هفت حوزه کلیدی در تحول هوش مصنوعی در جستجو و سفر مشتری تا سال ۲۰۲۶

هوش مصنوعی داره روش جستجو، تصمیم‌گیری و خرید آدما رو از نو شکل میده. با ما همراه باشین تا با تغییرات کلیدی که آینده رو تا سال ۲۰۲۶ تعریف می‌کنن آشنا بشید و یاد بگیرید که چطور در همه‌جا دیده بشین.

دنیای جستجو با سرعتی باورنکردنی در حال تغییره و سال ۲۰۲۶ می‌تونه سالی باشه که این حوزه کاملاً با گذشته خداحافظی می‌کنه.

تو سال گذشته، هوش مصنوعی روش کشف، تصمیم‌گیری و تبدیل کاربرها رو حسابی تغییر داده، سفر مشتری سنتی رو کوتاه کرده و نقاط تماس رو تقریباً به نصف رسونده.

طبق پیش‌بینی گارتنر، تا سال ۲۰۲۶ دستیارهای مبتنی بر هوش مصنوعی و مدل‌های زبانی بزرگ (LLMها) قراره حدود ۲۵٪ از کل جستجوهای دنیا رو به خودشون اختصاص بدن و جایگزین خیلی از تعاملات جستجوی سنتی بشن.

همین الان هم داریم تاثیراتش رو می‌بینیم. ترافیک ورودی از LLMها داره با شیب خیلی تندی بالا میره که نشونه‌ی یه تغییر بزرگ تو روش پیدا کردن اطلاعات توسط کاربرهاست.

برای اینکه تو این رقابت باقی بمونیم، ما بازاریاب‌ها باید چرخه‌های رشد (Flywheel) قدرتمندی برای محتوا و تجربه‌ی کاربری بسازیم، چون بهینه‌سازی برای موتورهای پاسخ‌دهی (AEO) و بهینه‌سازی برای موتورهای مولد (GEO) دارن به اولویت‌های اصلی تبدیل میشن.

بروس کلی (Bruce Clay)، موسس و مدیرعامل شرکت Bruce Clay Inc.، پیش‌بینی کرده:

  • «انتظار میره که جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی باعث کاهش مداوم ترافیک خیلی از سایت‌ها بشه و یه جورایی نظم موجود رو به هم بریزه.»

دیگه استفاده از هوش مصنوعی یه انتخاب نیست، یه ضرورته.

با این حال، اکثر سیستم‌های بازاریابی برای دنیایی که هوش مصنوعی در اون حرف اول رو میزنه، طراحی نشدن.

ابزارهای جدا از هم و داده‌های جزیره‌ای، هماهنگی رو سخت می‌کنن و ناهماهنگی‌هایی به وجود میارن که به عملکرد آسیب میزنه.

برای موفقیت تو سال ۲۰۲۶، برندها به سیستم‌های یکپارچه، چندوظیفه‌ای و همه‌کاناله (omnichannel) نیاز دارن که داده، محتوا و تجربه‌ی مشتری رو به هم وصل کنه.

ساخت یک حضور دیجیتال قدرتمند و منعطف برای سال ۲۰۲۶

آماده کردن حضور دیجیتال یه برند برای دنیای هوش مصنوعی یعنی بازنگری تو داده‌ها، ابزارها و تجربه‌ی مشتری و در عین حال، ارائه‌ی یه داستان برند شفاف و یکپارچه.

هدف اینه که محتوای شخصی‌سازی شده ارائه بدیم و برای تجربه‌های مبتنی بر عامل هوشمند (agentic experiences) آماده باشیم؛ تجربه‌هایی که در اون دستیارهای هوش مصنوعی به نمایندگی از کاربرها کارها رو انجام میدن.

این تغییر با تکامل خودِ جستجو شروع میشه.

بزرگترین تغییر، فاصله گرفتن از مدل ساده‌ی «پرسش و پاسخ» و حرکت به سمت یک گفتگوی پویاتر و مبتنی بر استدلاله.

جستجوی سنتی مثل یه بازی شطرنج بود؛ مشخص و قابل پیش‌بینی. اما جستجوی هوش مصنوعی بیشتر شبیه یه کنسرت جَزه؛ پیوسته و روان.

تجربه از مرور کردن لیست‌ها و بازدید از وب‌سایت‌ها، به دریافت پاسخ‌های مستقیم و ترکیبی تغییر کرده.

هوش مصنوعی به جای تطبیق کلمات کلیدی با یه فهرست، از روشی به اسم «پخش پرس‌وجو» (query fan-out) استفاده می‌کنه که شامل این موارد میشه:

  • شکستن پرس‌وجوها به اجزای کوچک‌تر.
  • تحلیل چندین منبع مختلف.
  • ارائه‌ی یک پاسخ واحد و جامع بر اساس الگوهای منسجم.

با هوش مصنوعی، قیف بازاریابی سنتی داره کوچیک‌تر میشه. جستجوی هوش مصنوعی می‌تونه تو چند دقیقه، کاربر رو مستقیماً از مرحله‌ی قصد (intent) به مرحله‌ی تبدیل (conversion) برسونه و این فرآیند رو به طرز چشمگیری سریع‌تر کنه.

ما همین الان هم شاهد نرخ تبدیل سه تا هشت برابری از ترافیکی هستیم که از جستجوی هوش مصنوعی میاد.

به گفته‌ی کریستال کارتر (Crystal Carter)، مدیر ارتباطات سئو و جستجوی هوش مصنوعی در Wix:

  • «ترافیک ورودی از LLMها (مثل ChatGPT و Perplexity) داره روز به روز از ترافیک جستجوی گوگل متمایزتر میشه و به استراتژی‌های بهینه‌سازی و تحلیل جداگانه‌ای نیاز داره.»

انواع جدیدی از قصد کاربر، مثل «مولد» (مثلاً «یه عکس بساز») و «بدون قصد» (مثلاً «ممنون»)، الان تقریباً نیمی از کل تعاملات با LLMها رو تشکیل میدن و نیازی به بازدید از وب‌سایت ندارن.

جستجو داره به سمت عمل‌گرا شدن میره.

همینطور که سیستم‌های هوش مصنوعی شروع به رزرو میز، تنظیم قرار ملاقات و تکمیل خرید می‌کنن، حتی سفرهای تراکنشی هم ممکنه دیگه در وب‌سایت شما به پایان نرسه.

بهینه‌سازی برای «جستجو در همه‌جا»: شکل جدید سئو

برای برندها، هدف دیگه این نیست که یه مقصد واحد باشن، بلکه باید هرجایی که مخاطبشون هست، حضور داشته باشن.

این یعنی باید به یک منبع داده‌ی قابل اعتماد تبدیل بشین که این اکوسیستم جدید مبتنی بر عامل هوشمند رو تغذیه می‌کنه.

سیستم‌های هوش مصنوعی به شفافیت، یکپارچگی و الگوها اولویت میدن، بنابراین کانال‌های جزیره‌ای باید جای خودشون رو به یک رویکرد همه‌کاناله‌ی کاملاً یکپارچه بدن.

در حالت ایده‌آل، عامل‌های هوشمند (AI agents) باید بتونن به تمام داده‌های برند شما دسترسی داشته باشن و نتایج کامل و دقیقی رو بر اساس قصد کاربر و زمینه‌ی جستجو ارائه بدن.

همونطور که بیل هانت (Bill Hunt)، مدیرعامل Back Azimuth Consulting توضیح میده:

  • «عامل‌های هوشمند مثل ChatGPT از پاسخ دادن به سوالات، به سمت تکمیل تراکنش‌ها حرکت می‌کنن. هم اتصال‌دهنده‌ها و فیدهای Shopify و هم اینکه والمارت و آمازون خودشون رو رقیب اصلی گوگل می‌دونن، این موضوع رو تایید می‌کنه. «قابل فراخوانی بودن» (Callable) از طریق APIها و یکپارچه‌سازی‌ها تو سال ۲۰۲۶، به همون اندازه‌ای حیاتی میشه که «قابل خزش بودن» (crawlable) تو سال ۲۰۱۰ بود.»

تو این پارادایم جدید، وب‌سایت‌ها دارن از مقصدی برای فروش، به مخزن داده و اطلاعات تبدیل میشن؛ مخزنی که نه فقط برای بازدیدکننده‌های انسانی، بلکه برای سیستم‌های هوش مصنوعی ساخته شده که اون داده‌ها رو بازیابی، تفسیر و بر اساسشون اقدام می‌کنن.

۷ حوزه‌ی کلیدی که بازاریابی و جستجو را در سال ۲۰۲۶ شکل می‌دهند

برای رقابت در سال ۲۰۲۶ و بعد از اون، برندها باید برای دیده‌شدن در تمام پلتفرم‌های مرتبط بهینه‌سازی کنن.

در ادامه به هفت اولویت کلیدی و ترندهای جدیدی که آینده‌ی جستجو و فناوری بازاریابی (martech) رو شکل میدن، اشاره می‌کنیم.

۱. تقویت زیرساخت‌های سئو تکنیکال برای «قابل بازیابی بودن» توسط هوش مصنوعی

پایه‌ی جستجو داره از «خزش‌پذیری» (crawlability) سنتی به سمت GEO تغییر می‌کنه.

اصل اساسی GEO، «بازیابی‌پذیری» (retrievability) هست؛ یعنی مطمئن بشیم که محتوای باکیفیت نه تنها قابل کشف، بلکه به راحتی برای مدل‌های هوش مصنوعی قابل دسترس و قابل درکه.

برای آماده شدن برای این تغییر، وب‌سایت شما باید به عنوان یک مرکز داده‌ی متمرکز برای محتوا و دارایی‌های دیجیتالتون عمل کنه و تجربه‌ی کاربری رو هم برای انسان‌ها و هم برای سیستم‌های هوش مصنوعی بهبود بده.

مطمئن بشید که تو فایل robots.txt به خزنده‌های هوش مصنوعی اجازه‌ی دسترسی دادید، برای محتوای اصلی از رندر سمت سرور (SSR) استفاده کنید و پروتکل‌های ایندکس سریع مثل IndexNow که توسط بینگ استفاده میشه رو به کار بگیرید.

۲. ساخت دیده‌شدن محلی (Local Visibility) در محیط‌های مبتنی بر هوش مصنوعی

سئوی محلی هم تکامل پیدا کرده؛ از فاز ۱.۰ که تمرکزش روی دقت داده‌ها بود، به فاز ۲.۰ که روی کامل بودن پروفایل و تعامل کاربر تاکید داشت و حالا به چیزی که به عنوان «سئوی محلی ۳.۰» در حال ظهوره و تجربه‌های شخصی‌سازی شده رو هدف قرار داده.

مدل‌های هوش مصنوعی، به خصوص حالت هوش مصنوعی گوگل (AI Mode)، به طور فزاینده‌ای به اطلاعات کسب‌وکارهای محلی از منابعی مثل گوگل مپ و دایرکتوری‌های آنلاین استناد می‌کنن.

این موضوع باعث میشه که اقدامات اصلی سئوی محلی – مثل یکپارچگی NAP (نام، آدرس، تلفن) و بهینه‌سازی پروفایل کسب‌وکار گوگل (GBP) – برای حفظ دیده‌شدن در هوش مصنوعی حیاتی باشه.

صفحاتی که اسکیما مارکاپ قوی دارن هم معمولاً نرخ استناد بالاتری در AI Overviews گوگل به دست میارن که این موضوع اهمیت داده‌های ساختاریافته رو برای ارتباط محلی بیشتر تقویت می‌کنه.

۳. ساخت یک چرخه‌ی رشد محتوا (Content Flywheel) با کمک هوش مصنوعی

امروز، بزرگترین چالش فقط تولید محتوا نیست، بلکه ساختن یه تجربه‌ی یکپارچه و متصله.

همزمان با اینکه شرکت‌ها هوش مصنوعی رو با پلتفرم‌های تجربه‌ی دیجیتال (DXP) خودشون یکپارچه می‌کنن، تمرکز باید از تولید دارایی‌های جزیره‌ای به سمت ساختن یک چرخه‌ی رشد محتوای یکپارچه تغییر کنه.

این کار با درک عمیق از اینکه مشتریان شما چه کسانی هستن و به چه چیزی نیاز دارن شروع میشه و به شما اجازه میده که شکاف‌های محتوایی رو به سرعت پر کنید و در تمام نقاط تماس حیاتی حضور داشته باشید.

DXPها دیگه مخزن‌های ثابتی نیستن. اونها دارن به موتورهای هوشمند و مبتنی بر هوش مصنوعی تبدیل میشن که به طور فعال تجربه‌های کاربری رو شکل میدن.

پلتفرم ایده‌آل از هوش مصنوعی برای تولید محتوای باکیفیت در مقیاس بزرگ استفاده می‌کنه و چرخه‌ی رشدی رو به حرکت درمیاره که سفرهای مشتری شخصی‌سازی شده، کارآمد و تحت کنترل رو ارائه میده.

این چرخه‌ی رشد به خصوص برای برندهای بزرگ و کسب‌وکارهایی که چندین شعبه دارن اهمیت داره، چون تو این شرکت‌ها به‌روزرسانی صدها صفحه هنوز هم به تلاش دستی و تکراری نیاز داره.

این‌ها مراحل کلیدی برای تولید محتوای باکیفیت و ساختن یک چرخه‌ی رشد محتوا هستن:

شناخت: شناسایی قصد مشتری و شکاف‌های محتوایی

استراتژی محتوای شما باید بر اساس نیازهای لحظه‌ای مشتریان هدایت بشه. از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده کنید تا سوالات و چالش‌هایی که مخاطبان شما سعی در حل اون‌ها دارن رو کشف کنید. بعد محتوای موجود خودتون رو تحلیل کنید تا شکاف‌هایی رو پیدا کنید که برند شما پاسخ درستی براشون ارائه نکرده.

خلق: توسعه‌ی محتوای عمیق و ساختاریافته برای هوش مصنوعی

برای تولید محتوایی که در جستجوی هوش مصنوعی عملکرد خوبی داشته باشه، با ارزیابی دیده‌شدن در هوش مصنوعی و احساسات کاربران شروع کنید. از هوش مصنوعی برای توسعه‌ی مقیاس‌پذیر محتوای عمیق و جامع استفاده کنید؛ البته همیشه با نظارت یک انسان.

از اونجایی که موتورهای هوش مصنوعی از متن، تصویر، ویدیو و نمودارها اطلاعات می‌گیرن، محتوای شما هم باید به همون اندازه متنوع باشه. به همون اندازه مهمه که محتوای شما برای ماشین‌ها قابل خواندن باشه تا سیستم‌های هوش مصنوعی بتونن اون رو ترکیب کنن و باهاش استدلال کنن.

یک استراتژی سئوی مبتنی بر موجودیت (entity-based SEO) رو برای ساختن اعتبار موضوعی (topical authority) در اولویت قرار بدید و از اسکیما مارکاپ جامع استفاده کنید تا به موتورهای جستجو کمک کنید برند و زمینه‌ی محتوای شما رو درک کنن.

ساختاردهی واضح داده‌ها، سایت شما رو برای جستجوی مکالمه‌ای پیشرفته هم آماده می‌کنه. این کار دیده‌شدن شما رو در نسل بعدی موتورهای پاسخ‌دهی مبتنی بر هوش مصنوعی تضمین می‌کنه و شما رو برای NLWeb آماده می‌کنه؛ پروتکل بازی که مایکروسافت برای مکالمه‌ای کردن وب‌سایت‌ها پیشگام اون بوده.

توزیع

یک گردش کار با نظارت انسانی ایجاد کنید تا محتوا رو به طور منظم بازبینی، به‌روزرسانی و بازآفرینی کنید و اون رو دقیق، مرتبط و موثر در پاسخ به سوالات کاربران نگه دارید. محتوا رو از یک منبع متمرکز منتشر کنید تا یکپارچگی رو در تمام کانال‌های تحت مالکیت خودتون حفظ کنید و از پروتکل‌های ایندکس سریع مثل IndexNow برای سرعت بخشیدن به کشف و دیده‌شدن استفاده کنید.

نظارت و تکرار

با آزمایش پرامپت‌های هدف، به طور مداوم دیده‌شدن و عملکرد رو در مدل‌های هوش مصنوعی رصد کنید. یک استراتژی چابک پیاده‌سازی کنید؛ همینطور که محتوا رو توزیع می‌کنید، نتایج رو زیر نظر بگیرید، رویکردهای جدید رو امتحان کنید و به طور مداوم بهبود ببخشید. با این کار، چرخه‌ی رشد خودکفا میشه. هر چرخه، بینش‌های تازه‌ای رو به سیستم برمی‌گردونه و به استراتژی محتوای شما کمک می‌کنه تا سازگار بمونه و در طول زمان شتاب بگیره.

  • هانت گفت: «موتورهای جستجوی هوش مصنوعی در سراسر اکوسیستم‌ها اطلاعات رو ترکیب می‌کنن، نه فقط صفحات. مدیران بازاریابی باید اطمینان حاصل کنن که ردپای دیجیتال اون‌ها به عنوان یک سیستم یکپارچه عمل می‌کنه، نه کمپین‌های جدا از هم.»

کسب‌وکارها باید اطلاعاتی یکپارچه و شفاف رو در تمام کانال‌ها حفظ کنن.

سئوی سنتی داره جای خودش رو به «مهندسی ارتباط» (relevance engineering) میده؛ رشته‌ای که بر ایجاد و ساختاردهی سیستماتیک محتوا برای ارتباط معنایی متمرکزه. این رویکرد به برندها کمک می‌کنه تا در چشم‌انداز پیچیده‌ی امروزی پرس‌وجوها، مسیر خودشون رو پیدا کنن.

۴. ساخت یک چرخه‌ی رشد تجربه (Experience Flywheel) یکپارچه و داده‌محور

اگه چرخه‌ی رشد محتوا بازدیدکننده‌ها رو جذب می‌کنه، چرخه‌ی رشد تجربه وظیفه‌ی تبدیل اون‌ها رو به عهده داره؛ یه وظیفه‌ی حیاتی تو عصر جستجوهای بدون کلیک (zero-click). این چرخه بر اساس یه حلقه‌ی بازخورد پیوسته کار می‌کنه.

  • استراتژی: ساختن یک استراتژی تجربه با داده‌های یکپارچه از تمام نقاط تماس و کانال‌های مشتری شروع میشه. هوش مصنوعی می‌تونه این داده‌ها رو بخش‌بندی کنه تا انتظارات مخاطبان و نقاط اصطکاک رو آشکار کنه و به شکل‌گیری یک استراتژی مبتنی بر رفتار واقعی کمک کنه.
  • تجربه: بعد هوش مصنوعی می‌تونه این داده‌ها رو به کار بگیره؛ قصد مخاطب، پرسوناها، نتایج مورد نظر و اهداف کسب‌وکار رو به هم متصل کنه تا بینش‌های پیش‌بینی‌کننده‌ای تولید کنه که به طور پویا تجربه‌های شخصی‌سازی شده و مبتنی بر عامل هوشمند رو هدایت می‌کنن.
  • تبدیل: هوش مصنوعی همچنین به ردیابی سفر مشتری در طول قیف در کانال‌ها و نقاط تماس مختلف کمک می‌کنه. بعد میشه تست A/B پویا و بهینه‌سازی نرخ تبدیل (CRO) رو در مقیاس بزرگ، متناسب با بخش‌های مختلف مخاطبان و قصد اون‌ها انجام داد.
  • تکرار: هدف، کمال نیست، بلکه چابکیه. نظارت بر عملکرد به تنهایی کافی نیست؛ تکرار مهمه. از داده‌ها برای ایجاد تغییرات سریع استفاده کنید و استراتژی خودتون رو با هر یادگیری جدید اصلاح کنید.

چرخه‌ی رشد تجربه به یک موتور خودتقویت‌کننده تبدیل میشه که به طور مداوم تعامل رو افزایش میده، وفاداری ایجاد می‌کنه و رشد رو تسریع می‌کنه.

۵. استفاده از عامل‌های هوشمند (AI Agents) برای هماهنگ کردن سفر مشتری و گردش کارها

هرچقدر که جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی بیشتر به سمت «عامل‌محور» شدن میره، استاندارد جدیدی برای تجربه‌های دیجیتال یکپارچه‌ای که مشتریان انتظار دارن، تعریف می‌کنه.

برای پاسخ به این تقاضا، برندها باید از هماهنگ‌سازی سفر مشتری و اتوماسیون گردش کار با کمک عامل‌های هوشمند استفاده کنن که کاربران رو از طریق تجربه‌های متصل و شهودی راهنمایی می‌کنن.

نکته‌ی کلیدی، به کارگیری عامل‌های هوش مصنوعی عمودی و تخصصی هست که بر روی داده‌های کسب‌وکار شما آموزش دیده‌اند. با هماهنگ کردن این عامل‌ها در طول سفر مشتری، می‌تونید تجربه‌های فوق‌العاده شخصی‌سازی شده و همه‌کاناله ارائه بدید. این کار تنها در صورتی ممکنه که وب‌سایت و سیستم‌های شما برای تعامل با عامل‌های هوشمند آماده باشن.

برای تیم‌های داخلی هم، عامل‌های هوشمند فرصت‌های بزرگی برای خودکارسازی گردش کارهای دستی در کل چشم‌انداز بازاریابی فراهم می‌کنن.

۶. بازتعریف شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) برای یک مدل عملکرد مبتنی بر هوش مصنوعی

با توجه به اینکه هوش مصنوعی قصد کاربر رو به طور مستقیم‌تری در نتایج جستجو برآورده می‌کنه، معیارهای سنتی مثل رتبه و ترافیک دارن اهمیت خودشون رو از دست میدن.

این تغییر به این معنیه که «استناد شدن» (citation) همون رتبه‌ی جدیده و تیم‌ها رو مجبور می‌کنه که محتوا رو به جای «رتبه‌پذیری» (rankability)، برای «بازیابی‌پذیری» (retrievability) بهینه کنن.

همزمان با کاهش اهمیت معیارهایی مثل نرخ کلیک (CTR)، شاخص‌های موفقیت جدیدی در حال ظهور هستن؛ از جمله امتیاز دیده‌شدن در LLM، تعداد استنادهای هوش مصنوعی، سهم از صدا (share of voice) و احساسات (sentiment). موفقیت حالا به «تنوع پرس‌وجو» (query diversity) بستگی داره، یعنی توانایی پاسخگویی موثر به چندین پرس‌وجوی مرتبط و طولانی (long-tail).

به گفته‌ی ری گریزلهوبر (Ray Grieselhuber)، مدیرعامل Demandsphere:

  • «اعتماد به معیارهای سنتی مثل ایمپرشن، کلیک و نرخ کلیک به عنوان KPI، داره خیلی سخت‌تر میشه. نگاه کردن به اون‌ها هنوز مفیده، اما بازاریاب‌ها باید تمرکز خودشون رو روی رفتار انسان تجدید کنن. سهم از صدا (Share of Voice) یکی از بهترین KPIها برای اندازه‌گیری این رفتار جدیده. شرکت‌هایی که دیده‌شدن در پاسخ‌های مبتنی بر هوش مصنوعی رو نادیده بگیرن، این ریسک رو می‌کنن که «این قلمرو رو به رقبای خودشون تقدیم کنن».»

۷. یکپارچه‌سازی سیستم‌ها و داده‌ها برای ایجاد یک زیرساخت بازاریابی واحد

یه مجموعه‌ی پراکنده از ابزارهای فناوری بازاریابی (Martech) با ابزارهای جزیره‌ای، باعث ناکارآمدی و هزینه‌های پنهان میشه.

پراکندگی داده‌ها و فرآیندهای دستی، هزینه‌های عملیاتی رو افزایش میده و تلاش‌ها برای یکپارچه‌سازی رو مختل می‌کنه. تغییر تمرکز به سمت یک پلتفرم بازاریابی یکپارچه – و ارزیابی هزینه‌ی کل مالکیت – به غلبه بر این چالش‌ها کمک می‌کنه.

یک راه‌حل یکپارچه، ثبات، شفافیت و داده‌های واحدی رو که برای سازگار و رقابتی نگه داشتن حضور دیجیتال شما لازمه، فراهم می‌کنه.

فاز بعدی جستجو و سفر مشتری

همینطور که به سال ۲۰۲۶ نزدیک میشیم، هوش مصنوعی فقط یه ابزار دیگه نیست؛ بلکه داره سفر مشتری رو از پایه بازسازی می‌کنه.

با توجه به اینکه انتظار میره دستیارهای هوش مصنوعی یک چهارم کل پرس‌وجوهای جستجو رو مدیریت کنن، قیف بازاریابی سنتی در حال کوچک شدنه.

چشم‌انداز جدید با تعاملات عامل‌محور و عمل‌گرا تعریف میشه که می‌تونن به طور کامل وب‌سایت‌ها رو دور بزنن و این موضوع یک تغییر استراتژیک اساسی رو از هر برندی می‌طلبه.

برای دیده‌شدن و مرتبط موندن، کسب‌وکارها باید از «مقصد بودن» به «منبع داده‌ی قابل اعتماد برای هوش مصنوعی بودن» تکامل پیدا کنن.

این کار با به حرکت درآوردن یک چرخه‌ی رشد محتوا با محتوای عمیق و ساختاریافته که در تمام کانال‌ها قابل دسترسه، شروع میشه.

وقتی این چرخه‌ی رشد مخاطب رو جذب کرد، یک چرخه‌ی رشد تجربه – که با داده‌های یکپارچه‌ی مشتری و یک پلتفرم یکپارچه‌ی مبتنی بر هوش مصنوعی کار می‌کنه – وارد عمل میشه تا از طریق شخصی‌سازی عمیق، به تبدیل منجر بشه.

در نهایت، برندهایی موفق خواهند بود که این اکوسیستم جدید رو بپذیرن.

اون‌ها معیارهای قدیمی مثل ترافیک رو با KPIهای جدید متمرکز بر دیده‌شدن در هوش مصنوعی جایگزین می‌کنن، سیلوها رو از طریق یکپارچه‌سازی از بین میبرن و ارائه‌ی تجربه‌های یکپارچه و همه‌کاناله رو در اولویت قرار میدن.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *