جستجوی معنایی چیست و چرا از اهمیت برخوردار است؟

در این مطلب به بررسی مفهوم جستجوی معنایی گوگل می پردازیم و از ابعاد مختلفی به این تکنولوژی نگاه می کنیم.

در این مطلب سعی داریم که به بررسی مفهوم جستجوی معنایی و تاثیر آن در سئو بپردازیم. این مفهوم از سال 2013 در موتورهای جستجو مطرح شده و از آن کمک گرفته می شود.

جستجوی معنایی یا Semantic Search چیست؟

شاید بهتر باشد به جای اینکه جملات ویکیپدیا را در اینجا به صورت کپی بنویسیم، با ذکر مثال این مفهوم را را برای شما باز کنیم. در گذشته نه چندان دور، گوگل نتایج جستجو را صرف بر اساس کلمات کلیدی شما نمایش می داد.

سابقا اگر شما کلمه Portishead را در گوگل جستجو می کردید، نتیجه جستجو ترکیبی از اطلاعات گروه موسیقی با این نام و شهری کوچک در سامرست بود. امروز با استفاده از تکنولوژی های جدید و کمک گرفتن از جستجوی معنایی، اگر این کلمه را جستجو کنید با نتیجه متفاوتی روبرو می شوید. احتمالا نتایج جستجو صرفا درباره گروه موسیقی Portishead خواهد بود. چرا که تاریخچه جستجوی شما با موسیقی بسیار در هم آمیخته و ابدا با شهری به این نام در ارتباط نیست.

این مثال نمونه ای از جستجوی معنایی می باشد. در واقع به شکل بسیار ساده، جستجوی معنایی به معنای استفاده هر چه بیشتر از تاریخچه جستجوی هر فرد در جهت فراهم کردن بهترین و دقیق ترین نتایج جستجو است.

با این حال جستجوی معنایی فراتر از این تعریف است. جستجوی معنایی قادر به جمع آوری همه متغییر های مربوط به کاربر است و از این اطلاعات در تایپ عبارت مورد جستجو استفاده می کند و مرتبط ترین نتایج را به او نمایش می دهد. گوگل از اطلاعات اکانت هر شخص در هنگام جستجو استفاده کرده تا با استفاده از آنها قصد کاربر را در هنگام جستجو شناسایی کند و اطلاعات درست را به او نشان دهد.

به عنوان مثال کاربری عبارت “رستوران پیتزا” را جستجو می کند. هر چیزی از جمله مکان کاربر، زمان جستجو، تاریخچه جستجو و دستگاه کاربر می تواند بر روی جستجو تاثیر گذار باشد. همچنین گوگل از اطلاعات دیگر اکانت ها نیز که در همان زمان به جستجوی این عبارت پرداخته اند استفاده کرده تا بهترین و مرتبط ترین نتایج را متناسب با کاربر به او نشان دهد.

مثال های بیشتر از جستجوی معنایی

کاربری را فرض می کنیم که قصد سفر از آمریکا به انگلستان را دارد. این کاربر قبل از سفر در وبسیات های مختلفی به دنبال گرفتن پاسپورت خروج از کشور (ESTA) است. او بعد از پر کردن فرم مربوطه به صورت آنلاین هم اکنون می خواهد بدان که تکمیل این فرایند چه مدت زمان می برد. با نوشتن دو کلمه چه مدت (How Long) گوگل به صورت هوشمندانه عبارت فرایند ESTA چه مدت زمان می برد را نشان می دهد.

اگر در همین حال کاربر فرضی در حالت ناشناس مرورگر کروم را باز کرده و How Long را تایپ کند، عبارات پیشنهادی متفاوت می شوند و بر مبنای پرطرفدار ترین جستجوها نمایش داده خواهند شد. در این مثال گوگل بر اساس جستجوهای قبلی کاربر و وبسایت هایی که بازدید کرده است تشخیص داده است که سوال احتمالی این کاربر همین مورد بوده است. همانطور که می بینید جستجوی معنایی بسیار بر روند جستجو تاثیر گذار است.

همچنین همین کاربر با جستجوی کلمه Heathrow که شهر مقصد او در انگلستان است با پیشنهاداتی از طرف گوگل درباره خرید بلیط های پرواز به این شهر ممکن است مواجه گردد.

همانطور که میبینیم گوگل تاریخچه جستجوی شما را در جستجوهای آینده خود در نظر دارد و نتایج گرفته شده از آنها را در جستجو های جدید لحاظ می کند.

جستجوی معنایی چگونه کار می کند؟

در سال 2013 گوگل با معرفی الگوریتم مرغ مگس خوار (Hummingbird) نشان داد که در حال تغییر نگرش خود به مفهوم جستجوست و از این پس قصد کاربر را نیز سعی دارد که از جستجو شناسایی و تشخیص دهد. همانطور که در آن سال نیز گفته شد، این الگوریتم یکی از بزرگترین تغییرات بنیادی گوگل از سال 2009 بوده است و نتیجه آن، نتایج دقیق تر به پاسخ سوال ها می باشد. در واقع به جای اینکه به کلمات در جستجو نگاه شود به مفهوم عبارت توجه می گردد.

از یک کلمه معانی مختلفی می توان برداشت کرد و نوع و زمان استفاده از آن نیز بر مفهوم کلمات تاثیر گذار است. حتی با پایان تایپ عبارت مورد جستجو نیز ممکن است ابهاماتی درباره نیت اصلی کاربر از جستجو وجود داشته باشد. بنابر این راه درازی تا ارائه دقیق نتایج جستجو مانده است.

در حال حاضر گوگل در حال کار بر روی داده های جستجوی خود است تا دانش خود را نسبت به این موضوع کاملتر کند. این اطلاعات موسوم به گراف دانش می باشد.

گراف دانش (Knowledge Graph)

گراف دانش یک سیستم جمع آوری و سازمان دهی به اطلاعات است که درباره افراد، مکان ها و سازمان ها می باشد. این اطلاعات از منابع مختلفی از جمله منابع ویکی (منابعی که کاربران اینترنت آن را تهیه می کنند مانند ویکیپدیا) تهیه می شود.

وقتی گراف دانش در سال 2012 معرفی شد، اطلاعات ساده و اولیه را در مورد کلمه مورد جستجو نمایش می داد که مثلا در مورد یک خواننده شامل ملیت او، آلبوم ها و سبک موسیقی او بود. امروزه این گراف بسیار جامعتر شده و شامل اطلاعات پیچیده نیز می شود.

به عنوان مثال بعد از جستجوی عبارت بهترین آلبوم های سال 2015 به نتیجه زیر میرسیم که شامل اسلایدریست که در بالای صفحه قرار دارد و بهترین آلبوم های 2015 را معرفی می کند.

چرا گوگل به تهیه منابع اطلاعات به این بزرگی اهمیت می دهد؟

جواب این سوال در خط مشی این شرکت آمده است.

“ماموریت گوگل سازمان دهی به اطلاعات موجود در جهان و در دسترس قرار دادن آن برای عموم مردم است.”

کاملا قابل درک است که هدف از این فعالیت ها، بهتر کردن اینترنت، موثرتر کردن آن و کاربر پسندانه تر کردن آن است. همین مسئله است که موجب می شود افراد مانند من درباره آن برای شما بنویسند. البته افرادی نیز در جمع شما حضور دارند که منتقد این نظریات هستند و معتقدند که هر چه بیشتر گوگل کاربران خود را درک کند و هرچه سریعتر محتوای مورد نظرشان را به آنها نمایش دهد، کاربران مدت زمان بیشتری را در گوگل سپری می کنند. بنابراین شانس بیشتری برای گوگل وجود دارد که کاربران بر روی تبلیغات نمایش داده شده در صفحه نتایج جستجو کلیک کنند.

شما با استفاده از تهیه محتوا می توانید به گوگل کمک کنید تا با استفاده از فرایند درک محتوا، گوگل بتواند نتایج جستجوی خود را تکمیل کند و بر دانش خود بیفزاید. اما در نظر داشته باشید که هر کاری که در این بین برای افزایش جذابیت محتوای خود می کنید، در نهایت منجر به استفاده هر چه بیشتر کاربران از این موتور جستجو می شود. هر چه گوگل بتواند با استفاده از اطلاعات شما به سوالات کاربران پاسخ دهد، کاربران کمتری وارد سایت شما می شوند.