فراموش کن «جدا شدن بزرگ» رو – «عادی شدن بزرگ» سئو شروع شده!

دوران دنبال کردن ترافیک بی‌ارزش به سر اومده. حالا موفقیت در سئو به محتوای هدفمند، دیده‌شدن بر اساس واقعیت‌ها و اثبات ارزش تجاری بستگی داره.

سال‌ها بود که موفقیت در سئو با نمودارهایی سنجیده می‌شد که رو به بالا و به سمت راست حرکت می‌کردن.

ما جهش‌های ترافیک رو جشن می‌گرفتیم، اسکرین‌شات‌ها رو با هم به اشتراک می‌ذاشتیم و افزایش سشن‌ها رو مدرکی برای موفقیت استراتژی‌مون می‌دونستیم.

اما اون روزها دیگه تموم شدن.

جدایی بزرگ؛ پایانی بر دوران ترافیک اطلاعاتی

قواعد بازی سئو که در ۱۰ سال گذشته خیلی‌ها براش هورا می‌کشیدن، اولویت رو به جذب لشکر بی‌فایده‌ای از ترافیک اطلاعاتی می‌داد.

تیم‌های مارکتینگ و آژانس‌ها، با رسوندن آمار ترافیک به اعداد و ارقام نجومی، سر مدیران رو شیره می‌مالیدن.

آدم‌ها توی لینکدین، مطالعات موردی سئوی برنامه‌ریزی‌شده (Programmatic SEO) و «سرقت‌های سئویی» رو که فقط کلیک‌های بی‌ربط جمع می‌کردن، جشن می‌گرفتن و بقیه رو هم تشویق به کپی‌کاری می‌کردن؛ رفتاری که در نهایت باعث شد حرفه‌ی محبوب ما، یعنی سئو، بیشتر بی‌ارزش بشه.

این هم نتیجه‌ی اون سرقت سئویی:

در سال ۲۰۲۴، گوگل جنگش علیه بازاریابی محتوای عمومی و بی‌ارزش رو با معرفی نمای کلی با هوش مصنوعی (AI Overviews) و آپدیت الگوریتم‌هایش برای هدف قرار دادن سوءاستفاده از محتوای تولید انبوه، وارد مرحله جدیدی کرد.

دوران عادی‌سازی بزرگ فرا رسیده

انگار آمار ایمپرشن‌ها از اول هم باد کرده بود، اونم به لطف ابزارهای سئویی که کارشون خراشیدن داده‌هاست (Scraping).

اما نمی‌تونیم همه تقصیرها رو گردن این ابزارها بندازیم.

رویکرد سئوی B2B تبدیل به یک نسخه‌ی کپی‌شده، فرمولی و ضعیف از مدل بازاریابی درونگرای HubSpot شده بود که همه رو تشویق می‌کرد اولویت رو به عبارات جستجوی تعریفی با حجم بالا بدن، که اغلب از طریق صفحات واژه‌نامه و بخش‌های پرسش و پاسخ انجام می‌شد.

به خاطر همینه که اگه هر شرکت فعال در حوزه‌ی امنیت سایبری رو بررسی کنید، می‌بینید که همشون استراتژی سئوی یکسانی دارن.

و بذارید روراست باشیم: بیشتر وب‌سایت‌ها از اولش هم لیاقت اون کلیک‌ها رو نداشتن.

اون‌ها یا از نظر موضوعی بی‌ربط بودن یا نقش مشکوکی در تأثیرگذاری روی نرخ تبدیل داشتن.

فروپاشی بالای قیف بازاریابی: چند تا مثال واقعی

یکی از مشتریان ما در حوزه‌ی امنیت سایبری (B2B)، افت ۷۰ درصدی ترافیک صفحات واژه‌نامه‌اش رو تجربه کرد.

یه شرکت فعال در حوزه‌ی مارکتینگ تکنولوژی (Martech) هم کاهش ۷۰ درصدی مشابهی رو در محتوای بخش پرسش و پاسخ خودش دید.

یه برند در زمینه‌ی عملیات تجاری، حدود ۶۰ درصد از بازدیدهای بخش تعاریف خودش رو از دست داد.

و یه مشتری B2B دیگه در حوزه‌ی عملیات داده، از کاهش ۵۵ درصدی ترافیک واژه‌نامه‌اش خبر داد.

هوش مصنوعی، صحنه رقابت رو برای همه یکسان می‌کنه

کلیک‌های بالای قیف دارن یکی‌یکی از بین میرن، چون هوش مصنوعی می‌تونه به راحتی اطلاعاتی که همه روش توافق دارن رو بر اساس داده‌های آموزشی خودش خلاصه کنه و این موضوع باعث جستجوهای بدون کلیک بیشتری میشه.

از اونجایی که خیلی از دسته‌بندی‌ها از نظر موضوعی به بلوغ رسیدن، چت‌جی‌پی‌تی، کلاد، جمینای و بقیه، قبلاً جواب بیشتر کوئری‌های عمومی رو از سطح وب جمع‌آوری کردن و توی داده‌های آموزشی خودشون ذخیره کردن.

برای جواب‌های از پیش آماده‌شده‌ی هوش مصنوعی که نیازی به «زمینه‌سازی» یا متصل کردن LLM به منابع واقعی ندارن، هیچ شانسی برای معرفی شدن برندتون و گرفتن استناد (Citation) وجود نداره.

نمای کلی با هوش مصنوعی (AI Overviews) که کوئری‌های اطلاعاتی رو هدف قرار میده، در واقع ادامه‌ی همون راهی هست که قبلاً با فیچر اسنیپت‌ها (Featured Snippets) و باکس‌های «دیگران نیز می‌پرسند» (People Also Ask) دیده بودیم و فرصت‌های ترافیکی رو کم می‌کنه.

خبرنامه‌ای رو دریافت کنید که کارشناسای سئو بهش اعتماد دارن.

چرا وبلاگ‌های آموزشی دیگه در عصر هوش مصنوعی جواب نمیدن؟

با بررسی ده‌ها اکانت سرچ کنسول گوگل، این روند کاملاً مشخصه: وبلاگ‌نویسی آموزشی به عنوان یک استراتژی بازاریابی، دیگه نتیجه نمیده.

صفحات اطلاعاتی بالای قیف، بی‌اهمیت شدن

این کلیک‌ها به‌ندرت روی نرخ تبدیل تأثیر داشتن و حالا دلیل اصلی افت ترافیک هستن.

شرکت‌هایی که روی ترافیک پوچ و بی‌ارزش سرمایه‌گذاری کرده بودن، دارن تاوانش رو پس میدن.

محتوای وسط قیف هنوزم ارزشمنده

صفحاتی که راه‌حل‌ها رو با هم مقایسه می‌کنن یا محتوای ارزیابی ارائه میدن، هنوزم کاربرهایی رو جذب می‌کنن که فعالانه دنبال خرید هستن.

بهینه‌سازی برای جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی و پرامپت‌های مبتنی بر واقعیت (grounded prompts) هنوزم جواب میده.

هدف کاربر در پایین قیف، حیاتیه

کوئری‌هایی با هدف خرید بالا، مثل «بهترین پلتفرم‌های تشخیص تهدید داخلی»، به استناد و جواب‌های مبتنی بر واقعیت نیاز دارن.

هوش مصنوعی نمی‌تونه به طور کامل جای این صفحات رو بگیره، و همین موضوع اون‌ها رو برای جستجوی ارگانیک و محاسبه‌ی درآمد حاصل از سئو (revenue attribution) ارزشمند می‌کنه.

محتوای برند، همچنان قدرتمنده

طبق تحقیقات Siege Media، ترافیک صفحه‌ی اصلی در عصر هوش مصنوعی در حال افزایشه.

شرکت‌هایی که روی اعتبار برند، بازاریابی محتوا با هدف تجاری و مدیریت اکوسیستم سرمایه‌گذاری می‌کنن، دیده‌شدن خودشون رو حفظ خواهند کرد، حتی با وجود اینکه جواب‌های تولیدشده توسط هوش مصنوعی بر موضوعات عمومی مسلط میشن.

هوش مصنوعی داره معیارها و روش‌های اندازه‌گیری رو تغییر میده

مانیتورینگ پرامپت‌ها در جستجوی هوش مصنوعی، به سرعت داره به ردیابی رتبه‌ی کلمات کلیدیِ جدید تبدیل میشه.

  • ردیابی پرامپت‌های بی‌ربطی که به جواب‌های عمومی هوش مصنوعی بدون استناد یا اشاره به برند ختم میشن، بی‌فایده‌ است.
  • فقط پرامپت‌هایی که به زمینه‌سازی (grounding) یا منابع لحظه‌ای نیاز دارن، ارزش مانیتور کردن رو دارن.

این تغییر، مرحله‌ی بعدی تکامل بعد از «جدایی بزرگ» محسوب میشه: این همون «عادی‌سازی بزرگه» که در اون ترافیک بالای قیف به سرعت در حال کاهشه و برندها مجبورن برای تعداد کلیک‌های کمتر، اما تعامل معنادارتر از جستجوهای با هدف بالاتر، با هم رقابت کنن.

یه مطالعه‌ی جدید توسط Semrush نشون داده که:

  • «بازدیدکننده‌هایی که از طریق جستجوی هوش مصنوعی میان، نرخ تبدیل بهتری دارن، چون مدل‌های زبانی بزرگ (LLM) می‌تونن تمام اطلاعاتی رو که کاربر برای تصمیم‌گیری نیاز داره، در اختیارش بذارن.»

خب حالا چیکار کنیم؟ چند تا ایده‌ی عملی

در ادامه میگیم که چطور استراتژی سئوی خودتون رو با «عادی‌سازی بزرگ» وفق بدید و روی معیارهایی تمرکز کنید که واقعاً تأثیرگذاری رو نشون میدن.

  • دنبال ترافیک بالای قیف نرید: روی محتوای پایین قیف، برند و وسط قیف تمرکز کنید که روی نرخ تبدیل تأثیر میذاره.
  • روی محتوای بهینه‌شده برای هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری کنید: کوئری‌هایی رو هدف بگیرید که به زمینه‌سازی، استناد و اشاره به برند نیاز دارن. از سرچ کنسول گوگل و Semrush برای ردیابی معیارهای معنادار سئوی هوش مصنوعی استفاده کنید.
  • چیزهای مهم رو اندازه بگیرید: جستجوی ارگانیک، تأثیرگذاری در فروش (attribution) و عملکرد پرامپت‌های مبتنی بر واقعیت رو دنبال کنید. ایمپرشن‌های بی‌ارزش و رتبه‌های قدیمی رو نادیده بگیرید.
  • کانال‌هاتون رو متنوع کنید: فقط به جستجوی ارگانیک تکیه نکنید. لینکدین، یوتیوب، وبینارها، تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی و دیده‌شدن در اکوسیستم رو با هم ترکیب کنید تا در برابر جستجوهای بدون کلیک و سلطه‌ی هوش مصنوعی، یه سپر دفاعی داشته باشید.

با آغوش باز به استقبال عادی‌سازی بزرگ برید

«عادی‌سازی بزرگ سئو» یه اصلاح استراتژیک خیلی لازم و ضروریه.

کلیک‌های بالای قیف دارن از بین میرن، اما ترافیک برند و بهینه‌سازی برای وسط و پایین قیف، از همیشه مهم‌تر شدن.

شرکت‌هایی که استراتژی سئوی خودشون رو با این واقعیت جدید تطبیق بدن، موفق میشن و رشد می‌کنن.

روی چیزهایی تمرکز کنید که روی نرخ تبدیل تأثیر دارن و این عصر جدید رو که در اون جستجوی سنتی و جستجوی هوش مصنوعی در کنار هم وجود دارن، با آغوش باز بپذیرید.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *