وقتی کلیک‌ها ناپدید می‌شن: چطور سئو رو تو نتایج هوش مصنوعی زنده نگه داریم؟

توی دنیایی که بیشتر جستجوها بدون کلیک تموم میشن و سیستم‌های هوش مصنوعی دارن قوانین سئو رو از نو می‌نویسن، موفقیت دیگه فقط به معنی رتبه بالا داشتن نیست؛ بلکه به معنی اینه که منابع دیگه به شما استناد کنن.

شاید تازگی‌ها متوجه شده باشید که ترافیک ارگانیک شما یه کم عجیب و غریب شده. رتبه‌ها به شدت بالا و پایین میشن، محتوای شما یه هفته توی خلاصه‌های هوش مصنوعی ظاهر میشه و هفته بعد غیبش می‌زنه و کاربرها هم روز به روز بیشتر جواب سوالاتشون رو بدون اینکه حتی وارد سایت شما بشن، پیدا می‌کنن.

وقتی ۵۸.۵ درصد از جستجوها بدون هیچ کلیکی به پایان می‌رسن، اون محتوای بهینه‌سازی شده‌ای که هفته‌ها براش زحمت کشیدید، ممکنه به جای جذب ترافیک برای سایت شما، خوراک جواب‌های هوش مصنوعی شده باشه.

ما الان شاهد بزرگترین تحول دنیای جستجو از روزهای اول گوگل هستیم. تاکتیک‌های سنتی سئو دیگه به تنهایی کافی نیستن.

شما به یک استراتژی جدید نیاز دارید که وقتی سیستم‌های هوش مصنوعی مثل یک واسطه بین محتوای شما و مخاطبتون قرار می‌گیرن، باز هم جواب بده.

واقعیت جدید دنیای جستجو: هوش مصنوعی داره کلیک‌های شما رو می‌خوره!

بیایید رو راست باشیم و ببینیم چه اتفاقی داره میفته.

طبق تحقیقات BrightEdge، قابلیت AI Overviews گوگل الان در بیش از ۱۱ درصد از کل جستجوها نمایش داده میشه. این قابلیت، اطلاعات رو از چندین منبع جمع‌آوری می‌کنه تا جواب‌های جامعی رو بالاتر از نتایج ارگانیک شما نشون بده. اینجوری کاربرها به چیزی که می‌خوان می‌رسن بدون اینکه روی لینکی کلیک کنن.

اما این فقط گوگل نیست. پلتفرم Perplexity ماهانه بیش از ۷۸۰ میلیون جستجو رو پردازش می‌کنه و قابلیت جستجوی ChatGPT هم به سوالات پیچیده‌ای جواب میده که کاربرها قبلاً برای پیدا کردن جوابشون باید به چندین سایت سر می‌زدن.

محتوای شما هنوز کار می‌کنه، فقط نه اونجوری که انتظار داشتید

نکته‌ای که خیلی ناامیدکننده‌ست اینه: محتوای شما اغلب داره به این پاسخ‌های هوش مصنوعی قدرت میده، اما نه اعتباری نصیبتون میشه و نه ترافیکی!

مثلاً عبارت [اتوماسیون ایمیل] رو در گوگل جستجو کنید. یک AI Overview جامع می‌بینید که این مفهوم رو تعریف می‌کنه، در چهار مرحله توضیح میده چطور کار می‌کنه، مزایاش رو لیست می‌کنه، مثال‌هایی میاره و حتی به ابزارهای خاصی مثل ActiveCampaign و Mailchimp هم اشاره می‌کنه.

این پاسخ، اطلاعات رو از چندین منبع ترکیب می‌کنه و یک جواب کامل تحویل کاربر میده که دیگه نیازی به بازدید از هیچ سایت دیگه‌ای نیست.

کاربر تعریف، مراحل کار، مزایا، مثال‌ها و پیشنهاد ابزارها رو یکجا دریافت می‌کنه.

در همین حین، تولیدکننده‌های محتوای اصلی که در مورد محرک‌های اتوماسیون ایمیل، استراتژی‌های شخصی‌سازی و مقایسه پلتفرم‌ها تحقیق کردن و مطلب نوشتن، می‌بینن که تخصص‌شون بازنشر شده، بدون اینکه ترافیکی که از نتایج جستجوی سنتی به دست میاوردن رو دریافت کنن.

این شرایط جدید دنیای ماست. جستجوی صوتی و هوش مصنوعی محاوره‌ای دارن کاربرها رو عادت میدن که منتظر جواب‌های کامل باشن، نه یه سری لینک آبی برای گشت و گذار.

جستجوهای بدون کلیک قرار نیست سئو رو از بین ببرن؛ بلکه دارن اون رو متحول می‌کنن. محتوای شما باید توی این محیط جدید، سخت‌تر از قبل کار کنه.

چیزهایی که بازاریاب‌ها باید در موردشون تجدید نظر کنن

هر چیزی که در مورد معیارهای موفقیت سنتی سئو می‌دونید رو فراموش کنید. بازی از اساس تغییر کرده.

تمرکزتون رو عوض کنید: از رتبه به منشن (اشاره شدن)

اون رتبه ۱ که همیشه آرزوش رو داشتید؟ درسته که هنوز ارزشمنده، اما وقتی سیستم‌های هوش مصنوعی جواب رو مستقیم به کاربر میدن، دیگه مثل قبل برای جذب ترافیک قابل اعتماد نیست.

محتوای شما حالا علاوه بر فاکتورهای رتبه‌بندی سنتی، برای اینکه توسط هوش مصنوعی هم بهش استناد بشه، رقابت می‌کنه.

رتبه‌بندی هنوز مهمه، مخصوصاً برای کوئری‌های تجاری که کاربرها می‌خوان گزینه‌های مختلف رو بررسی کنن. اما برای جستجوهای اطلاعاتی که کاربرها دنبال جواب‌های سریع هستن، ارزش محتوای شما دیگه فراتر از جایگاهش در نتایج ارگانیک رفته.

قرار گرفتن در یک AI Overview حتی از رتبه ۷ هم می‌تونه بیشتر از بودن در رتبه ۳ (بدون حضور در AI Overview) باعث دیده شدن برند شما بشه.

اینجوری بهش فکر کنید: وقتی کسی از ChatGPT یا AI Overviews گوگل در مورد حوزه کاری شما سوالی می‌پرسه، آیا به برند شما اشاره‌ای میشه؟ این میدان نبرد جدید شماست.

معیارهای موفقیت جدید شما

به جای اینکه وسواس‌گونه نرخ کلیک رو چک کنید، باید معیارهایی رو دنبال کنید که تاثیر هوش مصنوعی روی برند شما رو نشون میدن:

  • اشاره به برند در پاسخ‌های هوش مصنوعی در پلتفرم‌های مختلف به شما میگه که آیا به محتوای شما استناد میشه یا نه.
  • رشد ناگهانی حجم جستجوی نام برند اغلب بعد از دیده شدن در قابلیت‌های هوش مصنوعی اتفاق میفته.
  • کمک به کانورژن (Conversion assists) در مواقعی که جستجوی ارگانیک بخشی از سفر کاربر بوده، اما آخرین نقطه تماس نبوده.
  • نظرسنجی از مشتریان و پرسیدن سوال «چطور با ما آشنا شدید؟» تاثیر هوش مصنوعی رو آشکار می‌کنه؛ چیزی که ابزارهای آنالیتیکس نمی‌تونن نشون بدن.

من مشتریانی رو دیدم که با وجود ثابت بودن ترافیک‌شون، اشاره به برندشون در پاسخ‌های هوش مصنوعی تا ۲۰۰ درصد افزایش پیدا کرده. این یک رشد نامرئیه که ابزارهای آنالیتیکس سنتی به کل از دستش میدن.

استراتژی‌های عملی که جواب میدن

در ادامه بهتون میگم چطور رویکرد سئوی خودتون رو با جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی تطبیق بدید. این‌ها استراتژی‌هایی هستن که من با مشتریانم در صنایع مختلف امتحان کردم.

محتواتون رو برای هوش مصنوعی بهینه کنید (AI-Friendly)

مهم‌ترین تغییری که می‌تونید ایجاد کنید اینه که ساختار محتواتون رو طوری بچینید که برای هوش مصنوعی قابل درک باشه.

جواب اصلی رو در یکی دو جمله اول هر محتوایی قرار بدید. مثل اینه که دارید یک خبر می‌نویسید و پاراگراف اول شامل تمام اطلاعات حیاتیه.

اگر کسی بپرسه «مزایای مدیتیشن چیه؟»، شروع مطلب شما باید این باشه: «مدیتیشن از طریق تمرین منظم، استرس رو کاهش میده، تمرکز رو بهبود می‌بخشه و سلامت عاطفی رو تقویت می‌کنه.» بعدش با جزئیات، مثال‌ها و شواهد بیشتر، این موضوع رو باز کنید.

این مثال عالی از NerdWallet رو ببینید:

این رویکرد هم به درد کاربر انسانی می‌خوره که دنبال جواب سریعه و هم به درد سیستم‌های هوش مصنوعی که پاسخ‌های واضح و فوری رو در اولویت قرار میدن. وقتی AI Overview گوگل یا ChatGPT از محتوای شما استفاده می‌کنن، اون جمله اول، صدای برند شما در اون پاسخ میشه.

من دیدم که این استراتژی، نرخ استناد هوش مصنوعی به محتوای مشتریانم رو تا ۴۰ درصد افزایش داده.

استراتژی‌های کلیدی قالب‌بندی که جواب میدن:

  • قالب‌های ساختاریافته: پاراگراف‌های طولانی و فشرده رو به سوالات متداول (FAQ)، لیست‌های شماره‌دار و جدول تبدیل کنید تا هوش مصنوعی بتونه راحت‌تر اون‌ها رو تحلیل کنه.
  • نشانه‌گذاری اسکیما (Schema markup): از واژگان schema.org استفاده کنید تا به مدل‌های زبان بزرگ (LLM) کمک کنید روابط بین اطلاعات سایت شما رو بفهمن.
  • هدینگ‌های واضح: با هدینگ‌های H2 و H3 یک سلسله مراتب محتوایی ایجاد کنید که هوش مصنوعی بتونه اون رو دنبال کنه.

یک بخش سوالات متداول که خوب ساختاردهی شده باشه، فقط به کاربرها کمک نمی‌کنه؛ بلکه برای سیستم‌های هوش مصنوعی که دنبال زوج‌های سوال و جواب واضح هستن، مثل یک معدن طلا می‌مونه.

به جای اینکه جزئیات پیچیده قیمت‌گذاری رو در پاراگراف‌های طولانی دفن کنید، اون‌ها رو در قالب جدول ارائه بدید.

اعتباری بسازید که ارزش استناد داشته باشه

برای تولید محتوایی که سیستم‌های هوش مصنوعی بخوان بهش استناد کنن، باید یک تغییر اساسی ایجاد کنید: به جای جمع‌آوری اطلاعات موجود، به سمت تولید دیدگاه‌های اصیل و منحصر به فرد برید.

مطالعات، داده‌های اختصاصی و مصاحبه‌های انحصاری منتشر کنید که فقط از سازمان شما می‌تونن بیرون بیان.

مدل‌های زبان بزرگ (LLM) منابع اصلی رو به اطلاعات جمع‌آوری شده ترجیح میدن و این باعث میشه احتمال اینکه به تحقیقات شما استناد بشه و اعتبارش به شما داده بشه، به طور قابل توجهی بیشتر بشه.

به جای اینکه حقایق رو به طور مستقیم بیان کنید، اون‌ها رو به عنوان دیدگاه‌های سازمان خودتون قاب‌بندی کنید. جملاتی مثل «طبق تحقیقات ما در [نام شرکت]…» یا «بر اساس تحلیل ما از ۱۰,۰۰۰ نظرسنجی مشتریان…» به سیستم‌های هوش مصنوعی سیگنال میده که این اطلاعات از یک منبع مشخص و معتبر اومده.

این تکنیک کمک می‌کنه وقتی LLMها اطلاعات رو از محتوای شما بیرون می‌کشن، احتمال اینکه نام برند شما رو هم در پاسخ ذکر کنن، بیشتر بشه.

ساختن اعتبار موضوعی (Topical Authority) از طریق خوشه‌های محتوایی جامع، از همیشه مهم‌تر شده. محتوای به هم پیوسته‌ای تولید کنید که حوزه تخصصی شما رو از زوایای مختلف و به طور کامل پوشش بده.

اگر در حوزه باغبانی فعالیت می‌کنید، فقط یک مقاله در مورد کمپوست‌سازی ننویسید. یک منبع جامع ایجاد کنید که اصول اولیه کمپوست، حل مشکلات رایج، نکات فصلی و تکنیک‌های پیشرفته رو پوشش بده و بعد این مطالب رو به صورت استراتژیک به هم لینک بدید.

این رویکرد خوشه‌ای جواب میده، چون LLMها اعتبار رو تا حدی بر اساس عمق و گستردگی پوشش یک موضوع ارزیابی می‌کنن.

سایت‌هایی که دانش جامعی در مورد موضوعات مختلف نشون میدن، احتمال بیشتری داره که به عنوان منابع معتبر و قابل استناد دیده بشن.

من شاهد بودم که برندها با پیاده‌سازی این استراتژی در یک دوره ۶ تا ۱۲ ماهه، از اشاره‌های گاه و بی‌گاه به استنادهای دائمی در هوش مصنوعی رسیدن.

فراتر از جستجوی سنتی برید و منابعتون رو متنوع کنید

همه تخم‌مرغ‌هاتون رو توی سبد گوگل نذارید. سیستم‌های هوش مصنوعی اطلاعات رو از منابع متنوعی می‌گیرن و گسترش توزیع محتوای شما، شانس‌تون رو برای قرار گرفتن در داده‌های آموزشی و پاسخ‌های LLMها افزایش میده.

تحقیقات اخیر Ahrefs که ۷۸.۶ میلیون پاسخ هوش مصنوعی رو در AI Overviews گوگل، ChatGPT و Perplexity تحلیل کرده، نشون میده که کدوم پلتفرم‌ها بیشتر از همه مورد استناد قرار می‌گیرن.

این داده‌ها الگوهای واضحی رو در مورد منابع مورد علاقه هر سیستم هوش مصنوعی نشون میدن.

پلتفرم‌هایی که بر اساس داده‌های استناد هوش مصنوعی، ارزش اولویت‌بندی دارن:

  • یوتیوب: در استنادهای Perplexity غالبه (۱۶.۱٪ سهم منشن) و در AI Overviews هم رتبه بالایی داره (۹.۵٪)، که نشون میده محتوای ویدیویی برای دیده شدن در هوش مصنوعی حیاتیه.
  • ردیت (Reddit): به شدت مورد علاقه AI Overviews گوگل هست (۷.۴٪ سهم منشن) اما در منابع برتر ChatGPT و Perplexity دیده نمیشه.
  • نشریات خبری و تخصصی: ChatGPT تمایل زیادی به منابع خبری مثل رویترز و Apple News داره که این موضوع ارزش پوشش رسانه‌ای رو نشون میده.
  • ویکی‌پدیا: در هر سه پلتفرم، صدرنشین استنادهاست و این تاکید می‌کنه که ثبت برند یا تخصص شما در سایت‌های مرجع معتبر چقدر مهمه.

این تحقیق نشون میده که سیستم‌های هوش مصنوعی مختلف، ترجیحات متفاوتی دارن.

AI Overviews گوگل محتوای تولید شده توسط کاربر در ردیت و Quora رو ترجیح میده، در حالی که ChatGPT منابع خبری و نشریات معتبر رو در اولویت قرار میده.

Perplexity هم بیشترین تمایل رو به محتوای یوتیوب در کنار ویکی‌پدیا نشون میده.

هر پلتفرمی سبک محتوا و مخاطب خاص خودش رو داره، پس پیام‌تون رو متناسب با اونها تنظیم کنید.

یک پست لینکدین در مورد روندهای صنعت شما ممکنه به منبعی برای پاسخ‌های هوش مصنوعی مرتبط با کسب‌وکار تبدیل بشه، در حالی که یک ویدیوی آموزشی در یوتیوب می‌تونه برای سوالات آموزشی مورد استناد قرار بگیره.

نکته کلیدی، حفظ تخصص و پیام‌رسانی یکپارچه در تمام کانال‌هاست.

تست مستقیم محتوای شما در پلتفرم‌های مختلف هوش مصنوعی، بازخورد فوری در مورد نحوه تفسیر و استفاده از اون بهتون میده.

از ChatGPT سوالاتی مرتبط با حوزه تخصصی خودتون بپرسید و ببینید آیا محتوای شما در پاسخ‌ها ظاهر میشه یا نه. از Perplexity در مورد موضوعات صنعتی که پوشش دادید سوال کنید.

این تست مستقیم به شما کمک می‌کنه بفهمید سیستم‌های هوش مصنوعی مختلف چطور اطلاعات شما رو پردازش و ارائه میدن و به شما اجازه میده رویکردتون رو بر اساس نتایج واقعی اصلاح کنید.

اندازه‌گیری موفقیت در دنیای پسا-کلیک

معیارهای سنتی دیگه تمام داستان رو روایت نمی‌کنن و راستش رو بخواهید، اینجاست که بیشتر بازاریاب‌ها با انتقال به سئوی عصر هوش مصنوعی مشکل دارن.

شما به معیارهای واضح و قابل اندازه‌گیری مثل ترافیک ارگانیک و نرخ کلیک عادت کردید. حالا باید تاثیرگذاری‌ای رو ردیابی کنید که اغلب بدون هیچ تعامل مستقیمی با وب‌سایت شما اتفاق میفته.

میزان دیده شدن در پلتفرم‌های هوش مصنوعی رو ردیابی کنید

با نظارت بر فیچر اسنیپت‌ها (featured snippets) و حضور در AI Overview شروع کنید. این جایگاه‌ها اغلب نشون میدن که سیستم‌های هوش مصنوعی دارن از محتوای شما استفاده می‌کنن، حتی اگر کلیک‌هایی که بهش عادت دارید رو ایجاد نکنن.

برای زمانی که محتوای شما در این بخش‌ها نمایش داده میشه، هشدار تنظیم کنید، چون این اتفاق اغلب با افزایش حجم جستجوی نام برند و ترافیک مستقیم همراهه.

بررسی کنید که آیا وقتی کاربرها از ابزارهای هوش مصنوعی در مورد صنعت شما سوال می‌پرسن، برند شما ظاهر میشه یا نه. نام شرکت خودتون رو در ChatGPT، Perplexity و AI Overview گوگل جستجو کنید تا ببینید چطور معرفی میشید.

ممکنه متوجه بشید که برند شما در زمینه‌هایی ذکر میشه که انتظارش رو نداشتید و این به شما دیدگاه‌هایی در مورد نحوه درک اعتبار شما توسط سیستم‌های هوش مصنوعی میده.

رصد شبکه‌های اجتماعی در این فضا اهمیت بیشتری پیدا می‌کنه، چون مردم اغلب در مورد چیزهایی که از خلاصه‌های هوش مصنوعی یاد گرفتن، صحبت می‌کنن.

برای منشن‌هایی که در اونها مردم به مفاهیم یا داده‌هایی اشاره می‌کنن که در اصل از محتوای شما اومده، ردیابی تنظیم کنید؛ حتی اگر مستقیماً به برند شما اشاره نکنن.

این گفتگوها نشون میده که محتوای شما داره روی بحث‌ها تأثیر میذاره، حتی وقتی مدل‌های سنتی اسناد (attribution) این ارتباط رو نادیده می‌گیرن.

مدل‌سازی اسناد (Attribution) برای تاثیرگذاری نامرئی

چالش جستجوهای بدون کلیک اینه که شما رو مجبور می‌کنه در مورد نحوه اندازه‌گیری موفقیت محتوا تجدید نظر کنید.

ممکنه کاربری امروز توصیه شما رو در یک خلاصه هوش مصنوعی بخونه و هفته بعد، چون نام برند شما رو به خاطر سپرده، مستقیماً به سایت شما سر بزنه. مدل سنتی اسناد آخرین کلیک (last-click attribution) این ارتباط رو به طور کامل نادیده می‌گیره و باعث میشه تلاش‌های سئوی شما کم‌ارزش‌تر از چیزی که واقعاً هستن، به نظر برسن.

از مدل‌های اسناد اولین تماس (first-touch attribution) استفاده کنید که اعتبار شروع سفر مشتری رو به سئو میدن، حتی اگر کانال‌های دیگه کانورژن رو تکمیل کرده باشن.

از مشتریان جدیدتون بپرسید که اولین بار چطور با برند شما آشنا شدن. اغلب متوجه میشید که اون‌ها هفته‌ها قبل از خرید، به دیدن محتوای شما در نتایج جستجو یا پاسخ‌های هوش مصنوعی اشاره می‌کنن. این داده‌های کیفی، شکاف‌هایی رو پر می‌کنه که ابزارهای آنالیتیکس نمی‌تونن ثبت کنن.

به دنبال الگوهایی باشید که در اونها ترافیک مستقیم بعد از نمایش محتوای شما در پاسخ‌های هوش مصنوعی افزایش پیدا می‌کنه. برای محتواهایی که به طور مکرر در خلاصه‌های هوش مصنوعی ظاهر میشن، پارامترهای UTM سفارشی ایجاد کنید.

اگرچه نمی‌تونید هر استنادی رو ردیابی کنید، اما می‌تونید روندهای مربوط به تأثیر محتوای کشف‌شده از طریق هوش مصنوعی بر عملکرد کلی بازاریابی رو شناسایی کنید.

مراقب افزایش ثبت‌نام در خبرنامه، درخواست دمو یا جستجوهای نام برند بعد از نمایش در قابلیت‌های هوش مصنوعی باشید.

مدل‌سازی اسناد در گوگل آنالیتیکس ۴ می‌تونه به شما کمک کنه این سفرهای چندلمسی رو بهتر از نسخه‌های قبلی درک کنید. اون رو طوری پیکربندی کنید که کمک به کانورژن (conversion assists) رو نشون بده؛ یعنی مواقعی که جستجوی ارگانیک بخشی از مسیر کاربر بوده، اما آخرین نقطه تماس نبوده.

این کار ارزش واقعی تلاش‌های سئوی شما رو در محیطی که اسناد مستقیم روز به روز سخت‌تر میشه، آشکار می‌کنه.

ابزارها و تکنیک‌ها برای اندازه‌گیری مدرن

ابزاری مثل SparkToro به شما کمک می‌کنه بفهمید مخاطبان شما محتوا رو از کجا پیدا می‌کنن و به چه منابعی اعتماد دارن.

ازش استفاده کنید تا بفهمید آیا برند شما در زمینه‌های مشابه با رهبران صنعت ذکر میشه یا نه. این نشون میده که شما دارید سهمی از ذهن مخاطب رو به دست میارید، حتی بدون کلیک مستقیم.

این هوش رقابتی نشون میده که آیا استراتژی هوش مصنوعی شما در مقایسه با دیگران در حوزه کاری‌تون جواب میده یا نه.

فراتر از ابزارهای سنتی، یک رویکرد نظارتی سیستماتیک با استفاده از چندین پلتفرم هوش مصنوعی ایجاد کنید.

بررسی‌های ماهانه تنظیم کنید تا ببینید آیا فرکانس استناد به شما در حال افزایشه و کدوم موضوعات بیشترین ارجاع رو در هوش مصنوعی ایجاد می‌کنن.

از نحوه ارجاع و خلاصه‌سازی محتوای خودتون نمونه‌هایی رو مستند کنید تا بفهمید چه قالب‌هایی بهتر جواب میدن.

به یاد داشته باشید که تأثیرگذاری در پاسخ‌های هوش مصنوعی اغلب با رشد بلندمدت برند مرتبطه، حتی اگر معیارهای ترافیک فوری ثابت به نظر برسن.

اگرچه تحقیقات جامع در مورد تأثیر استناد هوش مصنوعی هنوز در حال انجامه، اما این الگو شبیه چیزیه که در مورد سایر ویژگی‌های «بدون کلیک» مثل فیچر اسنیپت‌ها دیده‌ایم: دیده شدن برند از طریق استنادهای معتبر می‌تونه آگاهی و توجهی رو ایجاد کنه که در طول زمان به جستجوهای مستقیم و کانورژن منجر میشه.

نکته کلیدی اینه که این تأثیرات نامرئی رو به نتایج نهایی کسب‌وکار متصل کنید.

ایجاد انعطاف‌پذیری بلندمدت در دنیای هوش مصنوعی-محور

برندهایی که در این فضای جدید رشد می‌کنن، فقط با تغییرات فعلی سازگار نمیشن.

اون‌ها اتفاقات بعدی رو پیش‌بینی می‌کنن و سیستم‌هایی می‌سازن که می‌تونن در برابر نوسانات بی‌سابقه‌ای که جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی به همراه داره، مقاومت کنن.

برای نوسانات هوش مصنوعی آماده باشید

آپدیت‌های اصلی الگوریتم سنتی گوگل چند بار در سال اتفاق میفتن و معمولاً از الگوهای قابل پیش‌بینی پیروی می‌کنن.

اما LLMها با هر آپدیت مدل، می‌تونن رفتار خودشون رو تغییر بدن و نوسانات بی‌سابقه‌ای در دیده شدن در نتایج جستجو ایجاد کنن که اکثر متخصصان سئو قبلاً تجربه‌ش نکردن.

محتوای شما ممکنه یک هفته در پاسخ‌های ChatGPT ظاهر بشه و هفته بعد غیب بشه. این یک باگ یا پنالتی نیست. این روش کار LLMهاست.

اون‌ها دائماً بر اساس داده‌های آموزشی جدید و مدل‌های به‌روز شده، در حال یادگیری و تنظیم درک خودشون از اطلاعات معتبر هستن.

به جای اینکه از نوسانات روزانه وحشت کنید، الگوهای کلی‌تر رو در منشن‌های برند، حجم جستجوی نام برند و روندهای کانورژن دنبال کنید.

این معیارها شاخص‌های پایدارتری از تأثیر محتوای شما هستن، در مقایسه با استنادهای فردی هوش مصنوعی که می‌تونن بر اساس آپدیت‌های مدل و تنظیمات الگوریتمی به شدت متغیر باشن.

برند شما باید چیزی باشه که من بهش میگم «retypeable»؛ یعنی اسمی که تو ذهن مردم می‌مونه و وقتی آماده اقدام هستن، اون رو جستجو می‌کنن.

وقتی کاربرها در یک خلاصه هوش مصنوعی با برند شما روبرو میشن، باید فوراً اون رو با ارزش اصلی شما مرتبط بدونن و بعداً وقتی آماده تعامل شدن، به یادش بیارن.

سیستم‌های منعطف بسازید

فرآیندهایی برای بازبینی و به‌روزرسانی مهم‌ترین صفحات خودتون به صورت فصلی تنظیم کنید.

LLMها اطلاعات به‌روز رو بیشتر از موتورهای جستجوی سنتی در اولویت قرار میدن، بنابراین حفظ تازگی محتوا برای دیده شدن مداوم در هوش مصنوعی حیاتی میشه.

از طریق همکاری، مشارکت و ارجاعات متقابل، با سایر منابع معتبر در صنعت خودتون ارتباط برقرار کنید.

هرچه برند شما بیشتر در ارتباط با منابع معتبر شناخته‌شده ظاهر بشه، سیگنال‌های اعتبار شما برای سیستم‌های هوش مصنوعی قوی‌تر میشه.

این روابط، منشن‌های طبیعی رو در قالب‌های محتوایی و پلتفرم‌های مختلف ایجاد می‌کنن که فراتر از چیزیه که شما مستقیماً می‌تونید کنترل کنید.

آینده سئو به تاثیرگذاری ربط داره، نه کلیک

تغییر به سمت جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی نه تنها نحوه پیدا کردن اطلاعات توسط مردم رو تغییر میده، بلکه نحوه ساختن اعتبار و اعتماد توسط برندها رو هم متحول می‌کنه.

شرکت‌هایی که این موضوع رو زودتر درک کنن و استراتژی‌های خودشون رو بر اساس اون تطبیق بدن، گفتمان صنعت خودشون رو در دست خواهند گرفت، در حالی که دیگران در تلاش برای فهمیدن این هستن که چرا تلاش‌های سنتی سئوی اون‌ها دیگه نتایج قبلی رو به همراه نداره.

محتوای شما هنوز کار می‌کنه. داره روی تصمیمات تأثیر میذاره، آگاهی از برند ایجاد می‌کنه و به کانورژن منجر میشه.

شما فقط به روش‌های جدیدی برای اندازه‌گیری و بهینه‌سازی تأثیر اون در محیطی نیاز دارید که در اون، دیده شدن همیشه مساوی با کلیک نیست، اما تأثیرگذاری هنوز مساوی با رشد کسب‌وکاره.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *