گاف‌های گوگل ادز که وقت و پول کسب‌وکارهای کوچیک رو هدر می‌ده

از استراتژی ضعیف گرفته تا تجربۀ کاربری بد، این‌ها اشتباهات رایج گوگل ادز هستن که بودجۀ کسب‌وکارهای کوچک و متوسط رو هدر می‌دن. در ادامه یاد می‌گیرید که چطور این مشکلات رو برطرف کنین و هوشمندانه‌تر رشد کنین.

بعد از ماه‌ها تلاش، بالاخره وب‌سایت شما بالا اومده؛ اما چطور می‌خواین کاری کنین که مردم اون رو ببینن؟

گوگل ادز (Google Ads) به نظر یه راه حل عالی میاد، اما خیلی از صاحبان کسب‌وکارهای کوچک خیلی زود متوجه می‌شن که اصلاً از اون دسته ابزارهایی نیست که تنظیمش کنی و به حال خودش رهاش کنی.

این پلتفرم پیچیده‌ست، راه اندازی کمپین‌هاش می‌تونه گیج‌کننده باشه و خیلی راحت می‌شه اشتباهات پرهزینه‌ای توش انجام داد.

ما تو رادزاد که خیلی از کسب‌وکارهای کوچک و متوسط رو تو این مسیر راهنمایی کردیم، بارها و بارها با همین اشتباهات تکراری روبرو شدیم.

اگه می‌خواین گوگل ادز واقعاً براتون کار کنه، این‌ها مواردی هستن که باید ازشون دوری کنین.

۱. نداشتن استراتژی و معیاری برای سنجش اهداف

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهاتی که کسب‌وکارها مرتکب می‌شن اینه که کمپین‌ها رو بدون داشتن اهداف مشخص یا راهی برای اندازه‌گیری اون‌ها راه میندازن.

بدون این دوتا، شما اصلاً نمی‌تونین بفهمین که تبلیغات یا وب‌سایتتون واقعاً دارن درست کار می‌کنن یا نه.

اینطوری می‌تونین از این اشتباه جلوگیری کنین:

اهداف وب‌سایتتون رو مشخص کنین

جدا از پیشنهادی که به مشتری می‌دین، راه اندازی درست وب‌سایت و مشخص کردن معیارهای سنجش اهداف، از عوامل حیاتی موفقیت کمپین شما هستن.

دوست دارین کاربرهایی که از سایت شما بازدید می‌کنن چه کاری انجام بدن؟

می‌خواین یه فرم پر کنن، خریدی انجام بدن یا تو خبرنامۀ ایمیلی شما عضو بشن؟

هدفتون هرچی که هست، باید قابل اندازه‌گیری باشه.

اندازه‌گیری رو در اولویت قرار بدین

اینکه بدونین وب‌سایت شما چقدر موفق عمل می‌کنه تا کاربرها رو به هدف نهایی شما برسونه، یه بخش کلیدی از هر استراتژی محسوب می‌شه.

اندازه‌گیری به شما نشون می‌ده که آیا سایتتون در رسیدن به هدفی که تو ذهن دارین، موثر هست یا نه.

درسته که گوگل ادز می‌تونه ترافیک زیادی رو به سمت سایت شما بیاره، اما این وب‌سایت شماست که این ترافیک رو مدیریت می‌کنه و در نهایت، موفقیت یا شکست کمپین شما رو رقم می‌زنه.

ردیابی نرخ تبدیل (Conversion Tracking) رو راه اندازی کنین

راه اندازی یه تگ برای اندازه‌گیری عملکرد وب‌سایت، خودش می‌تونه کار سختی باشه.

این کار معمولاً به یکی از این دو روش انجام می‌شه:

  • ایجاد یه Conversion در گوگل ادز و استفاده از تگ‌های وب‌سایتی که در اختیارتون قرار می‌ده.
  • یا ایجاد یه Conversion در گوگل آنالیتیکس ۴ (GA4) و اتصال GA4 به گوگل ادز برای وارد کردن اون هدف.

اگه برای محصول یا خدماتتون ارزشی تعیین می‌کنین، حتماً ارزش تبدیل (Conversion Value) رو هم تو اون تگ در نظر بگیرین.

این کار به استراتژی‌های قیمت‌گذاری گوگل کمک می‌کنه تا تشخیص بده کدوم رویدادها ارزشمندترن و همچنین به شما کمک می‌کنه تا بازگشت هزینۀ تبلیغات (ROAS) خودتون رو اندازه بگیرین.

مرکز پشتیبانی گوگل ادز دستورالعمل‌های خوبی برای راه اندازی اکشن‌های تبدیل و تگ‌گذاری وب‌سایت داره.

اگه از شاپیفای (Shopify) استفاده می‌کنین، اپلیکیشن Google and YouTube یه گزینۀ راحت‌تر با حداقل کدنویسی رو در اختیارتون قرار می‌ده.

کمپین‌ها رو با اهدافتون هماهنگ کنین

هر کمپینی که ایجاد می‌کنین باید طوری ساخته بشه که کاربرهایی رو جذب کنه که به احتمال زیاد هدف نهایی شما رو تکمیل می‌کنن. بهترین راه برای این کار اینه که از خودتون بپرسین:

  • مخاطب هدف من کیه؟
    • این افراد چه جور آدم‌هایی هستن و من قراره چه مشکلی رو براشون حل کنم؟
  • مخاطب ایده‌آل من دنبال چی می‌گرده؟
    • آیا مشکلی که وب‌سایت من حل می‌کنه، چیزیه که مردم از قبل می‌دونن باید حلش کنن، یا محصول و خدمات من چیزیه که اصلاً نمی‌دونن بهش نیاز دارن؟
    • باید روی آگاهی‌بخشی از طریق کمپین‌های نمایشی (Display) تمرکز کنم، یا کاربرها فعالانه با کلمات کلیدی در شبکۀ جستجو (Search Network) به دنبال من می‌گردن؟
  • می‌خوام وب‌سایتم با چه کلمات کلیدی پیدا بشه؟
    • آیا برند من به اندازه‌ای شناخته شده هست که پیشنهاد قیمت روی کلمات کلیدی برند (Branded Keywords) رو توجیه کنه (تا جلوی رقبایی که ممکنه همین کار رو بکنن، بگیرم)؟
    • آیا حجم جستجوی کافی برای کلمات کلیدی مورد نظرم وجود داره (با استفاده از Keyword Planner)، یا باید از طریق یوتیوب یا روش‌های هدف‌گیری دیگه تقاضا ایجاد کنم؟
    • اگه بودجۀ محدودی دارم، بهتره با کلمات کلیدی دقیق‌تر (Exact Match) که تو داده‌های سایتم موثر بوده‌ن، شروع کنم؟
  • آیا برای این کلمات کلیدی رتبۀ ارگانیک دارم؟
    • اگه اینطوره، آیا باید روی کلمات دیگه‌ای که در اون‌ها ضعیف‌ترم تمرکز کنم؟
    • البته یادتون باشه، حتی اگه رتبۀ ارگانیک خوبی داشته باشین، تبلیغات رقبا برای همون کلمات کلیدی ممکنه همچنان بالاتر از نتایج شما نمایش داده بشه.

۲. ساختار ضعیف اکانت و کمپین

یه اشتباه رایج دیگه اینه که سعی می‌کنین همه‌چیز رو با هم انجام بدین.

وقتی استراتژی و اهدافتون مشخص شد، وسوسه می‌شین که همۀ محصولات، خدمات و مناطقی که مشتریانتون ممکنه اونجا باشن رو هدف قرار بدین.

اما بدون بودجۀ کافی برای پشتیبانی از این مقیاس، کمپین‌ها خیلی زود از سوددهی خارج می‌شن.

راه حل اینه که محدود شروع کنین و کمپین‌ها رو برای تمرکز بیشتر ساختاربندی کنین.

با بودجه و هدف‌گیری محدود شروع کنین

وقتی تازه شروع به کار می‌کنین، منابع نامحدودی ندارین.

با تمرکز روی کلمات کلیدی کمتر یا یه منطقۀ جغرافیایی کوچیک‌تر، از بودجه‌تون هوشمندانه استفاده کنین. این کار به شما شانس بهتری می‌ده تا قبل از گسترش دادن کمپین، نتایج سودآوری ببینین.

برای جذب سرنخ (Lead Generation)

اگه هدفتون جذب سرنخ برای یه خدمت خاصه، هدف‌گیری جغرافیایی‌تون رو محدود کنین. سعی نکنین کل ایران رو یک‌باره پوشش بدین.

به جای این کار، روی منطقۀ اطراف کسب‌وکارتون یا مناطقی که بیشترین نیاز رو دارن تمرکز کنین و بعد با دیدن نتایج موفق، اون رو گسترش بدین.

این موضوع به‌خصوص زمانی مهمه که روی کلمات کلیدی گرون‌تری پیشنهاد قیمت می‌دین.

برای فروشگاه‌های اینترنتی (Ecommerce)

اگه یه برند فروشگاهی هستین که در سراسر ایران فروش دارین، باید هدف‌گیری‌تون رو محدودتر کنین تا بودجه‌تون بهتر مصرف بشه.

چند راه برای انجام این کار وجود داره:

  • اول روی محصولات اصلی و پرچمدار تمرکز کنین: شروع با محصولات شاخص می‌تونه داده‌های تمیزتر و شانس بیشتری برای سوددهی به شما بده. فقط حواستون باشه که با این استراتژی، بودجه‌تون ممکنه خیلی زود تموم بشه.
  • بازارهای جغرافیایی خاصی رو هدف بگیرین: به جای پوشش دادن کل کشور، با سه شهر یا منطقۀ هدف اصلی خودتون شروع کنین و بعد با دیدن نتایج موفق، اون رو گسترش بدین.
  • از کلمات کلیدی خیلی خاص استفاده کنین: وجه تمایزهای کلیدی که محصول شما رو از رقبا جدا می‌کنه رو در کلمات کلیدی‌تون بیارین. اگه از فید دادۀ محصول (Product Data Feed) در گوگل مرچنت سنتر (Google Merchant Center) استفاده می‌کنین، مطمئن بشین که عنوان محصولاتتون با کلمات کلیدی که می‌خواین با اون‌ها پیدا بشین، هماهنگه و همۀ فیلدهای توصیه‌شده رو پر کنین تا دیده شدن شما به حداکثر برسه.

روی پایه‌های محکم بنا کنین

ساختار و راه اندازی کمپین برای موفقیت در گوگل ادز ضروریه.

این موارد، در کنار یه وب‌سایت کاربرپسند، کاربردی و بهینه‌سازی‌شده، دو ستون اصلی هستن که بقیۀ استراتژی شما رو پشتیبانی می‌کنن.

۳. تمرکز نکردن روی تجربۀ کاربری (User Experience)

یه اشتباه رایج دیگه، جذب کلیک بدون فکر کردن به اتفاقات بعد از اونه.

حتی اگه تبلیغات شما به‌خوبی هدف‌گیری شده باشن، تجربۀ کاربری ضعیف می‌تونه باعث بشه کاربرها قبل از انجام هر کاری، سایت شما رو ترک کنن (Bounce).

اینطوری می‌تونین از این مشکل جلوگیری کنین:

سفر کاربر رو یکپارچه نگه دارین

فقط گرفتن کلیک کافی نیست؛ باید مطمئن بشین که کلمۀ کلیدی، متن تبلیغ (Ad Copy) و صفحۀ فرود (Landing Page) همگی با هم هماهنگ هستن.

اگه کلمۀ کلیدی شما «گجت‌ها» باشه، تبلیغتون در مورد «ابزارک‌ها» حرف بزنه و صفحۀ فرودتون «وسایل زینتی» رو نشون بده، کاربرها گیج می‌شن و سایت رو ترک می‌کنن.

تبلیغات رو با صفحات فرود هماهنگ کنین

گوگل به هماهنگی قوی بین کلمۀ کلیدی، تبلیغ و صفحۀ فرود با امتیاز کیفیت (Quality Score) بالاتر پاداش می‌ده که این موضوع اغلب باعث کاهش هزینۀ به ازای هر کلیک (Cost Per Click) شما می‌شه.

مهم‌تر از اون، این کار سفر کاربر رو بهبود می‌ده.

مثلاً، اگه کسی عبارت «تی‌شرت تک‌شاخ رنگین‌کمانی» رو جستجو کنه، روی تبلیغی کلیک کنه که به همین موضوع اشاره داره و مستقیم به صفحۀ محصول همون تی‌شرت خاص وارد بشه – نه یه صفحۀ دسته‌بندی کلی – احتمال اینکه تو سایت بمونه، باهاش تعامل کنه و تبدیل به مشتری بشه، خیلی بیشتره.

۴. تکیه کردن به گوگل ادز به عنوان تنها راه حل

آخرین اشتباه اینه که فکر کنین گوگل ادز به تنهایی قراره کسب‌وکارتون رو رشد بده.

با اینکه گوگل ادز یه ابزار قدرتمنده، اما در اصل یه پلتفرم برای «جذب تقاضای موجود» (Demand Capture) به حساب میاد.

برای موفقیت بلندمدت، باید اون رو با کانال‌ها و استراتژی‌های بازاریابی دیگه هم پشتیبانی کنین.

فراتر از گوگل ادز فکر کنین

حتی با اینکه گوگل الان کمپین‌های آگاهی از برند (Brand Awareness) و جلب توجه (Consideration) رو هم ارائه می‌ده، تکیۀ صرف به گوگل ادز رشد شما رو محدود می‌کنه.

بازاریابی محتوایی، تبلیغات متا (فیسبوک و اینستاگرام)، یوتیوب و پلتفرم‌های دیگه برای ساختن آگاهی از برند و تزریق تقاضا به قیف فروش شما تقریباً ضروری هستن.

از سئو (SEO) غافل نشین

گوگل ادز در خلاء هم عملکرد خوبی نداره.

خیلی از ویژگی‌های جدیدترش به سئوی قوی و محتوای روی صفحه (On-page Content) وابسته هستن. برای مثال:

  • تبلیغات می‌تونن تصاویر و متن رو مستقیماً از صفحات فرود شما بکشن بیرون.
  • تبلیغات داینامیک جستجو (Dynamic Search Ads) به نحوۀ دسته‌بندی محتوای سایت شما وابسته‌ان.
  • سیستم‌های اتوماسیون از نشانه‌گذاری‌های روی صفحه (On-page Markup) برای آموزش الگوریتم‌ها و تولید محتوای تبلیغاتی (Asset) استفاده می‌کنن.

اجرای گوگل ادز بدون سئوی مناسب ممکنه، اما تبلیغات کلیکی (PPC) و سئو در کنار هم بهترین عملکرد رو دارن، به‌خصوص با توجه به اینکه اتوماسیون روزبه‌روز نقش محوری‌تری در عملکرد کمپین‌ها پیدا می‌کنه.

آگاهی از برند رو در کانال‌های مختلف بسازین

هرچقدر در پلتفرم‌های بیشتری دیده بشین، عملکرد گوگل ادز شما بهتر می‌شه.

آگاهی از برند مداوم در چندین پلتفرم، کار رو برای کمپین‌های گوگل ادز در تبدیل کاربر به مشتری، راحت‌تر (و ارزون‌تر) می‌کنه.

ما این سناریو رو بارها دیدیم: کسب‌وکارهایی که روی بازاریابی چندکاناله (Multi-channel Marketing) سرمایه‌گذاری می‌کنن، به طور مداوم نتایج قوی‌تری از گوگل ادز می‌گیرن.

از اشتباهات دوری کنین، نتایج رو به حداکثر برسونین

استاد شدن تو گوگل ادز به معنی دوری کردن از تک‌تک اشتباهات نیست؛ بلکه به معنی یاد گرفتن از اون‌هاست.

شما می‌تونین با انجام این کارها، به جای هدر دادن پول، به سمت جذب سرنخ‌ها و فروش‌های ارزشمند حرکت کنین:

  • تدوین استراتژی مشخص.
  • تعیین اهداف قابل اندازه‌گیری.
  • ساختاربندی هوشمندانۀ کمپین‌ها.
  • اولویت دادن به تجربۀ کاربری.
  • پشتیبانی از گوگل ادز با سئو و کانال‌های دیگه.

این اشتباهات رایج رو موقع راه اندازی کمپین‌هاتون تو ذهنتون داشته باشین تا خودتون رو برای یه موفقیت بلندمدت با گوگل ادز آماده کنین.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *