از افزونهها تا اوج کارایی: مدیران ارشد بازاریابی درباره سیستم وردپرسشون چی باید بپرسن؟
یه نگاهی به ساختار فنی وردپرس سایتت بنداز، چون میتونه هم به اهداف بازاریابیت کمک کنه و هم مانعشون بشه. مدیران بازاریابی باید به هاستینگ، عملکرد، افزونهها و پایداری بلندمدت سایت توجه کنن.
وردپرس هنوز هم محبوبترین سیستم مدیریت محتوا (CMS) متنباز توی دنیاست و با فاصله زیاد، 43.5 درصد از کل وبسایتهای دنیا رو تغذیه میکنه. به نظر من هم، این منعطفترین CMS برای کاره.
اما وردپرس فقط یه سیستم آمادهبهکار نیست. اگه توی تیم بازاریابی یا مدیرعامل بازاریابی هستی، ممکنه سایت وردپرسی رو تحویل بگیری که احتمالاً ساختار فنی چندان ایدهآلی نداره.
قبول نکن که همین وضعیت رو داری. اگه ساختار فنی سایتت با اهداف شما همسو نباشه، میتونه مستقیماً مانع بعضی از اهداف خودتون بشه.
با اینکه شاید به نظر برسه باید تمام تصمیمات فنی رو به تیم توسعه/آیتی بسپاری، ولی این تصمیمات ممکنه اهداف وسیعتر کسبوکار رو نادیده بگیرن.
بنابراین، شاید وقت اون رسیده که نصب و راهاندازی سایتت رو بازبینی کنی تا از محدودیتهای این ساختار فنی خلاص بشی.
اگه مدیرعامل بازاریابی هستی، این مطلب به بررسی ملاحظات مختلف برای رسیدن به یه ساختار فنی وردپرسی بهینه میپردازه که با اهداف شما هم همسو باشه.
ساختار فنی چیست؟
در سطح کلی، ساختار فنی وردپرس شامل موارد زیر میشه:
- زیرساخت سرور.
- زیرساخت هاستینگ.
- عملکرد و کشینگ (Caching).
- امنیت.
- ابزارهای توسعه.
- لایه وردپرس.
- مانیتورینگ و آنالیتیکس.
- پشتیبانگیری و بازیابی.
جزئیات بیشتر رو میتونید در این دیاگرام ببینید:
تصویر: ساخته شده توسط نویسنده، آگوست ۲۰۲۵
مسائل زیادی برای در نظر گرفتن وجود داره. با این حساب، بیایید ببینیم شما به عنوان یه مدیر بازاریابی، چه سوالاتی باید از خودتون و دیگران بپرسید تا مطمئن بشید این ساختار در بهترین حالت خودشه.
هزینه پنهان هاستینگ ارزان
هاست اشتراکی ممکنه در نگاه اول مقرونبهصرفه به نظر برسه، اما به تجربه من، در بلندمدت اغلب گرونترین انتخابه.
وقتی سایت شما منابعش رو با صدها سایت دیگه به اشتراک میذاره، عملکردش غیرقابل پیشبینی میشه. این میتونه روی خیلی چیزها تأثیر بذاره، از سرعت کلی و عملکرد گرفته تا نحوه خزش/کشف سایت توسط موتورهای جستجو و مدلهای زبان بزرگ (LLMs) و حتی تجربه کاربری که یک انسان از سایت داره.
سرورهای اختصاصی یا هاستینگ مدیریت شده وردپرس ممکنه سرمایهگذاری بیشتری بخواد، اما در عوض، هزینههای سرپرستی فنی رو کاهش میده و زیرساخت لازم برای رشد و مقیاسپذیری رو فراهم میکنه.
برای ارتقاء بیشتر، هاستینگ ابری مبتنی بر وردپرس قویترین راهحله، اما مدیریت اون به تخصص فنی بیشتری نیاز داره.
مدیران بازاریابی چه بپرسند؟
- آیا روی هاست اشتراکی هستیم یا زیرساخت اختصاصی؟ اگه اولی، چرا؟
- آیا تمام منابع سرور، مثل PHP، بهروز هستن؟
- عملکرد سایت در زمان اوج ترافیک چطور میشه؟
- مسئولیت نگهداری، بهینهسازی و امنیت در سطح سرور با کیه؟
- برای اوج ترافیک احتمالی، آیا راهحلها و تدابیر امنیتی مثل Load Balancer ها در نظر گرفته شده؟
- آیا با راهحل فعلی میتونیم رشد کنیم و مقیاسپذیر باشیم؟
عملکرد: معیار تجاری که لباس فنی پوشیده
توسعهدهندگان و متخصصان سئوی فنی به امتیازات PageSpeed/Lighthouse وسواس دارن، اما چیزهایی مثل Core Web Vitals فقط معیارهای فنی نیستن، بلکه معیارهای تبدیل (Conversion Metrics) هم هستن که خودشون رو قایم کردن.
یه تأخیر یک ثانیهای در زمان بارگذاری سایت در موبایل میتونه تا 20% تبدیل در موبایل رو کاهش بده. اگه Largest Contentful Paint (LCP) بیشتر از 2.5 ثانیه طول بکشه، اون وقت فروش بعدی شما قبل از اینکه فرصت تبدیل داشته باشه، در معرض خطر جدی قرار میگیره.
بهینهسازی عملکرد در وردپرس وقتی از زاویه تحلیل دقیق بهش نگاه کنیم، کار سادهای نیست. خیلی از «راهحلها» میتونن مشکلات جدیدی ایجاد کنن. حتی بهینهسازیها و رفع اشکالهای خوشنیتانه در بلندمدت هم میتونن تداخل ایجاد کنن یا اثرات ثانویهای داشته باشن. با گذشت زمان، این موضوع تبدیل به یه سایت «فرانکنشتاینی» از عناصر متعدد میشه که برای «زنده نگه داشتن»ش وصله پینه شده و باز کردن گرههاش گرونه و میتونه باعث «نوشته شدن» (یعنی از دست رفتن کامل) سایت بشه. این رویه بیشتر از اون چیزیه که فکر میکنید رایجه.
مدیران بازاریابی چه بپرسند؟
- سایت ما در PageSpeed Insights، GTmetrix و YSlow چه عملکردی داره؟ چه چیزهایی رو میشه بهبود داد؟ عملکرد ما در مقایسه با رقبا چطوره؟
- آیا کشینگ به درستی تنظیم شده؟ آیا تمام سطوح (سرور، آبجکت، صفحه، CDN و غیره) رو در نظر گرفتیم؟
- آیا تمام ابزارهای minification به درستی تنظیم شدن؟
- آیا معماری پایگاه داده ما در بهترین حالت خودشه؟ چطور میشه این رو بهبود داد؟
- پایگاه داده ما چقدر و با چه سرعتی پاکسازی میشه؟ آیا شامل بازبینیها (revisions) هم میشه؟
- تصاویر ما چطور عمل میکنن؟ آیا بهینهسازی شدن؟ آیا از فرمتهای مدرنتر مثل WebP استفاده میکنیم؟
- چه کسی مسئول معیار عملکرده؟
موضوع این نیست که دنبال امتیازات عالی باشید؛ موضوع اینه که مطمئن بشید زیرساخت فنی شما، اهداف بازاریابیتون رو تقویت میکنه، نه اینکه بالقوه اونا رو خراب کنه.
انتخاب قالب باید بلندمدت باشد
هزاران قالب وردپرسی وجود داره.
در حالت ایدهآل، خود قالب باید سفارشی ساخته شده باشه و ویرایشگر بلوک گوتنبرگ وردپرس رو شامل بشه، چون بخشی از هسته وردپرسه. علاوه بر این، قابلیت ویرایش کامل سایت (Full Site Editing) این فرایند رو حتی راحتتر میکنه.
اگه بودجه شما برای توسعه قالب سفارشی کافی نیست، اون وقت انتخاب قالب مناسب فوقالعاده مهمه.
مطمئن بشید که قالب رو به درستی تحقیق میکنید و انتخابی آگاهانه دارید که مبتنی بر عملکرد و مکمل ساختار فنی باشه، نه مبتنی بر راحتی برای مدیران محتوا.
اما یادتون باشه، انتخاب قالب شما بلندمدتتر از نصب یه افزونه است که شاید بعد از یه ماه/سال دیگه بهش نیاز نداشته باشید. به همین دلیل، برای انتخاب قالب باید رویکردی سنجیدهتر و آگاهانهتر داشته باشید.
ملاحظه اضافی: صفحهسازها (Page Builders)
به طور کلی، افرادی که در طول روز از وردپرس استفاده میکنن، همون افرادی نیستن که اون رو توسعه دادن یا راهاندازی کردن.
به همین دلیل، گاهی اوقات ممکنه بین خواستههای تیم بازاریابی شما و اونچه که باید با بهترین شیوههای فنی پیادهسازی بشه، تداخل ایجاد بشه.
صفحهسازهایی مثل Elementor و Divi، آزادی و انعطافپذیری بیشتری برای ساخت و طراحی صفحه ارائه میدن، اما با عیب احتمالی افزایش حجم کد و تخصیص منابع همراه هستن.
مطمئن بشید که انتخابهای شما خیلی تحت تأثیر این درخواستها قرار نمیگیرن، چون اینها فقط درخواست هستن.
مدیران بازاریابی چه بپرسند؟
- انتخاب قالب/صفحهساز فعلی ما چه تأثیری بر عملکرد سایت داره؟
- آیا قالب فعلی ما برای هدف مورد نظر ساخته شده؟ آیا قالبی است که برای عموم طراحی شده، یا به طور خاص برای من یا حوزه تخصصی من توسعه یافته؟
- آیا به یه صفحهساز خاص قفل شدیم؟ صفحهساز چه چیزی رو ارائه میده که گوتنبرگ و FSE ارائه نمیدن؟ پیامدهای مهاجرت چیه؟
- آیا انتخابهای ما تعادل خوبی بین انعطافپذیری طراحی و عملکرد فنی ایجاد میکنن؟
- آیا منابع توسعه برای پشتیبانی از رویکرد انتخابی خودمون داریم؟
- آیا تداخل بین صفحهساز و منابع/داراییهای دیگه وجود داره؟
اوج افزونهها!
«یه افزونه برای این کار هست.»
این عبارتیه که همهمون قبلاً شنیدیم یا گفتیم – خودم هم همینطور. بله، برای این کار افزونهای وجود داره – اما این نباید هر بار که میخواید عملکرد رو گسترش بدید، جواب باشه.
من یه مجموعه کوچک از افزونههای «هستهای» دارم که با اطمینان برای استفاده در هر سایتی انتخاب میکنم، اما این به این معنی نیست که اگه مشکلی رو حل کنه، افزونهای رو نصب کنم که شاید برای توجیه نصبش، بدهی فنی که افزونه ایجاد میکنه کافی نباشه.
بر اساس تخمینها، سایتهای وردپرسی متوسط 20 تا 30 افزونه فعال دارن، و خیلیهاشون عملکردهای همپوشان دارن یا تداخل ایجاد میکنن.
نکته اضافی: بعضی افزونهها بعد از نصب نیاز به توجه دارن
بعضی افزونهها رویکرد ساده «وصل و اجرا» دارن. اما هر وقت چیزی رو نصب میکنم، همیشه عمیقتر به تنظیمات، پیکربندی و تأثیرش بر عملکرد سایت میپردازم.
یه نکته که باید بدونید اینه که، به طور کلی، نباید با هیچ افزونهای با ذهنیت «نصب کن و فراموش کن» برخورد کرد.
تنظیمات رو بررسی کنید. فرایند پیکربندی اولیه (FTC) رو طی کنید. پیکربندی رو ممیزی کنید.
علاوه بر این، افزونهها نه تنها بهینهسازیها و بهبودهای ارزشمندی رو در پشت صحنه فراهم میکنن، بلکه فرصتی رو برای تکامل سایت در کنار فعالیتهای کسبوکار و بازاریابی شما ایجاد میکنن.
استفاده فعال از این افزونهها به این معنیه که ساختار شما همچنان از آخرین ویژگیها، نوآوریها و بهبودها بهرهمند میشه.
مدیران بازاریابی چه بپرسند؟
- در حال حاضر چند افزونه روی سایت ما فعاله؟
- آخرین ممیزی افزونههای ما کی بوده؟
- به چه افزونههایی برای عملکردهای اصلی کسبوکارمون وابسته هستیم؟
- آیا تمام افزونهها به درستی پیکربندی شدن؟
- آیا افزونههایی که نیاز به کار مداوم دارن، استفاده میشن؟
- آیا تداخل با سایر افزونهها وجود داره؟
- آیا افزونههای قدیمی وجود دارن که مانع توسعه کلی سایت بشن؟
- (تهاجمیتر) اگه [افزونه X] دیگه استفاده نشه، چه اتفاقی برای اهداف وسیعتر کسبوکار میفته؟
هرچه تعداد افزونههای نصب شده بیشتر باشه، احتمال ناسازگاری، تداخل و آسیبپذیریهای امنیتی هم بیشتر میشه.
امنیت: پیشگیرانه باش، نه واکنشی
شاید فکر کنید امنیت همیشه اولویت اول برای تضمین عملکرد ایمن هر وبسایتیه. اشتباهه.
نقضهای امنیتی نه تنها سایت، بلکه اعتبار برند شما رو هم نابود میکنه و در عین حال هزینههای فوری و بزرگی رو به همراه داره و احتمالاً در آینده منجر به از دست رفتن درآمد میشه.
در سوی افراطی ماجرا، اوایل امسال، تعدادی هکر به تعدادی از خردهفروشان بزرگ بریتانیا، از جمله Marks and Spencer، رخنه کردن و باعث از دست رفتن ۳۰۰ میلیون پوند سود شدن، بدون اینکه اندازهگیری دقیقی از تأثیر بلندمدت اون انجام شده باشه.
زمان زیادی نمیبره یا هزینه زیادی نداره (در بعضی موارد، راهحلها رایگان هستن) که لایههای امنیتی رو به ساختار خودتون اضافه کنید.
چه با اضافه کردن قوانین در Cloudflare و چه با نصب Sucuri یا Wordfence، فقط سایتتون رو بدون محافظت رها نکنید در حالی که «صبر میکنید و ارزیابی میکنید» – گامهای پیشگیرانه برای ایمنسازی ساختار خودتون بردارید.
مدیران بازاریابی چه بپرسند؟
- چه اقدامات امنیتی برای سایت در حال حاضر داریم؟
- آیا تمام آسیبپذیریها پایش میشن؟
- آیا همه چیز بهروزه؟ این شامل نه تنها هسته وردپرس، قالبها و افزونهها، بلکه در سطح سرور هم میشه، مثل PHP.
نگهداری: فراموش شده تا زمان نیاز
نگهداری وردپرس اغلب به عنوان یه مسئله فنی ثانویه در نظر گرفته میشه، اما من این رو یه وظیفه بازاریابی حیاتی میدونم.
افزونههای قدیمی نه تنها تداخلاتی ایجاد میکنن که تأثیرات ثانویهای هم روی فرانتاند و هم بکاند سایت دارن، بلکه شما رو در معرض آسیبپذیریهای امنیتی قرار میدن که کمی قبلتر پوشش دادم.
انتخاب بین بهروزرسانیهای دستی و خودکار، اولویتهای استراتژیک عمیقتری رو منعکس میکنه.
بهروزرسانیهای دستی کنترل بیشتری رو فراهم میکنن، اما نیاز به منابع اختصاصی و محیطهای تست (staging) برای آزمایش قبل از استقرار دارن. بهروزرسانیهای خودکار ممکنه هزینههای نگهداری رو کاهش بدن، اما همیشه خطر تداخل در دورههای حساس کسبوکار وجود داره.
مدیران بازاریابی چه بپرسند؟
- مسئولیت بهروزرسانی هسته وردپرس، افزونهها و قالبها با کیه؟ آیا در صورت بروز سناریوهای فاجعهبار، تمام دسترسیهای لازم رو دارن؟
- مسئولیت قانونی، انطباق (compliance) و حریم خصوصی در سایت با کیه؟
- آیا همه چیز بهروزه؟ اگه نه، دلیلش چیه؟
- آیا محیطهای تست (staging) برای آزمایش تغییرات قبل از استقرار در محیط اصلی (production) داریم؟
- برنامه بازگشت (rollback) ما چیه اگه یه بهروزرسانی عملکرد حیاتی رو خراب کرد؟
- چطور نیازهای امنیتی رو با الزامات پایداری متعادل میکنیم؟
سایتهای «فرانکنشتاینی» فقط تا جایی کار میکنند که …
اگه قالبی دارید که الان سالها ازش گذشته، شاید پنج سال یا بیشتر، این احتمال وجود داره که با گذشت زمان، قالب (مگر اینکه فوقالعاده خوب نگهداری شده باشه) در نهایت مشکلاتی و تداخلاتی ایجاد کنه، به خصوص وقتی میخواید رشد کنید و مقیاسپذیر بشید.
بهینهسازی سایت در طول زمان به وضوح توصیه میشه، اما بعد از یه مدت طولانی، این کار چالشبرانگیزتر و کمتر امکانپذیر میشه بدون اینکه تداخل ایجاد بشه.
مدیران بازاریابی چه بپرسند؟
- آخرین بار کی یه قالب انتخاب شده؟
- کی ممیزی شده؟ آیا قالب هنوز برای هدف مورد نظر امروزه مناسبه؟
- آیا بهروزرسانی قالب باعث تداخل با سایر منابع و افزونهها میشه؟
- آیا افزونههای قدیمی یا سایر عملکردهایی وجود دارن که مانع بهروزرسانیهای ضروری وردپرس یا PHP بشن، و سایت رو مجبور کنن که روی نسخههای قدیمی باقی بمونه (بنابراین دسترسی به ویژگیهای جدید، امنیت بهتر یا عملکرد بهتر رو محدود میکنن)؟
- آیا هزینههای نگهداری موردی و «وصلهپینه» در طول دو تا سه سال، بیشتر از بازسازی احتمالی نمیشه (یعنی، آیا «نوشته شده» است؟)؟
نکات کلیدی
در زیر یه چکلیست با اولویت بالا آورده شده که میتونید همین الان روی اون اقدام کنید:
اولویت | مورد اقدام | ذینفع(ها) |
---|---|---|
بحرانی | محیط هاستینگ فعلی و هزینههای پنهان رو ممیزی کنید. | مدیرعامل بازاریابی، رهبر فنی، مالی |
بحرانی | حضور و استفاده از افزونهها رو بررسی کنید: پیکربندی، تداخلها، ضرورت. | فنی، سئو، محصول، بازاریابی |
بحرانی | لایههای امنیتی بهروز (مانند Sucuri، WAF) رو پیادهسازی و تأیید کنید. | مدیر فنی (CTO)، آیتی |
بالا | مسئولیتهای واضح برای بهروزرسانیها، بازگشتها و انطباق تعریف کنید. | محصول، حقوقی، بازاریابی |
بالا | ممیزیهای منظم قالب و افزونه رو برنامهریزی کنید. | مدیر توسعه/پروژه |
بالا | محیطهای تست/آزمایش برای تغییرات رو راهاندازی یا بررسی کنید. | رهبر فنی/DevOps |
متوسط | برای قالب بلندمدت یا بازسازی احتمالی در صورت «فرانکنشتاینی» بودن، برنامهریزی کنید. | مدیرعامل بازاریابی، مدیر فنی (CTO) |
متوسط | هزینههای نگهداری جاری رو در مقابل بازنگری احتمالی سایت محاسبه کنید. | مالی، مدیرعامل بازاریابی، مدیر فنی (CTO) |
ساختار وردپرس شما هرگز نباید به عنوان «تنظیم کن و فراموش کن» در نظر گرفته بشه.
صبر نکنید تا چیزی خراب بشه، چون وقتی خراب بشه، احتمالاً خسارت بیشتری نسبت به سرمایهگذاری پیشگیرانه برای اطمینان از عدم وقوع آن، به بار میاره.
پاسخی بگذارید