فوت و فن‌های موفقیت در سئو

عوامل کلیدی موفقیت در سئو، شامل بهینه‌سازی برای تجربه جستجو، تولید محتوا برای آدم‌ها (نه موتورهای جستجو) و آماده شدن برای جستجوی صوتی می‌شه.

آماده‌ای که راز بهینه‌سازی موتورهای جستجو (سئو) رو یاد بگیری؟

خب، راستش رو بخوای باید ناامیدت کنم، چون واقعاً هیچ رازی در کار نیست.

نه سس مخفی‌ای وجود داره.

نه دستور پخت سری!

سئو ربطی به تردستی و جادوگری یا دور زدن الگوریتم‌های جستجو نداره.

چیزی که واقعاً بهش نیاز داری، اینه که درک عمیقی از خواسته‌ی کاربر موقع جستجو داشته باشی و بفهمی چرا اون رو می‌خواد (یا بهش نیاز داره).

اینکه هیچ راز بزرگی وجود نداره، دقیقاً همون چیزیه که سئو رو سخت می‌کنه. سئو یک هدف متحرکه که دائماً در حال تغییره.

و این ما نیستیم که قوانین بازی رو تعیین می‌کنیم، بلکه موتورهای جستجو این کار رو انجام می‌دن.

با تمام این حرف‌ها، جستجوی ارگانیک یکی از سودآورترین کانال‌های بازاریابی موجوده؛ البته اگه حاضر باشی روش سرمایه‌گذاری کنی.

مسیر پیش روی دنیای جستجو

اگه تازه وارد دنیای سئو شدی، پیشنهاد می‌کنم قبل از اینکه ادامه بدی، حتماً یک نگاهی به راهنمای «صفر تا صد سئو و بهینه‌سازی موتورهای جستجو» بندازی.

با اصول اولیه سئو آشنایی داری؟ عالیه! پس بزن بریم ادامه بدیم.

جا دادن یک راهنمای کامل سئو و مسیری که دنیای جستجو در پیش گرفته، توی یک مقاله غیرممکنه.

عوامل زیادی روی موفقیت سئوی شما تأثیر می‌ذارن، از جمله:

  • تکنیکال (فنی): شامل هر چیزی می‌شه که روی عملکرد، دیده شدن یا نحوه دسترسی موتورهای جستجو به سایت شما تأثیر می‌ذاره. مواردی مثل ایندکس و خزش (crawling)، اسکیما، سرعت صفحه، ساختار سایت، ساختار URL و خیلی چیزای دیگه.
  • آن‌پیج (داخلی): این بخش همون محتوای شماست؛ هم چیزهایی که برای کاربرها توی صفحات وب شما قابل مشاهده است (متن، عکس، ویدیو یا صدا) و هم عناصری که فقط برای موتورهای جستجو قابل مشاهده‌ان (تگ‌های HTML، داده‌های ساختاریافته).
  • آف‌پیج (خارجی): هر چیزی که خارج از سایت شما اتفاق می‌افته. در نهایت، عوامل آف‌پیج برای رشد و نمایش اعتبار، مرتبط بودن و قابل اعتماد بودن وب‌سایت شما و جذب مخاطب انجام می‌شه. به مواردی مثل لینک‌سازی، بازاریابی شبکه‌های اجتماعی، بازاریابی کلیکی (PPC)، نظرات کاربران و محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) فکر کن.

توی این مقاله، می‌خوایم دنیای سئو رو در سه تا از مهم‌ترین حوزه‌هایی که به موفقیت شما کمک می‌کنه، بررسی کنیم:

  • بهینه‌سازی تجربه جستجو: چه فرصت‌هایی داری تا بیشتر جلوی چشم مشتری‌ها و مخاطبانت باشی.
  • استراتژی‌های محتوا برای آدم‌های واقعی: اهمیت محتوا و اینکه مرتبط بودن یعنی چی.
  • تأثیر جستجوی صوتی بر سئو: نگاهی به آینده‌ای نه چندان دور می‌اندازیم و بهت نشون می‌دیم که چرا همین الان باید برای جستجوی صوتی بهینه‌سازی کنی. پس منتظر نمون!

۱. بهینه‌سازی تجربه جستجو (Search Experience Optimization)

وقتی مخفف SEO رو می‌شنوی، معمولاً منظورت Search Engine Optimization یا همون بهینه‌سازی موتور جستجوئه. و خب همونطور که انتظار داری، سئو در این مفهوم یعنی بهینه‌سازی وب‌سایت برای موتورهای جستجو (یا در حالتی خیلی بعیدتر، بهینه‌سازی خودِ یک موتور جستجو).

اما بهینه‌سازی تجربه جستجو (Search Experience Optimization) یک نگاه جدیدتر به اصطلاح سئو هست. بعضی‌ها حتی بهش می‌گن «سئوی جدید».

بهینه‌سازی تجربه جستجو یعنی بهینه‌سازی برای آدم‌ها، در تمام جاهایی که برند و محتوای شما ممکنه نمایش داده بشه. این مفهوم فراتر از پیچ و مهره‌های بهینه‌سازی برای موتورهای جستجوئه؛ هرچند که اون پیچ و مهره‌ها هنوز هم فوق‌العاده مهمن!

استراتژی‌های جستجو از ما می‌خوان که با استفاده از نتایج جستجو، تجربه‌هایی برای برند بسازیم و به این شکل، میزان ارتباطمون با مخاطب رو افزایش بدیم.

بر اساس مطالعه‌ای که Forrester در سال ۲۰۰۶ انجام داده، ۹۳ درصد از تجربه‌های آنلاین با یک موتور جستجو شروع می‌شه. این یعنی موتور جستجو بزرگ‌ترین بیلبوردیه که برای برندها وجود داره.

موتورهای جستجو هر جا که ما می‌ریم، همراهمون هستن. گوگل از این تجربه‌های جستجو به عنوان «لحظه‌ها» (moments) یاد می‌کنه که چهارتا از مهم‌ترین‌هاش این‌ها هستن:

  • می‌خوام بدونم. (I-want-to-know)
  • می‌خوام برم. (I-want-to-go)
  • می‌خوام انجام بدم. (I-want-to-do)
  • می‌خوام بخرم. (I-want-to-buy)

استراتژی‌های سئوی امروزی از ما می‌خوان که برای دیده شدن، خلاق باشیم.

رتبه گرفتن در بالای صفحه (Above the Fold): دسکتاپ در مقابل موبایل

به این نتایج یک نگاه بنداز. چی می‌بینی؟

توی موبایل، هیچ نتیجه ارگانیکی بالای صفحه (above the fold) دیده نمی‌شه.

توی دسکتاپ، تنها نتیجه ارگانیکی که می‌بینی یک فیچر اسنیپت (featured snippet) هست.

توی گوگل، علاوه بر تبلیغات پولی (که می‌تونن به دیده شدن ارگانیک شما در نتایج جستجو کمک کنن)، باید با فیچرهای برجسته جستجو هم رقابت کنی که بسته به کوئری (عبارت جستجو شده) متفاوتن.

باید از هر راه ممکنی برای بهتر دیده شدن برندت استفاده کنی. بعضی وقتا حتی رتبه «یک» گرفتن توی جستجوی ارگانیک هم فایده‌ای نداره، چون صفحه‌ای که براش زحمت کشیدی اصلاً «اول» نشون داده نمی‌شه.

بیا چندتا از این فیچرهای جستجو که قبل از اولین جایگاه ارگانیک نمایش داده می‌شن رو با هم ببینیم:

اخبار و محتوای شبکه‌های اجتماعی

Google News و محتوای شبکه‌های اجتماعی، فضاهایی هستن که محتوای شما می‌تونه در اون‌ها خیلی خوب دیده بشه. اما نمایش در بخش اخبار و شبکه‌های اجتماعی کاملاً به به‌روز بودن کوئری (اینکه موضوع چقدر جدید و داغه) بستگی داره.

برای اینکه در این بخش‌ها رتبه بگیری یا نمایش داده بشی، باید درک خوبی از حوزه کاری خودت و نحوه پاسخ گوگل به یک کوئری داشته باشی. هر کوئری‌ای باعث نمایش اخبار یا محتوای اجتماعی نمی‌شه، پس مهمه که بدونی کلمات کلیدی مختلف چطور واکنش‌های متفاوتی رو به همراه دارن.

پنل‌های دانش (Knowledge Panels)

پنل‌های دانش گوگل که از گراف دانش گوگل (Knowledge Graph) قدرت می‌گیرن، اطلاعات اولیه‌ای درباره یک کسب‌وکار رو نمایش می‌دن. این اطلاعات شامل مواردی مثل این‌هاست:

  • موقعیت مکانی.
  • شماره تلفن.
  • امتیازها.
  • ساعت‌های کاری.

این یک راه فوق‌العاده برای جلب اعتماد به برند شماست. کاربرها عادت کردن که برای به دست آوردن اطلاعات مورد اعتمادشون، دنبال بخش‌های خاصی از نتایج جستجو، مثل پنل‌های دانش، بگردن.

اگه یک برند (یا هر نوع موجودیت دیگه‌ای) هستی، داشتن این پنل‌ها برات مهمه. اگه توی گراف دانش گوگل نباشی، ممکنه به دردسر بیفتی.

بخش «People Also Ask»

بخش «مردم این‌ها را هم می‌پرسند» (People also ask) یکی دیگه از فیچرهای جستجوئه که در اون، محتوا مستقیماً از وب‌سایت‌ها بیرون کشیده می‌شه و در نتایج نمایش داده می‌شه. این‌ها عبارت‌های واقعی‌ای هستن که مردم جستجو می‌کنن و محتوای وب‌سایت‌ها برای پر کردن این نتایج استفاده می‌شه.

می‌تونی از این فیچر جستجو برای پیدا کردن فرصت‌های بهینه‌سازی محتوا یا ایده‌هایی برای تولید محتوای جدید استفاده کنی تا بتونی مخاطب مورد نظرت رو هدف قرار بدی.

اجرای سئو در پلتفرم‌های مختلف

علاوه بر بهینه‌سازی برای بخش‌های مختلف نتایج جستجو، می‌تونی متدولوژی‌های سئو رو برای هر پلتفرمی که قابلیت جستجو داره، به کار ببری.

این فرصت‌های بهینه‌سازی، که هر کدومشون تقریباً یک تخصص جداگانه‌ محسوب می‌شن، شامل موارد زیر هستن:

  • بهینه‌سازی اپ استور (ASO).
  • بهینه‌سازی کانال و ویدیوی یوتیوب.
  • بهینه‌سازی گوگل مای بیزینس (Google My Business).
  • بهینه‌سازی شبکه‌های اجتماعی.
  • سایت‌های شخص ثالث و موتورهای جستجوی عمودی (مثل آمازون و Yelp).

تمام این پلتفرم‌های قابل جستجو، کاملاً با اصول سئو سازگارن و فرصت‌هایی رو برای تو فراهم می‌کنن تا برندت بیشتر دیده بشه.

به علاوه، وقتی برای تجربه‌های جستجوی دیگه بهینه‌سازی می‌کنی، ممکنه محتوای مربوط به برندت در نتایج موتورهای جستجوی سنتی (مثل گوگل، بینگ و…) هم نمایش داده بشه.

نکات کلیدی این بخش:

  • تا جایی که می‌تونی دیده شو. از تمام بخش‌های نتایج برای ساختن تجربه‌های جستجو استفاده کن.
  • فراتر از موتور جستجو بهینه‌سازی کن. این کار در نهایت باعث می‌شه که فضای بیشتری رو در خودِ نتایج موتور جستجو اشغال کنی.
  • وقتی هدف بهینه‌سازی تجربه جستجو باشه، نه فقط بهینه‌سازی موتور جستجو، سئو مفهوم خیلی بزرگ‌تری پیدا می‌کنه.

۲. تولید محتوا برای آدم‌ها

گاهی وقتا خیلی راحت یادمون می‌ره که کل ماجرا درباره بهینه‌سازی برای آدم‌هاست؛ یعنی مشتری‌ها، خواننده‌ها یا مشترکین شما.

پس همیشه برای آدم‌ها بهینه‌سازی کن، نه موتورهای جستجو.

برای مشتری‌هات محتوا بساز، نه فقط با هدف گرفتن رتبه بالاتر.

وقتی آدم‌ها رو در مرکز استراتژی‌های محتوات قرار بدی، به احتمال زیاد در موتورهای جستجو هم موفق‌تر خواهی بود.

محتوا، کلمات کلیدی و الگوریتم‌های جستجو

گوگل در طول سال‌ها، آپدیت‌ها و تغییرات الگوریتمی زیادی رو اعمال کرده.

دو تا از تغییرات کلیدی الگوریتم، از نظر نگاه ما به محتوا و کلمات کلیدی، فوق‌العاده مهم هستن:

  • مرغ مگس‌خوار (Hummingbird): این آپدیت به گوگل این قابلیت رو داد که کل کوئری‌ها رو بفهمه، نه فقط کلمات کلیدی جداگانه رو. این الگوریتم همچنین مفهوم معناشناسی (semantics) یا کلمات کلیدی مختلفی که حول یک موضوع اصلی قرار دارن رو معرفی کرد. بهینه‌سازی صفحات برای یک کلمه کلیدی خاص از بالا تا پایین، دیگه یک تاکتیک سئوی کارآمد نیست و برای آدم‌ها هم طبیعی به نظر نمی‌رسه.
  • رنک‌برین (RankBrain): این آپدیت به گوگل این توانایی رو داد که کوئری‌هایی رو که قبلاً هرگز پردازش نکرده بود، درک کنه و با استفاده از یادگیری ماشین، ارتباطات لازم برای فهمیدن معنای کامل کوئری و ارائه نتایج رو برقرار کنه. رنک‌برین در کنار محتوا و لینک‌ها، یکی از سه فاکتور اصلی رتبه‌بندیه.

خب این دو تا آپدیت الگوریتم چه تأثیری روی استراتژی‌های محتوا دارن؟

نباید بیش از حد روی کلمات کلیدی تمرکز کنی. درسته که رتبه‌بندی مهمه، اما تنها چیزی که اهمیت داره، رتبه نیست.

کلمات کلیدی گاهی وقتا می‌تونن بهت خیانت کنن. ممکنه یک کلمه کلیدی حجم جستجوی بالایی داشته باشه، اما دقیق و باارزش نباشه.

مثلاً این جستجو برای [email marketing] (بازاریابی ایمیلی) رو در نظر بگیر:

حجم جستجوی این کلمه کلیدی خاص حدود ۱۸,۰۰۰ هست.

حتی اگه بتونی محتوای اونقدر خوبی بنویسی که برای این کلمه کلیدی رتبه بگیری، چقدر از این ترافیک به دردت می‌خوره؟ چندتا تبدیل (conversion) می‌تونی ایجاد کنی؟ احتمالاً نه خیلی زیاد.

عبارت «بازاریابی ایمیلی» خیلی کلیه. به همین دلیله که گوگل نتایج مبهمی رو نشون می‌ده.

تفاوت واضحی بین عبارتی مثل «بازاریابی ایمیلی» و «پلتفرم‌های بازاریابی چندکاناله برای شرکت‌های بزرگ» وجود داره.

فرقشون چیه؟

قصد و نیت کاربر (Intent).

یک کلمه کلیدی ماهیت اطلاعاتی (informational) داره، در حالی که اون یکی تراکنشی (transactional) هست. کوئری‌های تراکنشی برای کسب‌وکارهایی که هدفشون تبدیلیه، ارزش بیشتری دارن.

می‌تونی با هدف قرار دادن کلمات کلیدی طولانی (long-tail) برای کوئری‌های تراکنشی‌تر بهینه‌سازی کنی. این دقیق بودن کلمات کلیدی (حتی اگه حجم جستجوی پایینی داشته باشن) بهت کمک می‌کنه محتوای مرتبط‌تری بسازی و ترافیک باکیفیت‌تری رو به سایتت بیاری.

در سطح تاکتیکی، باید توی تحقیق کلمات کلیدی و موضوعاتت خلاق باشی. واقعاً درک کن که مردم چطور برای چیزی که می‌خوان، جستجو می‌کنن.

چرا محتوا مهمه؟

هیچ‌کس نمی‌تونه اهمیت محتوا رو انکار کنه.

بدون محتوا، دیده شدنی در کار نیست.

برای اینکه بهتر بفهمی محتوا چقدر مهمه (و انتخاب کلمات کلیدی چقدر می‌تونه روی اثربخشی محتوا تأثیر بذاره)، به این آمار توجه کن:

  • ۶۰ درصد کوئری‌ها چهار کلمه یا بیشتر هستن.
  • میانگین تعداد کلمات یک نتیجه در صفحه اول گوگل، تقریباً ۱۹۰۰ کلمه‌ست.

اینجا این سؤال پیش میاد: از کجا بفهمیم مردم چی می‌خوان؟ از کجا بدونیم مردم قراره چی جستجو کنن؟

محتوایی به مردم بده که می‌خوان

اگه با دقت کافی توجه کنی، مخاطبانت خودشون بهت می‌گن که چی می‌خوان.

بعضی از بهترین ابزارهای شناخت مخاطب، درست توی خود نتایج جستجوی گوگل قرار دارن:

  • تکمیل خودکار (Autocomplete)
  • بخش «People also ask».
  • جستجوهای مرتبط (Related searches).

همه این‌ها کوئری‌ها و سؤالاتی هستن که مردم موقع جستجو می‌پرسن. این داده‌ها فرصت‌های واقعی برای تولید محتوای بیشتر رو بهت نشون می‌دن.

پرداختن به نقاط درد (pain points) و پاسخ مستقیم به سؤالات، بهت کمک می‌کنه که در زمان نیاز کاربر، محتوای درست رو به دستش برسونی. این اساساً ماهیت یک جستجوئه؛ یک نیاز. این کار همچنین بهت کمک می‌کنه مشتری‌هات رو بهتر بشناسی.

گوش دادن به شبکه‌های اجتماعی (Social Listening)

پلتفرم‌های اجتماعی هم فرصت‌های زیادی رو برای یادگیری درباره مردم و گوش دادن به نیازهاشون فراهم می‌کنن.

خیلی از مردم از شبکه‌های اجتماعی برای شکایت کردن استفاده می‌کنن. خیلی زیاد! از این موضوع به نفع خودت استفاده کن.

بخش نظرات پیج خودت یا رقبا رو بررسی کن. موضوعات و تم‌های مشترک رو پیدا کن.

مکالمات رو در هر شبکه اجتماعی که فعال هستی (و هر جایی که درباره برندت صحبت می‌شه) زیر نظر بگیر.

مردم از چی شکایت دارن؟ شاید این موارد باشه:

  • مشکلات خدمات مشتری.
  • اینکه نمی‌تونن ساعت کاری کسب‌وکارت رو پیدا کنن.
  • محصولات یا خدماتت.

می‌تونی هر کدوم از این‌ها رو به محتوا تبدیل کنی.

تحقیق و بررسی رقبا

تحلیل سایت‌هایی که در نتایج جستجو برای موضوعات رقابتی ظاهر می‌شن، چیزهای زیادی رو درباره اینکه چه چیزی در کسب‌وکار شما کار می‌کنه و چه چیزی کار نمی‌کنه، نشون می‌ده. یک ممیزی محتوا (content audit) انجام بده و شکاف‌های محتوایی (content gaps) یا حوزه‌هایی که می‌خوای ازشون الگوبرداری کنی رو پیدا کن.

مهم نیست کدوم راه رو انتخاب می‌کنی، هدف نهایی همیشه یکیه: به دست آوردن زمینه و درک بیشتر. موضوعاتی که مخاطبت نیاز داره تو در اون‌ها حضور داشته باشی رو گسترش بده.

این نوع تحقیق ممکنه ناخوشایند باشه. شاید مجبور بشی با بعضی از حقایق تلخ روبرو بشی. اما ارزشش رو داره، چون نیازهای آدم‌هایی که می‌خوای بهشون دسترسی پیدا کنی رو بهتر درک می‌کنی.

اولویت اول با موبایل باشه!

محتوای عالی یعنی دسترسی بهینه، فارغ از نوع دستگاه. یعنی تجربه‌های واقعاً اول-موبایل (mobile-first) که با بیشترین سرعت ممکن بارگذاری می‌شن.

یکی از راه‌های انجام این کار، استفاده از صفحات موبایلی پرشتاب (AMP) هست، به خصوص اگه به شدت به ترافیک ارگانیک موبایل وابسته هستی. داشتن محتوایی که با سرعت برق بارگذاری می‌شه، یک تجربه کاربری خوب (و یک کسب‌وکار خوب) به حساب میاد.

صفحات با سرعت بارگذاری پایین، می‌تونن به طور بالقوه روی عملکرد سئوی شما و سودآوری‌تون تأثیر بذارن. همیشه در حال تست و بهینه‌سازی باش!

اگه از تجربه موبایلی سایتت مطمئن نیستی، تمام صفحاتت رو تست کن. از هر ابزاری که می‌تونی برای بهینه‌سازی تجربه کاربری استفاده کن.

ابزارهای عالی زیادی وجود دارن، از جمله Pagespeed Insights. از اون‌ها برای شناسایی نقاط مشکل‌ساز، مثل سرعت بارگذاری و رندر شدن صفحاتت، استفاده کن.

یک حقیقت جالب: در سال ۲۰۱۲، گوگل متوجه شد که با کند کردن نتایج فقط به اندازه چهار دهم ثانیه، روزانه ۸ میلیون جستجو رو از دست می‌ده. شاید این عدد زیاد به نظر نرسه، اما با توجه به اینکه گوگل روزانه به بیش از ۳ میلیارد کوئری پاسخ می‌ده، این یعنی ۸ میلیون جستجو که گوگل نمی‌تونه روشون تبلیغ نشون بده. و این یعنی درآمد کمتر برای گوگل. و تبلیغات، راه اصلی کسب درآمد گوگل هست.

برای ایندکس اول-موبایل (Mobile-First Index) آماده باش

گوگل سال‌هاست که به همه می‌گه اولویت رو به موبایل بدن، اما حالا با ایندکس اول-موبایل، این اتفاق واقعاً داره می‌افته.

این یعنی گوگل سایت‌های موبایلی رو با فرکانس بالاتری نسبت به نسخه‌های دسکتاپ خزش (crawl) می‌کنه. همچنین یعنی موبایل بیش از هر زمان دیگه‌ای برای سئو اهمیت داره. تحولات این حوزه رو با دقت زیر نظر داشته باش.

سئو رو به بخشی از DNA کسب‌وکارت تبدیل کن

محتوات رو از همون اول بهینه کن. این کار در نهایت از کلی سردرد نجاتت می‌ده.

سئو یک فرآینده، نه یک هدف. سئو هیچ‌وقت تموم نمی‌شه. تو هیچ‌وقت از بهینه‌سازی دست نمی‌کشی.

هر صفحه‌ای رو می‌شه بهینه کرد، چون چیزی به اسم وب‌سایت بی‌نقص وجود نداره. تو باید «کم‌نقص‌ترین» باشی.

به عبارت دیگه، لازم نیست بهترین وب‌سایت دنیا رو داشته باشی. فقط کافیه وب‌سایتی بهتر از رقیبت داشته باشی.

پایبندی مداوم به اصول اولیه سئو، بهترین راه برای رسیدن به این هدفه:

  • عنوان‌ها (titles) و توضیحات متا (meta descriptions) رو بهینه کن.
  • از URLهای خوانا و سازگار با کاربر و موتور جستجو استفاده کن.
  • محتوای ویدیویی (اگه داری) رو بهینه کن.
  • تگ‌های هدر (H1، H2، H3 و غیره) رو بهینه کن.
  • به محتوای عمیق‌تر در سایت خودت لینک بده.
  • محتوای مرتبط با موضوعات اصلی سایتت رو ایجاد و بهینه کن.

همه این موارد ممکنه برای متخصصان باتجربه سئو، بدیهی به نظر برسن. اما احتمالاً شگفت‌زده می‌شی اگه ببینی چقدر از سایت‌ها حتی ابتدایی‌ترین چیزها (مثلاً تگ عنوان در مهم‌ترین صفحاتشون) رو ندارن.

ساختار ناوبری (navigation) و لینک‌سازی داخلی شما، ستون فقرات موضوعی سایتتونه. ازش استفاده کن تا به موتورهای جستجو سیگنال بدی که موضوعات سایتت چیه و می‌خوای برای چه چیزهایی شناخته بشی.

نکات کلیدی این بخش:

  • کلمات کلیدی طولانی (long-tail) رو جدی بگیر. خودت رو به استراتژی‌ای که فقط کلمات کلیدی کلی و مبهم رو هدف می‌گیره، محدود نکن.
  • قصد و نیت مخاطب رو درک کن و براش محتوا بساز. به مخاطبت گوش بده. اون‌ها بهت می‌گن که چه محتوایی باید بسازی.
  • از همون اول بهینه کن. پایه‌های سایتت رو محکم بساز و تمام اصول اولیه (سئوی تکنیکال و بهینه‌سازی آن‌پیج) رو پوشش بده.

۳. بهینه‌سازی برای جستجوی صوتی (Voice Search)

جستجوی صوتی از چیزی که فکر می‌کنی به ما نزدیک‌تره.

به تغییرات رفتار جستجو و جابجایی‌ها در نتایج جستجو توجه کن. همین الان اطلاعات جمع کن تا برای آینده آماده بشی.

یک نسل کاملاً جدید از آدم‌ها در راهه. رابطه اصلی اون‌ها با یک موتور جستجو، صحبت کردن با اونه، نه تایپ کردن یا ضربه زدن. این یک تغییر بزرگه.

با گسترش دستگاه‌های دستیار صوتی که استفاده ازشون راحته (حتی برای نسل‌های قدیمی‌تر)، ما به سرعت داریم به یک تغییر در رفتار جستجو به سمت اولویت با صدا نزدیک می‌شیم.

جایگاه صفر (Position Zero)

فیچر اسنیپت‌ها (Featured snippets) همین الان هم دارن نقش مهمی در نحوه ارائه نتایج جستجوی گوگل ایفا می‌کنن. این زمین بازی جدید سئو هست.

فیچر اسنیپت‌های گوگل بالاتر از اولین نتیجه جستجوی ارگانیک ظاهر می‌شن، بنابراین از نظر ترافیک، دیده شدن و اعتماد، یک جهش بزرگ ایجاد می‌کنن. مردم اونقدر به فیچر اسنیپت‌ها اعتماد دارن که اغلب روی هیچ نتیجه ارگانیک دیگه‌ای کلیک نمی‌کنن.

جایگاه صفر تا حد زیادی مبتنی بر سؤال هست. گوگل پاسخ‌های مستقیمی به سؤالات می‌ده و بخشی از محتوا رو مستقیماً از یک وب‌سایت بیرون می‌کشه و در فیچر اسنیپت خودش قرار می‌ده.

بهینه‌سازی برای جستجوی صوتی

جستجوی صوتی یک نتیجه داره. جایگاه صفر تنها نتیجه‌ایه که برای شما خونده می‌شه.

برای موفقیت، مهمه که محتوا و زمینه جستجو رو بشناسی:

  • سؤالات و کوئری‌های رایج مخاطبانت رو شناسایی کن.
  • محتوایی بساز که مستقیماً به اون سؤالات و کوئری‌ها پاسخ بده.

محتوا رو به اکشن (Actions) و اسکیل (Skills) تبدیل کن

گوگل چند نوع محتوای منتشر شده رو می‌گیره و اون‌ها رو برای جستجوی صوتی قابل دسترس می‌کنه:

  • اخبار
  • دستورهای پخت
  • پادکست‌ها

اسکیل‌های الکسا (Alexa skills) هم محتوا رو قابل جستجو می‌کنن:

  • سرویس‌های مبتنی بر وب
  • جستجوهای اطلاعاتی

آینده جستجوی صوتی

هنوز چیزهای زیادی درباره جستجوی صوتی نمی‌دونیم.

  • داده‌های جستجوی صوتی در دسترس نیست: گوگل داده‌های جستجوی صوتی رو به همون شکلی که برای جستجوی دسکتاپ و موبایل در سرچ کنسول نشون می‌ده، نمایش نمی‌ده.
  • رفتار جستجو چطور در حال تغییره: وقتی موبایل داشت فراگیر می‌شد، ما داده‌هایی داشتیم که نشون می‌داد جستجوهای نوع «نزدیک من» (near me) که بازتابی از افراد در حال حرکت بود، در حال انفجاره. ما هنوز معادل جستجوی صوتی برای جستجوهای «نزدیک من» رو نمی‌دونیم.

چی می‌دونیم؟

می‌دونیم که جستجوی صوتی ۱۰ درصد از کل جستجوها رو تشکیل می‌ده و این عدد در حال افزایشه. درست مثل موبایل در ۶-۷ سال پیش، جستجوی صوتی هم در راهه.

پس فرصت سئو اینجاست. ما چطور می‌تونیم متدولوژی تجربه جستجوی صوتی رو تعریف کنیم تا وقتی مردم به محتوای مرتبط نیاز دارن، همچنان حاضر باشیم؟

نکات کلیدی این بخش:

  • برای دنیای اول-صدا (voice-first) آماده شو.
  • بهینه‌سازی برای جایگاه صفر، همون بهینه‌سازی برای جستجوی صوتیه.
  • محتوا رو در دستگاه‌های مجهز به جستجوی صوتی، قابل جستجو کن.

جمع‌بندی

وقتی به سئو، به خصوص از نظر محتوا، نگاه می‌کنی، مطمئن شو که استراتژی‌ات این سه حوزه رو در نظر می‌گیره:

  • ایجاد تجربه‌های جستجو، سئوی جدیده. برای هر فرصتی که می‌تونی، بهینه‌سازی کن. مالکیت نتایج جستجو رو به دست بگیر، حتی خارج از جستجوی ارگانیک سنتی. حاضر باش. مرتبط باش. اعتماد آدم‌هایی که دنبال برندت می‌گردن رو جلب کن، هر کجا که هستن.
  • برای آدم‌ها محتوا بساز، نه موتورهای جستجو. اینجوری می‌تونی تجربه‌های دیجیتال عالی ارائه بدی و مشتری‌هات رو بهتر درک کنی. به جای اینکه زیاد نگران کلمات کلیدی باشی، روی موضوعاتی تمرکز کن که مردم می‌خوان. از دارایی‌های محتوایی خودت برای گوش دادن به مخاطبت استفاده کن و محتوایی بساز که مستقیماً به سؤالات و نقاط دردشون پاسخ بده. پایه‌ای رو بساز که برای یک سئوی خوب در آینده بهش نیاز داری.
  • جستجوی صوتی در راهه. منتظر نمون. جایگاه صفر در نتایج جستجو رو هدف بگیر و محتوا رو برای جستجوی صوتی قابل دسترس کن.

یادداشت دبیر:

این مطلب بیشتر بر اساس جلسه‌ای در Adobe Summit (آینده سئو: آیا استراتژی محتوای شما آماده است؟) ارائه شده توسط مت یانگ (Matt Young)، مشاور کسب‌وکار در Adobe Customer Solutions، نوشته شده است.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *