راهنمای حجم جستجوی کلمات کلیدی برای بازاریابهای تازهکار
چه در زمینه سئو فعالیت میکنید و چه در زمینه PPC، «حجم جستجوی کلمات کلیدی» (Keyword Search Volume) یا همون تعداد افرادی که یک کلمه کلیدی رو در یک بازه زمانی مشخص جستجو میکنن، یکی از حیاتیترین معیارهاییه که برای به حداکثر رسوندن ترافیک سایتتون باید درک کنید. در ادامه، هر چیزی که لازمه در مورد حجم جستجوی کلمات کلیدی بدونید رو با هم یاد میگیریم.
توی دنیای PPC، زیاد در مورد حجم جستجوی کلمات کلیدی میشنویم، اما در مقایسه با معیارهایی مثل نرخ کلیک (CTR) یا هزینه به ازای هر کلیک (CPC)، خیلی کمتر به این معیار حیاتی توجه میشه. با اینکه این معیارها مهم هستن، حجم جستجو هم میتونه به همون اندازه اهمیت داشته باشه؛ مخصوصاً برای سئوکارها.
توی این مقاله، قراره هر چیزی که باید در مورد حجم جستجو بدونید رو با هم بررسی کنیم: اینکه حجم جستجو چیه، چرا مهمه، و چطور باید توی کمپینهای بازاریابی ازش استفاده کنید. همه اینها رو هم با مثالهای واقعی توضیح میدیم تا نکات اصلی حسابی جا بیفته. تمرکز اصلی ما بیشتر روی نگاه سئویی به این مفاهیمه، اما یه سری هم به موضوعات مرتبط با PPC میزنیم.
همونطور که از اسمش پیداست، حجم جستجوی کلمه کلیدی به حجم (یا تعداد) جستجوهای یک کلمه کلیدی خاص در یک بازه زمانی مشخص اشاره داره. حجم جستجوی کلمات کلیدی معمولاً بهصورت میانگین در یک دوره زمانی مشخص محاسبه میشه تا به بازاریابها یه دید کلی از میزان رقابتی بودن و حجم کلی یک عبارت جستجو بده. این دادهها اغلب در بازههای زمانی خاصی بررسی میشن تا سئوکارها و بازاریابها بتونن ببینن که کلمات کلیدی مشخص چطور در طول زمان ترافیک جذب میکنن.
فصلی بودن (Seasonality) اغلب نقش مهمی در حجم جستجوی کلمات کلیدی داره. درسته، شاید اونهایی که خیلی دنبال تخفیف و خرید بهصرفه هستن، جستجوی «ایدههای هدیه کریسمس» رو از تیرماه شروع کنن، اما بیشتر مردم تا مهر یا آبان برای این نوع جستجوها صبر میکنن.
بعضی از عبارات جستجو هم «همیشهسبز» (evergreen) هستن، یعنی هیچ عامل فصلی یا زمانی خاصی روشون تأثیر نداره و حجم جستجوشون در طول زمان تقریباً ثابته. البته، یادتون باشه که یک کلمه کلیدی همیشهسبز در یک کشور یا منطقه ممکنه در جای دیگه فصلی باشه.
چرا حجم جستجوی کلمات کلیدی مهمه؟
حجم جستجو مهمه، چون موتورهای جستجو یکی از اصلیترین راههای جذب بازدیدکننده و ترافیک جدید برای سایتها هستن. مثلاً، اینجا توی رادزاد، حدود ۷۰٪ از کل ترافیک ما از جستجوی ارگانیک میاد! بنابراین، خیلی مهمه که توی محتواتون کلماتی رو هدف بگیرید که واقعاً حجم جستجو دارن. اگه کسی کلماتی که شما هدف گرفتید رو جستجو نکنه، هیچکس هم محتوای شما رو پیدا نمیکنه. از طرفی، اگه فقط کلماتی با حجم جستجوی خیلی بالا رو هدف بگیرید، رقابت با سایتهای بزرگتر و گرفتن رتبه برای محتواتون خیلی سخت میشه.
حجم جستجو برای استراتژی قیمتگذاری (bidding) شما در PPC هم مهمه، چون کلمات با حجم بالا، اگه قصد تجاری (commercial intent) هم داشته باشن، معمولاً رقابتیتر و گرونتر هستن.
چطور دادههای حجم جستجوی کلمات کلیدی رو به دست بیاریم؟
قبل از اینکه بتونید از دادههای حجم جستجو برای شکل دادن به استراتژی سئو یا PPC خودتون استفاده کنید، اول باید به این دادهها دسترسی پیدا کنید. ابزارهای زیادی برای تحقیق کلمات کلیدی وجود داره (چه پولی و چه رایگان!). اینجا چند تا از بهترینهاشون رو معرفی میکنیم:
ابزار رایگان کلمات کلیدی WordStream
با ابزار رایگان کلمات کلیدی WordStream، میتونید کلمه کلیدی یا حتی یک وبسایت یا URL رو در کادر مربوطه وارد کنید تا لیستی از کلمات کلیدی به همراه حجم جستجوی اونها رو دریافت کنید. همچنین میتونید بر اساس صنعت و موقعیت مکانی فیلتر کنید تا نتایج مرتبطتری بگیرید.
ابزار SEMrush
SEMrush یک ابزار هوش رقابتیه که دادههای مفید و فراوانی رو در اختیار کاربرها قرار میده، از جمله حجم جستجوی کلمات کلیدی.
همونطور که در تصویر بالا میبینید، SEMrush یک داشبورد کلی برای کلمات کلیدی خاص، در این مثال «کاپشن اسکی» (ski jackets)، ارائه میده. ما میتونیم میانگین تقریبی حجم جستجو، و همچنین هزینه به ازای کلیک (CPC) و میزان رقابتی بودن این عبارت رو ببینیم. یک نمای کلی از روند تغییرات کلمات کلیدی در طول زمان، و همچنین کلمات کلیدی مرتبط و Phrase-match که به جستجوی اصلی ما مربوط هستن، در اختیار ما قرار میگیره.
توجه داشته باشید که اسکرینشات بالا از یک جستجوی کاملاً رایگان گرفته شده. پلنهای اشتراکی برای کاربرانی که به قابلیتهای قویتر و دادههای عمیقتر نیاز دارن موجوده، اما برای شروع کار با دادههای حجم جستجوی کلمات کلیدی، جای خوبیه.
ابزار Moz Keyword Explorer
Moz فقط یکی از بهترین وبلاگهای حوزه سئو و جستجو رو نداره، بلکه مجموعهای از ابزارهای فوقالعاده رو هم تولید میکنه که زندگی رو برای دیجیتال مارکترها با هر سطح از تجربه، راحتتر میکنه. یکی از بهترین ابزارهای Moz برای سئوکارها، Keyword Explorer هست.
تصویر بالا یک داشبورد نمونه از Moz Keyword Explorer رو برای همون عبارت «کاپشن اسکی» که در SEMrush بررسی کردیم، نشون میده. اگرچه بازه حجم جستجوی کلی کلمات کلیدی خیلی گستردهست (بین ۱۱.۵ هزار تا ۳۰.۳ هزار)، اما چندین داده ارزشمند دیگه هم در اختیار ما قرار میگیره؛ مثل یک شاخص قابل فهم از میزان رقابتی بودن کلمه (که Moz بهش «سختی» یا Difficulty میگه)، کلمات کلیدی مرتبط پیشنهادی، و همچنین تحلیل صفحه نتایج جستجو (SERP)، که امتیاز اعتبار صفحه (Page Authority) و اعتبار دامنه (Domain Authority) رو هم نشون میده (بهزودی بیشتر در مورد این موضوع صحبت میکنیم).
مشابه SEMrush، میشه از Moz Keyword Explorer به صورت رایگان استفاده کرد، اما برای کاربران حرفهای، این ابزار همراه با مجموعه ابزارهای Moz Pro ارائه میشه. در کل، یکی از بهترین راهها برای شروع بررسی دادههای حجم جستجوئه.
ابزار Google Trends
اگرچه ممکنه به اندازه SEMrush یا Moz Keyword Explorer امکانات کاملی نداشته باشه، اما از Google Trends هم میشه برای ارزیابی دادههای حجم جستجوی کلمات کلیدی استفاده کرد.
گوگل ترندز دیدگاههای جالبی در مورد این نوع دادهها ارائه میده؛ مثل محبوبیت جغرافیایی، دادههای رشد و کاهش برای عبارات خاص، و موضوعات مرتبط، که میتونه برای شناسایی کلمات کلیدی برند (branded) مرتبط با کلمات عمومیتر، فوقالعاده مفید باشه. به دادههای گوگل ترندز برای عبارت «کاپشن اسکی» نگاهی بندازید:
نمودار بالا میزان علاقه به عبارت «کاپشن اسکی» رو در ۱۲ ماه گذشته در سراسر جهان نشون میده. اما این دادهها رو میشه برای نمایش اطلاعات مناطق خاص هم محدود کرد، مثل این نمودار که مربوط به ایالات متحده است:
ردیابی دادههای حجم جستجو در مناطق خاص با استفاده از گوگل ترندز
و در اینجا هم دادههای جالبی برای موضوعات مرتبط و محبوبیت نسبی عبارات جستجوی مشابه رو میبینید:
ارزیابی محبوبیت عبارات جستجوی مرتبط با استفاده از گوگل ترندز
با اینکه این دادهها مفید و جالب هستن، اما هنوز به ما نمیگن که این عبارت جستجو چقدر رقابتیه. برای شروع بد نیست، اما برای اکثر سئوکارها و دیجیتال مارکترها، به اندازه کافی جامع و کامل نیست.
ابزار Google Keyword Planner
شاید قبلاً از Keyword Planner گوگل – که بخشی از رابط کاربری گوگل ادز (AdWords سابق) هست – برای تحقیق کلمات کلیدی استفاده کرده باشید. این ابزار عالیه و دادههای مفیدی رو ارائه میده، مخصوصاً اگه تحقیق کلمات کلیدی رو به عنوان بخشی از یک کمپین PPC انجام میدید.
تصویر بالا نشون میده که Keyword Planner چطور دادههای حجم جستجو رو نمایش میده. ما میتونیم میانگین حجم جستجوی ماهانه رو در طول زمان ببینیم (با قابلیت تنظیم بازههای زمانی خاص)، و زیر این نمودار، کلمات کلیدی مرتبط و پیشنهادات گروه تبلیغاتی (ad group) رو که از چنین ابزاری انتظار میره، پیدا میکنید (در تصویر بالا نشون داده نشده). همچنین میتونید با بردن ماوس روی هر ستون در این نمودارها، آمار دقیقتری رو ببینید که خیلی کاربردیه.
البته، لازمه بدونید که بعد از تغییرات اخیر در رابط کاربری گوگل ادز، این دادهها حالا فقط برای کاربرانی که کمپینهای فعال دارن در دسترسه. اگه کمپین فعالی نداشته باشید، یک نسخه ساده و خلاصهشده از دادهها رو میبینید و هیچ نمودار یا نمایش بصری دیگهای از دادهها وجود نخواهد داشت.
خب، حالا که با ابزارها آشنا شدیم، برگردیم سراغ اصل مطلب؛ یعنی کار کردن با دادههای حجم جستجوی کلمات کلیدی.
چه حجم جستجویی برای کلمات کلیدی رو باید هدف بگیریم؟
فرقی نمیکنه سئوکار باشید، متخصص PPC یا یک کارشناس عمومی دیجیتال مارکتینگ؛ حجم جستجوی کلمات کلیدی یک معیار حیاتیه که اغلب به نفع معیارهای دیگهای مثل نرخ کلیک نادیده گرفته میشه. با این حال، حجم جستجوی کلمات کلیدی باید یکی از پایههای اصلی تلاشهای شما باشه. اما از کجا باید بفهمید که چه محدودهای از حجم جستجو رو باید هدف قرار بدید؟
ایجاد تعادل بین حجم جستجو و رقابت
وقتی صحبت از حجم جستجوی کلمات کلیدی میشه، دو عامل اصلی وجود داره که باید در نظر بگیرید: حجم و رقابت. کلمات کلیدی با حجم بالاتر به معنای دیده شدن بالقوه بیشتر (یا سهم نمایش بیشتر) هستن، اما به احتمال زیاد خیلی رقابتیتر خواهند بود. این موضوع به نوبه خودش، رتبه گرفتن برای این کلمات رو سختتر میکنه، چون احتمالاً باید با سایتها و ناشران معتبر رقابت کنید، یا اگه در یک کمپین پولی روی این کلمات قیمتگذاری میکنید، با هزینههای بالاتری (CPC) روبرو بشید.
اینکه چه نوع کلماتی رو هدف بگیرید، تا حد زیادی به موقعیت و اهداف شما بستگی داره. اگه یک وبسایت کاملاً جدید دارید، شاید بهتر باشه با هدفگذاری کلمات کلیدی با حجم کم و رقابت پایین شروع کنید تا مقداری اعتبار دامنه (domain authority) به دست بیارید. از طرف دیگه، اگه یک سایت معتبر با رتبههای ارگانیک قوی دارید، شاید بخواید برای حفظ برتری خودتون وارد حوزههای کمی رقابتیتر بشید.
اعتبار سایت چطور باید استراتژی هدفگذاری شما رو شکل بده؟
وقتی صحبت از سئو میشه، هزاران عامل بالقوه وجود داره که میتونه روی رتبهبندی شما تأثیر بذاره، از جمله موقعیت مکانی شما، ماهیت سایت یا کسبوکارتون، و کیفیت محتوای شما (بهزودی بیشتر در مورد این موضوع صحبت میکنیم).
با این حال، یکی از مهمترین این عوامل، اعتبار دامنه (domain authority) شماست. قبل از اینکه وارد جزئیات بشیم که اعتبار سایت شما چطور باید استراتژی هدفگذاریتون رو شکل بده، بیایید یک نگاه سریع به این مفاهیم بندازیم.
اعتبار دامنه (Domain Authority) چیست؟
اگرچه اعتبار دامنه یک مفهوم کلی در سئو است، اما یک معیار تعریفشده توسط دوستان ما در Moz هم هست که قدرت یک وبسایت (یا دامنه) رو در یک مقیاس لگاریتمی از ۰ تا ۱۰۰ ارزیابی میکنه. هرچه امتیاز بالاتر باشه، سایت قویتره.
Moz از حدود ۴۰ سیگنال رتبهبندی، مثل تعداد کل لینکهای ورودی به یک دامنه مشخص، برای تعیین اعتبار دامنه یک سایت استفاده میکنه.
چه معیارهایی روی اعتبار دامنه تأثیر میگذارن؟
در حالی که Moz حدود ۴۰ سیگنال رو برای تعیین اعتبار دامنه بررسی میکنه، یکی از مهمترین اونها پروفایل لینک یک سایته.
دادههای Moz (و تحقیقات مستقل سئوکاران برجسته در سراسر جهان) به شدت نشون میده که بین پروفایل لینک قوی و رتبههای ارگانیک بالاتر، یک رابطه مستقیم وجود داره. پروفایل لینک سایت شما هم از تعداد لینکهای خارجی به سایت شما (لینکهایی از وبسایتهای دیگه به وبسایت شما) و هم از کیفیت اون لینکها تأثیر میپذیره.
یک لینک خارجی از یک دامنه شناختهشده و معتبر مثل یک دامنه .gov یا سایتی مثل BBC News، ارزش بسیار بیشتری نسبت به یک لینک از یک وبلاگ کوچک و نوپا که روی WordPress.com میزبانی میشه، داره. لینکهای باکیفیت بیشتر به معنای پروفایل لینک قویتره.
پس چه کلمات کلیدی رو باید هدف بگیرم؟
حالا که کمی بیشتر در مورد اعتبار دامنه یاد گرفتیم، وقتشه به اون سوال مهم برسیم: چه کلمات کلیدی رو باید هدف بگیرید؟
جواب اینه: بستگی داره.
میدونم این جوابی نبود که انتظارش رو داشتید، اما متأسفانه، مثل تقریباً همه چیز در دنیای دیجیتال مارکتینگ، هیچ راهحل یکسانی برای همه وجود نداره. در نهایت، کلمات کلیدی که برای هدفگذاری انتخاب میکنید، تحت تأثیر اعتبار دامنه شما، اهدافتون، و حجم جستجو و رقابت کلماتی که دنبالشون هستید، قرار میگیره.
این اسکرینشات که از یک اکانت گوگل ادز روسی گرفته شده، نشون میده که عبارت
«jpg to pdf» میانگین حجم جستجوی مناسب و رقابت کمی داره.
با این حال، این به این معنی نیست که هیچ راهنمای کلی وجود نداره که بتونید در سئو ازش استفاده کنید. سایتهای جدیدتر یا اونهایی که اعتبار دامنه پایینتری دارن، شاید بهتر باشه کلمات کلیدی با حجم کمتر و رقابت پایینتر رو هدف بگیرن تا لینکهای خارجی جذب کنن و اعتبار بیشتری در حوزه خودشون به دست بیارن. با گذشت زمان، میتونید با اعتماد به نفس و/یا جسارت بیشتری کلمات کلیدی رو هدف بگیرید، اما فراموش نکنید که مطمئن بشید کلماتی که هدف میگیرید، به کسبوکار و وبسایت شما به طور کلی مرتبط باشن.
اما اگه چشمتون یک کلمه کلیدی خیلی رقابتی با حجم جستجوی فوقالعاده بالا رو گرفته چی؟ ادامه مطلب رو بخونید.
چطور برای کلمات کلیدی با حجم جستجوی بالا رتبه بگیریم؟
فرقی نمیکنه یک سئوکار تازهکار باشید یا یک متخصص باتجربه، رفتن سراغ کلمات کلیدی با حجم جستجوی بالا همیشه یک چالشه. از یک طرف، این عبارات جستجو میتونن برای کسبوکار شما فوقالعاده ارزشمند باشن، ترافیک ارجاعی زیادی بیارن و تعداد زیادی لینک خارجی جذب کنن. از طرف دیگه، این کلمات دقیقاً به خاطر ارزشی که دارن، خیلی پرطرفدار هستن، و این یعنی رقابت برای رتبه گرفتن در اونها شدیده.
پس چطور برای کلمات کلیدی سخت با حجم جستجوی بالا رتبه بگیریم؟ با تولید محتوای واقعاً استثنایی.
محتوای باکیفیت: اول و آخر رتبهبندی ارگانیک
اگرچه بهینهسازی محتوا برای حداکثر دیده شدن حیاتیه، اما تمرکز اصلی شما هر زمان که برای رتبه گرفتن برای یک کلمه کلیدی تلاش میکنید – صرف نظر از حجم جستجو یا رقابتش – باید روی تولید استثناییترین محتوای ممکن باشه. همیشه، هر بار، از الان تا ابد.
ما دقیقاً نمیدونیم الگوریتمهای گوگل چطور کار میکنن، یا حتی سیگنالهای رتبهبندی دقیقی که موقع ارزیابی یک وبسایت یا یک قطعه محتوا استفاده میکنه، چی هستن. اما میدونیم که کیفیت و مرتبط بودن، دو تا از مهمترین عناصر در رتبهبندی ارگانیک هستن.
این موضوع رو مثل PPC در نظر بگیرید. ما میدونیم که حداقل بخشی از الگوریتم مزایده تبلیغات گوگل بر این اساس کار میکنه که تبلیغات از نرخ کلیک مورد انتظار (Expected CTR) برای یک کلمه کلیدی مشخص، عملکرد بهتری داشته باشن:
همونطور که در نمودار بالا میبینید، اکانتهای گوگل ادز با امتیاز کیفیت (Quality Score) بالاتر، معمولاً از نرخ کلیک مورد انتظار برای یک عبارت جستجوی مشخص فراتر میرن. با عملکرد بهتر از نرخ کلیک مورد انتظار، گوگل میتونه نتیجه بگیره که تبلیغ مورد نظر قویه، چون کاربران بیشتری نسبت به بقیه روی اون کلیک میکنن.
همین اصل برای محتوا و سئو هم صادقه. شکست دادن رقبا با دستیابی به نرخ کلیک بالاتر از میانگین به گوگل میگه که محتوای شما مرتبطه، کیفیت بالایی داره، و شایسته دیده شدن بیشتره.
اگرچه نمودار بالا با بررسی دادههای مشتریان WordStream ایجاد شده، اما این نظریه توسط منابع دیگه هم تأیید شده. این نمودار رو که ابتدا در Moz منتشر شد، ببینید:
این نمودار نشون میده که نتایج جستجو با بالاترین نرخ کلیک، جایگاههای بالاتری هم در صفحه نتایج جستجو (SERP) داشتن. این موضوع این مفهوم رو تقویت میکنه که محتوای باکیفیتتر، رتبه بالاتری نسبت به محتوای با نرخ کلیک پایینتر کسب میکنه.
(برای یادگیری بیشتر در مورد بهبود «امتیاز کیفیت ارگانیک» خودتون، این پست جذاب لری پیج در مورد RankBrain گوگل رو بررسی کنید.)
جمعبندی: وقتشه صدای جستجو رو بلندتر کنیم!
حجم جستجوی کلمات کلیدی یک موضوع پیچیدهست و از یک کسبوکار به کسبوکار دیگه متفاوته. امیدواریم این مقاله به برخی از سوالاتی که ممکنه در مورد حجم جستجو و نحوه استفاده از اون در کمپینهای سئو و PPC خودتون داشتید، پاسخ داده باشه. مثل همیشه، اگه سوال، نظر یا نکتهای دارید، توی بخش کامنتها با ما در میون بذارید.
پاسخی بگذارید