
رهبری فکری بدون فرسودگی: ۴ سیستم کاربردی برای بنیانگذاران
سیستمهایی بسازید که به بنیانگذاران کسبوکارها کمک میکند در لینکدین فعال، معتبر و مستمر باقی بمانند؛ بدون اینکه وقتشان را تلف کنند.
توی مقاله قبلی، درباره استراتژیهایی صحبت کردیم که صدای یک بنیانگذار را به ابزاری برای جذب مشتری تبدیل میکند. بعد از آن، رایجترین سوالی که از من پرسیده شد این بود که چطور میشود این کار را به طور مستمر و بدون فرسودگی انجام داد.
هر دقیقهای که یک بنیانگذار در لینکدین صرف میکند، دقیقهای است که میتوانست صرف ساختن محصول، استخدام نیرو یا فروش شود. این اصلیترین دلیلی است که بیشتر استراتژیهای محتوایی که توسط بنیانگذاران هدایت میشوند، شکست میخورند: آنها با قدرت شروع میکنند، اما بعد از مدتی ناپدید میشوند. خیلیها حتی نمیتوانند ۹۰ روز دوام بیاورند.
دادههای پلیبوک لینکدین (شرکتی که در آن کار میکنم) هم اهمیت این موضوع را تایید میکند: مدیران استارتاپها و ردههای بالاتر که حداقل سالی ۹ بار پست میگذارند، ۳ برابر تعامل بیشتر و ۴ برابر فالوور جدید بیشتری نسبت به کسانی که فقط یک بار پست میگذارند، به دست میآورند. اما اعتماد با وایرال شدنهای یک شبه ساخته نمیشود، بلکه به مرور زمان شکل میگیرد.
این یعنی برای ادامه دادن این مسیر، به چیزی بیشتر از انگیزه و اراده نیاز دارید. راهحل این است که برای عملیاتی کردن خلاقیت بنیانگذار کسبوکارتان، سیستم بسازید.
شاید این ایده در نگاه اول کمی عجیب به نظر برسد. خلاقیت یک مفهوم مبهم و سیال است و عملیاتی کردن آن ممکن است محدودکننده به نظر بیاید. اما به شما قول میدهم که اینطور نیست. به این سیستمسازی مثل ساختن یک فونداسیون و داربست محکم برای تقویت و حمایت از خلاقیت نگاه کنید؛ چیزی که به بنیانگذاران (یا حتی خود شما!) اجازه میدهد بدون خستگی و فرسودگی، مستمر باقی بمانند و در طول مسیر از این فرآیند لذت ببرند.
در ادامه ۴ سیستمی را معرفی میکنم که برای حفظ استمرار میتوانید بسازید.
۱. یک بانک محتوای مرکزی بسازید
دیگر هر هفته دنبال ایده نگردید و به جای آن، شروع به ساختن یک مخزن محتوا کنید.
این سند اشتراکی – که میتواند یک گوگل داک یا صفحه نوشن ساده باشد – تبدیل به مرجع اصلی شما میشود که هم شما و هم بنیانگذار کسبوکارتان میتوانید در آن مشارکت کنید.
بانک محتوای شما باید شامل این موارد باشد:
- پروفایل مشتریان ایدهآل (ICP): یک مرجع سریع از نقاط درد مشتریان، مخالفتها و اهدافشان.
- مواد اولیه پستها: لیستی از «داستان تجربیات تلخ»، دیدگاههای مشتریان، نظرات مخالف و آمارهای شرکت.
- کتابخانه قلابها: مجموعهای از جملات شروع جذاب و امتحانشده که آماده استفاده هستند.
- فایل «محتواهای موفق»: گزارشی از پستهای پربازده تا بتوانید از فرمت آنها دوباره استفاده کنید.
و از همه مهمتر، یک لیست با عنوان «وقتی ایدهای به ذهنم نمیرسد» هم داشته باشید. هر وقت بنیانگذار کسبوکارتان در پیدا کردن ایده به مشکل خورد، یکی از این سوالها را جلویش بگذارید تا فورا جرقهای در ذهنش زده شود:
- «چه چیزی هست که آرزو میکردم شش ماه پیش میدانستم؟»
- «این هفته چه اشتباهی مرتکب شدم؟»
- «چه سوالی هست که مدام از مشتریان میشنوم؟»
- «چه باوری داشتم که الان نظرم در موردش عوض شده؟»
- «چه ریسک هوشمندانهای کردم که نتیجه خوبی داشت؟»
- «این هفته چه چیزی بیشتر از همه بهم انرژی داد؟»
این بانک محتوا یک نجاتدهنده واقعی است. به جای اینکه به صفحه خالی زل بزنید و منتظر الهام باشید، بنیانگذار شما حالا یک کتابخانه از مطالب اثباتشده و آماده استفاده در اختیار دارد.
۲. یک ریتم تکرارشونده برای تولید محتوا ایجاد کنید
الهام گرفتن دمدمی مزاجه، اما برنامه زمانبندی قابل اعتماده.
به بنیانگذار کسبوکارتان کمک کنید تا با تولید محتوای دستهای در بازههای زمانی مشخص، یک ریتم تکرارشونده برای خودش بسازد. گال آگا (Gal Aga)، مدیرعامل Aligned، یکشنبهها زمانی را برای تولید سه پست هفته آیندهاش اختصاص میدهد.
او از یک فرمول ساده پیروی میکند:
- ۱ داستان از یک تجربه تلخ (مثلا: «ما ۵۰۰ هزار دلار ضرر کردیم چون…»)
- ۱ دیدگاه مخالف (مثلا: «چرا [باور رایج در صنعت] اشتباه است»)
- ۱ دیدگاه از سمت مشتری (مثلا: «۱۷ خریدار به من گفتند که…»)
یک رویکرد دیگر از طرف پیپ لایا (Peep Laja)، مدیرعامل Wynter، ارائه شده که ماهی یک یا دو بار تحقیقات مبتنی بر نظرسنجی انجام میدهد. این سیستم به او محتوای منحصربهفرد و اختصاصی برای یک هفته کامل میدهد که هیچ رقیبی آن را ندارد.
ریتم مشخصی که انتخاب میکنید، کمتر از داشتن خودِ ریتم اهمیت دارد. یک روز را انتخاب کنید، یک فرمت را انتخاب کنید و آنقدر به آن پایبند بمانید تا شتاب بگیرید.
۳. یک سیستم برای «شکار» ایدهها بسازید
بنیانگذار شما همین الان هم در حال تولید محتواست. فقط این محتواها در مکالمات روزمرهاش گیر افتادهاند. وظیفه شما این است که سیستمی برای شکار این ایدهها بسازید.
سادهترین روش؟ یادداشتهای صوتی یا همان ویس.
ما انسانها سریعتر از تایپ کردن، حرف میزنیم. بنیانگذار خود را تشویق کنید که درست بعد از یک تماس با مشتری یا هر زمانی که ایدهای به ذهنش رسید، یک ویس یک تا دو دقیقهای روی گوشیاش ضبط کند. بعدا میتوانید این یادداشتها را به متن تبدیل کرده و از آنها به عنوان پیشنویس اولیه یک پست استفاده کنید تا او آن را ویرایش کند. این کار میتواند تا ۸۰٪ در زمان نوشتن صرفهجویی کند و کلی محتوای خام برای پستهایتان در اختیارتان بگذارد.
یک رویکرد عملیتر این است که با بنیانگذار «مصاحبه» کنید. همانطور که کیسی جنکینز (Kacie Jenkins)، معاون ارشد سابق بازاریابی در Sendoso، توضیح میدهد: «مهم است که با تیم اجرایی خود کار کنید تا بفهمید آنها چطور بهتر فکر و تامل میکنند و بعد بر اساس آن، سیستم خود را بسازید.»
یک جلسه ۳۰ دقیقهای در تقویم او تنظیم کنید، دکمه ضبط را بزنید و سوالاتی را از لیست «وقتی ایدهای به ذهنم نمیرسد» از او بپرسید. این کار به شما نقلقولهای دست اول و معتبری میدهد که میتوانید آنها را به پستهای متنی و کلیپهای ویدیویی برای یک هفته کامل تبدیل کنید.
نکته کلیدی، کاهش اصطکاک بین داشتن یک ایده و ثبت آن است. کاری کنید که این فرآیند به سادگی صحبت کردن با گوشیاش باشد.
۴. از هوش مصنوعی به عنوان یک اهرم کمکی استفاده کنید
وقتی سرتان شلوغ میشود، هوش مصنوعی میتواند به شما در حفظ استمرار کمک کند. به جای اینکه از آن برای نوشتن پست استفاده کنید، از آن برای عملیاتی کردن دیدگاههای بنیانگذار خود بهره ببرید.
- ویسها را به پیشنویس تبدیل کنید: متن پیادهشده یک ویس را به ابزار هوش مصنوعی بدهید و از او بپرسید: «این متن را در دو تا سه ایده برای پست خلاصه کن» یا «جذابترین دیدگاه در این متن چیست؟»
- بانک محتوای خود را سریعتر بسازید: تعدادی از پستهای قبلی را به هوش مصنوعی بدهید و بپرسید: «چه موضوعاتی هستند که من مدام به آنها برمیگردم؟» یا «کدام ایدهها میتوانند به یک مجموعه پست تبدیل شوند؟»
- صدای معتبر او را ثبت کنید: آرویند جین (Arvind Jain)، بنیانگذار Glean، به اشتراک گذاشت که چطور تیمش این رویکرد را یک قدم جلوتر برد. آنها یک ایجنت هوش مصنوعی ساختند که با متن سخنرانیهای گذشته او آموزش دیده بود. حالا، هر پیشنویس قبل از انتشار، برای بررسی لحن و ویرایش نهایی از این ایجنت عبور میکند تا مطمئن شوند که صدا و لحن آن کاملا شبیه به خود اوست.
هوش مصنوعی جایگزین تفکر یا خلاقیت بنیانگذار شما نمیشود، بلکه اصطکاک بین ایدههای او و محتوای منتشر شده را از بین میبرد.
سیستمها برای شما استقامت میسازند
ساختن یک برند شخصی تاثیرگذار برای یک بنیانگذار، ماهها زمان میبرد. سختی اولیه ساختن این سیستمها، همان مانع ورودی است که بیشتر رقبا را از میدان به در میکند.
رقبای شما منتظر الهام نشستهاند. اما شما با ساختن سیستم، برای خودتان استقامت میسازید. شما اصطکاک را کاهش میدهید، تولید محتوا را با کارهای فعلی بنیانگذار هماهنگ میکنید و استمرار لازم برای تبدیل تخصص او به اعتماد، جذب مشتری و اعتبار را میسازید.
بنیانگذارانی که در این بازی برنده میشوند، خلاقترین یا بهترین نویسندهها نیستند. آنها کسانی هستند که سیستمهایی ساختهاند که به آنها اجازه میدهد به طور مستمر حضور داشته باشند، حتی وقتی که خبری از الهام نیست.
پاسخی بگذارید