وقتی هوش مصنوعی خرید می‌کند: رمز و راز ۱۰۰ گپ صمیمی با ChatGPT Agent

همین‌طور که دستیارهای ChatGPT دارن برای کاربرا رزرو می‌کنن، خرید می‌کنن و نرخ تبدیل رو بالا می‌برن، سئو هم باید پیشرفت کنه. باید سایت‌تون رو طوری بسازید که برای این دستیارها خوانا و در دسترس باشه و برای تبدیل (Conversion) بهینه شده باشه.

دستیارهای هوش مصنوعی (AI agents) قراره شکل خرید آنلاین مردم رو حسابی تغییر بدن؛ نه با کمک کردن به کاربرها برای پیدا کردن جایی که خریدشون رو نهایی کنن، بلکه با انجام دادن خودِ کار.

من توی حالت Agent یا دستیار ChatGPT، بیشتر از ۱۰۰ تا کار مختلف رو بهش سپردم؛ از خرید و رزرو سفر گرفته تا رزرو رستوران، خرید آپارتمان و حتی پیدا کردن کار.

یه الگوی مشخص پیدا شد: این دستیارها دارن کم‌کم جای جستجوهای تراکنشی (transactional search) رو می‌گیرن، چون دیگه فقط اطلاعات پیدا نمی‌کنن، بلکه از طرف شما دست به کار میشن و بار شناختی (cognitive load) رو به شدت کم می‌کنن.

اون‌ها کارهای خسته‌کننده رو انجام میدن – مثل جستجو، فیلتر کردن و مقایسه گزینه‌ها برای پیدا کردن بهترین مورد – و درست قبل از لحظه تصمیم‌گیری، کار رو به آدم‌ها می‌سپرن؛ مثلاً موقع نهایی کردن خرید یا یه کار مهم مثل لاگین کردن.

چطوری دستیارهای ChatGPT جستجو می‌کنن؟

مگه اینکه بهش بگید یه سایت خاص رو باز کنه، وگرنه دستیار ChatGPT اول از همه دستور شما رو به یه عبارت جستجوی تکی تبدیل می‌کنه که خیلی هم با چیزی که یه آدم می‌نویسه فرقی نداره.

مثلاً:

  • صفحه سفارش پیتزا هاوایی بزرگ پیتزا هات.
  • رزرو رستوران ایتالیایی در برلین برای ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۷ شب.
  • تماس با سایت آگهی برای آپارتمان دوخوابه فروشی در بیکن هیل بوستون.
  • شغل کارشناس ارشد دیجیتال مارکتینگ در لندن با حقوق بالای ۷۵,۰۰۰ پوند.
  • خرید کفش Cloudsurfer زنانه سایز ۶.
  • رزرو تور پیاده‌روی بلگراد برای شنبه، ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۵.
  • کوله پشتی مسافرتی ۲۵ لیتری مشکی در مالزی.

توی ۶۳ درصد موارد، دستیار اولین نتیجه رو انتخاب کرد؛ این یعنی اول بودن هنوز هم مهمه، حتی اگه رتبه یک بودن دیگه مثل قبل نباشه.

توی ۹۲ درصد این تست‌ها، دستیار از API جستجوی بینگ استفاده کرد که با صفحه نتایج جستجوی (SERP) بینگ همپوشانی داره، ولی دقیقاً عین اون نیست.

این API معیارهای انتخاب متفاوتی داره و هیچ تبلیغ یا نتیجه غنی (rich results) رو نشون نمیده.

البته این به اون معنی نیست که دستیارهای ChatGPT هیچ‌وقت از نتایج زنده خودِ بینگ استفاده نمی‌کنن.

گاهی این کار رو می‌کردن – و بعضی وقتا حتی از گوگل یا DuckDuckGo هم استفاده می‌کردن – ولی الگوی مشخصی وجود نداشت که بگیم دستیار کی رابط کاربری موتور جستجو رو به API ترجیح میده.

دستیارهای ChatGPT چطور وب‌گردی می‌کنن؟

این دستیارها مثل شما وب‌گردی نمی‌کنن.

فکر نکنید که دارن محتوای شما رو توی یه مرورگر بصری می‌بینن.

توی تست‌های من، ۴۶ درصد بازدیدها در حالت مطالعه (reading mode) شروع شد؛ حالتی که توش دستیار از یه مرورگر متنی استفاده می‌کنه.

این حالت، صفحه رو تا حد ممکن لخت می‌کنه و فقط HTML خام و لینک‌ها رو به صورت متن ساده نشون میده. این یعنی:

  • خبری از عکس، CSS یا جاوا اسکریپت نیست.
  • اسکیما مارک‌آپ (Schema markup) وجود نداره.
  • پاپ‌آپ یا لایه‌های رویی (overlays) نمایش داده نمیشن.

برای اینکه بفهمید یه دستیار هوش مصنوعی چی می‌بینه، سایت رو توی یه مرورگر متنی مثل Lynx باز کنید.

یا بهتر از اون، این نتایج رو به برنامه‌نویس‌هاتون نشون بدید تا تشویق بشن آگاهانه کد بزنن و با استفاده از HTML معنایی (semantic HTML) تا جای ممکن اطلاعات مرتبط رو منتقل کنن.

آماده بودن سایت برای دستیارها (Agent-Readiness)

دسترسی‌پذیری سایت (Site Accessibility)

۶۳ درصد از اولین کلیک‌ها بلافاصله با خروج (bounce) دستیار تموم شد. رایج‌ترین دلایلش اینا بودن:

  • کدهای وضعیت 4XX یا 5XX.
  • ری‌دایرکت‌های ۳۰۱ به آدرس‌های غیرمنتظره.
  • مشکلات بارگذاری بین سایتی (Cross-site).
  • سرعت بارگذاری صفحه خیلی پایینه.
  • چالش‌های ربات (مثل کپچا یا مسدود کردن مستقیم ربات‌ها).

اگه یه سایت یه چالش ربات جلوشون بذاره، دستیارها مسیر رو رها می‌کنن.

این قفل‌های قدیمی فقط راه دستیار رو نمی‌بندن، بلکه یه تبدیل (conversion) رو از سایت می‌گیرن و اغلب اون رو دو دستی تقدیم رقیب مستقیم می‌کنن.

دستیارها برای انجام دادن کارها آموزش دیدن. اگه یه مسیر بسته باشه، خیلی ساده یه مسیر دیگه رو انتخاب می‌کنن.

خب، چطور می‌تونید مطمئن بشید که سایت‌تون به دستیارها خوشامد میگه؟

شرکت OpenAI استاندارد Message Signatures رو برای کمک به CDNها جهت شناسایی دستیارهاش به کار گرفته.

ولی کلمه «استاندارد» اینجا خیلی دقیق استفاده نشده و به نظر میرسه هنوز به طور کامل پیاده‌سازی نشده.

در زمان نوشتن این مطلب، با فعال کردن حالت Agent و بررسی فایل لاگ، مشخصه که این روش شناسایی هنوز عملیاتی نیست.

طبق گزارش بهترین شیوه‌ها برای ربات‌های هوش مصنوعی از Cloudflare، این کار برای OpenAI هنوز در حال انجامه و برای هیچ دستیار دیگه‌ای شروع نشده. پس فعلاً روش حساب نکنید.

خوشبختانه، این موضوع هنوز برای اکثر سایت‌ها مشکلی ایجاد نمی‌کنه، چون دستیارهای ChatGPT معمولاً سیگنال‌های کافی دیگه‌ای دارن که به عنوان ربات‌های تأیید شده (verified bots) شناخته بشن.

با این حال، ایده خوبیه که دسترسی‌پذیری سایت‌تون رو با فرستادن یه دستیار به اونجا تست کنید.

توصیه من به هر تیم DevOps اینه که به جای وایت‌لیست کردن (whitelist) ربات‌های خوب، ربات‌های بد رو بلک‌لیست (blacklist) کنن.

توی دوره‌ای که ربات‌های مهم برای تبدیل (conversion) مرتباً عرضه یا تغییر نام میدن، قرار دادن تک‌تک اون‌ها توی لیست مجاز، یه جور وسواس بیش از حده.

هماهنگ موندن با این تغییرات سخت میشه و ممکنه آخرش راه مشتری‌هایی رو ببندید که دارن از دستیارها، ابزارهای تحقیق یا هوش مصنوعی‌های دیگه توی مسیرشون استفاده می‌کنن.

کاربردی بودن سایت (Site Usability)

دستیارها صبر ایوب ندارن. تجربه کاربری ضعیف باعث میشه مسیر رو نصفه و نیمه رها کنن.

حواس‌تون به باکس‌های جستجوی داخلی یا فیلترهایی که بد طراحی شدن و نتیجه‌ای برنمی‌گردونن باشه.

یه مشکل رایج دیگه پاپ‌آپ‌ها هستن که روی دکمه تبدیل (conversion) رو می‌پوشونن و نمی‌ذارن ربات اون رو ببینه یا روش کلیک کنه.

یه دستیار رو بفرستید تا تمام مسیرهای کاربری (user journeys) کلیدی سایت‌تون رو طی کنه تا نقاط اصطکاک که نیاز به توجه دارن رو پیدا کنید.

البته همه این‌ها مشکلات ظاهری هستن و نسبتاً راحت میشه حلشون کرد.

ولی وقتی صحبت از آماده بودن برای دستیارها میشه، جلا دادن به UX فقط بخشی از راهه. گرفتن تبدیل به چیزی بیشتر از یه رابط کاربری خوشگل نیاز داره.

قابلیت تبدیل سایت (Site Convertibility)

یکی از دلایل رایج برای رها کردن فرآیند تبدیل، زمان و نحوه درخواست ثبت‌نامه.

اگه کاربر رو خیلی زود مجبور به ثبت‌نام کنید – یا اگه واضح نباشه که این اولین قدم برای رسیدن به هدف تبدیلیه – دستیار معمولاً فرآیند رو رها می‌کنه و میره سراغ یه جای دیگه.

ارزشش رو داره که برای درست کردن این بخش وقت و هزینه بذارید.

فعلاً، یکپارچه‌سازی حافظه ChatGPT با دستیارها به دلایل امنیتی به تعویق افتاده.

ولی این دستیارها کوکی‌ها رو نگه می‌دارن، که باعث میشه وضعیت لاگین توی مرورگر مجازی بین جلسات مختلف حفظ بشه.

این یه دلیل خوبه که مدت زمان سشن‌های لاگین سایت‌تون رو بازبینی کنید تا بین امنیت و کاربردپذیری تعادل برقرار کنید. هر صفحه لاگینی که نشون داده میشه، یه شانس دیگه برای از دست دادن تبدیله.

یه نقطه ضعف دیگه برای دستیارها، فرم‌ها هستن. فرم‌ها باید بی‌نقص باشن.

اگه یه دستیار به این مرحله برسه ولی نتونه به آدم پشتش کمک کنه تا فرم رو پر کنه، این دیگه یه قیف (funnel) نیست، بلکه یه نقطه شکسته.

همچنین، مطمئن بشید که از فرم استفاده می‌کنید، نه از دکمه mailto:.

دستیارها اجازه ارسال ایمیل ندارن، که یعنی نمی‌تونن تبدیل رو کامل کنن؛ چیزی که من خودم روی سایت خودم به روش سخت یاد گرفتم.

البته من دستیار رو مقصر نمی‌دونم. سایت خودم رو مقصر می‌دونم. طراحی سایت من ضعیف بود، مثل خیلی از سایت‌های دیگه.

برای همین تعجب نکردم که از بین بیشتر از ۲۵۰ بازدید از سایت که با دستور من شروع شد، نرخ تبدیل فقط ۱۷ درصد بود.

این آمار نگران‌کننده‌ست، مخصوصاً با توجه به اینکه چقدر مهم میشه که کاربرها رو از نقطه تبدیل عبور بدیم. صفحه تأیید (confirmation page) ممکنه تنها صفحه‌ای باشه که آدم‌ها می‌بینن.

این همون‌جاییه که تمام فروش‌های مکمل (cross-sells)، اشتراک‌ها یا بقیه تبدیل‌های کوچک (micro-conversions) شما باید اتفاق بیفته؛ یا اونجا یا توی ایمیل تأیید.

ترفندهای قدیمی مثل پاپ‌آپ‌های بی‌هدف که برای بالا بردن ایمپرشن یا فروش بیشتر (upsells) جلوی روی کاربر سبز میشن، توسط دستیارها نادیده گرفته میشن.

دستیارها و آنالیتیکس

وقتی یه دستیار داره از مرورگر متنی‌ش استفاده می‌کنه، قابل ردیابی نیست.

ولی وقتی به مرورگر بصری سوییچ می‌کنه، توی ۷۸ درصد مواقع کوکی‌ها رو قبول می‌کنه. این یعنی بخش زیادی از وب‌گردی‌ش ردیابی میشه؛ بیشتر از چیزی که شاید انتظار داشته باشید.

با این حال، معیارهای تعامل داخل سایت (on-site engagement) بی‌معنی میشن. این معیارها از زمانی شروع میشن که دستیار تصمیمش رو گرفته و بیشتر سرعت دستیار رو نشون میدن تا علاقه کاربر انسانی رو.

انتظار اینا رو داشته باشید:

  • یه افزایش غیرطبیعی توی ترافیک دسکتاپ، چون دستیارها منحصراً از مرورگر دسکتاپ استفاده می‌کنن؛ حتی وقتی حالت Agent رو روی موبایل فعال می‌کنید.
  • یه جهش توی آمار مرورگر کروم، چون این دستیارها روی کرومیوم (Chromium) اجرا میشن.

حداقل با قبول شدن کوکی‌ها، تبدیل‌ها ثبت میشن. ولی تمام این وب‌گردی‌های دستیارها زیر چتر منبع ترافیک محبوب همه یعنی «مستقیم» (Direct) قرار می‌گیره.

داریم عمیق‌تر وارد مثلث برمودای اندازه‌گیری میشیم.

  • GA4 که یه افتضاحه.
  • سرچ کنسول گوگل هم برای ردیابی دستیارهای ChatGPT به درد نمی‌خوره چون اون‌ها با بینگ کار می‌کنن.
  • و ابزار وبمستر بینگ (Bing Webmaster Tools) هم به همون اندازه محدوده، چون کوئری‌هایی که از طریق API بینگ زده میشن توی داده‌هاش نمیاد.

برای همین سئوکارها دارن به لاگ‌های ربات‌ها (bot logs) رو میارن. جایی که میشه تعداد درخواست‌های دستیارهای هوش مصنوعی رو دید.

ولی این درخواست‌ها به معنی تعداد آدم‌هایی نیست که دستیارها رو برای انجام کاری فرستادن. این درخواست‌ها حتی معادل بازدید (visits) توی GA4 هم نیستن.

وقتی یه دستیار ChatGPT از مرورگر بصری‌ش استفاده می‌کنه، برای هر چیزی که برای رندر شدن صفحه لازمه، چندین درخواست ارسال می‌کنه.

پس اگه کد فرانت‌اند سنگین و شلوغی داشته باشید، تعداد درخواست‌های بادکرده‌ای می‌بینید که در نهایت چیزی جز یه معیار پوچ و بی‌ارزش (vanity metric) نیست.

بینش‌های واقعی توی گزارش‌های مسیر (paths report) پیدا میشن، جایی که می‌تونید جریان درخواست‌ها رو تا رسیدن به تبدیل موفق دنبال کنید.

اگه درخواست‌های زیادی دارید ولی هیچ‌کدوم به مسیر تبدیل نمی‌رسن، یعنی یه جای کار توی این سفر می‌لنگه.

آماده شدن برای عصر دستیارها

این تغییر از ترافیک ارگانیک به سمت تراکنش‌های مبتنی بر دستیار، تأثیر عمیقی روی کسب‌وکارها خواهد داشت. هوش مصنوعی دیگه فقط یه کپی‌رایتر نیست؛ مشتری شماست.

با اینکه ممکنه سال‌ها طول بکشه تا این تکنولوژی فراگیر بشه، ارزشش رو داره که از همین الان آماده بشید تا برجستگی برندتون (brand salience) رو توی «ذهن» این دستیارها تثبیت کنید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *