
گوگل دیسکاور: رازهای آشکار شده (چگونه واقعاً کار میکند)
کالبدشکافی اطلاعات لو رفته گوگل: جعبه سیاه دیسکاور واقعاً چقدر سیاهه؟ (راهنمایی: اصلاً هم سیاه نیست!)
تمام این مطلب بر اساس اطلاعات فاش شده گوگل نوشته شده و با تجربه شخصی من از محتواهایی که در طول زمان توی دیسکاور عملکرد خوبی داشتن، کاملاً همخوانی داره. من مهمترین سیگنالهایی که فکر میکنم گوگل برای دیسکاور استفاده میکنه رو بیرون کشیدم و اونها رو توی یک فرایند منطقی دستهبندی کردم.
اینها تحلیلها و نظرات شخصی خودمه و به هیچجا وابسته نیست.
من ۱۵ سیگنال مختلف رو شمردم که گوگل از اونها استفاده میکنه تا نیاز شدید کاربرانی که بیهدف در حال اسکرول کردن هستن رو با محتوای باکیفیت در فید دیسکاور برطرف کنه. این سیستم خیلی هم با نحوه کارکرد سرچ سنتی گوگل فرق نداره.
اما سرچ سنتی (یک کانال بازاریابی کششی باکیفیت) زمین تا آسمون با دیسکاور فرق داره. مخاطبان دیسکاور کسایی هستن که دارن توی قطار، خونه فامیل همسر یا حتی دستشویی وقت تلف میکنن. از اونجایی که هر دوی اینها بخشی از یک اکوسیستم هستن، معمولاً با هم در قالب یک موجودیت واحد در نظر گرفته میشن.
و اینطوریه که دیسکاور کار میکنه.
دستورالعملهای گوگل برای دیسکاور
این بخش یکم حوصلهسربره و دستورالعملهای گوگل در مورد واجد شرایط بودن هم فوقالعاده گنگ و مبهمه:
- محتوا به طور خودکار واجد شرایط نمایش در دیسکاور هست، به شرطی که توسط گوگل ایندکس شده باشه و با سیاستهای محتوایی دیسکاور مطابقت داشته باشه.
- هر نوع محتوای خطرناک، اسپم، فریبنده یا خشونتآمیز/مبتذل فیلتر میشه.
«…دیسکاور از بسیاری از سیگنالها و سیستمهایی که در سرچ استفاده میشه، برای تشخیص محتوای مفید، قابل اعتماد و کاربر-محور استفاده میکنه.»
بعدش هم چندتا توصیه خوب، هرچند تکراری، در مورد عنوانهای باکیفیت میدن – به قول جان شهاتا، عنوان باید کلیکخور باشه، نه کلیکبیت. همچنین توصیه میکنن که مطمئن بشید تصویر شاخصتون حداقل ۱۲۰۰ پیکسل عرض داشته باشه و محتوای بهموقع و باارزش تولید کنید.
اما ما میتونیم بهتر از این عمل کنیم.
فرایند شش مرحلهای محتوا در دیسکاور
بیایید از صفر تا صد بررسی کنیم که محتوای شما دقیقاً چطور در دیسکاور نمایش داده میشه یا در بیشتر موارد، نمایش داده نمیشه. مثل همیشه، یادتون باشه که این دستهبندیها رو خودم درست کردم، هرچند که بر اساس سیگنالهای واقعی گوگل از اطلاعات فاش شده هستن.
- بررسی صلاحیت و فیلترینگ اولیه.
- نمایش و تست اولیه.
- ارزیابی کیفیت توسط کاربر.
- تعامل و چرخه بازخورد.
- لایه شخصیسازی.
- چرخههای افت و تجدید.
بررسی صلاحیت و فیلترینگ اولیه
اول از همه، سایت شما باید برای گوگل دیسکاور واجد شرایط باشه. این یعنی شما به عنوان یک «منبع معتبر» در اون موضوع شناخته میشید و امتیاز اسپم شما اونقدر پایین هست که باعث فعال شدن فیلترها نشه.
سه امتیاز پراکسی اصلی برای بررسی صلاحیت و فیلترینگ اولیه وجود داره:
- is_discover_feed_eligible: یک ویژگی بولین (درست/غلط) که صفحات نامناسب رو فیلتر میکنه.
- publisher_trustScore: امتیازی که اعتبار و شهرت ناشر رو ارزیابی میکنه.
- topicAuthority_discover: امتیازی که به دیسکاور کمک میکنه تا منابع معتبر رو در سطح موضوعی شناسایی کنه.
شهرت و اعتبار موضوعی سایت برای موضوع مورد نظر رتبهبندی میشه. این سه معیار کمک میکنن تا مشخص بشه آیا سایت شما واجد شرایط نمایش در دیسکاور هست یا نه.
نمایش و تست اولیه
این مرحله دقیقاً همون مرحله «تازگی» محتواست، جایی که به محتوای جدید یک امتیاز موقت داده میشه (چون محتوای بهروز احتمالاً بهتر میتونه ذهن معتاد به دوپامین کاربر رو راضی کنه).
- freshnessBoost_discover: یک امتیاز موقت برای محتوای تازه تا فید دیسکاور زنده و پویا بمونه.
- discover_clicks: جایی که کلیکهای اولیه روی مقاله به عنوان یک پیشبینیکننده از محبوبیت اون استفاده میشه.
- headlineClickModel_discover: یک مدل پیشبینی نرخ کلیک (CTR) بر اساس عنوان و تصویر.
من حدس میزنم که گوگل با استفاده از یک مدل پیشبینیکننده به سبک بیزی، آموختههای خودش در سطح سایت و سابفولدر رو برای پیشبینی نرخ کلیک احتمالی به کار میبره. هرچقدر در طول زمان محتوای باکیفیت بیشتری منتشر کرده باشید (احتمالاً در سطح سایت، سابفولدر و نویسنده)، شانس بیشتری برای نمایش در دیسکاور دارید.
چون ابهام کمتری وجود داره. که این یکی از ویژگیهای کلیدی سئو در حال حاضره.
ارزیابی کیفیت توسط کاربر
یک مقاله در نهایت بر اساس کیفیت تعامل کاربر قضاوت میشه. گوگل از مدل کلیک خوب و بد از سیستم Navboost استفاده میکنه تا بفهمه چه چیزی برای کاربران جواب میده و چه چیزی نه. نرخ کلیک پایین و/یا رفتار پوگو استیکینگ (سریع برگشتن به نتایج) شانس نمایش یک مقاله رو کاهش میده.
محتوای ارزشمند بر اساس نسبت کلیکهای خوب به بد مشخص میشه. بازدیدهای تکراری برای سنجش رضایت بلندمدت و رتبهبندی مجدد محتواهای با عملکرد بالا استفاده میشن.
- discover_blacklist_score: جریمه برای اسپم، اطلاعات نادرست یا کلیکبیت.
- goodClicks_discover: تعاملات مثبت کاربر (مدت زمان ماندگاری طولانی).
- badClicks_discover: تعاملات منفی (بانس ریت بالا، ماندگاری کوتاه).
- nav_boosted_discover_clicks: معیار تعامل تکراری یا بازگشت کاربر.
کیفیت مقاله با تعامل کاربر سنجیده میشه. از اونجایی که دیسکاور یک پلتفرم شخصیسازیشده است، این کار میتونه با دقت و در مقیاس بزرگ انجام بشه. گروههایی از کاربران با علایق مشابه دستهبندی میشن و اگر طبق استاندارد الگوریتم، اونها باید به محتوایی علاقهمند باشن، اون محتوا بهشون نمایش داده میشه.
اما اگر یک عنوان بیش از حد کلیکخور یا گمراهکننده، تعامل ضعیفی (از نظر زمان ماندگاری و تعاملات درون صفحه) به همراه داشته باشه، ممکنه رتبه اون مقاله کاهش پیدا کنه. با گذشت زمان، این نوع کارها میتونن روی هم جمع بشن و سایت شما رو به کل بیاثر کنن.
نکته مهم اینه که این دادههای کلیک لزوماً نباید از خود دیسکاور بیان. وقتی یک مقاله در فضای وب منتشر میشه – یعنی پابلیش شده، در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده و غیره – دادههای کلیک مرورگر کروم ذخیره میشن و در الگوریتم به کار گرفته میشن.
بنابراین، هرچقدر بتونید در مراحل اولیه عمر یک مقاله، دادههای کلیک باکیفیت و اشتراکگذاریهای بیشتری تولید کنید (با در نظر گرفتن اهمیت تازگی محتوا)، شانس موفقیت شما در دیسکاور بیشتر میشه. باهاش مثل یک پلتفرم وایرال رفتار کنید. سر و صدا کنید. بازاریابی کنید.
تعامل و چرخه بازخورد
وقتی مقاله وارد معرکه میشه، یک چرخه امتیازدهی و امتیازدهی مجدد شروع میشه. نرخ کلیک (CTR)، ایمپرشنها و بازخوردهای صریح کاربر (مثل دکمههای لایک، دیسلایک و «دیگه اینو بهم نشون نده لطفاً») مدلهایی مثل Navboost رو تغذیه میکنن تا نمایش محتواها رو بهبود ببخشن.
- discover_impressions: تعداد دفعاتی که یک مقاله در فید دیسکاور ظاهر میشه.
- discover_ctr: کلیکها تقسیم بر ایمپرشنها. دادههای ایمپرشن و کلیک، مدلسازی CTR رو تغذیه میکنن.
- discover_feedback_negative: بازخورد مشخص کاربر، مثلاً عدم علاقه، باعث سرکوب نمایش محتوا برای افراد، گروهها و در کل پلتفرم میشه.
این سیگنالهای رفتاری، موفقیت یک مقاله رو مشخص میکنن. بقای اون به معیارهای نسبتاً سادهای بستگی داره. و هرچقدر بیشتر از دیسکاور استفاده کنید، بهتر میشه. چون میفهمه که شما و گروه همسلیقهتون به چه چیزهایی بیشتر احتمال داره کلیک کنید و ازشون لذت ببرید.
من تصور میکنم که دادههای عنوان و تصویر ذخیره میشن تا الگوریتم بتونه استانداردهای دقیقی رو برای مدلسازی آماری اعمال کنه. وقتی بفهمه چه نوع عنوانها، تصاویر و مقالاتی برای گروههای خاصی از کاربران بهترین عملکرد رو دارن، شخصیسازی سریعتر و مؤثرتر میشه.
لایه شخصیسازی
گوگل اطلاعات زیادی درباره ما داره. کسبوکارش بر همین اساس بنا شده. گوگل کلی دادههای غیرناشناس (جزئیات کارت اعتباری، رمزهای عبور، اطلاعات تماس و غیره) رو در کنار هر تعامل قابل تصوری که با صفحات وب دارید، جمعآوری میکنه.
دیسکاور شخصیسازی رو به سطح بالاتری میبره. من فکر میکنم این میتونه نشون بده که بخشی از صفحه نتایج جستجو (SERP) در آینده چه شکلی خواهد بود. یک خوشه شخصیسازیشده از مقالات، ویدیوها و پستهای اجتماعی که طراحی شده تا شما رو در کنار نتایج جستجو و حالت هوش مصنوعی، درگیر خودش کنه.
تمام اینها طراحی شدن تا شما رو برای مدت طولانیتری در پلتفرمهای خود گوگل نگه دارن. چون اینطوری پول بیشتری درمیارن.
- contentEmbeddings_discover: بردارهای جاسازی محتوا (Content embeddings) مشخص میکنن که محتوا چقدر با علایق کاربر همخوانی داره. این، موتور تطبیق علاقه دیسکاور رو تقویت میکنه.
- personalization_vector_match: این ماژول به صورت پویا و در لحظه، فید کاربر رو شخصیسازی میکنه. این ماژول شباهت بین بردارهای محتوا و بردارهای علاقه کاربر رو شناسایی میکنه.
محتوایی که با علایق شخصی شما و گروه همسلیقهتون تطابق خوبی داشته باشه، به فید شما راه پیدا میکنه.
شما میتونید سایتهایی که به طور مکرر باهاشون تعامل دارید رو با استفاده از صفحه site engagement در کروم (از نوار ابزارتون: chrome://site-engagement/) و هر تعامل ذخیره شده با هیستوگرامها ببینید. این دادههای هیستوگرام به طور غیرمستقیم نقاط کلیدی تعامل شما با صفحات وب رو با اندازهگیری پاسخ و عملکرد مرورگر در حین اون تعاملات نشون میدن.
این دادهها به صراحت نمیگن که *کاربر A روی X کلیک کرد*، بلکه تأثیر فنی اون رو ثبت میکنن، مثلاً اینکه مرورگر چقدر زمان صرف پردازش اون کلیک یا اسکرول کرده.
چرخههای افت و تجدید
دیسکاور به تازگی محتوا امتیاز میده چون مردم تشنه اون هستن. با امتیاز دادن به محتوای تازه، داستانهای قدیمیتر یا اشباعشده به طور طبیعی با تغییر چرخه اخبار و کاهش تعامل با مقاله، افت میکنن.
برای داستانهای موفق، این افت از طریق اشباع بازار اتفاق میافته.
- freshnessDecay_timer: این ماژول، افت ناشی از قدیمی شدن محتوا رو بعد از نمایش اولیه اندازهگیری میکنه و به تدریج نمایش اون رو کاهش میده تا جا برای محتوای جدیدتر باز بشه.
- content_staleness_penalty: به محتوا یا موضوعات قدیمی وقتی که تعامل باهاشون شروع به کاهش میکنه، اولویت کمتری داده میشه تا فید بهروز بمونه.
دیسکاور پاسخ گوگل به یک شبکه اجتماعیه. هیچکدوم از ما وقتمون رو توی گوگل نمیگذرونیم. گوگل *سرگرمکننده* نیست. من از کلمه سرگرمکننده با احتیاط استفاده میکنم. گوگل طوری طراحی نشده که ما رو درگیر خودش کنه و با تزریق مداوم دوپامین، تمرکزمون رو نابود کنه.
اما گوگل دیسکاور به وضوح در این مسیره. اونها میخوان دیسکاور رو به یک مقصد تبدیل کنن. به همین دلیله که اخیراً تغییراتی ایجاد کردن که شما میتونید با تولیدکنندگان محتوا و ناشرانی که براتون مهمن در پلتفرمهای مختلف در ارتباط باشید.
ویدیوها، پستهای اجتماعی، مقالات … همه چیز تموم. هرچند، کاش دست از خلاصهسازی همهچیز با هوش مصنوعی برمیداشتن.
فرایند ۱۱ مرحلهای من برای گرفتن بهترین نتیجه از گوگل دیسکاور
اصول اولیه رو دنبال کنید تا خودتون رو در موقعیت خوبی قرار بدید. بفهمید که سایت شما از نظر موضوعی در چه زمینههایی قویه و زمانتون رو روی محتوایی متمرکز کنید که ارزشآفرینی کنه. راههای مختلفی برای این کار وجود داره.
اگر زیاد در دیسکاور نمایش داده نمیشید، میتونید از دادههای کلیک و ایمپرشن سرچ کنسول استفاده کنید تا حوزههایی که بیشترین ارزش رو براتون ایجاد میکنن، شناسایی کنید. یعنی جاهایی که اعتبار موضوعی دارید. من این کار رو در سطح سابفولدر و موجودیت انجام میدم (مثلاً، سیاست و یک شخصیت سیاسی خاص).
همچنین ارزش داره که این دادهها رو به صورت کلی و برای هر مقاله جداگانه بررسی کنید. یا میتونید از ابزاری مثل گزارش Traffic Share در Ahrefs برای تعیین سهم از صدای (Share of Voice) خودتون با استفاده از دادههای شخص ثالث استفاده کنید.

بعدش، زمانتون رو واقعاً روی الف) حوزههایی که در اونها اعتبار دارید و ب) حوزههایی که *برای مخاطب شما* ارزشآفرینی میکنن، متمرکز کنید.
با فرض اینکه روی محتوای نامناسب برای محیط کار (NSFW) تمرکز نمیکنید و تا حدی واجد شرایط هستید، این کاریه که من انجام میدم:
- مطمئن بشید که الزامات اولیه تصویر رو رعایت میکنید. حداقل عرض ۱۲۰۰ پیکسل.
- حوزههای اعتبار موضوعی خودتون رو شناسایی کنید. در حال حاضر در چه سابفولدرهایی رتبه خوبی دارید؟ آیا نویسنده خاصی هست که بهترین عملکرد رو داشته باشه؟ سعی کنید هابهای محتوایی ارزشمندتون رو با محتوایی که میتونه ارزش بیشتری در اون حوزه ایجاد کنه، تقویت کنید.
- روی محتوایی سرمایهگذاری کنید که ارزش واقعی (لینک و تعامل) در این حوزهها ایجاد کنه. دنبال کلیکهای صرف از طریق دیسکاور نباشید. این کار شما رو مستقیم به شهر کلیکبیتها میرسونه.
- مطمئن بشید که در جریان چرخه اخبار هستید. اولین بودن تأثیر زیادی روی دیده شدن شما در اخبار گوگل داره. اگر اولین نفر نیستید، مطمئن بشید که چیز جدیدی به بحث اضافه میکنید. جسور باشید. ارزش اضافه کنید. بفهمید که سئوی اخبار واقعاً چطور کار میکنه.
- موجودیت-محور باشید. در عنوانها، پاراگراف اول، زیرعنوانها، دادههای ساختاریافته و متن جایگزین (alt) تصاویر. صفحه شما باید ابهام رو از بین ببره. باید کاملاً واضح کنید که این صفحه درباره چه کسی یا چه چیزیه. عدم وضوح، تا حدی دلیلیه که گوگل عنوانها رو بازنویسی میکنه.
- از تگ عنوان Open Graph (OG) استفاده کنید. تگ OG عنوانیه که روی صفحه شما نمایش داده نمیشه. این تگ عمدتاً برای استفاده در شبکههای اجتماعی طراحی شده، اما یکی از عنوانهایی است که معمولاً در دیسکاور انتخاب میشه. این عنوان میتونه جذاب، کنجکاویبرانگیز، غنی و جالب باشه، اما همچنان باید روی موجودیت تمرکز داشته باشه.
- مطمئن بشید محتوایی که احتمالاً در دیسکاور خوب عمل میکنه رو در مراحل اولیه عمرش در کانالهای پوش (Push) مرتبط به اشتراک میذارید. این محتوا باید از عملکرد پیشبینیشده اولیه خودش بهتر عمل کنه.*
- یک تجربه صفحه خوب ایجاد کنید. صفحه (و سایت) شما باید سریع، امن، با تبلیغات کم و به دلایل خوب به یاد ماندنی باشه.
- سعی کنید مسیرهای بعدی باکیفیتی برای کاربر ایجاد کنید. اگر میتونید با کاربرانی که از دیسکاور میان، متفاوت از کاربران اصلی سایتتون رفتار کنید، به این فکر کنید که چطور میتونید لینکسازی داخلی مؤثری برای اونها انجام بدید. شاید بتونید بر اساس عمق اسکرول یا زمان ماندگاری کاربر، یک بخش پاپآپ با عنوان «فکر میکنیم از این مطلب هم خوشتون بیاد» نشون بدید.
- کاری کنید که ترافیک ورودی تبدیل بشه. درسته که دیسکاور یک فید شخصیسازیه، اما کاربر معمولی اون خیلی درگیر نیست. پس روی تبدیلهای سادهتر مثل ثبتنام (اگر کسبوکار شما مبتنی بر اشتراکه) یا درآمد از تبلیغات و موارد مشابه تمرکز کنید.
- سوابق بهترین محتواهای خودتون رو نگه دارید. محتوای همیشه سبز رو میشه سال به سال بازبینی و دوباره منتشر کرد. این محتوا هنوز هم میتونه ارزشآفرینی کنه.
*منظورم اینه که اگر پیشبینی میشه محتوای شما سه تا اشتراکگذاری و دو تا لینک بگیره، ولی شما اون رو در شبکههای اجتماعی و خبرنامهها به اشتراک میذارید و هفت تا اشتراکگذاری و نه تا لینک میگیره، احتمال وایرال شدنش بیشتره.
در نتیجه، الگوریتم اون رو به عنوان محتوای «لایق دیسکاور» شناسایی میکنه.


پاسخی بگذارید