میکنه که محتوایی تولید کنن که به بازدیدکننده این حس رو بده که معتبره، قابل اعتماده و توسط کسی با تخصص یا تجربه مناسب برای اون موضوع نوشته شده.
نکته اصلی که باید به خاطر داشته باشید اینه که هرچقدر سایت شما بیشتر YMYL باشه، باید بیشتر به E-E-A-T توجه کنید.
سایتهای YMYL سایتهایی هستن که محتوای اصلیشون به چیزهایی میپردازه که ممکنه بر سلامت یا امور مالی افراد تأثیر بذاره.
اگه سایت شما YMYL هست، باید برای اطمینان از صحت محتواتون و نشون دادن اینکه متخصصان واجد شرایطی اون رو مینویسن، تلاش بیشتری بکنید.
ساختن یک برنامه بازاریابی محتوا
و در آخر، اما نه کماهمیتتر، یک برنامه واقعی برای بازاریابی محتوای خودتون ایجاد کنید.
فقط یهویی شروع به انجام یک عالمه کار تصادفی نکنید.
وقت بذارید و ببینید رقبای شما چه کار میکنن تا بتونید تلاشهای بازاریابی محتواتون رو به نحوی سرمایهگذاری کنید که احتمالاً بازگشت سرمایه خوبی داشته باشه.
یک رویکرد برای این کار اینه که پروفایل بکلینکهای اونها رو با استفاده از ابزارهایی که این کار رو انجام میدن، استخراج کنید.
با این اطلاعات، میتونید ببینید چه نوع لینکهایی گرفتن و بر اساس اون، بفهمید چه لینکهایی باید بگیرید تا از اونها جلو بزنید.
وقت بذارید و این تمرین رو انجام بدید و همچنین مشخص کنید که کدوم لینکها به کدوم صفحات در سایتهای رقبا میرن و هر کدوم از اون صفحات برای چه کلماتی رتبه گرفتن.
ساختن چنین دیدگاه دقیقی به شما کمک میکنه تا برنامه حمله خودتون رو مشخص کنید و به شما درکی از کلمات کلیدیای که ممکنه بتونید براشون رتبه بگیرید، میده.
این کار واقعاً ارزش وقت گذاشتن رو داره!
علاوه بر این، برنامههای محتوایی رقبا رو مطالعه کنید.
یاد بگیرید که اونها چه کار میکنن و با دقت در نظر بگیرید که شما چه کار متفاوتی میتونید انجام بدید.
روی ایجاد یک تمایز واضح در محتوای خودتون برای موضوعاتی که تقاضای بالایی بین مشتریان بالقوه شما دارن، تمرکز کنید.
این هم یک سرمایهگذاری زمانی دیگه است که بسیار ارزشمند خواهد بود.
تجربه (Experience)
همونطور که در بالا دنبال کردیم، گوگل با تمرکز بر رتبهبندی صفحات بر اساس اعتبار شروع کرد، سپس راههایی برای سنجش ارتباط پیدا کرد.
سومین تکامل جستجو، ارزیابی تجربه سایت و صفحه بود.
این در واقع دو جنبه جداگانه اما مرتبط داره: سلامت فنی سایت و تجربه کاربری واقعی.
ما میگیم این دو به هم مرتبط هستن چون سایتی که از نظر فنی سالم باشه، تجربه خوبی هم برای کاربران انسانی و هم برای رباتهای خزندهای که گوگل برای کاوش، درک یک سایت و اضافه کردن صفحات به ایندکس خودش (اولین قدم برای واجد شرایط شدن برای رتبهبندی در جستجو) استفاده میکنه، ایجاد میکنه.
در واقع، بسیاری از متخصصان سئو (و من هم جزو اونها هستم) ترجیح میدن سئو رو نه بهینهسازی برای موتور جستجو (Search Engine Optimization) بلکه بهینهسازی برای تجربه جستجو (Search Experience Optimization) بدونن.
بیایید اول در مورد تجربه انسانی (کاربر) صحبت کنیم.
تجربه کاربری
گوگل فهمید که اعتبار و ارتباط، با همه اهمیتی که دارن، تنها چیزهایی نیستن که کاربران هنگام جستجو به دنبالشون هستن.
کاربران همچنین میخوان تجربه خوبی در صفحات و سایتهایی که گوگل اونها رو بهشون میفرسته، داشته باشن.
«تجربه کاربری خوب» چیه؟ حداقل شامل موارد زیر میشه:
- صفحهای که جستجوگر به اون وارد میشه، همون چیزیه که با توجه به جستجوی خودش انتظار دیدنش رو داره. خبری از طعمه و تغییر نیست.
- محتوای صفحه فرود، بسیار مرتبط با جستجوی کاربره.
- محتوا برای پاسخ به هدف جستجوی کاربر کافیه، اما به منابع مرتبط دیگه و موضوعات وابسته هم لینک میده.
- صفحه به سرعت بارگذاری میشه، محتوای مرتبط فوراً مشخصه و عناصر صفحه به سرعت در جای خودشون قرار میگیرن (همه اینها جنبههای Core Web Vitals گوگل هستن).
علاوه بر این، بسیاری از پیشنهادهای بالا در مورد ایجاد محتوای بهتر، برای تجربه کاربری هم صدق میکنه.
سلامت فنی
در سئو، سلامت فنی یک سایت به این معنیه که رباتهای جستجوی گوگل چقدر روان و کارآمد میتونن اون رو بخزنن.
اتصالات قطع شده یا حتی چیزهایی که پیشرفت یک ربات رو کند میکنن، میتونن به شدت بر تعداد صفحاتی که گوگل ایندکس میکنه و در نتیجه، بر ترافیک بالقوهای که سایت شما میتونه از جستجوی ارگانیک کسب کنه، تأثیر بذارن.
حفظ یک سایت سالم از نظر فنی، به عنوان سئوی تکنیکال شناخته میشه.
به طور خلاصه، گوگل میخواد صفحاتی رو رتبهبندی کنه که بتونه به راحتی پیدا کنه، جستجو رو راضی کنه و شناسایی و درک چیزی که جستجوگر به دنبالش بوده رو تا حد ممکن براش آسون کنه.
و اما ماجرای اسناد لو رفته گوگل چیست؟
احتمالاً تا الان در مورد لو رفتن اسناد گوگل که حاوی هزاران فراخوانی API برچسبگذاری شده و هزاران ویژگی برای اونهاست، شنیدهاید.
خیلیها تصور میکنن که این اسناد، اسرار الگوریتمهای جستجوی گوگل رو فاش میکنن. اما آیا این یک فرض درسته؟
بدون شک، بررسی این اسناد جالبه و انواع دادههایی رو که گوگل ممکنه در گذشته ذخیره کرده یا ذخیره میکنه، نشون میده. اما چند نکته ناشناخته مهم در مورد این افشاگری وجود داره که باید ما رو به تأمل واداره.
- همونطور که گوگل اشاره کرده، ما از زمینه و نحوه استفاده از این اسناد در داخل گوگل بیخبریم و نمیدونیم چقدر ممکنه قدیمی باشن.
- این یک جهش بزرگه که از «گوگل ممکنه داده X رو جمعآوری و ذخیره کنه» به «بنابراین داده X یک فاکتور رتبهبندیه» برسیم.
- حتی اگه فرض کنیم این سند برخی چیزهایی رو که در جستجو استفاده میشن فاش میکنه، هیچ نشونهای از نحوه استفاده از اونها یا وزنی که بهشون داده میشه، نداریم.
با توجه به این موارد، به نظر من با اینکه اسناد لو رفته از دیدگاه آکادمیک جالب هستن، نباید برای تدوین استراتژی سئو به اونها تکیه کرد.
جمعبندی نهایی
موتورهای جستجو کاربران راضی میخوان که وقتی سوال یا نیازی دارن، بارها و بارها به سراغشون بیان.
اونها با ارائه بهترین نتایج ممکن که اون سوال یا نیاز رو برآورده میکنه، این رضایت رو ایجاد و حفظ میکنن.
برای راضی نگه داشتن کاربرانشون، موتورهای جستجو باید بتونن اعتبار نسبی صفحات وب رو برای موضوعاتی که پوشش میدن، درک و اندازهگیری کنن.
وقتی شما محتوایی تولید میکنید که برای بازدیدکنندگان بسیار مفید (یا جذاب یا سرگرمکننده) باشه – و وقتی اون بازدیدکنندگان محتوای شما رو اونقدر قابل اعتماد میدونن که با کمال میل به سایت شما برمیگردن یا حتی شما رو بالاتر از دیگران جستجو میکنن – شما اعتبار به دست آوردید.
موتورهای جستجو سخت تلاش میکنن تا به طور مداوم توانایی خودشون رو در تطبیق با جستجوی انسان برای اعتبار قابل اعتماد، بهبود ببخشن.
همونطور که در بالا توضیح دادیم، همین نوع محتوای باکیفیت، کلید به دست آوردن لینکهاییه که به موتورهای جستجو اطمینان میده که شما باید برای جستجوهای مرتبط رتبه بالایی داشته باشید.
این میتونه محتوایی در سایت شما باشه که دیگران میخوان بهش لینک بدن، یا محتوایی که سایتهای باکیفیت و مرتبط دیگه میخوان منتشر کنن، با لینکهای مناسب به سایت شما.
تمرکز بر این سه ستون سئو – اعتبار، ارتباط و تجربه – فرصتها رو برای محتوای شما افزایش میده و به دست آوردن لینک رو آسونتر میکنه.
حالا شما همه چیزهایی که برای موفقیت در سئو لازم دارید رو میدونید، پس دست به کار بشید!
پاسخی بگذارید