ریمارکتینگ چیست؟ ۸ نوع ریمارکتینگ که باید در نظر بگیرید
یاد بگیرید چطور با استفاده از نکتههایی برای دستهبندی مخاطبان بر اساس فعالیت وبسایت و تعامل در شبکههای اجتماعی، بیشترین بهره رو از ریمارکتینگ ببرید.
ریمارکتینگ (Remarketing) یا بازاریابی مجدد، دیگه همه جای اینترنت پیدا میشه. حتماً برای شما هم پیش اومده که بعد از یک بار دیدن یه محصول، تبلیغاتش بیوقفه دنبالتون کرده و حسابی کلافهتون کرده.
با این حال، اگه درست ازش استفاده بشه، ریمارکتینگ هنوز هم یه ابزار قدرتمند و کارآمد برای متخصصان تبلیغات کلیکی (Paid Media) تو هر صنعتی به حساب میاد.
اگه تا حالا ریمارکتینگ رو امتحان کردید ولی نتیجهای نگرفتید، تو این مقاله میخوام چند تا ایده جدید برای بخشبندی (Segmentation) و هدفگیری مخاطبانی که شاید تا حالا تست نکرده باشید، باهاتون به اشتراک بذارم.
با توجه به محدودیتهای روزافزون برای ردیابی کاربرها، پلتفرمهای تبلیغاتی هم بیکار ننشستن و مدام گزینههای جدیدی رو برای دسترسی به کاربرها ارائه میدن که دیگه به روشهای سنتی ریمارکتینگ مبتنی بر پیکسل محدود نیستن.
اول از همه، بیاید با یه تعریف ساده شروع کنیم برای دوستانی که شاید خیلی با این تکنیک آشنا نباشن.
ریمارکتینگ (Remarketing) چیست؟
ریمارکتینگ (که گاهی بهش ریتارگتینگ یا Retargeting هم میگن) یه تاکتیک تو تبلیغات پولی (Paid Marketing) هست که به شما اجازه میده تبلیغاتتون رو به افرادی نشون بدید که قبلاً از وبسایت شما بازدید کردن یا با محتوای شما تو شبکههای اجتماعی تعامل داشتن.
ریمارکتینگ مبتنی بر وبسایت، با استفاده از یه کد پیکسل (Pixel) که روی سایت قرار میگیره، افرادی رو که از صفحات خاصی بازدید کردن یا کارهای مشخصی (Events) انجام دادن، هدف قرار میده.
در مقابل، ریمارکتینگ مبتنی بر تعامل (Engagement-based) به شما این امکان رو میده که به کسایی دسترسی پیدا کنید که با محتوای شما در شبکههای اجتماعی تعامل داشتن یا ویدیویی رو تماشا کردن.
در ادامه با ما همراه باشید تا با ۸ نوع ریمارکتینگ که باید برای کمپینهاتون در نظر بگیرید، آشنا بشید.
۱. بازدیدکنندگان صفحه قیمتها
وقتی کاربری از صفحه قیمتهای شما بازدید میکنه، به احتمال زیاد نسبت به کسی که فقط صفحه اصلی رو دیده، تو فرآیند تحقیق برای خرید محصول جلوتره.
این کاربرها ممکنه در حال مقایسه قیمت شما با رقبا باشن و دارن ویژگیهای هر پلن قیمتی رو با دقت بررسی میکنن.
جدا کردن بازدیدکنندههای صفحه قیمتها تو یه دسته مجزا، میتونه یه جامعه مخاطب با قصد خرید بالاتر (Higher Intent) نسبت به هدف قرار دادن همه بازدیدکنندهها به صورت یکجا، براتون بسازه.
این افراد احتمالاً تمایل بیشتری دارن که به یه دعوت به اقدام (Call-to-Action) برای دیدن دموی محصول یا تماس با کارشناس فروش، پاسخ مثبت بدن.
همچنین میتونید یه محتوای ارزشمند (Asset) مثل یه راهنما برای ارزیابی محصولات تو صنعت خودتون آماده کنید. این محتوا میتونه برای کسایی که در حال مقایسه محصولات مختلف هستن، خیلی جذاب باشه.
مثلاً یکی از مشتریان قبلی من که نرمافزار مدیریت هیئتمدیره میفروخت، یه فایل کاربردی (Worksheet) برای ارزیابی این نوع نرمافزارها ارائه میداد و با تبلیغات ریمارکتینگ در شبکههای اجتماعی و شبکههای نمایش (Display)، بازدیدکنندههای قبلی رو تشویق میکرد تا ایمیلشون رو در اختیارشون بذارن.
۲. بازدیدکنندگان صفحات مربوط به صنایع خاص
دستهبندی مخاطبان بر اساس صنعت، مخصوصاً وقتی که بخواید افراد رو در صنایع خیلی خاص (Niche) هدف بگیرید، میتونه پیچیده باشه.
اگه تو سایتتون صفحاتی دارید که به هر صنعت اختصاص داده شده، میتونید برای هر کدوم از این صفحات، یه لیست ریمارکتینگ جداگانه بسازید.
با این کار، شما در واقع دستههایی از آدمها رو درست میکنید که خودشون اعلام کردن به خدمات شما برای یه صنعت خاص علاقهمند هستن.
اینجوری میتونید تبلیغات منحصربهفرد و سفارشیسازی شده برای هر صنعت طراحی کنید و دقیقاً بر اساس نیازهای اون افراد باهاشون صحبت کنید.
مثلاً، فرض کنید یه راهنما دارید که توضیح میده چطور توسعهدهندگان املاک میتونن از نرمافزار شما برای پیگیری مشتریان بالقوه استفاده کنن. شما میتونید این راهنما رو به افرادی که از صفحه مربوط به صنعت املاک بازدید کردن، نشون بدید.
شاید شما برای صنایع مختلف، محصولات یا قیمتهای متفاوتی داشته باشید.
مثلاً، خیلی از شرکتها برای سازمانهای غیرانتفاعی (Nonprofits) خدمات با تخفیف ارائه میدن و میخوان این گروهها رو بهطور جداگانه هدف قرار بدن.
۳. ریمارکتینگ بین کانالی (Cross-Channel)
از فرصتهای بین کانالی نهایت استفاده رو ببرید. چطوری؟ لیستهای ریمارکتینگ برای افرادی بسازید که از کانالها و کمپینهای خاصی وارد سایت شما شدن.
این یه راه عالی برای انتقال گزینههای هدفگیری مخاطب از یه پلتفرم به پلتفرم دیگهست.
علاوه بر این، میتونید از هزینههای پایینتر ریمارکتینگ تو بعضی پلتفرمها در مقایسه با بقیه، به نفع خودتون استفاده کنید.
مثلاً، اگه در حال اجرای تبلیغات لینکدین (LinkedIn Ads) هستید، شاید بخواید افرادی رو هدف قرار بدید که روی تبلیغی از یه کمپین مخصوص مدیران ارشد (C-suite) کلیک کردن.
بعدش با ساختن یه لیست مخاطب بر اساس URL، میتونید همون افرادی که معیارهای هدفگیری پروفایل لینکدین رو داشتن، تو هر کانال دیگهای مثل شبکه نمایش گوگل (Google Display Network) با هزینه خیلی کمتر، دوباره هدف قرار بدید.
تا زمانی که لینکهاتون رو با یه ساختار UTM منسجم تگگذاری کنید، میتونید URL صفحه فرود و تگهای مربوطه رو موقع ساختن لیست ریمارکتینگ، تو قسمت «URL Contains» کپی کنید.
این راهکار به شما اجازه میده که هزینه بازدیدکنندههای لینکدین رو با استفاده از هدفگیری خود این پلتفرم، همون اول پرداخت کنید، اما از هزینههای بالای ریمارکتینگ در خود لینکدین خلاص بشید.
۴. کاربرانی که سبد خرید را رها کردهاند
کاربرانی که سبد خریدشون رو رها میکنن، کلی زحمت کشیدن، محصول مورد نظرشون رو پیدا کردن و به سبد خرید اضافه کردن، اما فرآیند پرداخت رو نهایی نکردن.
ریمارکتینگ برای این افراد میتونه اونها رو تشویق کنه که به سایت برگردن و خریدشون رو تکمیل کنن.
ارائه یه پیشنهاد ویژه یا تخفیف هم میتونه وسوسهشون کنه که برگردن و خرید رو تموم کنن. البته باید حواستون باشه که کاربرها یاد نگیرن که میتونن عمداً این کار رو بکنن تا از شما تخفیف بگیرن.
این همچنین میتونه فرصت خوبی برای یادآوری نقاط قوت و مزیتهای برند شما باشه.
مثلاً اگه شما گارانتی دو ساله ارائه میدید در حالی که اکثر رقبا فقط یک سال گارانتی دارن، حتماً این موضوع رو تو تبلیغاتتون برجسته کنید.
یه دلیل محکم بهشون بدید که برگردن؛ شاید همین تلنگر کوچیک کافی باشه تا اونها رو به مرز خرید برسونه.
۵. خریداران قبلی
اگه کسی قبلاً از سایت شما خرید کرده، میتونید بعداً با ریمارکتینگ، اون رو برای خرید مجدد تشویق کنید.
اینکه چه محصولاتی رو تبلیغ میکنید و چه زمانی برای ریمارکتینگ آینده مناسبه، به نوع محصولی که خریده بستگی داره.
مثلاً، اگه کسی تازه یه کولهپشتی خریده، ممکنه به خرید تجهیزات مرتبط مثل عصای کوهنوردی هم علاقه داشته باشه.
یا اگه کسی یه پرینتر سفارش داده، احتمالاً به این زودیها یه پرینتر دیگه نمیخواد، اما شش ماه بعد ممکنه به کارتریج جوهر یدک احتیاج پیدا کنه.
باید خیلی مراقب باشید که مزاحم کاربرها نشید و با تبلیغات زیاد، حس بدی نسبت به برندتون در اونها ایجاد نکنید، مخصوصاً که اونها یک بار از شما خرید کردن. پس خیلی زود این کار رو شروع نکنید.
همچنین، هر جا که پلتفرمها اجازه میدن، حتماً از محدودیت نمایش تبلیغ (Frequency Cap) استفاده کنید.
۶. کاربرانی که در بالای قیف فروش تبدیل شدهاند
مخصوصاً تو دنیای B2B، تبدیل یه مشتری بالقوه (Prospect) به خریدار، معمولاً یه فرآیند طولانی با نقاط تماس (Touchpoints) متعدده.
ارائه یه فایل قابل دانلود مثل یه راهنما، یا دعوت از افراد برای ثبتنام تو یه وبینار، میتونه یه جامعه مخاطب از آدمهای علاقهمند براتون بسازه که خودشون برای تعامل پیشقدم شدن.
بعد از اون، میتونید لیستهای ریمارکتینگ رو بر اساس افرادی که این محتوای بالای قیف (Higher Funnel Asset) رو دانلود کردن بسازید و یه کمپین جدید با یه دعوت به اقدام پایین قیف (Lower Funnel CTA) مثل درخواست دمو، برای اونها راهاندازی کنید.
این کار رو میتونید از طریق پیکسل وبسایت (برای هدف قرار دادن کسایی که فرم خاصی رو پر کردن) یا از طریق ریتارگتینگ فرمهای لید (Lead Form) در متا یا لینکدین (برای هدف قرار دادن کسایی که فرمهای داخل خود پلتفرم رو پر کردن) انجام بدید.
مراحل خرید پرسونای مخاطب خودتون رو بهدقت بررسی کنید و برای افرادی که تو هر مرحله از این فرآیند با شما تعامل دارن، کمپینهای ریمارکتینگ طراحی کنید.
۷. تماشاکنندگان ویدیو
ریمارکتینگ بر اساس بازدید ویدیو، میتونه قصد و علاقه افرادی رو که حتی هنوز از وبسایت شما بازدید نکردن، شناسایی کنه.
یوتیوب، متا (فیسبوک و اینستاگرام) و لینکدین سه تا از کانالهای محبوبی هستن که به شما اجازه میدن لیست مخاطبان ریمارکتینگ رو بر اساس بازدید ویدیو بسازید.
در یوتیوب، شما میتونید افراد رو بر اساس معیارهای زیر دستهبندی کنید:
- هر ویدیویی رو از کانال شما دیدهاند.
- ویدیوهای خاصی رو تماشا کردهاند.
- هر ویدیویی رو (بهعنوان تبلیغ) از کانال شما دیدهاند.
- ویدیوهای خاصی رو (بهعنوان تبلیغ) تماشا کردهاند.
- با کانال شما تعامل داشتهاند (شامل بازدید از کانال، سابسکرایب کردن و لایک کردن ویدیوها).
در متا، شما میتونید افراد رو بر اساس معیارهای زیر برای هر ویدیو یا مجموعهای از ویدیوها که انتخاب میکنید، دستهبندی کنید:
- حداقل ۳، ۱۰ یا ۱۵ ثانیه از ویدیو رو تماشا کردهاند.
- ۲۵٪، ۵۰٪، ۷۵٪ یا ۹۵٪ از ویدیو رو دیدهاند.
و در نهایت، لینکدین به شما اجازه میده که مخاطبان بازدیدکننده ویدیو رو بر اساس ۲۵٪، ۵۰٪، ۷۵٪ یا ۹۵٪ تکمیل تماشا، دستهبندی کنید.
ساختن لیست مخاطبان از افرادی که بخش زیادی یا تمام ویدیوی شما رو دیدن، میتونه به شما کمک کنه تا افراد با قصد و نیت بالاتر رو جدا کنید؛ کسایی که احتمالاً بیشتر مایل به دانلود یه فایل ارزشمند یا شرکت در یه وبینار هستن.
افرادی هم که زمان کمتری از ویدیو رو دیدن، ممکنه هنوز هم مایل باشن که محتوای بیشتری از شما رو تو کمپینهای ریمارکتینگ آینده ببینن.
۸. کاربران درگیر شده با صفحه (Page Engagers)
لیست مخاطبان بر اساس تعامل با صفحه فیسبوک/اینستاگرام، که در پنل تبلیغات متا موجوده، یه راه دیگه برای شناسایی قصد و علاقه کاربرها، حتی خارج از وبسایت شماست.
اگه کاربری یه پست شما را لایک کنه یا براش کامنت بذاره، در واقع داره سطحی از علاقه رو به چیزی که شما ارائه میدید، نشون میده.
در حال حاضر، شما میتونید افراد رو بر اساس معیارهای زیر هدف قرار بدید:
- کسانی که صفحه شما رو لایک یا فالو میکنن.
- هر کسی که با صفحه شما تعامل داشته.
- هر کسی که از صفحه شما بازدید کرده.
- افرادی که با هر پست یا تبلیغی تعامل داشتن.
- افرادی که روی هر دکمه دعوت به اقدامی (CTA) کلیک کردن.
- افرادی که به صفحه شما پیام فرستادن.
- افرادی که صفحه یا پستی از شما رو ذخیره کردن.
شما همچنین میتونید این معیارها رو ترکیب کنید تا افراد خاصی رو به گروه هدف اضافه یا از اون حذف کنید.
مثلاً، میتونید افرادی رو هدف قرار بدید که از صفحه شما بازدید کردن اما هنوز اون رو لایک یا فالو نکردن.
علاوه بر این، لینکدین به شما اجازه میده افرادی رو که با تبلیغات تکتصویری (Single Image Ads) شما تعامل داشتهاند، ریتارگت کنید.
شما میتونید از بین هر نوع تعاملی (مثل واکنش نشون دادن، کامنت گذاشتن یا کلیک کردن) انتخاب کنید یا اون رو فقط به کلیکهای قابلشارژ (Chargeable Clicks) محدود کنید.
وقتشه کمپینهای ریمارکتینگ خودتون رو متحول کنید!
حالا شما آمادهاید تا چند تا روش جدید ریمارکتینگ رو تو کمپینهاتون تست کنید.
به مخاطبان جدیدی که برای برند و اهداف شما منطقی به نظر میرسن، فکر کنید و با ساختن لیست اونها شروع کنید.
اگه مطمئن نیستید که این لیستها اونقدر بزرگ میشن که ارزش بخشبندی داشته باشن، اونها رو بسازید و ببینید در طول زمان چقدر بزرگ میشن.
حتماً هم لیستهای مبتنی بر تعامل و هم مبتنی بر بازدید از وبسایت رو تو استراتژیتون بگنجونید تا در برابر محدودیتهای ردیابی در آینده، مقاوم باشید.
یادتون باشه که لیستهای مبتنی بر تعامل در شبکههای اجتماعی، مخاطبان دست اول (First-party) محسوب میشن و از لیستهای دست سوم (Third-party) که با پیکسل ساخته میشن، قابل اعتمادترن. پس احتمالاً جامعه بزرگتری از افرادی که میخواید هدف قرار بدید رو شامل میشن.
و در آخر، فراموش نکنید که برای هر گروه از مخاطبان، پیامهای منحصربهفرد و خلاقانهای طراحی کنید. کمپینهاتون رو راهاندازی کنید و تست کردن رو شروع کنید!
پاسخی بگذارید