
قدرت شبکههای اجتماعی و محتوای تولید شده توسط کاربران بر جستجو موثر هستند
جستجو همهجا اتفاق میافته؛ از ردیت گرفته تا هوش مصنوعی. بیاین ببینیم چرا این روزها، اعتماد حرف اول رو میزنه، نه تاکتیکهای فنی، و چطور باعث میشه در هر پلتفرمی دیده بشین.
جستجوی هوش مصنوعی قرار نیست سئو رو از بین ببره؛ بلکه داره اون رو مجبور میکنه تا به یک رشته جدید و چند پلتفرمی به اسم بهینهسازی برای جستجو در همه جا (Search Everywhere Optimization) تبدیل بشه. در این دنیای جدید، شبکههای اجتماعی و محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC)، موتورهای اعتماد جدیدی هستن که به دیده شدن شما کمک میکنن.
وقتی این مفهوم رو در رویداد brightonSEO سن دیگو مطرح کردم، چیزی که برام جالب بود فقط هیجان دور و بر هوش مصنوعی نبود.
نکته برجسته، همگرایی غیرمنتظره ایدهها در جلسات مختلف بود. شاید انتظار داشته باشید که همه سخنرانیها حول محور هوش مصنوعی باشه، اما یک تغییر بزرگتر داشت بیسروصدا شکل میگرفت.
پنج تا از سخنرانهای برجسته – ویل رینولدز، جاش بلسکال، سامانیو گارگ، راس هاجنز و اشلی لیدل – همگی به دیدگاههای مشابهی در مورد آینده جستجو اشاره کردن.
در تمام این بحثها، یک پیام کاملاً واضح بود: امروزه شبکههای اجتماعی و محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) مشخص میکنن که مخاطب به چه برندهایی اعتماد و با اونها تعامل میکنه.
در ادامه، چهار تا از موضوعات تکراری اون سخنرانیها رو براتون آوردیم، همراه با دیدگاههایی که هر سخنران بعد از رویداد به اشتراک گذاشت تا به ما مارکترها کمک کنه این ذهنیت «جستجو در همه جا» رو عملی کنیم.
۱. جستجو یک پلتفرم نیست، یک رفتار است

جستجو دیگه محدود به یک جعبه خاص نیست و کاربرا دیگه فقط گوگل نمیکنن. اونها دارن از طریق این راهها کشف میکنن:
- گفتگوها
- کامیونیتیها و انجمنها
- تولیدکنندههای محتوا
با اینکه پلتفرمهای هوش مصنوعی دارن به بخشی از این سفر تبدیل میشن، اما هنوز بخش بزرگی از اون در جاهایی اتفاق میافته که بحثهای واقعی و صادقانه در جریانه: پلتفرمهایی مثل ردیت، تیکتاک، یوتیوب، لینکدین و اینستاگرام.
جستجو هیچوقت تا این حد چند پلتفرمی، چند مرحلهای و چند منظوره نبوده.
مارکترها حالا باید خودشون رو با سفرهای پراکنده کاربر وفق بدن؛ سفرهایی که ممکنه از شبکههای اجتماعی شروع بشه، با هوش مصنوعی ادامه پیدا کنه و در نهایت به کشف برند شما ختم بشه.
گارگ، بنیانگذار و مدیرعامل Writesonic، این موضوع رو خیلی خوب توضیح داد وقتی اخیراً به من گفت:
- «وبسایت شما دیگه دارایی اصلیتون نیست؛ بلکه حضور شما در کل فضای وبه که اهمیت داره. برندهایی که فقط برای گوگل بهینهسازی میکنن، دارن ۴۰ درصد از مخاطبانشون رو که همین حالا هم به «جستجو در همه جا» رو آوردن، از دست میدن.»
در ارائه خودم، من این مفهوم رو به عنوان «بهینهسازی برای جستجو در همه جا» تعریف کردم و تاکید کردم که موفقیت در این زمینه به همکاری تیمهای سئو، شبکههای اجتماعی، روابط عمومی (PR) و برندینگ بستگی داره تا همگی با هم برای دیدهشدن یکپارچه تلاش کنن.
سخنرانهای دیگه هم، حتی با ادبیات متفاوت، به همین نکات اشاره کردن.
- لیدل هم این موضوع رو به طور مشابه «جستجو در همه جا» تعریف میکنه؛ یعنی جایی که شبکههای اجتماعی، برندینگ و جستجو با هم کار میکنن تا به دیدهشدن بیشتر کمک کنن.
- هاجنز گفت: «شبکههای اجتماعی دارن به وب باز جدید تبدیل میشن» و به دادههایی اشاره کرد که رشد ترافیک و تعامل از اکوسیستمهای اجتماعی رو نشون میداد.
- بلسکال این رفتار رو با آمار و ارقام نشون داد: پلتفرمهای هوش مصنوعی خیلی بیشتر از وبسایتهای سنتی به ردیت و یوتیوب استناد میکنن. این یک مدرک دیگه است که نشون میده کشف، فراتر از صفحه نتایج گوگل رفته.
در صحبتی که با بلسکال، مدیر استراتژی و تحقیقات هوش مصنوعی در Profound داشتم، او اشاره کرد:
- «جستجو در همه جا دیگه یک ترند نیست، یک واقعیته. دادههای ما نشون میده که مصرفکنندهها همون سوالاتی رو که قبلاً از گوگل میپرسیدن، حالا از ChatGPT، Claude و Perplexity میپرسن، اما جوابها از منابع کاملاً متفاوتی ساخته میشن. پلتفرمهای UGC مثل ردیت حالا در پیشنهادهای هوش مصنوعی تأثیر بیشتری نسبت به اکثر وبسایتهای شرکتی دارن، چون نماینده تجربه انسانی فیلتر نشده در مقیاس بزرگ هستن.»
۲. محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) و محتوای اجتماعی، موتور محرک کشف در دنیای مدرن هستند

محتوای تولید شده توسط کاربر و گفتمانهای اجتماعی، تبدیل به بافت پیوندی دنیای جستجو شدن.
از نقد و بررسی محصولات گرفته تا پستهای لینکدین و گفتگوهای ردیت، این مکالمات مشخص میکنن که هوش مصنوعی و بسیاری از انسانها چه چیزی رو معتبر میدونن.
پلتفرمهای اجتماعی حالا درِ ورودیِ قصد کاربر از جستجو هستن؛ کنجکاوی رو برمیانگیزن و علاقهای ایجاد میکنن که در نهایت کاربر رو به سمت تجربههای برند و ارگانیک میکشونه.
تحلیل بلسکال روی ۴۰ میلیون نتیجه جستجوی هوش مصنوعی نشون داد که ردیت، پرتکرارترین دامنهای بوده که در ChatGPT، Copilot و Perplexity بهش استناد شده.
با وجود برخی تغییرات اخیر، او در تاریخ ۲۱ اکتبر تایید کرد که «ردیت هنوز هم پراستنادترین وبسایت در کل هوش مصنوعی و دومین در ChatGPT است.»
گارگ هم این یافته رو تایید کرد و اشاره کرد که ردیت و محتوای مبتنی بر کامیونیتی در صنایع مختلف، بیشترین استنادها رو به خودشون اختصاص میدن. این یک سیگنال واضح برای مارکترهاست تا در جایی که گفتگوهای واقعی اتفاق میافته، حضور داشته باشن.
مطالعه موردی لیدل در مورد BullyBillows که جایزه هم برد، نشون داد که چطور یک محتوای مبتنی بر شبکههای اجتماعی میتونه تأثیر قابل اندازهگیری روی سئو داشته باشه، از جمله:
- ۶۵ درصد افزایش در جستجوی نام برند.
- ۱۹۵ درصد افزایش در جستجوهای «نام برند + کلمه کلیدی».
- ۱۳۹ درصد افزایش درآمد.
رینولدز هم به همین شکل بر ارزش طنینانداز شدن در شبکههای اجتماعی تأکید کرد و به مارکترها توصیه کرد روی محتوایی سرمایهگذاری کنن که در پلتفرمهای اجتماعی عملکرد خوبی داره، حتی اگه در جستجوی ارگانیک عملکرد ضعیفی داشته باشه.
دادههای خود شرکت Seer Interactive هم این موضوع رو تایید میکنه: با اینکه شبکههای اجتماعی ۸۹ درصد ترافیک کمتری نسبت به جستجو ایجاد میکنن، اما ۲۰ درصد لید بیشتری تولید میکنن.
در کنار هم، این دادهها ثابت میکنن که شبکههای اجتماعی و UGC فقط کانالهای تقویتکننده نیستن. اونها خودشون ورودیهای جستجو و جزء اصلی بهینهسازی برای جستجو در همه جا هستن.
در یک گفتگوی تکمیلی، هاجنز – بنیانگذار و مدیرعامل Siege Media – اظهار داشت:
- «ترافیک جستجو به صفحات لینکدین به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده و انتظار دارم به رشدش ادامه بده و در نهایت در تأثیرگذاری برای کسبوکارهای B2B به ردیت و Quora نزدیک بشه. برندها باید به این فکر کنن که چطور در لینکدین حضور پیدا کنن و مشارکت داشته باشن تا بتونن روی همه بسترهای جستجو بهترین تأثیر رو بذارن.»
۳. ترجیح داده شدن از رتبه گرفتن مهمتر است

صرفاً دیده شدن دیگه کافی نیست.
خیلیها این موضوع رو از نزدیک در آنالیتیکس خودشون میبینن – کلیکها دارن کم میشن، حتی با وجود اینکه رتبهها ثابت موندن.
هدف واقعی حالا «ترجیح داده شدنه»: یعنی انتخاب بشی، نه اینکه فقط دیده بشی.
هم انسانها و هم سیستمهای هوش مصنوعی، روز به روز دارن به اصالت و اجماع عمومی، بیشتر از دقت در کلمات کلیدی و تعداد لینکها اهمیت میدن.
امروزه، دیده شدن در جستجو به همون اندازه که به محتوایی که خودتون تولید میکنید بستگی داره، به این هم بستگی داره که دیگران برند شما رو چطور توصیف میکنن.
- لیدل این تغییر رو از زاویه «ترجیح داده شدن = اعتبار + اعتماد + ارتباط» نگاه میکنه.
- رینولدز به رشد پلتفرمهای کامیونیتی – لینکدین، ردیت، اسلک و واتساپ – اشاره میکنه و از سئوکارها میخواد روی فضاهایی تمرکز کنن که مردم محتوا رو با تایید شخصی به اشتراک میذارن؛ این کار دسترسی واقعیتری نسبت به فرمتهای سنتی که در نتایج گوگل غالب هستن، فراهم میکنه.
- هاجنز تکامل بازاریابی محتوا از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۶ رو از «لینکهای با اعتبار دامنه بالا» به «منشنهای تأثیرگذار» توصیف میکنه، که نشون میده اعتبار اجتماعی و شهرت، حالا نقش پیجرنک مدرن رو بازی میکنن.
- گارگ این موضوع رو با آمار بیان میکنه: هوش مصنوعی حالا برای منشنهای شخص ثالث (third-party) سه برابر بیشتر از وبسایت خود برند ارزش قائل میشه.
خلاصه کلام اینکه، همونطور که موتورهای جستجو دارن یاد میگیرن تا شبیه مردم عمل کنن، به سیگنالهای اعتماد تکیه میکنن، نه تاکتیکها. این همون بخش «ترجیح داده شدن» در بهینهسازی برای جستجو در همه جاست.
لیدل، همبنیانگذار و مدیر Search Everywhere™ در Deviation، این موضوع رو به خوبی برای من خلاصه کرد و گفت:
- «برندها دیگه نمیتونن فقط با رتبه گرفتن برنده بشن؛ اونها با اعتماد برنده میشن. کشف در دنیای مدرن در جایی اتفاق میافته که مردم صحبت میکنن، نه جایی که الگوریتمها دیکته میکنن – و این یعنی سرمایهگذاری روی UGC واقعی و دیده شدن در شبکههای اجتماعی، به اندازه بکلینکها در گذشته برای جستجو حیاتیه.»
۴. موفقیت در «جستجو در همه جا» با شکستن دیوارهای بین تیمی شروع میشود
در سال ۲۰۲۵، کار کردن تیمها به صورت جدا از هم (سیلویی) هنوز یکی از بزرگترین موانع رشده.
بسیاری از مشتریان ما این موضوع رو از نزدیک تجربه میکنن و سایر کارشناسان صنعت هم موافقن که به حداکثر رسوندن قابلیت کشف، حالا به همکاری بین تیمهای مختلف بستگی داره.
تیمهای سئو دیگه نمیتونن به صورت ایزوله کار کنن. تیمهای روابط عمومی، برندینگ و شبکههای اجتماعی همگی حلقه اعتمادی رو تغذیه میکنن که هوش مصنوعی، موتورهای جستجو و کاربران به اون تکیه میکنن.
موفقیت در آینده به این بستگی داره که این گروهها به طور منظم با هم جلسه بذارن، ایدههاشون رو به اشتراک بذارن و روی اهداف مشترک هماهنگ بشن.
- در ارائه من، بر ساختن نقشههای راه چند کاناله با تیمهای اجتماعی، محتوا، روابط عمومی و تبلیغات پولی تأکید شد تا اطمینان حاصل بشه که تلاشهای هر تیم، تلاشهای بقیه رو تقویت میکنه.
- هاجنز نشون داد که آینده بازاریابی محتوا در ترکیب روابط عمومی، شبکههای اجتماعی ارگانیک، رهبری فکری (thought leadership) و سئو نهفته است – یعنی ایجاد تأثیر فزاینده به جای اینکه با اونها به عنوان کانالهای جداگانه برخورد بشه.
- رینولدز بر نیاز به معیارهای مشترک تأکید کرد و گفت که تأثیر رو باید نه با رتبهبندی، بلکه با اعتماد، دسترسی (reach) و نرخ تبدیل اندازهگیری کرد.
معادله جدید جستجو بر پایه اعتماد کار میکند

با اینکه سخنرانها دیدگاههای متفاوتی داشتن، اما همگی روی یک حقیقت اصلی توافق داشتن: موفقیت در جستجو دیگه به بازی دادن الگوریتمها نیست، بلکه به جلب اعتماد واقعی مخاطبه.
پستهای ردیت، نظرات در سایتهای دیگر، شبکههای اجتماعی و منابع شخص ثالث حالا به عنوان سیگنالهای حیاتی اعتماد عمل میکنن – نه به خاطر اینکه لینک میدن، بلکه به این دلیل که یک برند رو تایید میکنن و بهش اعتبار میبخشن.
این تغییر – که در هر چهار نکتهای که گفتیم، از شکستن دیوارهای بین تیمی گرفته تا ارزش دادن به ترجیح داده شدن به جای رتبه گرفتن، مشهوده – یک واقعیت بزرگتر رو نشون میده: جستجو دیگه کاری نیست که مردم انجام میدن.
بلکه تجربهایه که در همهجا باهاش زندگی میکنن.
برندهایی که در این دوران جدید رشد خواهند کرد، اونهایی نیستن که بیشترین بکلینک یا دقیقترین استراتژی کلمات کلیدی رو دارن، بلکه اونهایی هستن که مخاطبانشون واقعاً با اونها ارتباط برقرار میکنن و اونها رو تایید میکنن.
پاسخی بگذارید