CMO و SEO: آیا آمادهاید که از شیفت پلتفرمهای جستجوی چند هوش مصنوعی جلو بزنید؟
مدیران بازاریابی و سئو: پیشی گرفتن از جستجوی چند هوش مصنوعی در بازار جستجوی دائماً در حال تحول با هوش مصنوعی
در دنیایی که جستجو توسط هوش مصنوعی متحول شده، مدیران ارشد بازاریابی (CMO) و متخصصان سئو با سوالات مهمی روبرو هستند. اینکه جستجو به کدام سمت میرود؟ آیا ChatGPT یک تهدید است یا فرصت؟ آیا بهینهسازی برای مدلهای زبان بزرگ (LLM) با بهینهسازی برای موتورهای جستجو یکی است؟
در این مصاحبه دو بخشی، به این سوالات پاسخ میدهیم تا مسیری روشن برای پیمایش در این تغییرات بزرگ فراهم کنیم.
آنچه خواهید آموخت:
- تکامل اکوسیستم: با اینکه هنوز هم دنیا بر اساس اولویت گوگل بنا شده، با رشد پلتفرمهای جستجوی بومی هوش مصنوعی و تاثیر آن بر کسبوکارها آشنا شوید.
- فرصت در برابر تهدید: چرا پلتفرمهای هوش مصنوعی فرصتهای بیسابقهای برای دیده شدن برند ایجاد میکنند و در عین حال، نیاز به تفکر جدید در مورد بازگشت سرمایه (ROI) دارند.
- استراتژی بهینهسازی LLM: چرا سئو بیش از هر زمان دیگری حیاتی است، فارغ از پلتفرم هوش مصنوعی و جستجو، و اینکه ظرافتهای خاص بهینهسازی کجا قرار دارند.
- اولویتهای مدیران بازاریابی: چرا سیگنالهای اقتدار و اعتماد بیش از همیشه در جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی اهمیت دارند.
- همسویی سازمانی: چرا مدیران بازاریابی باید تیمهای بازاریابی، روابط عمومی و فنی را برای استراتژیهای جستجوی یکپارچه با اولویت هوش مصنوعی ادغام کنند.
چشمانداز اکوسیستم جستجو در ۶ ماه آینده
اولین سوال این است که اکوسیستم جستجو در ۶ ماه آینده به کجا خواهد رفت؟ به نظر من، شاهد اتفاقی بسیار جذاب هستیم. چشمانداز جستجو در حال یک تحول بنیادین است که در شش ماه آینده به طور چشمگیری سرعت خواهد گرفت.
گوگل هنوز هم با حدود ۹۰٪ سهم بازار، پیشتاز است، اما پلتفرمهای جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی با رشد انفجاری روبرو هستند که نادیده گرفتن آن غیرممکن است.
اجازه دهید این موضوع را روشن کنم: ChatGPT با رشد ماهانه ۲۱٪ در حال پیشرفت است و در مسیر رسیدن به ۷۰۰ میلیون کاربر فعال هفتگی قرار دارد. پلتفرمهایی مانند Claude و Perplexity نیز آمار مشابهی با رشد ۲۱٪ و ۱۹٪ ثبت کردهاند. اما چیزی که توجه مرا جلب کرده، رشد بیش از ۱۰۰۰٪ ماه به ماه Grok است. (منبع: تحلیل BrightEdge Generative Parser و DataCube، ژوئیه ۲۰۲۵).
البته، این آمار از یک پایگاه بسیار کوچک شروع شده، اما این مسیر، آن را به یک بازیگر پنهان تبدیل کرده که باید مراقبش بود. در همین حال، DeepSeek پس از جهش ژانویه خود، روند نزولی تدریجی را ادامه میدهد که نشاندهنده نوسان در این بازار نوظهور است. در ادامه بیشتر در این باره صحبت خواهم کرد.
در دنیای اولویت گوگل، رفتار کاربر نیز در پلتفرمهای متعدد هوش مصنوعی در حال تکامل است
نکته جالب توجه، تکامل رفتار کاربر است. مردم فقط از گوگل به جستجوی هوش مصنوعی مهاجرت نمیکنند، بلکه شروع به ترکیب پلتفرمها بر اساس نیازهای خاص خود کردهاند. من شاهد آن هستم که کاربران به موارد زیر روی میآورند:
- ChatGPT برای تحقیقات عمیق.
- Perplexity برای حقایق سریع.
- Claude زمانی که به اطلاعات قابل اعتماد نیاز دارند.
- Google زمانی که خواهان اطلاعات جامع و گسترده هستند.
تغییر ذهنیت مدیران بازاریابی در زمینه هوش مصنوعی و سئو
از دیدگاه بازاریابی، این یک تغییر بزرگ در تفکر ایجاد میکند. سئو دیگر فقط مربوط به گوگل نیست – هرچند همچنان بیشترین تمرکز باید روی آن باشد.
بازاریابان باید به بهینهسازی برای موتورهای هوش مصنوعی متعدد، هر کدام با خطوط لوله ورود دادههای متمایز خود، فکر کنند. برای ChatGPT و Claude، شما به محتوای واضح، ساختاریافته و دارای ارجاع نیاز دارید که مدلهای هوش مصنوعی بتوانند با خیال راحت از آن استفاده مجدد کنند. برای Perplexity، بهروز بودن، اعتبار و مختصر بودن بیش از تراکم کلمات کلیدی سنتی اهمیت دارد.
دیگر فقط بهینهسازی برای کلیکها نیست؛ بلکه بهینهسازی برای نفوذ و ارجاعات و اطمینان از ظاهر شدن در زمینه مناسب در لحظه مناسب در تمام این تجربههای متمایز هوش مصنوعی است.
انقلاب عوامل کاربری هوش مصنوعی به جای رباتهای جستجو
ChatGPT و عامل کاربری (User Agent) آن، ChatGPT-User، در خط مقدم این تغییر قرار دارند.
در ماه جولای، تجزیه و تحلیل BrightEdge نشان داد که درخواستهای صفحهی بلادرنگ عامل کاربری ChatGPT، فعالیت خود را تقریباً دو برابر کرده است. به عبارت دیگر، این نشان میدهد که کاربرانی که برای پاسخ به سؤالات خود به جستجوهای وب بلادرنگ متکی هستند، در طول فقط یک ماه تقریباً دو برابر شدهاند.
برای مثال، فرض کنید میخواهید «Apple Watch در مقابل Fitbit» را بر اساس بررسیهای اخیر مقایسه کنید. در این حالت، عامل کاربری ChatGPT به عنوان دستیار مرور شما عمل میکند و به نیابت از شما در حال فعالیت است، که این اساساً با موتورهای جستجو و خزندههای سنتی متفاوت است.
به طور خلاصه، من معتقدم که شش ماه آینده، آنچه من «دنیای جستجوی چند هوش مصنوعی» مینامم را تثبیت خواهد کرد. کاربران به طور فزایندهای با جابجایی روان بین پلتفرمها بر اساس نیاز لحظهای خود راحتتر خواهند شد. فرصت عظیمی برای کسانی که زودتر اقدام کنند و بهینهسازی چند پلتفرمی را یاد بگیرند، وجود دارد.
آیا ظهور پلتفرمهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT یک فرصت است یا تهدیدی که مدیران بازاریابی باید از آن آگاه باشند؟
همه چیز فرصت است.
هر پلتفرم هوش مصنوعی در حال ایجاد هویت متمایز خود است. گوگل در حال سرمایهگذاری روی خلاصههای هوش مصنوعی (AI Overviews) و حالت هوش مصنوعی (AI Mode) است. ChatGPT در حال گذار جذابی از پرسش و پاسخ مکالمهای به ادغام کامل جستجوی وب است.
Perplexity خود را به عنوان «موتور پاسخ» پیشرو با رویکرد اولویتدهی به ارجاعات و تمرکز بر موبایل تثبیت کرده است و قصد دارد ادغام عمیقتری با ارائهدهندگان اخبار و دادههای بلادرنگ داشته باشد.
Claude از مکالمه فراتر رفته و به سمت جستجوی متنی با قابلیتهای عالی بررسی حقایق گسترش یافته است، در حالی که Bing Copilot مایکروسافت خود را به عنوان ترکیبی از جستجو و بهرهوری معرفی میکند که تولید سند را با جستجوی وب به طور یکپارچه ترکیب میکند.
ظهور پلتفرمهای هوش مصنوعی هم یک فرصت متحولکننده و هم یک چالش استراتژیک است که مدیران بازاریابی باید با ظرافت و دوراندیشی استراتژیک آن را مدیریت کنند.
مدیران بازاریابی و تغییر از رتبهبندی به ارجاع و استناد
و این ما را به یک تغییر ذهنی بزرگ میرساند: ما از «رتبهبندی» به «ارجاع» حرکت میکنیم. خلاصههای هوش مصنوعی فقط ۱۰ لینک برتر را نمایش نمیدهند؛ بلکه سایتها را در خود پاسخ، ارجاع و استناد میکنند.
ارجاع گرفتن در خلاصههای هوش مصنوعی میتواند تاثیرگذارتر از رتبهبندی بالا در لینکهای آبی سنتی باشد. بنابراین، مدیران بازاریابی باید نه تنها به رتبهبندی خود، بلکه به اینکه چگونه و کجا محتوایشان توسط هوش مصنوعی ارجاع و استناد میشود، توجه کنند.
الزامات زیرساخت فنی و اتکا به تیمهای سئو توسط مدیران بازاریابی
از نظر فنی، دادههای ساختاریافته و معماری اطلاعات شفاف دیگر یک مزیت محسوب نمیشوند؛ بلکه پایهای و اساسی هستند. هوش مصنوعی برای نمایش اطلاعات دقیق به این ساختارها متکی است، بنابراین نشانهگذاری schema.org، سئو فنی پاک و فرمتهای محتوای قابل خواندن برای ماشین ضروری هستند.
برندها، مدیران بازاریابی، و حقالامتیاز اقتدار و اعتماد
این چیزی است که حیاتی میشود: اقتدار و اعتماد برند بیش از همیشه اهمیت دارد. هوش مصنوعی تمایل دارد از سایتهایی که آنها را معتبر، قابل اعتماد و به طور مکرر استناد شده میدانند، استفاده کند. این امر بر ساخت برند بلندمدت، رهبری فکری و مدیریت شهرت در تمام کانالهای دیجیتال تأکید میکند.
شما باید بر آن سیگنالهای E-E-A-T (تجربه، تخصص، اقتدار، قابلیت اعتماد) هم برای انسانها و هم برای الگوریتمهای هوش مصنوعی تمرکز کنید.
مزیت رقابتی سئو و هوش مصنوعی برای مدیران بازاریابی
مدیران بازاریابی که به طور فعال در حال انطباق با این تغییرات هستند – بازنگری در اندازهگیری، سئو فنی، اعتماد به برند، و ادغام بین تیمی – کسانی هستند که سازمانهای خود را برای دیده شدن و نفوذ مداوم آماده میکنند.
حرکت به سمت جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی سریع است، اما بازاریابان سازمانی باهوش این را به عنوان فرصتی برای تعمیق تعامل با برند و تبدیل شدن به یک منبع مورد اعتماد برای کاربران انسانی و موتورهای هوش مصنوعی میبینند.
این چالشبرانگیز است، اما پتانسیل سود برای برندهایی که این کار را درست انجام میدهند، عظیم است.
این یک راه کاملاً جدید برای تفکر در مورد بازگشت سرمایه است.
آیا بهینهسازی برای LLM ها مانند موتورهای جستجو است، همانطور که گوگل پیشنهاد میکند؟
پس از Google Search Central Live در تایلند، و توصیه گری که گفت سئوکاران نیازی به بهینهسازی برای GEO ندارند، من فکر میکنم گری کاملاً درست میگوید، و با کنار گذاشتن بحثهای مربوط به مخففها، سئو بنیادی همچنان یکسان باقی میماند، به خصوص در جستجوی گوگل.
سئو هرگز مهمتر نبوده است، و هوش مصنوعی نیاز به متخصصان در این زمینه را تسریع میکند. وبسایت شما همچنان باید سریع، مناسب موبایل و از نظر فنی سالم باشد. موتورهای جستجو و سیستمهای هوش مصنوعی به طور یکسان نیاز دارند که محتوای شما را به طور کارآمد خزیده و فهرست کنند. بهینهسازیهای فنی مانند ساختارهای URL مناسب، نقشههای سایت XML، کد تمیز و زمان بارگذاری سریع همچنان سودآور هستند.
اصول سئو و بهینهسازی LLM برای مدیران بازاریابی
حالا، وقتی در مورد بهینهسازی برای همه LLMها صحبت میکنیم، شباهتی وجود دارد که موفقیت همچنان در سئو اصلی – عمدتاً سئو فنی – و اصول محتوا نهفته است.
پیوند داخلی قوی به خزندههای هوش مصنوعی کمک میکند تا درک کنند صفحات شما چگونه به هم متصل هستند. اطمینان حاصل کنید که تمام صفحات به راحتی قابل خزیدن هستند. به سؤالات مرتبط در سراسر محتوای خود با استفاده از عناوین واضح، نشانهگذاری شماتیک و بخشهای پرسش و پاسخ پاسخ دهید، و بفهمید که مردم سعی در انجام چه کاری دارند تا پاسخ را به آنها بدهید و منبع ارجاع داده شده در نتایج هوش مصنوعی باشید.
تمایز پلتفرم خاص LLM
با این حال، با کشف و تفسیر شدن برندها در پلتفرمهای متعدد هوش مصنوعی، درک اینکه هر کدام رابط کاربری، منطق و راهی برای شکل دادن به برداشت برند خود را دارند نیز حیاتی است.
هر پلتفرم نقاط قوت متمایزی را توسعه داده است: جستجوی ChatGPT زمینه روایی جامعی را فراهم میکند. Perplexity با ادغام بصری و محتوای مرتبط برجسته است. Google AI Overview در اطلاعات ساختاریافته و سلسله مراتبی عالی است.
یک مثال ظریف اینجا آورده شده است. هنگامی که کاربران سؤالات مقایسهای مانند «بهترین کدام است؟» میپرسند، رویکردهای ChatGPT و گوگل مشابه است. اما هنگامی که کاربران سؤالات عملی مانند «چگونه؟» میپرسند، به طور چشمگیری از هم جدا میشوند. ChatGPT مانند یک مربی قابل اعتماد برای تصمیمگیری عمل میکند، در حالی که Google AI دستیار تحقیق باقی میماند.
تفاوتهای سیگنال اعتماد
پلتفرمهای مختلف همچنین الگوهای سیگنال اعتماد متمایزی را نشان میدهند. خلاصههای هوش مصنوعی گوگل تمایل دارد به سایتهای بررسی و منابع جامعه مانند Reddit استناد کند و میپرسد «جامعه چه فکر میکند؟».
ChatGPT به نظر میرسد که بیشتر از منابع خردهفروشی استفاده میکند و میپرسد «از کجا میتوان آن را خرید؟». این نشان میدهد که این پلتفرمها در حال توسعه رویکردهای متفاوتی برای تأیید اعتماد و اقتدار هستند.
چارچوب بهینهسازی هوش مصنوعی سه فازی برای مدیران بازاریابی و تیمهای بازاریابی
در اینجا یک چارچوب برای سازمانها وجود دارد که میتوانند دنبال کنند.
- ابتدا، حضور هوش مصنوعی و برند خود را در موتورهای هوش مصنوعی متعدد ردیابی کنید. میزان دیده شدن خود را در طول زمان از طریق استنادها و ذکرها در خلاصههای هوش مصنوعی، ChatGPT و فراتر از آن، نظارت کنید.
- سپس، بر درک تفاوتهای ذکر برند در طول درخواستهای کلیدی تمرکز کنید. به سرعت شناسایی کنید که کدام درخواستها از ChatGPT، خلاصههای هوش مصنوعی و سایر موتورهای جستجوی هوش مصنوعی باعث ذکر برند میشوند تا بتوانید محتوای خود را به طور مؤثر بهینه کنید.
- در نهایت، به طور عمیقتر به درخواستهای خاص بپردازید** تا بفهمید چرا سیستمهای هوش مصنوعی برندها را توصیه میکنند. استفاده از تحلیل احساسات، بینشهای دقیقی را در مورد اینکه کدام ویژگیهای برند هر موتور هوش مصنوعی ترجیح میدهد، ارائه میدهد.
مدیران بازاریابی: هوش مصنوعی، جستجو، و تفکر ادغام بین تیمی
یک چیزی که من شاهدش هستم که خوب کار میکند، ادغام تنگاتنگتر بین تیمهای بازاریابی و ارتباطات است. استراتژیهای پولی (Paid) و ارگانیک (Organic) بیش از هر زمان دیگری باید همسو شوند، زیرا تبلیغات و خلاصههای هوش مصنوعی ارگانیک اغلب با هم ارائه میشوند – پیامرسانی، برندسازی و هدف شما باید کاملاً سازگار باشند.
علاوه بر این، تیمهای روابط عمومی و محتوای شما نیاز به هماهنگی بهتری دارند، زیرا ذکرها در رسانهها، بررسیها و سایتهای معتبر مستقیماً بر اینکه چه کسی در خلاصههای هوش مصنوعی ذکر میشود، تأثیر میگذارند.
نتیجهگیری: پذیرش تحول جستجوی چند هوش مصنوعی
مدیران بازاریابی که به طور فعال در حال انطباق با تغییرات هستند، سازمانهای خود را برای مزیت رقابتی پایدار در این چشمانداز در حال تحول آماده میکنند.
تصویر بزرگ، برای اینکه همه چیز در چشمانداز قرار گیرد.
۳ سوال بزرگ مدیران بازاریابی در مورد هوش مصنوعی و جستجو
1. هوش مصنوعی گوگل را از بین میبرد: خیر، بلکه آن را تقویت کرده است.
2. سئو مرده است: خیر، در واقع مهمتر از همیشه است](https://www.searchenginejournal.com/the-new-role-of-seo-in-the-age-of-ai/550199/). هوش مصنوعی در حال بازسازی جستجو است، که به این معنی است که ما باید بفهمیم این تحول شامل چه چیزهایی است. بهینهسازی موتورهای مولد (GEO) بر پایههای سئو اصلی بنا شده و نیاز به رویکردهای فنی یکپارچهتر و با کیفیت بالاتر دارد.
3. همه چیز تغییر میکند؟ هرچه چیزها بیشتر تغییر میکنند، بیشتر همانطور باقی میمانند.
در بخش ۲ این مجموعه، موضوعاتی مانند آینده جستجوی سنتی SERP و چگونگی تغییر جستجوی عاملی (Agentic SEO) در قیف جستجو پوشش داده خواهد شد. بیاموزید که چگونه این تغییرات بر نقش سئو و تمام تیمهایی که زیرمجموعه شرح وظایف مدیر بازاریابی هستند، تأثیر میگذارد.
پاسخی بگذارید