چطوری از دست نظرات منفی توی نتایج جستجو خلاص بشیم و اعتبارمون رو برگردونیم؟
اعتبار برندتون رو دوباره بسازین. با این راهکارهای عملی یاد بگیرین چطوری از شرّ لینکهای منفی خلاص بشین و رابطهتون رو با مخاطبها بهتر کنین.
تو این قسمت از «پرسش از متخصص سئو»، میخوایم یه سوال درباره برندینگ جواب بدیم که از طرف یه نفر پرسیده شده که با نتایج منفی توی صفحه نتایج جستجو (SERP) دست و پنجه نرم میکنه:
«یکی از مشتریهای من جدیداً یه سری مشکلات مالی داشته و به خاطر همین اسم برندشون تو نتایج جستجو پر شده از لینکهای منفی.
شما ایدهای دارین که با چه استراتژیای میشه این لینکها رو حذف و وضعیت برندشون رو بهتر کرد؟»
دو تا راه برای برخورد با این قضیه هست. یه سری کارهای عملی هست که همین الان میتونین انجام بدین و کنترش دست خودتونه، و یه بخش هم هست مربوط به رابطه گستردهتری که برندتون با مخاطبها داره و باید درست بشه. من خودم دقیقاً توی این موقعیت بودهم قبلاً.
معمولاً آدما بیشتر به تغییراتی که زود بازده هستن و سریع میشه انجامشون داد توجه میکنن.
مثلاً، میتونین شروع کنین توی شبکه ایکس (توییتر سابق) پست گذاشتن، و یه بخش اسلایدی از پستهاتون تو صفحه نتایج جستجو (SERP) میاد. این بخش اسلایدی میتونه لینکهای «منفی» رو از صفحه اول بندازه بیرون.
ولی مشکل این مدل رویکرد اینه که خیلی کارآمد نیست.
اولاً، دایره اثرگذاریش محدوده (درسته، پستهای شما توی یه اسلاید نشون داده میشن، ولی نه توی هر صفحهی جستجویی که مربوط به برند شماست).
ثانیاً، این روش اصلاً به لینکهای بالای بالای صفحه جستجو کاری نداره، بعدشم کی میدونه لینکی که شما دارید میندازین صفحه دو اصلاً چیه – شاید اتفاقاً یه لینک مثبته و به نفع برندتونه؟
با اینکه من نمیگم هر کاری که از دستتون برمیاد همون اول انجام ندین، ولی میگم خیلی غرق اینجور کارها نشین.
کاری که باید روش تمرکز کنین اینه که چطوری رابطهتون رو با بازار هدفتون درست کنین.
خیلی از برندها اینجا شکست میخورن. من خودم از نزدیک شاهدش بودهم. به خاطر همین، چند تا توصیه مهم دارم که اگه میخواین واقعاً مشکل نتایج جستجوی برندتون رو حل کنین باید بهشون عمل کنین.
۱. باید از منطقه امن خودتون بیاین بیرون
اصلیترین دلیلی که برندها توی این کار موفق نمیشن اینه که این کار براشون ناخوشاینده.
بزرگترین توصیهای که میتونم بهتون بکنم اینه که آماده باشین و بخواین که از منطقه امن خودتون بیرون بیاین.
یه جورایی باید «زیر بار اشتباهتون برین»، حالا به هر شکلی که شده. نمیشه به کسی ظلم کنین و بعدش عذرخواهی نکنین. شاید حس کنین اصلاً اشتباهی نکردین، یا تقصیر شما نبوده، یا هر چیز دیگه.
بهتون هشدار میدم که تو این حرفها گیر نکنید. مهم اینه که مخاطبای شما احساس ناراحتی میکنن و همین کافیه.
شما باید یه جوری این ناراحتی رو جبران کنین، و این یعنی باید یه خورده تواضع نشون بدین.
۲. باید دلیل اصلی این حس منفی رو تشخیص بدین
خیلی وقتا، اولین واکنش سریع برندها اینه که میخوان با «بازاریابی» مشکل رو حل کنن. کمپین راه میندازن یا کارهای جدیدی میکنن که هدفشون اینه سروصدا و حرفهای جدید و مثبت راه بندازن. این کار جواب نمیده.
تا وقتی دلیل اصلی مشکل رو نفهمین، هیچ کدوم از این کارها رو نباید انجام بدین. چیزی که اینجا باید دنبالش بگردین (و چیزای دیگه) اینا هستن:
- چه اتفاقی (یا مجموعهای از اتفاقات) باعث این واکنش منفی شده؟
- این اتفاق چه تاثیری روی مخاطبها گذاشته؟ (اینجا باید خیلی دقیق و واضح باشین. کلی گویی کمکی نمیکنه).
- چرا این اتفاق تا این حد سروصدا به پا کرده؟ (بازم میگم، واضح و دقیق باشین).
- رابطه شما چقدر مسمومه؟ باید بدونین رابطهتون چقدر آسیب دیده، و باید آگاهانه بهش توجه کنین.
۳. باید شفاف باشین
این یه جورایی به همون نکته قبلیم درباره بیرون اومدن از منطقه امن ربط داره. شما دارید اعتماد رو دوباره میسازین. کار سختیه. زمان میبره، و نیاز به «مایه» داره (به همین خاطر نکته چهارم من اینه: واقعاً تغییر کنین، فقط ادعا نکنین که تغییر کردین). این یه فرآینده.
شما باید به مخاطباتون نشون بدین که مدام در حال انجام این فرآیند هستین و اعتمادشون رو بدیهی نمیدونین.
کاربرانتون همهشون انسان هستن دیگه. رابطهای که برندها با مخاطبهاشون دارن دقیقاً مثل رابطه بین آدمها کار میکنه.
اگه شما به کسی تو زندگی شخصیتون خیانت کنین، باید نشون بدین که دارید تلاش میکنین تا دوباره اعتمادش رو جلب کنین.
این یعنی باید سطح جدیدی از شفافیت و آسیبپذیری رو به مخاطبینتون نشون بدین.
برای برند شما هم دقیقا همینه. هیچ فرقی نداره.
تغییر روایت، همه چیز رو سر جای خودش میذاره
نتیجه نهایی این فرآیند که شما باید برای تعامل و ایجاد علاقه تو مخاطباتون تلاش کنین (که خب، خود این یه بحث جداست که چطوری باید این کارو کرد)، این دقیقا همون چیزیه که دنبالش هستین.
چیزی که شما واقعاً میخواین این نیست که یه نتیجه جستجو عوض بشه یا یه مقاله دوباره نوشته بشه. چیزی که شما میخواین اینه که روایت داستان کلاً عوض بشه.
وقتی روایت عوض شد، بقیه چیزا خودش سر جای خودش قرار میگیره. مردم شروع میکنن به شکل مثبت درباره شما حرف زدن (حتی به اینکه چقدر عالیه که همهچی رو برعکس کردین هم اشاره میکنن). حتی ممکنه شروع کنن مقاله نوشتن درباره شما یا اسم شما رو بردن، و از اینجور چیزا.
تو اون مرحله، وقتی که روایت عوض شد و کل صنعت دیگه طرز فکر و احساسش رو نسبت به شما تغییر داد، میتونین سراغ اون جاموندهها برین.
اون موقع است که میتونین به اون سایتهایی که هنوز محتواشون رو به روز نکردن و «چهره جدید» شما رو منعکس نمیکنن پیام بدین.
حالا دیگه قدرت و نیروی محرکهشو دارین که یه جور فشار نامحسوس روی سایتها بذارین تا محتواشون رو تغییر بدن.
اگه بقیه دارن یه جور خاصی درباره شما فکر میکنن و یه جور خاصی دربارهتون حرف میزنن، و اگه یه کم هم محبوبیت به دست آورده باشین، اون جاموندهها دلشون نمیخواد عقب بمونن (یا حداقل نمیخوان بر خلاف جریان و نظر جمع شنا کنن).
حالا دیگه قدرت واقعی رو دارین که لینکهای توی صفحه نتایج جستجو رو عوض کنین، مهم نیست چه کسی داره رتبه میگیره یا سوال جستجو چی بوده.
به جای عوض کردن لینکهای طبیعی جستجو، روایت رو عوض کنین.
پاسخی بگذارید