راهنمای جامع تبلیغات مایکروسافت: رازهای موفقیت رو کشف کن!
تبلیغات مایکروسافت (Microsoft Ads) گزینههای تارگتینگ منحصر به فرد، هزینههای کمتر و رقبای کمتری رو به شما پیشنهاد میده. تو این مقاله یاد میگیریم که چطور از پتانسیل اون برای کسبوکارهای B2B، فروشگاههای اینترنتی و موارد دیگه استفاده کنیم.
تبلیغات مایکروسافت هنوزم مثل یه جواهر کشفنشده تو دنیای تبلیغات دیجیتاله.
با اینکه گوگل ادز کل بازار جستجوی دنیا رو در دست گرفته، پلتفرم تبلیغاتی مایکروسافت بیسروصدا تونسته جایگاه مهمی برای خودش دست و پا کنه. مثلاً تو جستجوی دسکتاپ، بیشتر از ۳۰ درصد بازار آمریکا رو در اختیار داره.
این گستردگی نباید باعث تعجب شما بشه، چون تبلیغات مایکروسافت فراتر از موتور جستجوی بینگ (Bing) عمل میکنه و شبکهای از جمله یاهو (Yahoo)، AOL و تعداد زیادی سایت همکار رو پوشش میده.
برای تبلیغکنندههایی که فقط روی گوگل تمرکز کردن، این یعنی از دست دادن یه فرصت بزرگ برای رسیدن به میلیونها کاربر؛ کاربرانی که خیلیهاشون درآمد خانوار بالاتر از متوسط دارن و به طور جدی تو تحقیقات B2B فعال هستن.
با افزایش هزینههای تبلیغات دیجیتال در پلتفرم گوگل، تبلیغکنندههای باهوش به طور فزایندهای به تبلیغات مایکروسافت به عنوان یه بخش حیاتی از استراتژی PPC یا تبلیغات کلیکی خودشون نگاه میکنن.
چه دنبال این باشی که دسترسیتون رو بیشتر کنی، چه بخوای هزینه به ازای جذب مشتری (Acquisition) رو کاهش بدی یا از قابلیتهای تارگتینگ منحصر به فرد مایکروسافت استفاده کنی، درک این پلتفرم برای هر دیجیتال مارکتر جدیای ضروریه.
تبلیغات مایکروسافت (Microsoft Advertising) چیست؟
تبلیغات مایکروسافت (که قبلاً با نام بینگ ادز یا Bing Ads شناخته میشد) یکی از پلتفرمهای PPC جدیدتر در بین موتورهای جستجو به حساب میاد.
در حالی که گوگل، پلتفرم گوگل ادز (که در ابتدا AdWords نام داشت) رو در سال ۲۰۰۰ راهاندازی کرد، مایکروسافت چند سالی بیشتر زمان صرف کرد تا راهکار خودش رو توسعه بده.
در ابتدا، یاهو تبلیغات رو در MSN نمایش میداد، اما تا سال ۲۰۰۶، مایکروسافت شروع به سرمایهگذاری سنگینتری روی تکنولوژی تبلیغاتی خودش کرد.
در سال ۲۰۱۰، مایکروسافت جستجوی یاهو رو در اختیار گرفت و تبلیغات رو در هر دو پلتفرم یاهو و بینگ به فروش رسوند.
این پلتفرم در سال ۲۰۱۹ به «تبلیغات مایکروسافت» تغییر نام داد، اسمی که به نظر میرسه قراره باقی بمونه.
نکته خاص در مورد تبلیغات مایکروسافت در مقایسه با گوگل اینه که مایکروسافت چندین پلتفرم که قبلاً مستقل بودن رو برای تبلیغات یکپارچه کرده، در حالی که گوگل عمدتاً به موتور جستجو و یوتیوب خودش تکیه داره.
شبکه همکاران تبلیغات مایکروسافت (Microsoft Advertising Partner Network) شامل این موارد میشه:
- محصولات مایکروسافت: بینگ، MSN، مرورگر Edge و اوتلوک (Outlook).
- همکاریها (Partnerships): یاهو، داکداکگو (DuckDuckGo) و اکوزیا (Ecosia) (یک موتور جستجو که روی پروژههای پایدار تمرکز داره و از نتایج جستجوی مایکروسافت استفاده میکنه).
شاید در نگاه اول کمی پیچیده به نظر برسه، اما مهمه که تبلیغات مایکروسافت و مسیر تاریخی اون برای رشد چنین شبکهای رو درک کنیم.
سلطه گوگل به عنوان یه موتور جستجو غیرقابل انکاره. سهم بازار جستجوی اون بسته به کشور یا بازار، بین ۸۰ تا ۹۰ درصد یا حتی بیشتره. این روند در موبایل هم ادامه داره.
برای رقابت و جذب خریداران رسانه، ساختن و رشد دادن یک شبکه در طول زمان ضروریه.
تمرکز صرف روی بینگ برای مایکروسافت جواب نمیداد، به خصوص که جایگزین کردن محصولاتی مثل یوتیوب کار سختیه.
مایکروسافت به جای اینکه مستقیماً از گوگل کپیبرداری کنه، تصمیم گرفت پلتفرم PPC خودش رو با این روشها توسعه بده:
- ایجاد همکاریهای تجاری (Partnerships).
- اضافه کردن جایگاههای تبلیغاتی جدید.
- ایجاد همکاریهای جستجو و تعاملات در طول زمان.
مقایسه تبلیغات مایکروسافت با گوگل ادز
یه سوالی که همیشه پرسیده میشه اینه که تبلیغات مایکروسافت چه فرقی با گوگل ادز داره؟
با اینکه هر دو پلتفرم مفاهیم و ساختارهای مشترک زیادی دارن، اما تو جزئیات تفاوتهای کلیدی بینشون وجود داره.
تبلیغات مایکروسافت | تبلیغات گوگل | |
بازار/حجم | – ۳-۱۰٪ سهم بازار، تا ۳۰٪ در دسکتاپ و بازارهای خاص. – موتور جستجوی شماره ۲ | – بیش از ۹۰٪ سهم بازار جستجو. میلیاردها جستجوی روزانه. – موتور جستجوی شماره ۱ |
هزینه | – معمولاً CPC (هزینه به ازای کلیک) کمی پایینتر. – به دلیل حجم کمتر و رقابت پایینتر، شانس خوبی برای خرید ترافیک ارزانتر در یک دوره طولانیتر. | – افزایش CPC (هزینه به ازای کلیک) در سالهای اخیر، اما حجم بالای آن این مورد را جبران میکند. – اگرچه هزینه بالا است، اما حجم بالای آن این کانال را به یک کانال بازاریابی حیاتی تبدیل میکند. |
رقابت | – رقابت کلی پایینتر، رقابت بالاتر در صنایع مالی یا B2B (کسبوکار به کسبوکار). | – رقابت بالا در تقریباً هر صنعتی. |
هدفگیری | – گزینههای هدفگیری متعدد. – امتیاز: هدفگیری بر اساس پروفایل لینکدین امکان هدفگیری بر اساس شرکت، شغل و صنعت را فراهم میکند. | – گزینههای هدفگیری فراوان با مخاطبان گوگل. – دادههای شخص اول و وارد شده. |
انواع کمپین و تبلیغات | – جستجو – خرید – تبلیغات نصب اپلیکیشن – ویدئو و CTV (تلویزیون متصل) – شبکه مخاطبان مایکروسافت (MSAN) | – جستجو – خرید – تبلیغات اپلیکیشن (فروشگاهی) – تبلیغات یوتیوب – شبکه نمایش گوگل (GDN) |
مخاطب | – کمی مسنتر، B2B (کسبوکار به کسبوکار) و متمرکز بر صنعت. | – مخاطبان گسترده، تقریباً همه را میتوان هدف قرار داد. |
تبلیغات مایکروسافت معمولاً هزینههای به ازای هر کلیک (CPC) کمتر و رقابت کمتری نسبت به گوگل ادز ارائه میده، که اون رو به گزینهای بهصرفهتر برای تبلیغکنندهها تبدیل میکنه.
این پلتفرم در تبلیغات B2B عملکرد فوقالعادهای داره، به خصوص با قابلیت تارگتینگ لینکدین که امکان هدفگیری دقیق بر اساس شرکت، عنوان شغلی و صنعت رو فراهم میکنه.
در حالی که مخاطبانش معمولاً مسنتر و بیشتر متمرکز بر کسبوکار هستن، تبلیغات مایکروسافت انواع کمپینهای کمتری نسبت به شبکه گستردهتر گوگل، که شامل یوتیوب و تبلیغات نمایشی (Display) میشه، ارائه میده.
اگرچه دسترسی کلی مایکروسافت کوچکتره، اما اغلب ارزش بهتری رو ارائه میده، به خصوص در بازارهایی که افزایش هزینهها و رقابت در گوگل، اجرای کمپینهای سودآور رو چالشبرانگیزتر کرده.
به همین دلیله که تبلیغات مایکروسافت یک مکمل ضروری برای گوگل ادز به حساب میاد، به ویژه برای تبلیغکنندههایی که در بخشهای B2B و مالی فعالیت میکنن.
کمپینهای جستجو (Search Campaigns)
کمپینهای جستجو، پایه و اساس تبلیغات مایکروسافت هستن.
این کمپینها تبلیغکنندهها رو در لحظه حساسی که کاربران فعالانه به دنبال محصولات یا خدمات مرتبط هستن، به هم وصل میکنن.
با اینکه مفهوم اصلی شبیه به گوگل ادز هست، موفقیت در این پلتفرم نیاز به درک ویژگیها و الزامات منحصر به فرد مایکروسافت داره.
ساختار و راهاندازی کمپین
یک کمپین با ساختار خوب، با سازماندهی هوشمندانه شروع میشه.
- به جای اینکه همه چیز رو تو یه کمپین جمع کنین، کمپینها رو بر اساس خطوط تولید یا اهداف کسبوکار تقسیمبندی کنین.
- از اد گروپهای (Ad Groups) متمرکز با ۱۰ تا ۲۰ کلمه کلیدی نزدیک به هم استفاده کنین تا بتونین متنهای تبلیغاتی مرتبطتری بنویسین و امتیاز کیفیت (Quality Score) رو بهبود بدین.
- قراردادهای نامگذاری واضح برای حفظ شفافیت با رشد اکانت شما ضروریه.
- همچنین، میتونین از تبلیغات جستجوی داینامیک (Dynamic Search Ads) برای هدفگیری خودکار صفحات یا دستهبندیهای خاص استفاده کنین که راهی کارآمد برای کشف فرصتهای کلمات کلیدی جدیده.
فرمتهای تبلیغاتی و افزونهها (Ad Formats and Extensions)
تبلیغات جستجوی واکنشگرا (Responsive Search Ads یا RSAs) در حال حاضر فرمت استاندارد در تبلیغات مایکروسافت هستن.
با حداکثر ۱۵ عنوان (Headline) و ۴ توضیح (Description)، این تبلیغات به هوش مصنوعی مایکروسافت انعطافپذیری لازم رو میدن تا ترکیبهای مختلف رو آزمایش و عملکرد رو بهینه کنه.
با اینکه تبلیغات متنی گسترشیافته (Expanded Text Ads) در حال حذف شدن هستن، مایکروسافت این موضوع رو با طیف وسیعی از افزونههای تبلیغاتی (Ad Extensions) جبران میکنه.
علاوه بر افزونههای استاندارد مثل سایتلینک (Sitelinks)، تماس (Call) و موقعیت مکانی (Location)، گزینههای منحصر به فردی مثل افزونههای اکشن (Action Extensions) رو ارائه میده که میتونه به تبلیغات شما یه مزیت رقابتی بده.
یکی دیگه از فرمتهای برجسته، تبلیغات چندرسانهای (Multimedia Ads) هست که به برندها کمک میکنه با تبلیغات بصری خیرهکننده در نتایج جستجو متمایز بشن.
برخلاف تبلیغات متنی سنتی، این تبلیغات تصاویر جذاب، لوگوی برند و متن تبلیغاتی بهینهسازی شده رو با هم ترکیب میکنن تا جایگاههای تأثیرگذاری در موقعیتهای ممتاز – هم در بخش اصلی و هم در نوار کناری نتایج جستجو – ایجاد کنن.
یک مزیت کلیدی تبلیغات چندرسانهای اینه که میتونن موقعیتهای تبلیغات متنی موجود رو حفظ کنن و همزمان نقاط تماس بصری جذابی رو برای تعامل با مشتریان بالقوه اضافه کنن.
این تبلیغات به طور خودکار فرمت خودشون رو با هدف جستجوی کاربر تطبیق میدن و به طور یکپارچه عناوین، توضیحات، تصاویر و لوگوها رو در طرحبندیهایی که برای افزایش تعامل و تبدیل بهینه شدن، ترکیب میکنن.
استراتژی و مدیریت کلمات کلیدی
موفقیت در کمپینهای جستجوی مایکروسافت به انتخاب و مدیریت هوشمندانه کلمات کلیدی بستگی داره.
- به جای تکیه صرف به کلمات کلیدی با تطابق گسترده (Broad Match)، از یک رویکرد متعادل استفاده کنین.
- با کلمات کلیدی با تطابق دقیق (Exact Match) برای عباراتی که عملکردشون اثبات شده شروع کنین و از تطابق عبارتی (Phrase Match) برای گسترش کنترلشده استفاده کنین.
- تطابق گسترده میتونه مؤثر باشه اما نیاز به مدیریت دقیق کلمات کلیدی منفی (Negative Keywords) داره.
- به طور منظم عبارات جستجو شده توسط کاربران (Search Terms) رو تحلیل کنین تا فرصتها رو پیدا کنین و عبارات نامرتبط رو حذف کنین.
قیمتگذاری و بهینهسازی (Bidding and Optimization)
تبلیغات مایکروسافت استراتژیهای قیمتگذاری مختلفی رو برای اهداف متفاوت ارائه میده.
- قیمتگذاری دستی به ازای هر کلیک (Manual CPC) کنترل کامل رو به شما میده.
- گزینههای خودکار مثل Enhanced CPC یا Target CPA میتونن بعد از اینکه دادههای تبدیل کافی جمع کردین، نتایج بهتری به همراه داشته باشن.
شروع با قیمتهای کمی بالاتر میتونه به جمعآوری سریعتر دادهها کمک کنه و به شما اجازه بهینهسازی بر اساس عملکرد رو بده.
عملکرد دستگاهها رو به دقت زیر نظر داشته باشین، چون رفتار کاربران دسکتاپ در شبکه مایکروسافت اغلب با گوگل متفاوته، و ضریبهای قیمتگذاری (Bid Modifiers) رو بر اساس اون تنظیم کنین.
همچنین، توجه داشته باشین که استراتژی قیمتگذاری هوشمند (Smart Bidding) در مایکروسافت به دلیل حجم ترافیک و تبدیل کمتر، متفاوت عمل میکنه که میتونه اثربخشی الگوریتم رو محدود کنه.
انتظار نداشته باشین که یک استراتژی قیمتگذاری هوشمند بدون دادههای کافی عملکرد خوبی داشته باشه. ساختار کمپین خودتون رو ساده نگه دارین تا دادهها متمرکز بشن و عملکرد الگوریتم بهبود پیدا کنه.
کمپینهای فروشگاهی (Shopping Campaigns)
کمپینهای فروشگاهی مایکروسافت به خردهفروشان این امکان رو میدن که محصولاتشون رو مستقیماً در نتایج جستجو با جزئیات کاملی مثل تصاویر، قیمتها و اطلاعات فروشنده نمایش بدن.
اگرچه این کمپینها اغلب زیر سایه گوگل شاپینگ قرار میگیرن، اما پلتفرم مایکروسافت CPCهای رقابتی ارائه میده و به عنوان یک منبع درآمد اضافی ارزشمند برای کسبوکارهای تجارت الکترونیک عمل میکنه.
یک مزیت کلیدی اینه که مایکروسافت مرکز فروشندگان (Merchant Center) خودش رو درون پلتفرم تبلیغاتی یکپارچه کرده و دیگه نیازی به استفاده از یک پلتفرم جداگانه نیست.
تبلیغکنندهها میتونن بین کمپینهای فروشگاهی استاندارد یا کمپینهای پرفورمنس مکس (Performance Max) یکی رو برای راهاندازی تبلیغات محصول انتخاب کنن، که در صفحه نتایج جستجوی بینگ یا تب فروشگاه نمایش داده میشن.
تبلیغات محصول، در کنار تبلیغات جستجو، از فرمتهای اصلی در تبلیغات مایکروسافت هستن و برای هر کسبوکار تجارت الکترونیکی که به دنبال به حداکثر رسوندن دسترسی و درآمد خودشه، ضروری هستن.
شبکه مخاطبان مایکروسافت (Microsoft Audience Network)
شبکه مخاطبان مایکروسافت (MSAN) با فراهم کردن امکان دسترسی به مخاطبان از طریق جایگاههای تبلیغاتی نیتیو (همسان) در سایتهای معتبر، تبلیغات جستجوی سنتی رو تکمیل میکنه.
برخلاف تبلیغات نمایشی استاندارد، MSAN تبلیغاتی رو ارائه میده که به طور یکپارچه در تجربه کاربری پلتفرمهایی مثل MSN، Outlook.com، Microsoft Edge و شرکای ناشر منتخب ادغام میشن.
قابلیتهای تارگتینگ منحصر به فرد MSAN، از جمله ادغام با لینکدین، اون رو از بقیه متمایز میکنه.
تبلیغکنندهها میتونن مخاطبان رو بر اساس شرکت، صنعت یا عنوان شغلی هدف قرار بدن، که دقتی بینظیر در پلتفرمهای دیگه ارائه میده.
فرمتهای تبلیغاتی شامل این موارد هستن:
- تبلیغات تکتصویری برای جایگاههای نیتیو و ساده.
- تبلیغات کروسل چندتصویری برای نمایش چندین محصول.
- تبلیغات مبتنی بر فید برای تبلیغات داینامیک بر اساس کاتالوگ.
- جایگاههای ویدیویی برای تعامل با محتوای چندرسانهای غنی.
کمپینهای موفق MSAN نیاز به یک رویکرد استراتژیک دارن.
با مخاطبان ریمارکتینگ جستجوی برند شروع کنین، چون احتمال تعامل این کاربران بیشتره.
خلاقیتهای باکیفیت – شامل عناوین واضح، دعوت به اقدام (Call to Action) جذاب و تصاویر با وضوح بالا – برای جلب توجه حیاتی هستن.
الگوهای عملکرد با کمپینهای جستجو متفاوتن؛ با هزینه به ازای کلیک کمتر و نقاط تماس اولیه در سفر مشتری. این ویژگی MSAN رو برای آگاهی از برند و اهداف بالای قیف فروش (Top-of-Funnel) ایدهآل میکنه.
بهینهسازی کلید موفقیت پایدار در MSAN است.
- به طور منظم خلاقیتهای تبلیغاتی رو بهروز کنین تا از خستگی تبلیغ (Ad Fatigue) جلوگیری بشه و تارگتینگ مخاطبان رو برای تمرکز بر مشتریان بالقوه ارزشمند اصلاح کنین.
- با قیمتگذاری دستی شروع کنین تا داده جمعآوری بشه و با افزایش سابقه تبدیل، به سمت استراتژیهای خودکار حرکت کنین.
- عملکرد دستگاه و روندهای زمانی روز رو تحلیل کنین تا بودجه رو به طور مؤثر تخصیص بدین.
تبلیغات ویدیویی و تلویزیونهای متصل (CTV)
فرمتهای تبلیغاتی جدیدتر مایکروسافت روی تبلیغات ویدیویی و تلویزیونهای متصل (Connected TV یا CTV) تمرکز دارن و فرصتهای متنوعی برای تعامل با مخاطبان در سراسر ناشران و پلتفرمهای برتر فراهم میکنن.
این تبلیغات ویدیویی در پلتفرمهای پربازدیدی نمایش داده میشن، از جمله:
- شبکه محتوایی MSN.
- بازیهای کژوال مایکروسافت (Microsoft Casual Games).
- پلتفرمهای بازی Activision Blizzard.
- شرکای ناشر بزرگ مانند:
- Huffington Post.
- People.
- CBS Sports.
- و سایر سایتهای محتوایی برتر.
مایکروسافت دو فرمت اصلی تبلیغات ویدیویی ارائه میده:
- Instream: تبلیغاتی که قبل، حین یا بعد از محتوای ویدیویی پخش میشن.
- Outstream: تبلیغاتی که درون محتوای مقالات یا جاهای دیگه در یک صفحه وب ظاهر میشن.
ورود مایکروسافت به فضای تلویزیونهای استریمینگ به تبلیغکنندهها این امکان رو میده که به مخاطبانی که تلویزیون کابلی ندارن و از سرویسهای استریم استفاده میکنن، از طریق تجربههای ویدیویی تمامصفحه در پلتفرمهای محبوبی مثل اینها دسترسی پیدا کنن:
- نتفلیکس (Netflix).
- روکو (Roku).
- discovery+.
- و سایر سرویسهای استریمینگ بزرگ.
مزیت اصلی تبلیغات CTV، تجربه تلویزیونمانند اونهاست. این تبلیغات معمولاً نرخ تکمیل بالایی دارن، چون بینندگان در حالت تماشای محتوا و استراحت هستن.
تبلیغکنندهها میتونن با این فرمتها به حجم قابل توجهی از نمایش دست پیدا کنن، اما باید با احتیاط پیش برن و دادهها رو به دقت زیر نظر داشته باشن، چون این فرمتها نسبتاً جدید هستن و مطالعات موردی بلندمدت محدودی دارن.
فرمتهای بالای قیف فروش مثل ویدیو معمولاً به بودجههای قابل توجهی نیاز دارن، بنابراین شروع با بودجه کم مثلاً ۵۰۰ دلار ممکنه مؤثر نباشه.
موفقیت به یک برنامه رسانهای خوب فکر شده و خلاقیتهای تبلیغاتی قوی بستگی داره.
تبلیغات عمودی (Vertical Ads)
تبلیغات عمودی، رویکرد سفارشی مایکروسافت برای تبلیغات مختص صنایع خاصه که طراحی شده تا مرتبطترین اطلاعات رو برای بخشهای مشخص نمایش بده، به جای اینکه از یک فرمت یکسان برای همه استفاده کنه.
این تبلیغات طوری ساخته شدن که با نحوه جستجو و خرید مصرفکنندگان در صنایع خاص مطابقت داشته باشن و مهمترین اطلاعات رو قبل از کلیک به کاربر نشون بدن.
- در بخش سفر، تبلیغات عمودی جزئیات ضروری مثل برنامههای سفر دریایی، قیمت هتلها و گزینههای تور رو مستقیماً در تبلیغ نمایش میدن.
- برای خدمات مالی، ویژگیهایی مثل پاداشهای کارت اعتباری و پوشش بیمه رو برجسته میکنن و تصمیمگیریهای پیچیده رو برای کاربران سادهتر میکنن.
- تبلیغکنندههای خودرو میتونن موجودی خودشون رو با مشخصات، قیمتگذاری و تصاویر به نمایش بذارن و یک تجربه نمایشگاه مجازی رو درست در نتایج جستجو ارائه بدن.
پیادهسازی تبلیغات عمودی آسونه. با وجود عملکرد و ظاهر پیچیدهشون، به تلاش کمی از طرف تبلیغکنندهها نیاز دارن.
سیستم مایکروسافت از فیدهای محصول و کاتالوگهای داده موجود استفاده میکنه و هوش مصنوعی وظیفه ایجاد و بهینهسازی این تبلیغات مختص صنعت رو بر عهده داره.
ردیابی و تگگذاری در تبلیغات مایکروسافت
تنظیمات ردیابی (Tracking) درست برای اندازهگیری موفقیت و بهینهسازی کمپینهای تبلیغات مایکروسافت شما ضروریه.
این پلتفرم روشهای متعددی برای ردیابی تبدیلها و رفتار کاربران ارائه میده که نیازهای مختلف و تنظیمات فنی گوناگون رو پوشش میده.
تگ ردیابی رویداد جهانی (Universal Event Tracking یا UET) راهکار اصلی ردیابی مایکروسافته که قابل مقایسه با تگ سراسری سایت گوگل (Global Site Tag) هست.
این قطعه کد جاوا اسکریپت باید در تمام صفحات وبسایت شما نصب بشه و دو کارکرد اصلی داره:
- ردیابی تبدیلها و اهداف (Goals).
- ساختن مخاطبان ریمارکتینگ (Remarketing Audiences).
نصب تگ UET یک قدم اولیه حیاتی هنگام شروع کار با تبلیغات مایکروسافته.
بدون اون، ردیابی تبدیلها یا ایجاد لیستهای ریمارکتینگ غیرممکنه.
این تگ باید در هدر (Header) هر صفحه وب قرار بگیره، ترجیحاً با استفاده از گوگل تگ منیجر (Google Tag Manager) برای مدیریت سادهتر.
تبلیغات مایکروسافت از چندین گزینه ردیابی تبدیل پشتیبانی میکنه:
- تبدیلهای مبتنی بر تگ UET
- ردیابی بازدید از صفحات خاص (مثلاً صفحات تشکر).
- نظارت بر اقدامات کاربر (مثلاً کلیک روی دکمه، ارسال فرم).
- ردیابی رویدادها و متغیرهای سفارشی.
- اندازهگیری ارزش تراکنشها.
- وارد کردن تبدیلهای آفلاین (Offline Conversion Imports)
- بارگذاری دادههای فروش آفلاین.
- ردیابی تبدیلهای تماس تلفنی.
- وارد کردن دادههای CRM.
- تطبیق تبدیلهای آفلاین با کلیکهای تبلیغاتی خاص.
برای نسبت دادن دقیق عملکرد، مایکروسافت از شناسه کلیک مایکروسافت (MSCLKID) به عنوان یک پارامتر URL استفاده میکنه.
اکیداً توصیه میشه که تگگذاری خودکار (Auto-tagging) رو در تنظیمات سطح اکانت فعال کنین. این کار نیاز به تگگذاری دستی رو از بین میبره، خطاهای ردیابی رو کاهش میده و در زمان صرفهجویی میکنه.
رفع تصورات اشتباه درباره تبلیغات مایکروسافت
«این فقط یه نسخه کوچیکتر از گوگل ادزه»
با اینکه تبلیغات مایکروسافت شباهتهایی با گوگل ادز داره، اما یک نسخه کوچکشده از اون نیست.
ویژگیهای منحصر به فردی مثل تارگتینگ لینکدین، شبکه مخاطبانش و شرکای جستجوی متمایز، اون رو از گوگل جدا میکنه.
همچنین، رفتار کاربران در تبلیغات مایکروسافت اغلب متفاوته، که باعث میشه توسعه استراتژیهای مختص مایکروسافت به جای کپی کردن ساده کمپینهای گوگل ادز، ارزشش رو داشته باشه.
«کیفیت ترافیکش پایینتره»
این تصور غلط بیپایه و اساسه. شبکه جستجوی مایکروسافت تمایل داره کاربرانی با درآمد خانوار بالاتر و سطح تحصیلات بیشتر رو به طور متوسط جذب کنه.
قدرت اون در جستجوهای حرفهای و B2B، اون رو برای تبلیغکنندههای متمرکز بر کسبوکار بسیار ارزشمند میکنه.
«حجمش اینقدر کمه که اهمیتی نداره»
اگرچه سهم بازار کلی مایکروسافت کمتر از گوگله، اما هنوز هم روزانه به میلیونها کاربر دسترسی داره.
در دستگاههای دسکتاپ و در بازارهای خاص، سهم مایکروسافت میتونه به ۳۰٪ برسه و دسترسی به مخاطبان قابل توجهی رو فراهم کنه که اغلب رسیدن به اونها مقرونبهصرفهتره.
«فقط برای شرکتهای B2B ارزش داره»
با اینکه تبلیغات مایکروسافت در تبلیغات B2B عملکرد فوقالعادهای داره، در بسیاری از بخشهای دیگه هم مؤثره.
تجارت الکترونیک، خدمات و محصولات مصرفی میتونن عملکرد خوبی داشته باشن، به شرطی که تبلیغکنندهها مخاطبان خودشون رو بشناسن و از گزینههای تارگتینگ منحصر به فرد مایکروسافت استفاده کنن.
«مدیریت یه پلتفرم دیگه خیلی پیچیدهاس»
ابزارهای مدیریت PPC مدرن، مدیریت چندین پلتفرم رو ساده میکنن.
با اینکه وارد کردن کمپینها از گوگل ادز یک گزینهاس، اما برخورد با تبلیغات مایکروسافت به عنوان یک کانال مجزا با بهینهسازیهای سفارشی معمولاً نتایج بهتری به همراه داره.
بازگشت سرمایه (ROI) بالقوه اغلب زحمت مدیریت اضافی رو توجیه میکنه.
«میتونه جایگزین گوگل ادز بشه»
این یک فرض خطرناکه. تبلیغات مایکروسافت باید مکمل گوگل ادز باشه، نه جایگزینش.
با اینکه تبلیغات مایکروسافت بازگشت سرمایه عالی و دسترسی به مخاطبان منحصر به فردی رو ارائه میده، سهم بازار غالب گوگل برای اکثر کسبوکارها غیرقابل جایگزینه.
یک رویکرد استراتژیک که از نقاط قوت هر دو پلتفرم استفاده کنه، ایدهآله.
چرا باید از وارد کردن کمپینهای گوگل ادز به مایکروسافت ادز خودداری کنید؟
با اینکه قابلیت وارد کردن کمپین از گوگل ادز (Google Ads Import) در تبلیغات مایکروسافت راحت به نظر میرسه، اما اغلب منجر به عملکرد ضعیف میشه.
بر اساس تجربه من، تکیه بر این ابزار دلیل اصلی اینه که خیلیها معتقدن «تبلیغات مایکروسافت کار نمیکنه».
اینجا توضیح میدیم که چرا ایجاد کمپینهای اختصاصی برای مایکروسافت ادز رویکرد بهتریه:
ساختار کمپین باید متمرکزتر باشه
تبلیغات مایکروسافت با حجم جستجوی کمتری نسبت به گوگل کار میکنه، که نیاز به ساختار کمپین متمرکزتری داره:
- اد گروپهای کمحجم و مشابه رو با هم ترکیب کنین.
- به جای هدفگیری گسترده عبارات جدید، روی کلمات کلیدی با بهترین عملکرد تمرکز کنین.
- محصولات یا خدمات مرتبط رو به جای تقسیمبندی بیش از حد جزئی، با هم گروهبندی کنین.
- بودجهها رو به طور محدود تخصیص بدین تا از جمعآوری دادههای معنادار اطمینان حاصل کنین.
وارد کردن ساختار گسترده گوگل اغلب منجر به تعداد زیادی اد گروپ و کلمه کلیدی کمحجم میشه که دادههای کافی برای بهینهسازی جمعآوری نمیکنن.
از ویژگیهای مختص مایکروسافت استفاده کنین
صرفاً وارد کردن کمپینها باعث میشه از ویژگیهای منحصر به فرد مایکروسافت ادز غافل بشین، از جمله:
- تارگتینگ لینکدین برای کمپینهای B2B دقیق.
- بخشهای مخاطبان انحصاری مایکروسافت برای تارگتینگ دقیقتر.
- فرمتهای تبلیغاتی منحصر به فرد پلتفرم که تعامل کاربر رو بهبود میبخشن.
- تبلیغات عمودی مختص صنعت که برای بخشهای کلیدی مثل سفر، خودرو و مالی طراحی شدن.
رویکردهای بهینهسازی سفارشی ضروری هستن
تبلیغات مایکروسافت برای دستیابی به نتایج بهینه نیاز به تنظیمات خاصی داره:
- از قیمتهای پیشنهادی (Bids) اولیه بالاتر برای جمعآوری سریعتر دادهها استفاده کنین.
- مدیریت قیمتگذاری تهاجمیتری رو برای جبران حجم کمتر اتخاذ کنین.
- به الگوهای عملکرد دستگاهها توجه کنین، چون این الگوها اغلب با گوگل متفاوتن.
- از گزینههای تارگتینگ جمعیتی و مخاطبان منحصر به فرد استفاده کنین.
با اینکه ابزار وارد کردن از گوگل ادز ممکنه در ابتدا در زمان شما صرفهجویی کنه، اما ساختن کمپینها به طور خاص برای مایکروسافت ادز به شما این امکان رو میده که به طور کامل از ویژگیهای اون بهرهمند بشین.
در نهایت، این رویکرد نتایج بلندمدت بهتری به همراه داره و تضمین میکنه که پتانسیل کامل پلتفرم محقق بشه.
پاسخی بگذارید