
بهروزرسانی محتوا بهتر است یا ساخت صفحات جدید؟
انتخاب درست بین آپدیت محتوای قدیمی و ساختن یه صفحه جدید، به این بستگی داره که هر کدوم از این گزینهها چطور به مخاطب و دیده شدن شما در نتایج جستجو کمک میکنن.
این هفته میخوایم به یکی از سوالهای همیشگی و کلاسیک دنیای محتوا جواب بدیم:
«بهروزرسانی محتوای قدیمی هنوز هم یه تاکتیک مؤثره، یا بهتره که کلاً بیخیالش بشیم و صفحات جدید بسازیم؟»
بله، آپدیت کردن محتوا هنوز هم یه تاکتیک خیلی مؤثره، مخصوصاً تو این موارد:
- وقتی محصول جدیدی عرضه میکنید و فقط همون مدل جدید رو میفروشید (مثلاً رنگبندی یا سایزهای جدید از همون محصول قبلی).
- وقتی آمار و ارقام جدیدی منتشر میشه و برای اینکه محتواتون مفید و دقیق باقی بمونه، باید اونها رو آپدیت کنید.
- وقتی مشتریها یا خوانندهها سوالهای جدیدی میپرسن که نشون میده دغدغه ذهنیشونه.
- وقتی برندهای جدیدی وارد بازار میشن و بعضیهای دیگه از دور خارج میشن. اینجوری لیستهای خریدتون اگه جایی برای خرید نداشته باشن، دیگه به درد نمیخورن.
- روشهای جدیدی برای ارائه محتوا پیدا میکنید، مثلاً اضافه کردن لیستهای بولتی، جدول یا یه ویدیوی جدید.
با این حال، قرار نیست هر صفحهای رو آپدیت کنیم. اگه موضوع مشابهی وجود داره که به خواننده کمک میکنه اما مستقیماً به تیتر یا زیرتیترهای فعلی صفحه ربطی نداره، اضافه کردنش به همون صفحه میتونه کل محتوا رو از موضوع اصلی خارج کنه. این کار باعث میشه صفحه شما برای کاربرها کمتر مفید و حتی نامرتبط به نظر برسه که خب، برای سئو هم اصلاً خوب نیست. تو اینجور مواقع، بهتره یه صفحه جدید بسازید.
وقتی صفحه جدید رو ساختید، ببینید از کجای اون مقالهای که اول قصد آپدیتش رو داشتید، میتونید به این صفحه جدید لینک داخلی بدید. اینجوری به بازدیدکنندههای اون صفحه فرصت میدید که اطلاعات بیشتری کسب کنن یا یه راهکار جایگزین پیدا کنن و بعد دوباره برگردن و به خوندن یا خریدشون ادامه بدن. این کار به موتورهای جستجو و خزندهها هم کمک میکنه تا راحتتر محتوای جدید شما رو پیدا کنن.
ساختن صفحات جدید میتونه یه راهکار عالی برای این موارد باشه:
- مقالهها و راهنماهایی که میخواید توشون یه موضوع، استراتژی یا تئوری رو با جزئیات بیشتری توضیح بدید.
- برای سایتهای فروشگاهی، وقتی میخواید کاربرها رو به یه زیرمجموعه یا دستهبندی خاص هدایت کنید، یا یه محصول جایگزین برای نیازهای مشخص (مثل سایز، جنس، مدل و…) معرفی کنید.
- برای صفحات لید جنریشن (جذب مشتری) که چند تا گزینه خدماتی دارید و میخواید هر کسی رو به سمت قیف فروش مرتبط با نیاز خودش هدایت کنید.
مثلاً یه سایت آشپزی که برای یه غذا سه تا دستور پخت معمولی، بدون گلوتن و گیاهی داره، لازم نیست هر سه تا رو توی یه صفحه بچپونه! میتونه بالای صفحه اصلی دستور پخت، یه لینک داخلی بذاره که «برای نسخه بدون گلوتن اینجا کلیک کنید». این کار هم به کاربر کمک میکنه و هم به موتورهای جستجو میگه که شما برای این نیاز هم راهکار دارید. یا مثلاً برندهای لباس میتونن در مورد تنگ یا گشاد بودن یه لباس صحبت کنن و اگه مشتری از یه محصول خاص شکایت داشت، یه برند مکمل رو بهش پیشنهاد بدن؛ این اطلاعات میتونه توی صفحات محصول یا دستهبندیها قرار بگیره.
حالا اگه یه مشتری از ما بپرسه که باید محتواش رو آپدیت کنه یا یه صفحه جدید بسازه، ما اینطوری راهنماییش میکنیم:
- پیشنهاد میکنیم صفحات رو آپدیت کنن، مخصوصاً وقتی که رتبه محتوا شروع به افت میکنه، دیگه به جایگاه قبلی برنمیگرده و ما متوجه میشیم که اون محتوا دیگه مثل قبل مفید نیست. اگه آپدیت کردن محتوا باعث بشه که هم موضوع اصلی حفظ بشه و هم راهکار دقیقتری ارائه بده یا درک مطلب رو برای بازدیدکنندهها راحتتر کنه، حتماً باید این کار رو انجام بدن.
- پیشنهاد میکنیم صفحات جدید بسازن، وقتی راهکاری که بازدیدکننده دنبالشه به صفحهای که قصد آپدیتش رو داشتیم مرتبطه، اما اونقدر از موضوع اصلی متفاوته که ارزش داشتن یه صفحه جداگانه رو داره. یادتون باشه، صفحات سئو شده فقط در مورد کلمات کلیدی نیستن؛ بلکه در مورد راهکاری هستن که اون صفحه ارائه میده و اینکه چطور میتونید اون راهکار رو ساده و قابل فهم کنید.
صفحات پیچیده و گیجکننده این ویژگیها رو دارن:
- پر از اصطلاحات تخصصی که کاربرهای عادی بدون یه سرچ دیگه متوجهشون نمیشن.
- چندین بخش مختلف دارن که خوندن سریع (اسکن کردن) محتوا رو سخت میکنه و پیدا کردن راهکارها توش مشکله.
- پاراگرافهای طولانی و سنگین بدون هیچ استراحت بصری، یا پاراگرافهای کوتاه و بریدهبریده که راهکار واقعی ندارن و فقط یه سری جملات کلی هستن.
- جملاتی که میشد به شکل لیست، تیتر، جدول و فرمتهای قابل فهمتری ارائه بشن.
اما اینکه بدونید چه کارهایی میتونید انجام بدید، تا وقتی که نتایج رو اندازهگیری نکنید هیچ فایدهای نداره.
چطور تأثیر این کار رو اندازه بگیریم؟
بسته به اینکه کدوم راه رو انتخاب کنید، روشهای مختلفی برای اندازهگیری تأثیرش وجود داره. اینجا چند تا تستی که ما برای مشتریها تو این شرایط انجام میدیم رو براتون آوردیم:
گزینه اول اینه که یه «گروه کنترل» با چند تا صفحه یا موضوع داشته باشید و به اونها اصلاً دست نزنید. بعد، به همون تعداد صفحه، یا محتوای جدید اضافه میکنیم یا محتوای قدیمی رو آپدیت میکنیم. گروه کنترل از نظر سختی کلمات کلیدی و رقابت برای رتبه گرفتن، باید تقریباً شبیه گروههای آزمایشی ما باشه. از اینجا به بعد، برای چند ماه اوضاع رو زیر نظر میگیریم تا ببینیم آیا گروه آزمایشی ما شروع به رشد و گرفتن ترافیک میکنه، در حالی که گروه کنترل ثابت مونده یا نه.
تست دومی که میتونید انجام بدید (به شرطی که یه ابزار قابل اعتماد برای ردیابی رتبه داشته باشید)، اینه که برای چند ماه بررسی کنید گروه محتوایی شما برای چند تا کلمه کلیدی جدید در ۱۰۰ رتبه اول، ۲۰ رتبه اول و ۱۰ رتبه اول قرار گرفته. اگه این کلمات و عبارتها، «قصد کاربر» (User Intent) یکسانی با موضوع اصلی شما داشته باشن (مثلاً قصد خرید در مقابل قصد یادگیری یه کار، یا قصد کسب اطلاعات)، پس به نظر میرسه تصمیم درستی گرفتید. علاوه بر این، حواستون به نتایج غنی (Rich Results) مثل افزایش حضور در بخش «People Also Ask» و خلاصههای تولید شده توسط هوش مصنوعی (AI Overview) هم باشه. اینها نشونه اینه که محتوای جدید شما احتمالاً کیفیت بالایی داره و شما تصمیم درستی گرفتید.
حرف آخر
امیدوارم این مطلب به سوال شما جواب داده باشه. به طور خلاصه: وقتی محتوا قدیمی شده، میتونه فرمت بهتری داشته باشه، یا زیادی کلیگویی کرده و ارزش واقعی ارائه نمیده، اون رو آپدیت کنید. و وقتی برای یه مشکل یا سوال، راه حلی دارید که به اندازه کافی با صفحات موجود متفاوته و ارزش داشتن یه صفحه جدا رو داره، یه صفحه جدید بسازید. یادتون نره، کلمات کلیدی سئو و حجم جستجوی اونها توجیهی برای ساختن یه صفحه جدید نیست؛ بلکه ارائه یه راهکار واقعاً منحصر به فرد مهمه.

پاسخی بگذارید