ایجنت‌های هوش مصنوعی در سئو: هرچی که لازمه بدونی!

احتمالاً این روزا زیاد در مورد ایجنت‌های هوش مصنوعی (AI agents) شنیدید؛ چه تو صحبت‌های روزمره کاری و چه موقع چرخیدن تو شبکه‌های اجتماعی (که امیدوارم هر دوتاش باشه).

با اینکه کلی مقاله در مورد مزایای کلی ایجنت‌ها نوشته شده، اما به طرز عجیبی کمتر کسی به این پرداخته که این ایجنت‌ها مشخصاً برای دنیای سئو چه معنایی دارن؛ دنیایی که تأثیرشون تو اون نه تنها مهمه، بلکه چند برابر هم می‌شه.

قبل از اینکه بریم سراغ دو دلیل اصلی که چرا درک ایجنت‌های هوش مصنوعی برای سئوکارها اینقدر مهمه (و بله، احتمالاً شما همین الان هم دارید ازشون استفاده می‌کنید، حتی اگه خودتون خبر نداشته باشید)، بذارید اول یه تعریف خودمونی و واضح از ایجنت‌های هوش مصنوعی داشته باشیم.

ایجنت‌های هوش مصنوعی چی هستن؟

اگه بخوایم ساده بگیم، ایجنت‌های هوش مصنوعی سیستم‌های مستقلی هستن که به ابزارها، داده‌ها، توابع و منابع خارجی دسترسی دارن.

این ایجنت‌ها با درک روشنی از یک هدف نهایی کار می‌کنن و منابع لازم برای رسیدن به اون هدف در اختیارشون قرار داده می‌شه.

در بعضی موارد، دستورالعمل استفاده از اون ابزارها هم بهشون داده می‌شه. در موارد دیگه، خودشون باید راه استفاده از ابزارها رو پیدا کنن.

به جای اینکه با یک نمودار یا دیاگرام فنی از یک سیستم ایجنت نمونه سر و کله بزنیم، فکر می‌کنم یه تصویر ساده‌تر – و به طرز شگفت‌انگیزی دقیق – رو می‌شه تو یکی از پیچیده‌ترین و در عین حال نادیده گرفته‌شده‌ترین موجودات طبیعت پیدا کرد: همون مورچه‌های ساده و خودمون.

یه کلونی مورچه رو تصور کنید: ملکه، که خیلی شبیه یه الگوریتم اصلی هوش مصنوعیه، هدف کلی رو مشخص می‌کنه. مورچه‌های کارگر – که هر کدوم ابزارهای تخصصی خودشون رو دارن – همون ایجنت‌های مجزایی هستن که وظایف خاصی بهشون سپرده شده.

این شباهت‌ها رو ببینید:

  • ملکه = اپراتور ایجنت: استراتژی کلی رو هدایت و تنظیم می‌کنه.
  • مورچه‌های کارگر = ایجنت‌های زیرمجموعه: هر کدوم یه ابزار یا عملکرد تخصصی دارن، چه جمع‌آوری داده باشه، چه تحلیل محتوا یا گزارش یافته‌ها.
  • کارایی کلونی = بهینه‌سازی سیستم: همون‌طور که مورچه‌ها با هم کار می‌کنن، سیستم منابع و جریان اطلاعات رو بهینه می‌کنه؛ درست مثل هماهنگی ایجنت‌های هوش مصنوعی برای انجام وظایف پیچیده.

ملکه هدف رو به هر «ابزار» (مورچه) منتقل می‌کنه و هر مورچه سعی می‌کنه اون وظیفه رو انجام بده.

اون‌ها با منبعی که ازشون خواسته شده برمی‌گردن، وضعیتشون رو ارزیابی و با هم در میون می‌ذارن، اطلاعات رو به اشتراک می‌ذارن تا سریع‌تر به هدف بزرگ‌ترشون برسن و در نهایت گزارش می‌دن.

یه گزارش کلی از وضعیت به ملکه داده می‌شه و اون هم دستورات جدید و اصلاح‌شده رو به ابزارهاش (مورچه‌ها) ابلاغ می‌کنه.

این فرآیند تفاوت چندانی با یه ایجنت هوش مصنوعی نداره، فقط سیستم مورچه‌ها معمولاً پیچیده‌تره (هرچند برای ما خیلی چشمگیر نیست، چون فقط نسل یه گونه رو حفظ می‌کنه و مثلاً بعد از شناسایی یه ترند جدید و تحلیل حس‌وحال مثبت اون، به طور خودکار ۵۶ نانوثانیه سریع‌تر یه معامله بورسی انجام نمی‌ده).

در ادامه، یه مقایسه نه‌چندان دقیق بین این سیستم و ایجنت‌های هوش مصنوعی انجام می‌دم.

اما قبل از اون، بذارید جواب این سؤالم رو بدم که چرا یکی از ادعاهایی که بالاتر کردم، درسته.

چرا تأثیر ایجنت‌های هوش مصنوعی در سئو چندین برابر بیشتر از بقیه مشاغله؟

فکر نمی‌کنم صنعتی وجود داشته باشه که ایجنت‌ها، حداقل به طور غیرمستقیم، روش تأثیر نذارن.

  • وکلا از ایجنت‌ها برای پیدا کردن و خلاصه‌سازی رأی دادگاه‌ها و تحلیل راه‌های فرار قانونی برای موکل‌هاشون استفاده خواهند کرد.
  • مهندسای نرم‌افزار ازشون برای کمک به توسعه کد و سیستم‌ها، با ارجاع به مستندات داخلی، ریپازیتوری‌ها و دانش خارجی کمک می‌گیرن.
  • نانواها مواد اولیه‌شون رو از طریق شرکت‌های حمل‌ونقلی دریافت می‌کنن که با استفاده از ایجنت‌ها هماهنگ شدن.
  • سئوکارها از ایجنت‌ها به عنوان ابزاری برای سریع‌تر و بهتر انجام دادن کارشون استفاده می‌کنن – همون‌طور که در ادامه نشون می‌دم.

و علاوه‌بر این‌ها، ما سئوکارها باید یاد بگیریم که چطور برای این سیستم‌های ایجنت‌محور (Agentic Systems) بازاریابی کنیم و خودمونو باهاشون وفق بدیم.

بهینه‌سازی برای موتورهای تولیدکننده محتوا (GEO) همین چند وقت پیش وارد بازی شد.

اما چیزی که داره بهش تبدیل می‌شه، یه چیز متفاوته – چیزی خیلی قدرتمندتر.

چیزی که ما رو از بهینه‌سازی برای یه الگوریتم، حتی الگوریتمی که بر پایه یه مدل زبانی بزرگ (LLM) مثل AI Overviews گوگل یا ChatGPT کار می‌کنه، فراتر می‌بره و به سمت بهینه‌سازی برای ایجنت‌ها، عملکردها و ابزارهاشون هدایت می‌کنه.

ما الان داریم سال‌های اولیه‌ی این تکامل رو می‌بینیم و اگه شما از همین الان وارد گود بشید، جای درستی ایستادید.

با اینکه استثناهایی وجود داره، اما در کل موتورهای تولیدکننده محتوا در ارائه راه‌حل‌هاشون خیلی شبیه موتورهای جستجو عمل می‌کنن.

  • کاربر یه کوئری وارد می‌کنه.
  • کاربر یه پاسخ دریافت می‌کنه.
  • اون پاسخ ممکنه چندتا لینک هم توش داشته باشه.

بله، درسته که سیستم ممکنه برای پیدا کردن منابع بیشتر خارج از پایگاه دانش فعلی خودش، وب رو هم بگرده، اما اتفاق انقلابی خاصی نیفتاده.

بازم می‌گم، این سیستم خیلی شبیه جستجوی سنتی عمل می‌کنه، فقط با تجربه کاربری بهتر.

انتظار دارم قدم‌های بعدی این تکامل تدریجی باشه؛ همون‌طور که ابزارهایی مثل گوگل و ChatGPT قابلیت‌های جدیدی اضافه می‌کنن – مثل قابلیتی که اخیراً اعلام شد و تو اون یه سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی می‌تونه با یه فروشگاه تماس بگیره تا اطلاعات بیشتری برای شما جمع‌آوری کنه.

با این حال، کم‌کم قطعات جدیدی از این پازل کنار هم قرار می‌گیرن تا به جایی برسیم که با دادن اهداف یا نیازهامون به ایجنت، کارهایی انجام بشه که احتمالاً الان نمی‌تونیم به طور کامل درکشون کنیم.

بذارید یه مثال ساده بزنم.

شما هدف، خواسته یا نیازتون رو به ایجنت گوگل (مثلاً) می‌دید.

فرض کنیم برای یه عروسی به کفش جدید نیاز دارید. اون‌وقت ایجنت می‌تونه:

  • تقویم شما رو برای پیدا کردن تاریخ عروسی چک کنه.
  • وضعیت آب‌وهوای اون شهر در اون تاریخ رو بررسی کنه، یا اگه اطلاعات دقیق در دسترس نبود، آب‌وهوای احتمالی بر اساس اون فصل از سال رو پیش‌بینی کنه.
  • ازتون بپرسه که قراره چی بپوشید.
  • با دونستن سایز، استایل کلی و برندها و فروشگاه‌های مورد علاقه‌تون، گزینه‌هایی رو پیدا کنه که به‌موقع به دستتون برسن.
  • یه گزینه جایگزین محلی رو هم پیدا و ذخیره کنه تا اگه مشکلی برای تحویل یا سایز کفش اصلی پیش اومد، اون اطلاعات رو آماده داشته باشه.
  • ازتون بپرسه که آیا می‌خواید گزینه‌ها رو ببینید:
    • اگه جوابتون مثبت بود، اون‌ها رو به نمایشگری که انتخاب می‌کنید، بفرسته.
    • اگه نه، بره سراغ مرحله بعد.
  • بعد از اینکه کفش انتخاب شد، سفارش رو تکمیل کنه.
  • چک کنه که چه وسایل دیگه‌ای معمولاً برای عروسی لازمه (بر اساس نقشی که تو عروسی دارید: مهمان، ساقدوش، عروس یا داماد و…) و اگه شواهدی مبنی بر تهیه اون‌ها پیدا نکرد، یه لیست از این موارد رو براتون ایمیل کنه.

با تصور این دنیا، چندتا سؤال ازتون دارم:

  • چطور این خرید رو به حساب گوگل می‌ذارید و عملکردش رو ردیابی می‌کنید؟
  • آیا این خزنده‌ی گوگل بوده که اطلاعات رو براش پیدا کرده؟ با وجود مدل‌های زبانی بزرگ (LLM)، این کار به چه نوع بهینه‌سازی نیاز داره؟
  • آیا از طریق یه فید محصول در Google Merchant Center بوده؟
  • آیا از یه اپراتور برای گشتن تو سایت شما و پیدا کردن محصول استفاده کرده؟ آیا باید فیلترهای سایتتون رو برای ساده‌سازی این فرآیند بهینه کنید؟
  • اگه شما چتر می‌فروشید، چطور مطمئن می‌شید که تو اون ایمیل پیشنهادی که بالاتر گفتیم، در صورت بارونی بودن هوا، محصول شما هم پیشنهاد داده می‌شه؟
  • و اصلاً چطور می‌تونید عملکرد این کانال رو ردیابی و ارزیابی کنید؟

همین مثال ساده، پیچیدگی 엄청 زیادی رو که پیش روی ماست، نشون می‌ده.

فناوری‌های جدیدی ظهور می‌کنن که شرکت‌ها و تیم‌ها باید اون‌ها رو بپذیرن و براشون بهینه‌سازی کنن.

علاوه‌بر این، با توسعه پروتکل‌های جدیدی مثل پروتکل زمینه مدل (MCP) از شرکت Anthropic، اضافه کردن فید فروشگاه شما به یه مارکت‌پلیس – یا حتی ساختن ابزارهای اختصاصی برای استفاده بقیه ایجنت‌ها – خیلی راحت‌تر می‌شه.

این موضوع درهای جدیدی رو به سمت توزیع گسترده‌تر باز می‌کنه، هرچند ممکنه با چالش‌هایی مثل ردیابی سخت و کارایی نامشخص همراه باشه.

سؤال اینه:

  • آیا واقعاً می‌خواید صبر کنید و ببینید رقبای شما اول وارد این بازی می‌شن، یا از همین الان از این فرصت استفاده می‌کنید؟

با اینکه نمی‌تونم شکل دقیق دنیای بازاریابی رو در دو هفته آینده، چه برسه به یک سال آینده، پیش‌بینی کنم، اما با اطمینان می‌تونم بگم که ما همین الان هم وارد عصر ایجنت‌ها شدیم.

سرعت پذیرش و توسعه در این فضا شبیه هیچ چیزی نیست که من در بیش از دو دهه فعالیت در بازاریابی آنلاین دیده‌ام.

این تغییرات حتی از تحولات ناشی از آپدیت‌های پاندا و پنگوئن گوگل هم مخرب‌تر و بنیادی‌تره.

سئوکارها و متخصصان GEO هم از هوش مصنوعی ایجنت‌محور استفاده می‌کنن

و در روی دیگر سکه، ما سئوکارها هم هستیم که از سیستم‌های ایجنت‌محور خودمون استفاده می‌کنیم.

به عنوان مثال، من یه سیستم ایجنت‌محور ساختم تا به نویسندگان شرکت Weights & Biases برای تولید طرح کلی (Outline) مقالات کمک کنه.

این سیستم که اولش به عنوان جایگزین ساده‌ای برای یه اسکریپت قدیمی شروع به کار کرد، از اون زمان تا حالا خیلی پیشرفت کرده.

در ادامه چندتا از قابلیت‌هایی که قراره بهش اضافه بشه رو هم میگم تا پتانسیل ایجنت‌های هوش مصنوعی رو بهتر نشون بدم.

این سیستم ایجنت‌محور با پرسیدن پنج چیز از کاربر کارش رو شروع می‌کنه:

  • عبارت اصلی که امیدوارن با مقاله‌شون براش رتبه بگیرن.
  • هر عبارت ثانویه‌ای که مد نظرشونه.
  • نوع مقاله‌ای که می‌خوان بنویسن.
  • عنوان مقاله (اگه چیزی تو ذهنشون دارن).
  • نام نویسنده.

سیستم از این اطلاعات استفاده می‌کنه تا به بقیه ایجنت‌های داخل سیستم بگه که چه کاری انجام بدن و به چه داده‌هایی دسترسی داشته باشن.

من چندین ایجنت و منبع داده برای دسترسی این سیستم ایجاد کردم.

اصلی‌ترین‌هاشون (شامل چند موردی که هنوز بعد از تست در حال نهایی شدن هستن) این‌ها هستن:

یک ایجنت جستجوگر

این ایجنت به جستجوی گوگل دسترسی داره و پلتفرم‌های اجتماعی رو که معمولاً ابزارهای وب‌اسکرپینگ ما رو مسدود می‌کنن، حذف می‌کنه.

یک ایجنت تحلیلگر

این ایجنت چند کار انجام می‌ده:

  • با استفاده از Google Natural Language API، موجودیت‌ها (Entities) رو از صفحات استخراج می‌کنه.
  • محتوا رو خلاصه می‌کنه.
  • سؤالات رو از داخل محتوا استخراج می‌کنه.

احتمالاً با گسترش قابلیت‌ها، این موارد رو به ایجنت‌های جداگانه‌ای تقسیم می‌کنم، اما در نسخه فعلی، ترکیبشون خوب کار می‌کنه.

یک پایگاه داده از نمونه‌ها

برای هر نویسنده، یه پوشه با ۱۰ فایل مارک‌داون درست کردم که شامل موارد زیره:

  • ورودی‌هایی که ارائه دادن (عبارت اصلی، عبارات ثانویه، عنوان و غیره).
  • طرح‌های کلی که توسط سیستم تولید شده.
  • طرح‌های نهایی که بعد از ویرایش دستی بهشون تحویل دادم.
  • پاراگراف‌های اول مقالات منتشر شده، بر اساس معیارهای من برای نحوه نوشتن مقدمه هر بخش.

این مجموعه به سیستم ایجنت‌محور آموزش می‌ده تا ساختار و لحن مورد علاقه هر نویسنده رو درک کنه. همچنین کمک می‌کنه تا پاراگراف‌های اولیه‌ای پیشنهاد بده که با سبک نوشتاری اون‌ها هماهنگ باشه.

من تمام این موارد – ورودی‌ها، موجودیت‌های استخراج شده، سؤالات و طرح‌های کلی – رو در پلتفرم W&B Weave ثبت می‌کنم تا عملکرد رو نظارت کنم و بهبودها رو هدایت کنم.

یک ایجنت تولید طرح کلی

این ایجنت اطلاعات دریافتی از کاربر، نتایج جستجو، موجودیت‌ها، سؤالات و خلاصه‌ها رو می‌گیره و یه طرح کلی برای مقاله تولید می‌کنه.

به‌زودی اضافه می‌شه

چندتا ایجنتی که در حال حاضر دارم به سیستم اضافه می‌کنم این‌ها هستن:

  • یک ایجنت کلمات کلیدی که به Google Ads API دسترسی خواهد داشت تا ایده‌های کلمات کلیدی بیشتر و حجم جستجوی اون‌ها رو به دست بیاره.
  • یک ایجنت شنود اجتماعی (Social Listening) که کانال‌های اجتماعی رو برای موضوعات ترند زیر نظر می‌گیره و وقتی موضوعی از یه آستانه اهمیت عبور کرد، به طور خودکار یه طرح کلی براش تولید می‌کنه.
  • یک ایجنت اسلک/ایمیل: وقتی یه طرح کلی به طور خودکار تولید می‌شه، سیستم ایجنت‌محور به من اطلاع می‌ده – و لیستی از افراد سرشناسی که در مورد اون موضوع صحبت می‌کنن به همراه یه خلاصه برام می‌فرسته.
  • یک ایجنت رقبا که بررسی می‌کنه آیا رقبای شناخته‌شده برای اون محتوا رتبه دارن یا نه و نتایج رو همراه با طرح کلی برای من ارسال می‌کنه.

مطمئنم که قابلیت‌های بیشتری هم در راهه. (داشتم فکر می‌کردم صبر کنم تا همه چیز تموم بشه بعد این مقاله رو بنویسم، اما ایده‌های جدید مدام به ذهنم می‌رسه و این‌طوری این مقاله هیچ‌وقت نوشته نمی‌شد.)

شما هم باید (و می‌تونید) ایجنت بسازید

من تنها کسی نیستم که داره ایجنت توسعه می‌ده و با اینکه بعضی از ابزارهای سئو ادعا می‌کنن که ایجنت‌محور هستن، من هنوز ابزار پولی درست‌وحسابی تو این زمینه پیدا نکردم که ارزش خرید داشته باشه.

مزیت واقعی ساختن ایجنت‌ها اینه که به من کمک می‌کنن محیطی رو که دارم توش بازاریابی می‌کنم، بهتر درک کنم.

اگه می‌خواید یکی بسازید، من از obot.ai استفاده کردم که ساده‌ست و برای ساختن ایجنت‌های پایه و کاربردی برای کارهای مختلف عالیه.

حداقلش اینه که به شما یه درکی از نحوه کار ایجنت‌ها می‌ده که این خودش یه مزیت بزرگ نسبت به رقباییه که هنوز نمی‌دونن پشت پرده چه خبره.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *