لینکسازی داخلی بلوغ یافته: تحول از “Link Juice” به Entity Maps
لینکسازی داخلی دیگر فقط برای پشتیبانی از خزش (crawl) نیست. این یکی از سادهترین اهرمهایی است که برای تقویت موجودیتها و اقتدار موضوعی (topical authority) در سایت خود در اختیار دارید.
اجازه دهید کمی نوستالژی کنیم. یادتان هست در سال ۲۰۲۰ چقدر روی جریان “Link Juice” و PageRank در مورد لینکهای داخلی وسواس داشتیم؟
در سال ۲۰۲۵، آنچه اهمیت بیشتری پیدا کرده، نحوهی تعریف موجودیتها و روابط در سایت شما از طریق لینکهای داخلی است.
لینکسازی داخلی دیگر فقط توزیع اقتدار نیست. بلکه در مورد موارد زیر است:
- ساخت نقشهی معنایی (semantic map) خودتان که گوگل بتواند به آن اعتماد کند.
- تقویت اقتدار موضوعی (topical authority).
- به دست آوردن جایگاهی در چشمانداز آیندهنگر جستجوی هوش مصنوعی (AI-search-forward).
آخرین راهنمای کاملی که در مورد استراتژیهای لینکسازی نوشتم، و خب، از آن زمان اتفاقات زیادی افتاده است (به حداقل رساندن این قضیه).
بسیاری از راهنماهای لینکسازی داخلی، لینکها را صرفاً “مسیرهای ترافیکی” در نظر میگیرند و نقش آنها را در ساختن زمینه (context) موجودیتها نادیده میگیرند.
پس امروز، بله، من به سراغ برخی از اصول اولیه سئو میروم، اما نحوهی تفکر ما در مورد لینکسازی داخلی را گسترش خواهیم داد.
اگر همین الان هم در سئوی مبتنی بر موجودیت (entity-first SEO) عمیق شدهاید و آن را در تاکتیکهای لینکسازی داخلی خود به کار میبرید، **برای اطمینان از پیادهسازی صحیح، مستقیماً به بخش اقدامات عملی بروید.**
برای بقیه، من توضیح خواهم داد که چرا اصلاح ساختار لینکسازی داخلی شما فقط یک ضرورت اولیه نیست، بلکه یکی از سادهترین اهرمهای اصلی برای تأثیرگذاری بر دیده شدن در نتایج ارگانیک است.
چرا لینکسازی داخلی استراتژیک همچنان برای سئو/دیده شدن در نتایج ارگانیک مهم است؟
لینکسازی داخلی، عمل قدیمی سئو برای اتصال یک صفحه در سایت شما به صفحهی دیگر، همگی در یک دامنه است.
این لینکها مانند جادهها یا بزرگراههایی عمل میکنند که کاربران را در سراسر محتوای شما راهنمایی میکنند. اما همچنین به موتورهای جستجو کمک میکنند تا بفهمند صفحات شما چگونه با هم مرتبط هستند.
در گذشته، ما لینکهای داخلی را به عنوان “لولههایی” برای PageRank در نظر میگرفتیم.
با افزودن تعداد کافی لینک از صفحه اصلی یا سایر صفحات قوی و با رتبهی خوب، اقتدار را به سمت URLهایی که میخواستید رتبه بگیرند، هدایت میکردید.
این دیدگاه اشتباه نیست؛ فقط ناقص است.
امروزه، لینکهای داخلی فقط اقتدار را توزیع نمیکنند. آنها در حال تعریف ساختار معنایی سایت شما هستند.
لینکسازی داخلی صرفاً عملی نیست که افراد (و رباتها/خزندهها) را به سمت صفحاتی که میخواهید هدایت کند.
در واقع، وقتی ما به لینکسازی داخلی از این منظر نگاه میکنیم، دقیقاً زمانی است که شروع به انجام ناقص این کار میکنیم یا آن را در اولویتهای پایینتر قرار میدهیم.
کلماتی که در متن لنگر (anchor text) استفاده میکنید و نحوهی اتصال شما به مجموعههایی از محتوای مرتبط، همگی به موتورهای جستجو سیگنال میدهند: اینها موجودیتهایی هستند که برند شما میخواهد به خاطر آنها شناخته شود.
لینکسازی داخلی استراتژیک میتواند سه کار مهم برای سایت شما انجام دهد:
- تقویت اقتدار موجودیت (entity authority). شما به گوگل و هر کس دیگری سیگنال میدهید که کدام مفاهیم را میخواهید با برند خود مرتبط کنید.
- بهبود پایداری ایندکس (index stability). صفحاتی که به خوبی به صورت داخلی لینک شدهاند، احتمال بیشتری دارد که به طور مکرر خزش شوند – و این به این معنی است که ایندکس شده باقی میمانند و احتمالاً در نتایج تولید شده توسط هوش مصنوعی ظاهر میشوند. (این مورد به خصوص برای بهینهسازی بینگ (Bing) مهم است، که به نظر میرسد در ایندکس کردن نسبت به گوگل مشکل بیشتری دارد. بینگ اغلب در مورد AEO/GEO فراموش میشود زیرا همه فرض میکنند ChatGPT فقط از گوگل استفاده میکند، اما اینطور نیست.)
- افزایش تعامل کاربر (user engagement). قرار دادن هوشمندانه و متن لنگرهای توصیفی به کاربران کمک میکند تا محتوای مرتبط بیشتری را کاوش کنند و سیگنالهای تعامل را افزایش دهند.
به طور خلاصه: لینکهای داخلی فقط لولهکشی سئو نیستند. آنها روشی هستند که شما یک گراف دانش قابل کشف و معتبر در داخل سایت خود میسازید.
آیا مدلهای زبانی بزرگ (LLMs) لینکهای داخلی را ثبت میکنند؟
تزریق هوش مصنوعی مولد به همهی اشکال جستجو به این معنی است که گوگل و مدلهای زبانی بزرگ نه تنها در سراسر وب به دنبال صفحات قابل خزش/ایندکس شدن میگردند – **موتورهای جستجو و مدلهای زبانی بزرگ در حال نقشهبرداری روابط بین موجودیتها و قضاوت اقتدار برند شما بر اساس آن هستند.**
اما در حال حاضر، در مورد اینکه آیا مدلهای زبانی بزرگ میتوانند سایت شما را از طریق لینکهای داخلی پیمایش کنند یا خیر، اختلاف نظر وجود دارد.
فرضیهی من؟ مدلهای زبانی بزرگ از طریق استفادهی استراتژیک شما از لینکهای داخلی، روابط موجودیت را شکل میدهند. اما احتمالاً نه از طریق “خزش” سنتی آنها مانند موتورهای جستجو، و بیشتر بر اساس سیگنالهای متنی موجود در صفحه.
و اگر اینطور باشد – با در نظر گرفتن اینکه مدلهای زبانی بزرگ اغلب از نتایج موتورهای جستجو برای خودشان استفاده میکنند – لینکسازی داخلی عمدتاً با بهبود رتبهبندی گوگل/بینگ که مدلهای زبانی بزرگ به شدت به آن متکی هستند، به بهینهسازی LLM/AEO/GEO نیز کمک میکند.
این سوال را در لینکدین مطرح کردم، میتوانید بحث را در آنجا بررسی کنید. اما چند پاسخ برجسته بود. (به رشته کامل نگاهی بیندازید، اما همچنین قویاً توصیه میکنم این متخصصان را دنبال کنید تا از هر کدام بیشتر بیاموزید).
Dan Petrovic بنیانگذار و مدیرعامل Dejan SEO، پاسخی دقیق در مورد تفاوت بین الف) انواع خزندههای LLM و ب) LLMهای مختلف و نحوهی عملکرد آنها ارائه داد.
Lily Grozeva، مدیر سئو در Verto Digital، به درستی اشاره کرد که همهی ما میتوانیم پاسخ را در لاگفایلهای خودمان پیدا کنیم.
Chee Lo، مدیر سئو در Trustpilot، تجربهی خود را با Perplexity به اشتراک گذاشت که به نظر میرسد کمی تهاجمیتر از رباتهای دیگر است.
چرا فکر کردن بر اساس موجودیتها میتواند بازی را برای لینکسازی داخلی تغییر دهد
سایتهایی با الگوهای لینکسازی داخلی شفاف که منعکسکنندهی نحوهی ارتباط انسانها با مفاهیم هستند (از لحاظ تئوری، دادههای بیشتر در طول زمان این را نشان خواهند داد) موقعیت بهتری برای گنجانده شدن در پاسخهای تولید شده توسط هوش مصنوعی و قطعههای غنی از موجودیتها (entity-rich snippets) خواهند داشت.
خیلی وقت پیش در سال ۲۰۱۹، من موارد زیر را در [بهینهسازی محتوای معنایی با موجودیتها](https://www.growth-memo.com/p/semantic-content-optimization-with-entities) توضیح دادم:
موجودیتها اشیاء معنایی و به هم پیوستهای هستند که به ماشینها کمک میکنند زبان صریح و ضمنی را درک کنند. به زبان سادهتر، آنها کلماتی (اسمها) هستند که هر نوع شیء، مفهوم یا موضوع را نشان میدهند… طبق گفتهی سیندی کروم و مجموعهی فوقالعادهی [مجموعه موجودیتهای او](https://mobilemoxie.com/blog/entity-first-indexing-mobile-first-crawling-1-of-5/)، به نظر میرسد گوگل کل رویکرد خود را برای ایندکس کردن بر اساس موجودیتها بازسازی میکند (در حالی که این کار را انجام میدهید، مقالهی AJ Kohn دربارهی [Embeddings](http://www.blindfiveyearold.com/algorithm-analysis-in-the-age-of-embeddings) را بخوانید). درک موجودیتها و نحوهی استفاده گوگل از آنها در جستجو، استانداردهای ما را برای تولید محتوا، بهینهسازی و استفاده از نشانهگذاری اسکما (schema markup) را تیزتر میکند.
موجودیتها اسمهایی مانند رویدادها، ایدهها، افراد، مکانها و غیره هستند. آنها بلوکهای سازندهی ایدهها و نحوهی ارتباط این ایدهها با یکدیگرند. (آنها فقط “کلمات کلیدی” نیستند.)
موتورهای جستجو و مدلهای زبانی بزرگ از روابط معنایی بین موجودیتها برای (۱) کاهش ابهام، (۲) تقویت اقتدار/منابع کانونی در سایت شما، و (۳) نقشهبرداری روابط بین موضوعات، ویژگیها، خدمات و مخاطبان در سراسر سایت شما استفاده میکنند.
وقتی صفحات را با متن لنگرهای توصیفی و استراتژیک به صورت داخلی به هم پیوند میدهید، به موتورهای جستجو میگویید که سایت شما چگونه با هم ترکیب میشود… و آنها را در مورد نحوهی ارتباط موجودیتها در سراسر سایتتان آموزش میدهید.
بنابراین، با تمرین لینکسازی داخلی از طریق لنز مبتنی بر موجودیت، شما روابط و الگوهای قویتر و شفافتری را برای گوگل/موتورهای جستجو/مدلهای زبانی بزرگ ایجاد میکنید تا درک کنند.
استفاده از لینکهای داخلی به عنوان متصلکنندهی موجودیت – چگونه این کار را انجام دهیم
سئوی مبتنی بر موجودیت (Entity-first SEO) با تعریف افراد، محصولات، مفاهیم و مکانهایی که برند شما “مالک” آنهاست، آغاز میشود.
اگر شما یک شرکت نرمافزاری SaaS برای کسبوکارها (B2B SaaS) هستید که یک CRM ارائه میدهید، آن موجودیتها ممکن است شامل موارد زیر باشند:
- محصول اصلی (پلتفرم CRM).
- ویژگیها (مدیریت پایپلاین، اتوماسیون ایمیل، داشبوردهای گزارشدهی).
- موارد استفاده (توانمندسازی فروش، پشتیبانی مشتری، تیمهای بازاریابی).
- پرسوناها/ICPهای هدف (مدیران فروش در شرکتهای متوسط، بنیانگذاران استارتاپها که در حال مقیاسبندی تیمهای درآمد هستند، یا خریداران IT سازمانی).
با استفاده از این مثال، شما در terms of [سئوی مبتنی بر موضوع](https://www.growth-memo.com/p/topic-first-seo-the-smarter-way-to) فکر خواهید کرد:
- صفحات هاب یا ستون (Hub or pillar pages) = موجودیتهای والد. اینها گرههای مرکزی شما هستند – منبع قطعی در مورد یک مفهوم اصلی. برای یک CRM SaaS B2B، این میتواند صفحهی نمای کلی پلتفرم CRM باشد.
- صفحات خوشه (Cluster pages) = زیرمجموعهی موجودیتها. اینها گرههای حمایتی هستند که هاب را گسترش میدهند. برای یک CRM، هاب CRM به صفحات ویژگیهایی مانند مدیریت پایپلاین، اتوماسیون ایمیل و داشبوردهای گزارشدهی منشعب میشود.
- خوشههای متقاطع را برای نمایش ارتباط لینک کنید. فقط همهچیز را به هاب برنگردانید – خوشهها را به یکدیگر متصل کنید تا روابط دنیای واقعی را مدلسازی کنید. در مورد CRM، مدیریت پایپلاین با اتوماسیون ایمیل ادغام میشود تا چرخههای فروش را کوتاه کند.
- ناوبری (Navigation) و خردهنانها (breadcrumbs) سلسله مراتب را تقویت میکنند. ساختار قابل مشاهده به کاربران و گوگل میگوید که موجودیتها چگونه با هم متناسب هستند. مثال: خانه → محصولات → CRM → مدیریت پایپلاین.
- پرسوناها را در پیادهسازی بگنجانید. این رابطه را تقویت میکند: این پرسونا → این نقطهی درد را دارد → با این ویژگی حل میشود → در این موضوع محصول.
به عنوان مثال، به این نقشهی خوشهی موضوعی که با Screaming Frog ایجاد شده نگاه کنید:
این نقشه دو خوشه را با گرههای بسیار نزدیک به هم (قرمز و نارنجی) و سه خوشهی دیگر که از هم جدا شدهاند (سبز، آبی و بنفش) نشان میدهد. حدس بزنید کدام خوشهها در نتایج جستجوی ارگانیک بهتر عمل میکنند؟ قرمز و نارنجی!
در اینجا نحوهی اتصال این موجودیتها به یک ساختار معنادار در متن روی صفحه آورده شده است:
۱. متن لنگر = رفع ابهام موجودیت.
به جای لینک دادن با متن مبهم، از متنهای لنگر توصیفی استفاده کنید که مشخص میکند لینک به کدام موجودیت اشاره دارد. به عنوان مثال، اگر CRM شما دارای صفحهی ویژگی در مورد مدیریت پایپلاین است، با زبان “ویژگی CRM مدیریت پایپلاین فروش” به آن لینک دهید.
۲. ثبات مهم است.
اگر همیشه به صفحهی مدیریت پایپلاین با عباراتی مانند “ابزار اتوماسیون پایپلاین”، “نرمافزار پیگیری معاملات” و “ویژگی CRM” لینک میدهید، اتصال موجودیت را رقیق میکنید. (اما عباراتی مانند “ابزار مدیریت پایپلاین”، “ویژگی CRM مدیریت پایپلاین فروش” و “ویژگیهای مدیریت پایپلاین” مشتقات هستند).
با پایبندی به متنهای لنگر شفاف و ثابت، شما به گوگل سیگنال میدهید که این صفحهای است که “مدیریت پایپلاین” را برای برند شما تعریف میکند.
۳. زمینه معنا را تقویت میکند.
جمله یا پاراگرافی که لینک در آن قرار دارد، میتواند وزن معنایی اضافه کند. به عنوان مثال:
“CRM ما شامل مدیریت پایپلاین است، بنابراین تیم فروش شما میتواند هر معامله را از مرحلهی فروش اولیه تا نهایی شدن پیگیری کند.”
این به گوگل (و کاربران) میگوید که مدیریت پایپلاین فقط یک عبارت نیست؛ بلکه یک ویژگی اصلی در محصول CRM است.
۴. پرسوناها را بگنجانید.
در نظر گرفتن پرسوناها به عنوان معیاری برای لینکسازی داخلی، یک اقدام بدیهی است، زیرا از دیدگاه روانشناختی، یک لینک به طور خودکار سیگنال میدهد “چیزهای بیشتری برای شما در اینجا وجود دارد”.
اگر لینک داخلی شما در کلمهی مناسبی قرار گیرد که در ICPهای هدف شما واکنش ایجاد کند (و در قسمتهای مناسب صفحه)، احتمال اینکه افراد در سایت بمانند را افزایش میدهد. همچنین تجربهی بهتری است – و خدمات خوب به مشتری – که به بازدیدکنندگان سایت کمک کنید تا پیشنهاد مناسب را به طور خاص برای خودشان پیدا کنند، همگی با هدف افزایش اعتماد و احتمال انجام اقدام یا تبدیل.
اگر یکی از ICPهای شما مدیر فروش در شرکتهای SaaS متوسط بازار باشد، ممکن است از یک مقالهی وبلاگ مانند “۱۰ روشی که رهبران فروش SaaS میتوانند چرخهی فروش خود را کوتاه کنند” مستقیماً به صفحهی ویژگی مدیریت پایپلاین خود لینک دهید، در حالی که از متنی در اطراف آن لینک استفاده میکنید که توضیح میدهد چگونه پیشنهاد شما این مشکل را حل میکند. آن لینک، رابطه را صریح میکند: این ویژگی است که نقطهی درد این پرسونا را حل میکند.
در نهایت، به هر لینک داخلی به عنوان یک متصلکننده در گراف دانش برند خود فکر کنید.
این لینکها با هم نشان میدهند که چگونه موجودیتها و موضوعات (مانند پلتفرم CRM → مدیریت پایپلاین → توانمندسازی فروش → پرسونا مدیر فروش) به یکدیگر مرتبط هستند و چرا سایت شما در مورد آنها معتبر است.
آماندا جانسون اضافه میکند: اساساً، با استفاده از معناشناسی واقعی، به مردم (و موتورهای جستجو/مدلهای زبانی بزرگ) نشان دهید که چه چیزی را میخواهید بدانند. واقعاً به این سادگی است. نیازی به بیش از حد فکر کردن نیست. از متن لنگر واضح، توصیفی و دقیق برای صفحهی لینک داخلی استفاده کنید، آن را به طور مداوم به کار ببرید و با متن اطراف، زمینهای در مورد چگونگی/چرایی لینک شدن صفحه به آنجا ارائه دهید.
در نهایت، اگر لینکسازی داخلی را با دقت و به صورت روشمند تمرین کنید، به تجربهی کاربری بهتری دست خواهید یافت و تقویت جامعتری از روابط موجودیت داخلی (که میتواند سیگنالهای اقتدار موضوعی را بهبود بخشد) خواهید داشت.
آیا نگران این هستید که مهمترین صفحات شما دیده کافی دریافت نمیکنند زیرا ساختار لینکسازی شفافی را تنظیم نکردهاید؟ پیروی از راهنماییهای بالا به شما کمک میکند تا این مشکل را حل کنید و یک سیستم لینکسازی داخلی شفاف راهاندازی کنید.
و استفاده از ابزارهایی که ممیزی لینک داخلی دارند (مانند Semrush, Ahrefs, Clearscope, Surfer و غیره) به شما در اجرای سیستمتان کمک خواهد کرد. برخی از ابزارهای سئو نیز توصیههایی برای لینکسازی داخلی در سطح صفحه و پیشنهادات متنی برای متن لنگر ارائه میدهند.
زمان آن رسیده که نحوهی تفکر خود را در مورد لینکسازی داخلی بهروز کنید
لینکسازی داخلی برای مدتی است که فقط مربوط به قابلیت خزش (crawlability) نبوده است.
با ساختاربندی لینکها حول موضوعات، موجودیتها (و حتی سفرهای کاربری پرسوناها) ، نقشهی معنایی سایت خود را به گوگل و مدلهای زبانی بزرگ منتقل میکنید.
پاسخی بگذارید